پرش به محتوا

کیهان: ادیسه‌ای فضازمانی فصل ۱ قسمت ۹

از ویکی‌گفتاورد

کیهان: ادیسه‌ای فضازمانی یک مستند علمی سریالی، محصول ۲۰۱۴ آمریکا می‌باشد.

مجری نیل دگراس تایسون
عالم، همه آن چیزی است که وجود دارد وجود داشته است یا به وجود خواهد آمدراوی

گفتاوردها

[ویرایش]
  • درسته! اینجا خانه ماست
  • کره زمین
  • تو پیدا کردن قاره‌ها دچار مشکل شدید؟
  • گذشته هم سیاره دیگریست
  • در واقع بیش از یک سیاره است

اشاره به دوره‌های زمین‌شناسی

  • من بر روی مدت زمان بسیار طولانی که از

زمان بیگ بنگ تا به امروز گذشته است ایستادم

  • برای فکر کردن درباره این مدت زمان طولانی
  • همه اون مدت زمان رو در یک سال فشرده کردیم
  • بروی تقویم کیهانی ما

الان صبح زود م دسامبر است

  • یا (به طور واقعی) میلیون سال پیش
  • زمانی که سیاره ما مردابی میلیارد ساله بود
  • سیاره زمین شکل دیگری داشت
  • !احتمالا حتی نمی‌دانستید کجایید
  • از ستاره‌ها نیز نمی‌توانستید کمک بگیرید
  • حتی صور فلکی نیز در آن زمان شکل دیگری داشتند
  • در این زمانی که هستیم
  • دایناسورها تا میلیون سال

دیگر هم وجود خواهند داشت

  • نه پرنده‌ای بود

و نه گلی

  • هوا نیز به شکل دیگری بود
  • اتمسفر بیش از هر زمان دیگری در تاریخ زمین

چه قبل و چه بعد از آن اکسیژن داشت

این شرایط به حشرات اجازه می‌داد بزرگتر از اندازه‌ای که امروزه دارند شوند

  • چگونه؟
  • حشرات ریه ندارند
  • اکسیژن حیات بخش از طریق روزنه‌هایی که

در اطراف بدنشان وجود دارد گرفته شده (Spiracle)

  • و از طریق شبکه‌ای از لوله‌ها به تمام بدن

منتقل می‌شود

  • حال اگر حشره‌ای خیلی بزرگ بود
  • قسمت‌های بیرونی بدن

تمام اکسیژن ورودی را می‌گرفتند

  • و اکسیژنی به قسمتهای درونی بدن نمی‌رسید
  • اما در دوره کربونیفر
  • اتمسفر تقریبا دو برابر مقدار کنونی اکسیژن داشت
  • حشرات می‌توانستند بزرگتر شده
  • و در عین حال اکسیژن کافی نیز

به تمام قسمتهای بدن برسد

  • به همین دلیل است که در اینجا

سنجاقکها به اندازه عقاب

  • !و هزارپایان به اندازه تمساح اند
  • خب! سوالی که پیش میاد اینست که

چرا در آن زمان اینقدر مقدار اکسیژن بالا بوده است؟

  • چون توسط نوع جدیدی از موجودات تولید می‌شد
  • چه نوع موجوداتی توانسته‌اند

اینقدر اتمسفر زمین را تغییر دهند؟

  • گیاهان سر به فلک کشیده
  • یعنی درختان
  • در رقابت برای گرفتن نور خورشید
  • درختان راه را برای غلبه بر جاذبه زمین گشودند
  • ، قبل از درختان

بلندترین گیاهان، تا ارتفاع کمر رشد رشد می‌کردند

  • سپس

اتفاق حیرت انگیزی روی داد

  • مولکولی گیاهی ایجاد شد (ناشی از جهش ژنی) که

هم محکم و هم انعطاف‌پذیر بود

  • مولکولی که می‌توانست وزن زیادی را تحمل نموده
  • و در عین حال، بدون آنکه بشکند

در مقابل باد خم شود

  • لیگنین درختان را به وجود آورد

(Lignin)

  • حال دیگر زندگی می‌توانست رو به بالا رشد کند
  • و این قضیه باعث ایجاد قلمروی کاملا جدید شد
  • ماتریکسی سه بعدی
  • برای اجتماعات بالاتر از سطح زمین
  • سیاره زمین به سیاره درختان تبدیل شد
  • ولی لیگنین نکته دیگری هم دارد
  • خورده نمی‌شد
  • هنگام خشم طبیعت، باکتریها و قارچها
  • سعی می‌کردند که همه چیز را بخورند

!حتی لیگنینی که در داخل درختان بود

  • ولی با بد موردی طرف بودند

لیگنین هضم نمی‌شد

  • و حداقل تا میلیون سال دیگر نیز

موریانه به وجود نخواهند آمد

  • با آنهمه درخت مرده چه می‌شد کرد؟
  • برای قارچها و باکتریها میلیونها سال طول کشید
  • تا مسیر بیوشیمیایی هضم لیگنین را به دست بیاورند
  • و در طول این مدت

درختان به طور پیوسته رشد می‌کردند

  • می‌مردند و می‌افتادند
  • و در گل و لایی هزاران ساله دفن می‌شدند
  • در نتیجه، در سرتاسر زمین

صدها میلیارد درخت مدفون شده وجود داشت

  • جنگلهای مدفون.
  • چه خطر احتمالی تهدید می‌کرد؟
  • (بر می‌گردیم به زمان حال)
  • این تخته سنگ در نوا اسکوشیا تقویم دیگریست

(استانی در جنوب شرقی کانادا)

  • که داستان جهان دیگری را روایت می‌کند که
  • زمانی در اینجا شکوفا بوده است
  • و این نقاب مرگ درختی میلیون ساله است
  • این درخت توسط ترکیبات معدنی، سلول به سلول

