آرتور میلر
ظاهر
آرتور اشر میلر (به انگلیسی: Arthur Asher Miller) (زاده ۱۷ اکتبر ۱۹۱۵ - درگذشته ۱۱ فوریه ۲۰۰۵) نویسنده، نمایشنامهنویس و مقالهنویس آمریکایی بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «من نویسندگی را همزمان با تورم پول (بحران) معروف سال ۱۹۳۰ شروع کردم. تا سال ۱۹۲۹، من گمان میکردم که در اطرافم همه چیز محکم و پایدار است. مثل همهٔ آمریکاییها فکر میکردم که کسی بر همهٔ امور ناظر است. شاید خوب نمیدانستم که این شخص، تاجرپیشهای است واقع بین، متعادل، مردِ کار و درستکار. فکر کنید که در سال ۱۹۲۹ این شخص خودش را از پنجره پایین انداخت و مرد. آن گاه، بانکها درهایشان را بستند و حاضر نشدند پاسخگو باشند. من در یکی از این بانکها دوازده دلار داشتم. خوشبختانه، در همان روزهای اول، این پول را از آن بانک گرفتم تا دوچرخه کورسی یکی از رفقایم را بخرم. دوچرخه را برای اولین بار سوار شده و به تماشای صفهای طولانی جلوِ بانکها رفتم. صفهای مردمی که پولهایشان در بانکها بود و خودشان دسترسی به آن نداشتند. من به سهم خود، خوشحال بودم که زودتر گریبانم را از این معرکه بیرون کشیدهام، اما یک هفته بعد، هنگامی که برای خریدن یک شیشه شیر رفته بودم، دوچرخهام را دزدیدند. این درسی شد برای من، که دانستم هیچکس نمیتواند از اثرات بسته شدن بانکها در امان باشد…. دکترهای فلسفه، به عنوان فروشنده در مغازهها کار میکردند و وکیلهای دعاوی، کراوات میفروختند. هر کسی میکوشید جیزی به دیگری بفروشد. صرافها هم به اروپا و آمریکای جنوبی فرار میکردند…. سال ۱۹۲۹، برای ما تقریباً یک سال «یونانی» بود که خدایان به زبان آمدهبودند. تمدن تجاری، تمدنی که در آن“ گرگها به جان گرگها افتاده بودند، ناراحتشان کرده بود.»
- «چرا مینویسم؟»
- «انسان تنها به دنیا میآید و تنها میمیرد، اما اگر تنها هم زندگی کند نیاز به ارتباط مستقیم با دیگر انسانها دارد… او همیشه در پی آن است که بداند در کجای جامعه ایستاده است، آیا از روابط درون آن بهرهمند است یا نه. او همواره در پی یافتن مفهوم زندگی است. چنین مفهومی در ارتباط با دیگران است، در ارتباط با جامعه، با انتخابهایش و عدم انتخابهایش…»[۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ ده گفتگو. ترجمهٔ احمد پوری. نشر چشمه، ۱۳۸۹. ۶۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۰۰۸۸۲.
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |