پرش به محتوا

حبیب (خواننده)

از ویکی‌گفتاورد
حبیب

حبیب محبیان (۴ مهر ۱۳۳۱ شمران آذربایجان) خواننده و آهنگساز ایرانی است.

دارای منبع

[ویرایش]
  • «مسجد باید باشد اما مشروبخواری هم باشد. باید مردم آزاد باشند که حرفشان را بزنند. ایران تنها جایگاه آخوندها نیست. در ایران جوان‌ها هستند که دارند این مملکت را می‌گردانند. یک مغزهایی هستند که اصلاً استثنایی هستند. متأسفانه بعضی‌هایشان می‌زنند بیرون؛ ولی وطن‌پرست هم زیاد داریم. نمونه‌اش همین ماهواره که فرستادند فضا.»[۱]
  • حبیب: نظام با ابتذال مخالف است نه با موسیقی و هنر؛ آنهایی که سودای رفتن دارند بدانند آنجا خبری نیست هیچ کجای دنیا کشور خود آدم نمی‌شود از فضایی که در ایران برای کسانی که بخواهند به اصل خویش برگردند بوجود آمده و از لطف مردم و مسئولان تشکر می‌کنم.[۲]
  • حبیب ماجرای دستگیری‌اش را در قالب نامه‌ای که مخاطب‌اش را پسرش و البته «همه فرزندان خود در ایران» دانسته، تشریح نموده است:

«سلام بابا... نگران شدی نه؟ رفته بودم ماسوله را ببینم... راه دوری نبود و تقریباً ۱۵ دقیقه بعد آنجا بودم... عکس هم نگرفتم که بتوانم به تو نشان‌اش دهم؛ ولی اوضاع آن طوری که فکرش را می‌کردم نشد. کسی که نقشه دستگیری‌ام را کشیده بود واقعاً آماتور عمل کرد. نمی‌دانم هُل کرده بودند یا دست و پایشان را گم کرده بودند. معلوم نبود از چه چیزی می‌ترسند و حتی دلیل درستی هم برای بازداشت من ارائه نشد. نه حکمی و نه حرفی فقط با این جمله پیش آمدند: «دستور بازداشت من را دارند...» قرار بود در بازداشتگاه نگه‌ام دارند ولی عکس‌العمل تند و شدید من باعث شد سریع‌تر به دادسرا اعزام شوم.

مشخص نبود که دلیل این بازداشت و این رفتارها چیست و هیچ توضیحی ارائه نشد. قاضی پرونده هم مشخص بود که در جریان این اتفاق نیست و همین باعث شد اوضاع بیشتر پیچیده شود. بعد از چند ساعت با همان لحنی که دستگیرم کرده بودند آزادم کردند.

باورت می‌شود پسرم؟ من در سرزمین مادری‌ام بدون دلیل بازداشت شدم و بدون دلیل هم آزاد!

آخر قصه اما برای من عجیب‌تر هم بود. زمانی که من آزاد شدم سربازهای وظیفه و افسرها از فرط خوشحالی شروع به عکس گرفتن و گرفتن امضاء از من بودند. سعی کردم در عکس‌ها لبخند بزنم ولی حس عجیبی داشتم. با خودم فکر می‌کردم اگر من شخص مجرمی هستم این امضاء و عکس گرفتن‌ها دیگر برای چیست؟ کدام آدم معقولی با یک مجرم عکس می‌گیرد؟ ده‌ها سرباز گرد من جمع شده بودند و امضاء می‌خواستند. آنجا بود که خدا رو شکر کردم که مردم سرزمینم «من»، یعنی حبیب واقعی را می‌شناسند و وصله‌هایی که فکر می‌کردم بهم چسبیده رو باور ندارند ...

باید دید که چه کسی دست به این کار خطرناک زده است... امیدوارم دولت محترم جواب درستی در روزهای آینده برای این اتفاق داشته باشند. در سرزمینی که آرامش و اعتماد باید اصلی‌ترین رکن مقامات قضایی باشد، من نمی‌دانم مفهوم این رفتارها چیست. به زودی و با قدرت تمام از طریق مجامع قضایی پیگیر این موضوع و این اتفاق خواهم بود...»[۳]

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