به این شکل در آمده است

  • به بیان دیگر این درخت یک فسیل است
  • این درخت، مدتها پیش ترکیبات آلی خود یعنی آب و کربن را به محیط بخشیده
  • و تنها شکلش باقی مانده است
  • زمانی که این درخت زنده بود

دی اکسید کربن و آب را می‌گرفت

  • و با استفاده از نور خورشید
  • و آنها را به ماده آلی غنی از انرژی تبدیل می‌کرد
  • این درخت اکسیژن را به عنوان ماده اضافی بیرون می‌داد
  • کاری که درختان و گیاهان دیگر هنوز هم

انجام می‌دهند

  • هنگامی که درختان می‌میرند

می‌پوسند

  • و این بر عکس کاریست که آنها انجام می‌دهند یعنی
  • مواد آلی شان با اکسیژن ترکیب شده
  • و با تجزیه شدن آنها

(منظور اکسید شدن است)

  • دی اکسید کربن را به هوا برمیگردانند
  • این عمل در واقع یک واکنش تعادلی در

شیمی اتمسفر زمین است

  • اما اگر همین درختان قبل از آنکه بپوسند

دفن شوند

  • دو اتفاق رخ می‌دهد

یکی اینکه کربن را نگه داشته

  • و انرژی خورشیدی را در آنها ذخیره می‌کنند
  • و اکسیژن خود به اتمسفر آزاد می‌کنند

(مشابه زمانی که زنده بودند)

  • و همه اینها اتفاقاتی بود

که در حدود میلیون سال پیش روی داده است

  • اکسیژن بسیار زیادی به وجود آمد
  • به همین دلیل حشرات بسیار بزرگ شدند
  • و چه بر سر آنهمه کربن دفن شده آمد؟
  • آنها مدت زمان بسیار طولانی مدفون ماندند

تا قبل زمانی که با زندگی روی زمین سروکار داشته باشند

  • تا (قبل از زمانی که) ویرانگرتر از هر زمان باشند
  • مکانهایی در این سیاره وجود دارد

که با قدم زدن در آنها می‌توان در زمان سفر کرد

  • و تاریخ نوشته شده بر روی سنگها را خواند
  • این ساحل نوا اسکوشیا یکی از آن مکانهاست
  • هر لایه سنگ صفحه‌ای از تاریخ است
  • هر کدام داستان طوفانها را یک پس از دیگری را

در طول میلیونها سال روایت می‌کنند

  • ته نشست سیلابها به صورت لایه لایه

در زمین دفن شده

  • و در اثر گرما و فشار زیاد به سنگ تبدیل شدند
  • همین عوامل (دما و فشار) که باعث ایجاد کوه‌ها شدند

این لایه‌ها را

  • همرا با جنگلهای فسیلی مدفون

به سمت بالا و کج رو بیرون هل دادند

  • لایه‌های جدید همیشه بر روی لایه‌های زیرین خود

تشکیل می‌شوند

  • همه لایه‌ها در ترتیب درست و پشت سرهم قرار گرفته‌اند
  • و مدارک و شواهدی از اینکه چه اتفاقی در طول

میلیونها سال افتاده است را با خود دارند

  • اگر از راه برگردم
  • در گذشته دورتری قرار می‌گیرم
  • و با هر قدمی که رو به جلو برمیدارم
  • حدود سال به زمان کنونی نزدیکتر می‌شوم
  • و از جهانی که در میلیون سال پیش بود

دور تر می‌شوم

  • زمان میلیون سال بعد در آنجا قرار دارد

(جمعا حدود میلیون سال)

  • اینجا آغاز تمام شدن دوره پرمین بود
  • دوره‌ای که در آن کشتاری بی سابقه رخ داد
  • پرمین دالانی تاریک از شاخه شکسته

درخت یادبود زندگی است (تاریک ترین دالان)

  • تالار انقراض.
  • مرگ در طول میلیون سال گذشته هیچگاه تا این اندازه به امپراتوری زندگی

در این دنیا نزدیک نشده بود

  • انفجارات آتشفشانی در محل سیبری کنونی

برای صدها هزار سال طول کشید

  • گدازه‌های آتشفشانی بیش از یک میلیون مایل مربع

از سطح زمین را پوشاندند

  • به طوری که در برابر آن هر آتشفشانی

!بسیار کوچک به نظر می‌رسد

  • مقادیر بسیار زیادی دی اکسید کربن

از دهانه‌های آتشفشانی بیرون آمد

  • این گاز گلخانه‌ای موجب گرم شدن آب و هوا شد
  • و اینجاست که جنگلهای مدفون شده در

دوره کربونیفر دوباره وارد داستان می‌شوند

  • در طول میلیون سال
  • آنهمه درخت به منبع بسیار زیاد زغال سنگ

تبدیل شده بودند

  • و همانطور که اتفاق افتاد
  • یکی از بزرگترین تجمع ذغال در سیبری

مدفون بود

  • گرمای ناشی از گدازه‌ها موجب پخته شدن ذغال سنگ شده و
  • و باعث خروج متان و گازهای غنی از گوگرد به هوا شد
  • این گازها سرشار از مواد سمی و رادیواکتیو بودند
  • دود ذغال سنگ
  • این معجون جادوگر پیر، اتمسفر را پر کرد
  • و بطور کلی آن را ناپدار نمود
  • بخارات سولفوریک اسید از ورود نور خورشید

جلوگیری کرد

  • و باعث تاریک شدن سیاره شد
  • دمای زمین به زیر صفر درجه سقوط کرد
  • در طول آرامش و عدم فعالیت آتشفشانها
  • بخارات گوگردی (سولفوریک اسید) بر روی زمین

نشست

  • اما دی اکسید کربن در هوا باقی ماند
  • و مقدار درصد آن در اتمسفر زیاد شده و باعث

