محمد ربیعی

از ویکی‌گفتاورد

ملامحمد ربیعی (زادهٔ ۱۳۱۱ در دره‌اسپ، دیواندره – درگذشتهٔ ۱۱ آذر ۱۳۷۵ در کرمانشاه) مفتیِ مذهب شافعی، نویسنده، شاعر، امام جمعه و خطیبِ مسجد جامع شافعی کرمانشاه بود که در سال ۱۳۷۵ طی کشتارِ موسوم به «قتل‌های زنجیره‌ای ایران» به قتل رسید.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «انسان که -به گفتهٔ خود- اشرفِ مخلوقات است، با این افتخارِ بزرگش، چه جنایاتی که مرتکب نشده و چه خون‌هایی که نریخته، و چه لجن‌هایی که بار نیاورده و در آن غوطه‌ور نشده‌است. چه عجب اشرف مخلوقات، واقعاً خنده‌آور است و اسف‌انگیز!! اگر درندگان می‌توانستند جرائمِ این اشرفِ مخلوقات را به خودِ آن‌ها عرضه کنند، یقیناً هرگز درندگان را به اتهاماتِ وحشی‌گری، درندگی و… متهم نمی‌کردند».
  • «ما طبق وظیفهٔ شرعی‌مان، موظفیم که خواندنِ زبان کردی را یاد بگیریم و فرهنگ خود را بشناسیم (ئێمە وەکو ئەرکێکی شەر‌عی لە سەرمان پێویستە خوێندنەوەی کوردی فێربین و فەرهەنگی خۆمان بناسین).»
    • کتابِ «زانایانی کورد»؛ محمدصالح ابراهیمی (شه‌پول)، صفحهٔ ۱۳۶»[۲]
  • شعر (نمونهٔ اول):[۳]
بلبلا هم‌قفس زاغ سیاهی، چه عجب      که در این باغ کسی گلبن بی‌خار ندید
گر ز نادانی و نااهلی او در عجبی      غیرخوناب، طبیب از دل بیمار ندید
  • شعر (نمونهٔ دوم):[۳]
هر جا که دلی هست، دل‌آزاری هست      هرجا که گلی هست، در آن خاری هست
گویند به هر جای که باشد گنجی      افسوس که اندر کنفش، ماری هست

منابع[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. «کتاب عالیجناب گوریل»؛ [نویسنده: محمد ربیعی، چاپ اول (۱۳۷۲)، مرکز نشر فرهنگ و ادبیات کردی] مقدمه، صفحهٔ ۱. وبگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران.
  2. ابراهیم‌محمدی (شپول). «زانایانی کورد» (تهران: چاپه‌مه‌نی سه‌قز). 1379. 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «گذاری کوتاه به زندگینامهٔ استاد علامه «محمد ربیعی»». وبگاه نوگرا. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در 3 نوامبر 2015. بازبینی‌شده در ۳ نوامبر ۲۰۱۵.