یغما گلرویی
ظاهر
یغما گلرویی شاعر معاصر ایرانی است.
نمونه اشعار
[ویرایش]- ای بازیگر گریه نکن ما همهمون مثل همیم
- صبحا که از خواب پا میشیم نقاب به صورت میزنیم
- تو را دوست می دارم
- به سان تندیس میدانی بزرگ،
- که نشستن گنجشک کوچکی را بر شانه اش
- و محکومی
- که سپیده ی انجام را!
- تو را دوست می دارم!
- به سان کارگری
- که استواری روز را،
- تا در سایه ی دیوار دست ساز خویش
- قیلوله کند!
- تصوّر کُن اگه حتا تصوّر کردنش سخته،
- جهانی که هر انسانی تو اون خوش بخته خوش بخته
- جهانی که تو اون پولُ نژادُ قدرت ارزش نیست
- جواب همصداییها پُلیسِ ضدِ شورش نیست
- نه بُمبِ هستهیی داره، نه بُمبافکن، نه خمپاره
- دیگه هیچ بچّهیی پاشُ روی مین جا نمیذاره!
- همه آزادِ آزادن! همه بیدردِ بیدردن!
- تو روزنامه نمیخونی، نهنگا خودکشی کردن!