گرم شدن زمین شد

  • سالهای دمای بسیار پایین و منجمد کننده و نیز هزاران سال گرمای زیاد به طور متناوب
  • جمعیت رو به کاهش موجودات را

تقریبا به طور کامل از بین برد

  • آنها هیچ شانسی برای سازگار شدن با این

نوسانات آب و هوایی نداشتند

  • همان طور که دمای زمین افزایش پیدا می‌کرد
  • آبهای سطحی با آبهای عمیقتر به آرامی

مخلوط شده و دمایشان افزایش پیدا می‌کرد

  • و یخهای عمیق غنی از متان

نیز شروع به ذوب شدن می‌کردند

  • گازهای متان تازه آزاد شده به سطح آمده

و وارد اتمسفر می‌شدند

  • متان بهتر از دی اکسید کربن گرما را به دام می‌اندازد
  • بنابراین آب و هوا بیشتر گرم شد
  • متان همچنین باعث از بین رفتن لایه اوزون

در استراتوسفر شد

  • ضد آفتابی طبیعی که موجودات را از اشعه کشنده

ماورابنفش محافظت می‌کند

  • !سیستم گردشی اقیانوس جهانی از کار افتاد

(اشاره به سیستم گردش آبهای زیرین اقیانوسها)

  • آبهای راکد، خالی از اکسیژن شده
  • که موجب کشته شدن تمام ماهی‌ها شد
  • اما یک نوع از موجودات به رشد و نمو خود

در این محیط وحشی ادامه دادند

  • باکتریهایی که گاز هیدروژن سولفید کشنده را به عنوان

ماده اضافه تولید می‌کردند

  • !و این یکی (هیدروژن سولفید) بسته نهایی بود
  • گاز سمی تقریبا تمام گیاهان و جانوران باقیمانده

بر روی زمین را از بین برد

  • مرگ کبیر
  • بیشترین تعداد موجوداتی که در

طول تاریخ به سمت نیستی رفتند (هم گیاهان و هم جانوران)

  • در حدود درصد تمام گونه‌ها نابود شدند
  • مدت بسیار زیادی طول کشید تا زندگی دوباره

قد راست کند

  • برای چند میلیون سال می‌شد سیاره زمین را
  • سیاره مرده نامید
  • ما از نوادگان تعداد بسیار اندکی از گونه‌ها هستیم
  • که توانستند از فرصتها استفاده کنند

(و زنده بمانند)

  • شما انسان هستید و در همین لحظه زنده‌اید
  • چون آنها توانستند پیش بروند و زنده بمانند
  • و ماده ژنتیکی خود را از یکی از خیانتکارترین

دوران در تاریخ زندگی عبور دهند

  • این کوه زمانی سرشار از زندگی بود
  • زندگی موجوداتی که در روزهای پر شکوه

و پر شوکت دوره پرمین ادامه یافت

  • قبل از اینکه آن جهنم

تمام ضعیفان را از بین برد

  • اینجا بخشی از رشته کوه کیلومتری گادالوپه

است که از میان تگزاس و نیومکسیکو عبور می‌کند

  • اینجا بزرگترین آبسنگ فسیلی دنیاست
  • آبسنگ به تپه‌های زیر دریا گفته

می‌شود که اکثرا از سنگ تشکیل شده‌اند

  • تمام اینجا زمانی یک دریای بزرگ بوده است
  • این آبسنگ برای میلیونها سال به طور پیوسته

بزرگ شد

  • و محل زندگی موجودات زیادی از قبیل جلبکهای

سبز، اسفنجها و جانوران بسیار ریز بود

  • زمانی که این موجودات مردند
  • به کف دریا سقوط کرده و در زیر گل و لای دریا دفن شدند
  • در طول میلیونها سال بقایای آنها به نفت و گاز تبدیل می‌شد
  • در نهایت، کف دریا فرونشست و آبسنگ از بین رفت
  • این شهر ارواح دریایی سرانجام

در یک مایل زیر زمین دفن شد

  • بعد از آن، نیروهای تکتونی باعث بالا آمدن آبسنگ از سطح

دریا شده و نهایتا توسط بادها و باران دچار فرسایش شدند

  • تصور کنید که اینجا در میلیون

سال پیش به چه شکلی بوده است

  • زمانی که دریایی استوایی و پر جنب جوش، پر

از جزیره‌های کوچک و لبریز از زندگی بود

  • تا میلیون سال پیش، نیوانگلاند آمریکا و آفریقای شمالی بهم متصل بودند
  • چیزی به عنوان اقیانوس اطلس وجود نداشت
  • اون لکه‌های کوچک آبی رنگ را در مرکز می‌بینید؟

آنها دریاچه بودند

  • آنها اولین نشانه‌های ظاهری از شکافته شدن ابرقاره تنها بود
  • !و زندگی بر روی زمین منتظر دگرگونی عظیم دیگری بود
  • یک میلیون سال بعد، آن دریاچه‌ها به یکدیگر متصل و تبدیل به خلیج بلندی شده
  • و در حال تبدیل شدن به اقیانوسی بود

که امروزه اقیانوس اطلس می‌نامیم

  • این تغییرات بسیار گسترده سطح زمین، صرفا نشانه‌هایی

از نمایشی بودند که در اعماق زمین در حال وقوع بود

  • وقتی پا به این سیاره گذاشتیم ردپاهای بازگو کننده تغییر

و تحولات زمین در اعماق اقیانوس آبی رنگ دفن شده بود

  • ما به طور کامل از داستان بزرگ و خشمناک گذشته زمین محروم بودیم
  • دچار نوعی فراموشی شده بودیم
  • در پی یافتن اینکه چه کسانی بوده‌ایم

