کاوه آهنگر
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
کاوه شخصیتی اسطورهای در شاهنامه.
دربارهٔ او[ویرایش]
- «خروشید و زد دست بر سر ز شاه/که شاها منم کاوهٔ دادخواه//یکی بیزیان مرد آهنگرم/ز شاه آتش آید همی بر سرم... که گر هفت کشور به شاهی تراست/چرا رنج و سختی همه بهر ماست... چو کاوه برون شد ز درگاه شاه/برو انجمن گشت بازارگاه... همان کاوه آن بر سر نیزه کرد/همانگه ز بازار برخاست گرد.»