جومپا لاهیری
ظاهر
جومپا لاهیری (به انگلیسی: Jhumpa Lahiri) (به بنگالی:ঝুম্পা লাহিড়ী) با نام نیلانجانا سودشنا (به انگلیسی: Nilanjana Sudeshna) (زادهٔ ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۷ در لندن) نویسنده آمریکایی هندیتبار است.
گفتاوردها
[ویرایش]خاک غریب
[ویرایش]- «مگر وحشتناک نبود که بعد از این همه این در و آن در زدن برای پیدا کردن کسی که آدم میخواهد عمرش را با او سپری کند، بعد از تشکیل خانواده با او، حتی علیرغم دل تنگی اش برای او، این تنهایی بود که بیش تر از هر چیز برایش جاذبه و لذت داشت، تنها چیزی که هر قدر گذرا و کم مایه، آدم را متعادل و معقول نگه میداشت؟»[۱]
- «اساسیترین اتفاق عمرش، به دنیا آمدن مایا و مونیکا، تا ان موقع دیگر افتاده بود. هیچ چیز نمیتوانست زندگی را بیشتر از این زیر و رو کند.»
- «هیچ چیز بدتر از انتظار آمدنش نیست، فهمیدم که تحمل خلأیی که بعدش میآید سادهتر است از سنگینی آن روزها.»
- «آدمیزاد هم مثل سیب زمینی است، اگر نسل اندر نسل در همان خاک بی قوت بکارندش خوب رشد نمیکند. بچههای من هر کدامشان جایی به دنیا آمدهاند و اگر سرنوشتشان دست من باشد، باید در خاک غریب ریشه بدوانند.»
به دیگر سخن
[ویرایش]- «هر زبانی متعلق به جای خاصی است. میتواند مهاجرت کند، میتواند منتشر شود، اما معمولاً با یک جغرافیای خاص، و یک کشور، گره خوردهاست. ایتالیایی اساساً به ایتالیا تعلق دارد و من در یک قارهٔ دیگر زندگی میکنم که بهراحتی با آن روبهرو نخواهد شد. به دانته فکر میکنم، که برای حرف زدن با بئاتریس نُه سال انتظار کشید. به اووید فکر میکنم که از رم به یک مکان دور تبعید شد. به یک پاسگاه زبانی، در محاصرهٔ صداهای بیگانه.»[۲]
همنام
[ویرایش]- «اسم خودمانی به آدم یادآوری میکند که زندگی، همیشه آنقدرها جدی و رسمی و پیچیده نبوده و نیست. به جز این، گوشزد میکند که همهٔ مردم یک جور به آدم نگاه نمیکنند.»[۳]
- «زندگی خودش را همانطور که بوده و هست قبول دارد و این یک موهبت بزرگ است.»
- «خارجی بودن یک جور حاملگی مادام العمر است، با یک انتظار ابدی، تحمل باری همیشگی و ناخوشی مدام.»
گودی
[ویرایش]نوشتار اصلی: گودی (رمان)
- «انزوا، همراهی منحصر به فردی را ارائه کرد: سکوت رازدار اتاقهایش و آرامش پابرجای بعد از ظهرها.»[۴]
این، کار اراده و اختیار بود. این چیزی بود که به جهان، هدف و سمت و سو میداد. نه چیزی که وجود داشت، بلکه چیزی که نبود.» او یادگرفت که عملی که برای ابراز عشق انجام میشود، ممکن است هیچ ربطی به آن نداشته باشد. یادگرفت که قلبش و بدنش دو چیز متفاوت هستند.»
جومپا لاهیری، گودی، ترجمهٔ امیرمهدی حقیقت، نشر ماهی، ۱۳۹۲.