و پیش از بیداریمان چه روی داده است

  • در سال آبراهام ارتلیوس اولین اطلس جهان کنونی را ساخت
  • که منجر به اکتشافات قرن شد
  • عصر طلایی کاوش.
  • !قبل از آنکه جوهر نقشه خشک شود
  • ارتلیوس چند قدم از شاهکار خود

فاصله گرفت و اولین نفری بود که

  • متوجه تناسب پازلی قابل توجه بین قاره‌ها

در دو طرف اقیانوس اطلس شد

  • او بعدها نوشت که آمریکا از اروپا و آفریقا

به سبب زلزله و سیل جدا شده است

  • اما مشاهده ارتلیوس برای دو قرن

چیزی بیش از یک حدس در نظر گرفته نشد

  • تا اینکه در اوایل قرن ام
  • ستاره‌شناس و هواشناس آلمانی

مدارکی را برای اثبات علمی آن جمع‌آوری نمود

  • آلفرد وگنر در جنگ جهانی اول برای سربازی به اجبار نام‌نویسی کرده بود
  • اما خیلی زود پس از آن مجروح شد
  • در طول مدتی که او در یک بیمارستان صحرایی

رو به بهبود بود

  • در متون علمی برای یافتن سرنخ‌هایی از گذشته زمین

به جستجو پرداخت

  • سالها قبل از این جریان
  • وگنر تصادفا به یک مقاله خیره کننده

در قفسه کتابخانه دانشگاهی خود برخورد کرد

  • مقاله موجب شگفتی وگنر شد که
  • فسیل یک نوع سرخس که منقرض شده در

هر دو طرف اقیانوس اطلس یافت می‌شود

  • حتی عجیب تر از آن کشف فسیل

دایناسورهای مشابه در هر دو قاره بود

  • در اوایل قرن ام
  • زمین شناسان توضیح دادند که چگونه

موجودات از اقیانوس عبور کرده‌اند

  • با این تصور اینکه زمانی یک پل زمینی

بین آنها وجود داشته است

  • این طور تصور می‌شد که مدتها پیش این پل زمینی به

تدریج از هم پاشیده و زیر امواج نابود شده اشت

  • اما یک شاهد وجود داشت که وگنر متقاعد شد

دیدگاه علمی غالب باید اشتباه باشد وجود دارد

  • خود زمین.
  • چرا باید یک رشته کوه از اقیانوس عبور

کرده و به قاره دیگر امتداد یابد؟

  • و چرا باید الگوهای لایه‌ای دقیقا مشابه از سنگها

در دو کشور برزیل و آفریقای جنوبی وجود داشته باشد؟

  • و یک چیز دیگر
  • تحت چه شرایطی گیاهان گرمسیری می‌تواند

در برهوت یخ زده قطب شمال رشد کنند؟

  • وگنر نتیجه گرفت که تنها یک جواب

برای این معما وجود دارد

  • تنها یک ابرقاره در زمین وجود داشته است
  • اون این ابرقاره را پانجه آ نامید
  • حتما فکر می‌کنید وگنر در دنیای علمی

بر سر زبانها افتاد؟

  • ولی اینگونه نشد
  • اکثر زمین شناسان تئوری وگنر مبنی بر

جدا شدن قاره‌ها را مسخره کردند

  • آنها تصورشان از وجود پلی طبیعی و

زمینی را بر شواهد وگنر ترجیح دادند

  • سوال آنها این بود که یک قاره چگونه

از کف سنگی اقیانوس عبور کرده است؟

  • وگنر پاسخ قانع کننده‌ای نداشت
  • او موجب خنده سایر زمین شناسان شد
  • و فردی غریب در کنفرانس‌های علمی شد
  • (dogs barking)
  • با وجود این، وگنر

به مبارزه برای اثبات نظرش ادامه داد

  • او سفرهای پژوهشی شجاعانه‌ای

برای جمع‌آوری شواهد ترتیب داد

  • در جریان یکی از این سفرها متوجه شد که
  • تعدادی از زمین شناسان در قطب بدون غذا گیر افتاده‌اند
  • در راه بازگشت از سفرش، در برف و بوران گم شد
  • یک یا دو روز بعد از تولد سالگیش، غیبش زد
  • در زمانی که زنده بود هیچگاه

او را درک و حمایت نکردند

  • تا اینکه امروز او را به عنوان یکی از بزرگترین

زمین شناسان در طول تاریخ می‌شناسند

  • دانشمندان مثل من و شما انسان اند
  • نقاط ضعف و غرور خود را داریم
  • اما علم یک ماشین است
  • ماشینی که برای دانستن خلق شده است
  • اما مسئله این است که به ارزشهای اصلی آن پایبند نیستیم

(علمی به موضوعات نگاه نمی‌کنیم)

  • ماریا تارپ از معدود افرادی بود

که تنها به روش علمی پایبند بود

  • سال است و ماریا با بردباری

زخم زبان همکارانش را تحمل می‌کند

  • تحصیلات او در زمین‌شناسی و ریاضیات

از همکارانش کمی کمتر بود

  • بروس هیزن فارق التحصیل دانشگاه آیووا

تازه از سفر تحقیقاتی طولانی برگشته است

  • او برای نقشه برداری از کف اقیانوس

با استفاده از امواج صوتی رفته بود

  • میتونید با اینها کاری بکنی؟
  • !بروس نگاه کن
  • همه چیز اینجاست
  • یه شیار شکافته شده بزرگ اینجاس

که از کف اقیانوس اطلس رد میشه

  • !!اه! ماری تو رو خدا بس کن
  • دوباره صحبتای زنونه شروع شد؟
  • کم با افراد اینجا مشکل داری؟
  • اینی که میگی شبیه نظریه شکاف قاره هاست
  • میخوای عاقبتت مثل آخر عاقبت وگنر بشه؟
  • اما ماری منصرف نشد
  • سالها بعد وقتی آنها نقشه‌ای از کانون زلزله‌های

