هاینریش هاینه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز +hy |
جز ربات افزودن: eo:Heinrich HEINE |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
{{ناتمام}} |
{{ناتمام}} |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
[[bs:Heinrich Heine]] |
[[bs:Heinrich Heine]] |
||
خط ۵۸: | خط ۶۱: | ||
[[el:Χάινριχ Χάινε]] |
[[el:Χάινριχ Χάινε]] |
||
[[en:Heinrich Heine]] |
[[en:Heinrich Heine]] |
||
[[eo:Heinrich HEINE]] |
|||
[[es:Heinrich Heine]] |
[[es:Heinrich Heine]] |
||
[[he:היינריך היינה]] |
[[he:היינריך היינה]] |
||
خط ۷۷: | خط ۸۱: | ||
[[uk:Гейне Генріх]] |
[[uk:Гейне Генріх]] |
||
[[zh:海因里希·海涅]] |
[[zh:海因里希·海涅]] |
||
⚫ | |||
⚫ |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۳
هاینریش هاینه، شاعر برجسته و خبرنگار آلمانی. زادروز: (۱۳ دسامبر ۱۷۹۷ میلادی) در دوسلدورف. هاینه در تاریخ (۱۷ فوریه ۱۸۵۶ میلادی) در پاریس درگذشت.
دارای منبع
- «این ابتدای کار است. آنجا که کتابها را میسوزانند، انسانها را نیز خواهند سوزاند.»
- المنصور، مصرع ۲۴۳
- «به محض اینکه مذهب طمع در فلسفه کند، انحطاطش حتمی است.»
- درباره تاریخ مذهب و فلسفه در آلمان
- «در همه جا، تعقیب دگراندیشان، در انحصار روحانیت است.»
- منظرههای سفر، جلد ۲، فصل ۱۱
- «سلام من بر کسانی که در دامان مام وطن رنج میبرند.»
- پیام اختتامیه مقاله درباره جاسوسان/ ۲۴ ژانویه ۱۸۳۷
- «عرب بادیهگرد چنین گوید: سگ لاید و کاروان ره پوید.»
- مقاله درباره جاسوسان، پاریس/ ۲۴ ژانویه ۱۸۳۷
- «فرانسویها فکر کردند: اگر با ادبیات زیبای ما الفتی گرفتند، به شناخت واقعی آلمان دست مییابند. از این رو، در وضعیتی کاملأ جاهلانه فقط به درکی قشری نائل شدند. تا زمانیکه به مفهوم واقعی مذهب و فلسفه آلمان پینبرند، ادبیات زیبای ما همچون گُلی بیبو و مجموعه اندیشههای آلمانی برای آنها معمایی بیگانهگداز خواهد ماند.»
- درباره تاریخ مذهب و فلسفه در آلمان
- «من آگاهم از میگساریِ پنهان زاهد// و اندرزش از پاکی آب، نزد خلایق»
- آلمان، یک قصه زمستانی
واپسینسخن
- «خدا مرا خواهد بخشید، این شغل اوست.»
- در بستر مرگ/ ۱۷ فوریه ۱۸۵۶ - مأخذ: خاطرات هاینریش هاینه، آلفرد مایسنر
منسوب به او
- «فقر، بلیط بختآزمایی مددکاران بزرگ بشریت است.»
- «مردم آلمان اخیرأ هیچ تغییر قابل ملاحظهای نکردهاند. فرانسویها هنوز هم چهره دلفریبی از خود نشان میدهند ولی درست مثل ما احمقند و در حماقت، رود راین مانع و رادعی نیست.»
- «خدا خر را آفرید تا برای مقایسه در خدمت انسان قرار گیرد.»
- «خدای زمانه، پول است و پیامبرش روتشیلد.»
- «دولت نمی تواند چیزی به ما ببخشد مگر این که چیزهای دیگری از کیسه ما برباید.»
- «مردم پاریس، آزادی را به جهان ارزانی داشتند بدون اینکه انعامی طلب کنند.»
- «ابلیس، از دیرزمانها بهترین عبادتگاهها را بنا نهاده است.»
بدون منبع
- «آزادی، مذهب جدید است، مذهب زمان ما.»
- «در دوران جهالت، مذهب بهترین راهنمای ملتها بود، همانطور که در شبهای تاریک و ظلمانی یکنفر نابینا، بهترین راهنما است؛ او، راه را بهتر از بینایان از چاه تمیز میدهد. اما، احمقانه خواهد بود که پس از طلوع خورشید، از آن کور پیروی کنیم.»
- «لوتر، آلمان را بهلرزه درآورد، اما فرانس دریک آنرا ساکت کرد. سیبزمینی را او بهما داد.»
- «مذهب پنهان در آلمان، پانتهایسم است.»
درباره هاینریش هاینه
- «عالی ترین معرفت غزلسرایی را در هاینریش هاینه یافتم. چه بیهوده در قلمرو هزارههای تاریخ ره سپردم، مگر چنین ترنم شورانگیز شیفتگی را بیابم. او به شیطنتی خدایگونه آراسته بود که بدون آن مرا توان اندیشیدن به کمال نیست. وه، که چه زبانچیره بود! خواهد رسید آنهنگام که بگویند هاینه و من، نخستین بندبازان ورزیده زبان آلمانی بودهاند.»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |