نان و شراب
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
نان و شراب کتابی از اینیاتسیو سیلونه با ترجمه محمد قاضی
گفتاوردها[ویرایش]
- «دن پائولو میگوید: شنیدهام در این کوه معدن هست.
- بونیفاتسیو جواب میدهد: خدا نکند معدن باشد.
- دن پائولو نمیفهمد که چرا، چوپان توضیح میدهد: مادام که کوه فقیر است از آن ماست، اما همینکه معلوم شد غنی است دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است، دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیک است.»
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
![]() |