اقیانوسی را برروی نقشه کف اقیانوس گذاشتند

  • کانون زلزله‌ها دقیقا برروی دره اقیانوسی قرار گرفت
  • و این مدرک محکمی برای تئوری حرکت قاره‌های وگنر بود
  • هیزن فهمید که تمام این مدت

حق با ماری بوده است

  • آنها با همکاری هم اولین نقشه واقعی زمین

همراه با کف اقیانوسها ساختند

  • ما در نهایت برای خواندن شرح حالی

که خود زمین نوشته بود آماده بودیم

  • بیایید با سفینه رویاییمان
  • پا به دنیایی بگذاریم که برای بسیاری از ما

جزو مناطق ممنوعه است

  • حدود درصد زمین از آبهایی با عمقی

بیش از متر تشکیل شده است

  • دنیاهای بی مرزی که کشف نشده‌اند
  • همه ما کوه‌های آلپ و راکی را می‌شناسیم
  • اما بعضی شگفت انگیزترین رشته کوهها

از دیده‌ها پنهان اند

  • در اعماق پایینتر از متری دنیای بی نوریست
  • دنیایی حیرت انگیزی که در تاریکی پنهان شده
  • اینجا بزرگترین رشته کوه زیر دریایی دنیاست
  • شیار میانی اقیانوس اطلسی.
  • کمربندی که به دور زمین پیچیده شده

همانند شیار توپ بیسبال

  • گذشته سیاره دیگریست
  • اما بیشتر ما واقعا این موضوع را نمیدانیم
  • کوههای دریایی را نمی‌بینیم
  • اینجا دنیاییست که ماریا تارپ

برای اولین بار تصور کرد

  • بلندترین قله‌های این شیار میانی
  • چهار کیلومتر از سطح اقیانوس ارتفاع دارند
  • البته رشته کوههای عریض و

دره‌های عمیق نیز وجود دارند

  • اکنون وارد درازگودال ماریانا شدیم
  • عمیق ترین ژرف‌دره در روی زمین
  • که بیش از کیلومتر عمق دارد
  • اینجا در اثر فشار نیروهای تکتونی به بستر اقیانوس

در جایی که ورقه‌های قاره‌ای به هم می‌پیوستند تشکیل شد

  • تعداد افرادی که بر روی ماه قدم گذاشته‌اند
  • از افرادی که پا به اینجا گذاشته‌اند بیشتر است
  • فشار له کننده اینجا

در حدود تن بر اینچ مربع است

  • در این عمق بودن، مثل اینست که در حدود هواپیمای بوئینگ بر روی دوش شما بگذارند
  • وزن هر هواپیمای بیش از تن است

(جمبو جت معروف)

  • با وجود این شرایط

زندگی هنوز در اینجا جریان دارد

  • عدم وجود نور خورشید در اینجا
  • به این معنی نیست که در اینجا نور وجود ندارد
  • گونه‌های زیادی در تاریکی اینجا از طریق

بیولومینانس می‌درخشند

  • تاریخ طولانی ما به عنوان پستانداران زمین

مقیم جهان روشن از فروغ افتاب

  • ما را برای رویارویی با تنوع شگفت انگیز

زندگی حاصل از تکامل آماده نکرده ست

  • به دلیل عدم وجود نور خورشید در اینجا
  • فتوسنتز انجام نمی‌شود
  • در نتیجه گیاهی برای خوردن وجود ندارد
  • با اینهمه در این دنیای همیشه شب
  • زنجیره غذایی رونق یافته‌ای وجود دارد
  • که با فرایندی به نام کموسنتز شروع می‌شود
  • این مخلوقات میکروسکوپی یاد گرفته‌اند

چیزی را که از آن شکاف بیرون میاید مصرف کنند

  • ترکیب سمی هیدروژن سولفید
  • اون دود سیاه ابری انرژی حیات را در اینجا تامین می‌کند
  • سخت پوستان ریز باکتریها را می‌خورند
  • و حیوانات بزرگتر سخت پوستان را می‌خورند
  • روزی در آینده این کوهها سر از آب

بیرون می‌آورند

  • نیروهای تکتونی هنوز هم سیاره ما را تغییر می‌دهند
  • آینده نیز سیاره دیگریست
  • میلیونها سال پیش، آتشفشانی شبیه این

جزایر هاوایی را ساخت

  • ما بر روی دیگ در حال جوش زندگی می‌کنیم
  • در مرکز سیاره ما هسته آهنی وجود دارد
  • این هسته را آهن مذاب پوشانده است
  • که بر روی این لایه (آهن مذاب) گوشته

قرار دارد

  • گوشته از جنس سنگ ولی داغ و نرم است
  • درست شبیه سوپ داخل دیگ

گوشته دائما در حرکت است

  • چه عاملی موجب حرکت آن می‌شود؟
  • دو عامل: یکی گرمای ناشی از تشکیل زمین
  • و دیگری تجزیه مواد رادیواکتیو درون هسته
  • و این لایه بیرونی که همان قشریستکه ما برروی آن زندگی می‌کنیم
  • گویی به نازکی پوست سیب است
  • گوشته در هنگام حرکت قشر جامد روی خود را با خود می‌کشد
  • اما قشر رویی به دلیل سردی و

سختی اش در مقابل آن مقاومت می‌کند

  • گاهی اوقات (بسته به فشار وارد شده) قشر از جایی می‌شکند
  • نتیجه آن زمین لرزه است
  • که به معنی بدرفتاری و تنبیه کسی نیست
  • به دلیل نیروهای تصادفی است که از قوانین طبیعت پیروی می‌کنند
  • احساسمان از پایداری زمین توهمی بیش نیست
  • که این وهم ناشی از کوتاهی زندگی ماست
  • اگر می‌توانستیم سیاره مان را با مقیاس زمانی خودش ببینیم

