مانیفست حزب کمونیست
ظاهر
مانیفست حزب کمونیست (به آلمانی: Manifest der Kommunistischen Partei) اثری سیاسی است که در قرن نوزدهم توسّط کارل مارکس و فردریک انگلس نوشته شدهاست. این کتاب اوّلین بار در ۲۱ فوریه ۱۸۴۸ منتشر شد و از آن هنگام تاکنون یکی از تأثیرگذارترین متنهای سیاسی دنیا بهشمار میرود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «کارگران تمام کشورها متحد شوید!»
دربارهٔ کتاب
[ویرایش]- «بسیاری از برانگیزندگی کتاب ناشی از این ایده است که قلمرو گستردهای از پدیدههای مدرن با هم در ارتباط اند. بعضی مواقع، مارکس میکوشد ارتباطها را توضیح دهد. در مواقع دیگری، او فقط برخی چیزها را نزدیک چیزهای دیگری قرار میدهد و آن را رها میکند تا خودمان از ارتباطشان سردربیاوریم.»
- «بخش نخست مانیفست شامل بسیار بندهایی شبیه اینهاست که با طنین شدیدی ابراز شده است. معاصران مارکس اینها را نادیده نگرفتند و برخی از رادیکالهای نزدیک به او، مثل پرودون و باکونین، تقدیر او را از سرمایه داری خیانت به قربانیان آن خواندند. این اتهام که امروزه نیز شنیده میشود شایسته پاسخی جدی است. مارکس از سرمایه داری متنفر است. اما در عین حال میاندیشد که سرمایه داری دستاوردهای واقعی عظیم – نه تنها مادی که معنوی نیز - به همراه داشته است و او میخواهد این دستاوردها به جای اینکه در انحصار طبقه حاکم کوچکی باشد میان همگان توزیع شده و هرکسی از آنها بهرهمند شود. این بسیار متفاوت است از خشم توتالیتر که معرف رادیکالهایی است که میخواهند سرمایه داری را با همه پیامدهای آن حذف کنند.»
- «محبوبترین داستانم را دربارهٔ مانیفست... مربوط میشود به هانس مورگنتائو ... پدر او، پزشکی در منطقه کارگرنشین شهر کوبورگ (Coburg) (او میگفت غالباً معدن کار بودند)، دیگر، پسرش را برای کار با خودش میبرد. بسیاری از بیماران او از بیماری سل میمردند. در آن سالها پزشک نمیتوانست کار زیادی برای نجات زندگیشان انجام دهد. اما میتوانست به آنان کمک کند که بزرگ منشانه بمیرند. در کوبورگ بسیاری مردم محتضر درخواست میکردند که با کتاب مقدس دفن شوند. اما وقتی پدر مورگنتائو از کارگران همشهریاش آخرین درخواست شان را میپرسید بسیاری از آنان میگفتند که به جای کتاب مقدس میخواهند با مانیفست دفن شوند. آنان از دکتر تمنا میکردند مراقب باشند نسخه پاکیزهای از کتاب همراه آنان باشد و مراقب باشند که کشیشان دزدکی وارد نشوند و در آخرین دقیقه کتاب را پنهانی عوض نکنند.»
- «درحالی که «مانیفست کمونیست» بر نقش ترقی خواهانه بورژوازی از نظر تاریخی تأکید دارد، «سرمایه» بیشتر گرایش دارد به محکوم کردن رسواییهای سیستم. تقابل معمول میان یک مارکس جوان «اخلاقی» و یک مارکس «علمی» سالهای بزرگسالی ناتوان از شرح این رشد است.»
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ مارشال برمن، «فروافتادن حجابها: مانیفست کمونیستی؛ مقدمه مارشال برمن بر اثر کلاسیک مارکس»، ترجمهٔ حسن قاضی مرادی، روزنامه شرق، شماره ۲۵۱۵، ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، صفحهٔ ۱۰.
- ↑ میشل لووی، «مارکس و وبر: منتقدان سرمایهداری»، ترجمهٔ هومن کاسبی، برگرفته از New Politics, Winter ۲۰۰۷، روزنامه شرق، شمارهٔ ۲۵۲۶، ۲ اسفند ۱۳۹۴، صفحهٔ ۱۰.
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |