ملا نصرالدین

از ویکی‌گفتاورد

این نوشتار یا بخش نیازمند ویکی‌سازی است.
لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه آن را ویکی‌سازی کنید و در پایان این الگو را بردارید.

  • روزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.

یکی گفت: "جناب ملا! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟" ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمی‌داند.

من وظیفهٔ خودم را می‌دانم و هیچ‌وقت از آن غافل نمی‌شوم."

  • روزی ملانصرالدین به دنبال جنازهٔ یکی از ثروتمندان می‌رفت و با صدای بلند گریه می‌کرد. یکی به او دلداری داد و گفت: "این مرحوم چه نسبتی با شما داشت؟"

ملا جواب داد: "هیچ! علت گریهٔ من هم همین است.

  • ملانصرالدین نه درد داشت نه بیماری سوزن به تخمش می‌زد و می‌نالید.
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