که در آن تغییرات بزرگ در طول میلیونها سال رخ می‌دهند

  • در آن صورت بود که آن را موجودیپر جنب و جوش می‌دیدیم
  • اینجا آخر دوره تریاسه است
  • دوره‌ای در حدود میلیون سال پیش
  • !این فرد کوچک را می‌بینید؟
  • یکی از نیاکان دور ماست
  • او در شهر نیو آرک در ایالت نیوجرسی زندگی می‌کرد
  • هر جایی که بر روی زمین قدم بگذارید
  • دنیاهای گم شده‌ای اند که در زیر پای شما مدفون اند
  • حدود یا میلیون سال پیش
  • حتی معمول ترین جاهایی که می‌بینید
  • روزی، صحنه تغییرات حماسی بوده‌اند
  • این صخره‌های مشرف بر رودخانه اثری تاریخی

از فروپاشی ابرقاره پانجه آ هستند

  • فورانهای آتشفشانی پی در پی که این صخره‌ها را

خلق کردند

  • منجر به انقراض گروهی بعدی و پایان یافتن

دوره تریاسه شدند

  • اما انقراض فاجعه بار یک گونه فرصتی طلایی را برای گونهٔ دیگر رقم می‌زند
  • انقراض مربوط بدوره تریاسه گروهی را باقی گذاشت

که در حاشیه به دنبال فرصتی برای ورود به میدان بودند

  • دایناسورها که دوره طولانی و قلمرو خوبی

برای میلیون سال داشتند

  • در زمان گذشته، هند یک جزیره بود
  • او با سرعتی در حدود چند اینچ در سال به میعادگاه آرام

اما تغییر ناپذیر خود با آسیا به سمت شمال می‌خزید

  • پس از آن، دوباره، سنگ مذاب زیر سطح زمین یکدفعه

منفجر شده و منطقه وسیعی از غرب هند را فرا گرفت

  • ضربه نهایی به معنای واقعی غیر منتظره بود
  • جانورانی که بیش از کیلو وزن بودند
  • از فاجعه ناگهانی اواخر دوره کرتاسه جان سالم به در بردند

ابرهای غبارآلود، موجب تاریکی و سرما برای ماهها در سطح زمین شدند

  • دایناسورها در اثر سرما و گرسنگی مردند
  • اما موجودات کوچک در زمین پناه گرفتند
  • زمانی که بیرون آمدند
  • متوجه شدند، هیولاهایی که آنها را شکار کرده

و به وحشت انداخته بودند دیگر رفته‌اند

  • و زمین در حال تبدیل شدن به سیاره پستانداران بود
  • و زمین تغییر بی وقفه خود را ادامه داد
  • اینجا زمانی بیابان بود و چیزی نمی‌توانست در آن رشد کند
  • یک میلیون مایل مربع پوشیده از شن و ماسه و نمک که
  • به مراتب خصمانه تر از هر محیطی در جهان امروز است
  • دما در طول روز به اندازه‌ای داغ بود که نان پخته می‌شد
  • و حدود یک مایل پایین‌تر از سطح دریا بود
  • بنابراین فشار اتمسفر درصد بالاتر از حدی بود

که ما به آن عادت داشتیم

  • حتی فکر کردن به محیط غیرقابل اطمینان روی این سیاره سخت است
  • با این حال، این شرایط حوضه مدیترانه در پنج و نیم میلیون سال پیش بود
  • قبل از آنکه به دریایی تبدیل شود
  • حرکت زمین برای یک لحظه هم متوقف نشده است
  • این سد طبیعی در انتهای غربی حوضه عمیق احتمالا به علت زلزله‌ها شکست شد
  • و فریب شروع شد
  • آبهای سیل آسا با وسعتی

در حدود، برابر آبشار نیاگارا، هجوم آوردند

  • و بیابان وسیع را در کمتر از یک سال

به دریای مدیترانه تبدیل کردند

  • هنوز انسانی وجود نداشت تا شاهد این سیل عظیم باشد

و یا زیبایی حاصل از آنرا تحسین کند

  • در همین حال، در آن طرف دنیا کانالی وسیع، شمال و جنوب امریکا را از هم جدا کرد
  • و از طریق آن آبهای اقیانوسی از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام جریان یافت
  • نیروهای تکتونی به تدریج این دو قاره را با بستن

کانال آب و ایجاد تنگه پاناما به ارمغان آوردند

  • این اتفاق موجب تغییر الگوی حرکت آبهای اقیانوسی

و به دنبال آن تغییر آب و هوای جهانی شد

  • جریانهای آب اقیانوسی رودهایی هستند که در داخل خود اقیانوسها جریان دارند این رودهای زیر دریایی در نتیجه اختلاف دمایی که با محیط دارند به وجود می‌آیند که یا سردتر و یا گرمتر از انند
  • در آفریقا، جنگل متراکم و سرسبز

به جنگلی نزار تبدیل شد

  • بعضی گونه‌ها که فقط بر روی درختان زندگی می‌کردند

منقرض شدند

  • اما آنهایی که در هر جایی می‌توانستند زندگی کنند

باقی ماندند و تکامل یافتند

  • نیاکان ما که برای فرار از صیادان در اعماق زمین

لانه کرده بودند

  • به آرامی قدم بر روی زمین گذاشتند
  • اما بعد از انقراض دایناسورها
  • در روشنایی روز بیرون آمدند
  • و در طول هزاران سال زندگی جدیدی را

به عنوان شاخه‌ای جدید از درخت زندگی رقم زدند

  • آنها انگشتان دست و پای مخالف را برای تاب خوردن

از شاخه‌ای به شاخه‌ای پرورش می‌دادند

  • و در نوک درختان، تمام نیازهای خود را

برآورده می‌کردند

  • آنها همچنین می‌توانستند برای فواصل کوتاه

ایستاده راه بروند

  • با آن همه درختی که اطرافشان بود

نیاز نبود زیاد دور شوند

  • با سردتر شدن هوا درختان به تدریج از بین رفته

و به چمنزار تبدیل شدند

  • و نیاکان ما مجبور بودند برای جستجوی غذا

از این علفزارها بگذرند

  • مجموعه مهارت کاملا متفاوتی برای پیدا کردن غذا

در دشت بی درخت نیاز بود (ساوانا)

  • در ایام قدیم
  • آنها بر روی شاخه‌ها می‌نشستند
  • و از فاصله بی خطری، گربه‌های بزرگ را

نظاره می‌کردند

  • ولی حالا بر روی همین زمین خطرناک

نمایشی مهیج اجرا می‌کردند

  • بازماندگان آنهایی بودند که یاد گرفتند
  • مسافت بیشتری با دو پای عقبی راه بروند
  • و در مواقع لزوم بدوند
  • این اتفاق نگاهشان را به دنیا تغییر داد
  • دست و بازوهایشان دیگر دست و پاگیرشان نبود
  • دیگر می‌توانستند به راحتی غذا جمع کنند

و چوب یا استخوان بردارند

  • و حتی می‌توانستند از آن به عنوان سلاح

استفاده کنند

  • یک لحظه فکر کنید
  • یک تغییر در شکل قسمت کوچکی از زمین

(توپوگرافی)

  • موجب تغییر مسیر جریانهای اقیانوسی

در آن طرف دنیا می‌شود

  • آفریقا سردتر و خشک تر شد
  • بیشتر درختان نمی‌توانند تغییرات آب و هوایی را تحمل کنند
  • پستانداران نخستینی که در این درختان زندگی می‌کردند

(پریمات‌ها)

  • مجبور بودند به جستجوی خانه دیگری بروند
  • و به سرعت بدون آنکه بدانند

در حال تغییر دادن شکل زمین بودند

  • زمین مسیر سرنوشت انسان را توسط نیروهای نامرئی

از جهان‌های دور نیز شکل داده است

  • سیارات زندگی ما را، نه به آن صورتی که شما

فکر می‌کنید، تغییر داده‌اند

  • نیرو گرانشی زحل، کم ولی نزدیک است
  • و گرانش مشتری دوربرد اما زیاد است
  • آنها موجب کج شدن محور زمین

به اینطرف و آنطرف می‌شوند

  • و مقداری هم موجب تغییر مسیر چرخش آن می‌شوند
  • این نوسانات
  • مقدار نور خورشیدی را که زاویه دار بر تکه یخ شمالی می‌تابد تغییر می‌داد
  • گاهی تابستانها سردتر بودند
  • که در اینصورت یخچالها هرسال به سمت جنوب

پیشروی می‌کردند

  • و هر چیزی که در سر راهشان بود

می‌خراشیدند و خرد می‌کردند

  • و این چیزیست که آنرا عصر یخبندان می‌نامیم
  • و در زمانهای دیگر در نتیجه محور و حرکت زمین
  • تابستانهای قطب شمال گرمتر می‌شدند
  • و تکه یخ عظیم همرا با آب شدن، عقی نشینی

می‌کرد

  • تصور کنید نیاکان ما مجبور بودند تا چه اندازه

با این تغییرات وسیع سازگار شوند

  • با هر دوره یخبندان، یخها با مصرف آب اقیانوسها رشد می‌کردند
  • سطح آب اقیانوسها بیش از متر پایین می‌آمد
  • که در نتیجه آن منطقه وسیعی از اطراف قاره‌ها

بیرون از آب می‌ماندند

  • تا هزار سال پیش
  • در دوره‌ای که یخها عقب نشینی کردند

یک پل موقت زمینی بیرون ماند

  • دروازه‌ای به آن طرف زمین باز شد
  • گروهای سرگردان از پل عبور کردند
  • و به آمریکای شمالی و بخشهایی از جنوب رفتند
  • در حدود هزار سال پیش، نوسانات دیوانه وار آب و هوا و سطح اقیانوسها
  • وارد وقفه و آرامش میانی (بین دو دوره) شد
  • عصر آب هوایی آرام و جدیدی شروع شد
  • همین دوره ایست که در آن زندگی می‌کنیم
  • وقتی یخچالها آب شدند
  • سطح آب اقیانوسها به سطحی که امروز دارند

رسید

  • و رودها گل و لای باقی مانده از آنها را حمل کردند
  • و در جایی که به دریا می‌پیوستند دلتای مسطح

و بزرگی ساختند

  • ما بر روی آن دشتهای حاصلخیز
شیوه جدیدی از زندگی را آموختیم
  • چگونه کشت دهیم تا بخوریم
  • برای بسیاری از ما این به منزله پایان میلیونها سال

آوارگی و سرگردانی بود

  • روشی سیارات یکدیگر را می‌کِشند
  • اندر آن شیوه که پوست زمین می‌جنبد
  • روشی که آن حرکات، تغییرات آب و هوایی را سبب می‌شوند
  • روشی که آن حرکات، تکامل و تغییرات هوش ما را موجب می‌شوند
  • همه دست در دست هم وسیله‌ای برای تبدیل

گِل و لای تیره آن دلتاها به اولین تمدنهای روشن ما بودند

  • هیچ چیز مانند دوره‌های بین دو یخبندان نیست
  • آن دوره هایِ استراحت ِ روح نواز
  • و خبر خوب اینست که این یکی تا هزار سال دیگر

باقیست

  • چه استراحتی برای انسانهاست
  • تنها یک مسئله باقی می‌ماند
  • به نظر نمی‌رسد ما بتوانیم از سوزاندن ذغال سنگ

دست برداریم

  • همان ذغال سنگی که حاصل میلیونها درخت مدفون

در دوره کربونیفر است

  • و نفت و گازی که حاصل بقایای نیاکان این

پلانکتونهاست

  • اگر می‌توانستیم جای نگرانی نداشتیم
  • در عوض کاری که می‌کنیم اینست که به آسانی

دی اکسید کربن را وارد اتمسفر می‌کنیم

  • با سرعتی که زمین از زمان انقراض بزرگ به خود ندیده

است

  • انقراض بزرگی که حاصل همین تغییرات آب و هوایی بود
  • به نظر نمی‌رسد بتوانیم اعتیادمان را برای مصرف

انواع سوخت ترک کنیم

  • در نتیجه آب و هوا به صورتی در خواهد آمد که

آخرین بار توسط دایناسورها دیده شد

  • در آن صورت این آب و هوا شهرهای ساحلی را غرق
  • و انتقام ویران کردن محیط به هدف تهیه غذا را

از ما خواهد گرفت

  • در تمام این مدت، خورشید با شکوه، انرژی آزاد و پاک

را به سمت ما می‌فرستد

  • بیشتر از چیزی که نیاز خواهیم داشت
  • چرا ما نمی‌توانیم مهارت و شجاعت اجدادمان را

احضار کنیم؟

  • دایناسورها هیچگاه آمدن شهابسنگ را ندیدند
  • بهانه ما چیست؟
  • دالانی در تالار انقراض وجود دارد که اکنون

خالی و بی نشان است

  • شرح حال زمین هنوز توسط خودش در حال نوشتن است
  • یک شانس وجود دارد که پایان داستان ما در آخر

اینجا واقع شود

  • تبریک میگم
  • شما زنده‌اید
  • یک ریسمان نا منقطع که بیش از سه میلیارد سال

امتداد یافته، وجود دارد

  • و ما را به اولین زندگی که تا کنون این جهان را

لمس کرده متصل می‌کند

  • فکر کنید با چه مشقتی
  • نیاکان بی شمار و مبتکر و خوش شانس ما می‌بایست
  • به اندازه کافی زنده بمانند
  • تا پیام زندگی را از یک نسل
  • نسل بعد
  • و نسل بعد
  • تا صدها میلیون نسل بعد.
  • و در نهایت به ما برسانند
  • از رودخانه‌های زیادی می‌بایست عبور کرده باشند
  • خطرات مسیر
  • شکارچیان، گرسنگی، بیماری
  • پیش بینی غلط، زمستانهای طولانی
  • خشکسالی، سیل، سختی
  • فراموش نشود: تغییرات گسترده گاه به گاه
  • که در زمین فوران می‌کرد

و فجایع غیر منتظره

هیچ اهمیتی ندارد از کدام جهنم آمدیم

  • یا والدین ما چه کسانی بودند
  • ما زاده بازماندگان فجایع غیر قابل تصور هستیم
  • هرکدام از ما دونده‌ای در طولانی ترین و خطرناکترین

مسابقه دو امدادی هستیم

  • که تاکنون وجود داشته است
  • و در این لحظه، چوب در دست ما است
  • گذشته سیاره دیگریست
  • همچنین آینده
  • بعضی از زمین شناسان بر این عقیده‌اند که
  • خشکی بر روی زمین تا میلیون سال آینده
  • دوباره یک تکه خواهد شد
  • تمام این زیبایی از بین خواهد رفت
  • و سیاره زمین زمان ما
  • بی درنگ جایگاهش را در میان دنیاهای گمشده

خواهد یافت

  • موتور بزرگ داخلی حرکت صفحه‌ای زمین
  • نسبت به زندگی ما بی تفاوت است
  • و همینطور تغییرات اندک در مدار و محور زمین
  • و برخورد گاه به گاه با سیارکهایی که

در مدار سرکش اش قرار می‌گیرند

  • آنها هیچ درکی از اتفاقاتی که در طول میلیونها سال

بر سطح زمین در حال وقوع است ندارند

  • برایشان هم اهمیتی هم ندارد
  • هر کدام از ما موجودات ریزی هستیم
  • که سوار بر خارجی ترین لایهٔ یکی از کوچکترین

سیاره‌ها

  • چند بار در اطراف ستاره‌های محلی چرخ زدیم
  • پر قدمت ترین زندگیها
  • تنها به اندازه یک میلیونیوم سن زمین عمر کرده‌اند
  • خب! به همین خاطر است که موجودات نمی‌توانند

الگوی کلی را ببینند

  • الگوی تغییر قاره‌ها
  • آب و هوا
  • تکامل
  • اینکه ما حتی قسمت کمی از ریشه مان را می‌فهمیم
  • یکی از موفقیت‌های بزرگ شجاعت و بینش انسانی (در این میدان) است
  • اینکه ((ما که هستیم)) و ((چرا اینجاییم)) از طریق
  • قرار دادن تکه‌های پازل می‌تواند

تنها نیم نگاهی باشد

  • و برای درک کامل بیش از هزاران سال زمان خواهد برد
  • و میلیونها گونه
  • و چندین جهان
  • از این منظر، تعجب آور نیست
  • که ما برای خودمان رازآلود هستیم (خودمان را نشناخته‌ایم)
  • و با وجود ادعای آشکارمان خیلی از اینکه صاحبِ خانه خودمان شویم فاصل داریم
  • این دالان جدید هنوز نامی ندارد
  • تا دوره خود را معین کند
  • ما هنوز نمیدانیم که کدام گونه شکست خورده در میان دیوارهای آن قرار خواهد گرفت
  • آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد

به روشهای بیشماری، کوچک و بزرگ

  • توسط من و شما در حال نوشته شدن است
  • همین الان.

پخش کننده

[ویرایش]
  • فاکس
  • نشنال جئوگرافیک

پیوند به بیرون

[ویرایش]