قتلگاه (رمان)
ظاهر
قتلگاه (به انگلیسی: Killing Floor) یک رمان مهیج نوشتهٔ لی چایلد است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد.
گفتاوردها
[ویرایش]- «مأموری که هفت تیر دستش بود دم در ایستاد. در حالت خمیده قرار گرفت و دو دستی اسلحه را به طرف سر من نشانه گرفت. مأموری که شاتگان دستش بود نزدیک شد. هیکلهای لاغرشان آماده و ورزیده نشان میداد و حرکاتشان تمرین شده بود. مأموری که هفت تیر داشت میتوانست تمام سالن را با کمی دقت پوشش بدهد. شاتگانی که در فاصله نزدیک قرار داشت میتوانست مرا روی پنجره پخش کند. اگر جای این دو برعکس بود اشتباه میشد. هفت تیر ممکن بود هنگام درگیری نزدیک تیرش خطا برود و شلیک شاتگان از فاصله دم در میتوانست مأمور بازداشت و پیرمرد میز عقبی و مرا با هم بکشد. شکی در آن نبود. تا اینجای کار درست پیش رفته بودند. در این مسئله هم تردیدی وجود نداشت که برتری با آن هاست. فضای کوچک بین میزها مرا گیر انداخته بود. محصورتر از آن بودم که بتوانم کاری بکنم. دستهایم را روی میز از هم باز کردم. شاتگان داشت نزدیک میشد.»[۱]
- «ساعت دوازده در سالن غذاخوری اینو در حال خوردن تخم مرغ و نوشیدن قهوه بودم که دستگیر شدم. این بیشتر یک صبحانه دیروقت بود تا ناهار سروقت. بعد از یک پیادهروی طولانی زیر باران شدید خیس و خسته بودم. تمام راه را از بزرگراه تا حاشیه شهر پیاده آمده بودم. رستوران کوچک، ولی روشن و تمیز بود. تازه ساز و به شکل یک واگن قطار ساخته شده بود. فضای کم عرضی داشت و در یک طرفش پیشخان غذای باریکی تعبیه شده بود. آشپزخانه اش در عقب سالن و یک ردیف میز کنار دیوار مقابل و در رستوران در وسط قرار داشت.»
- «مثل زمانی که آدمها میگویند مثل یک بچه خوابیدهاند. آیا منظورشان این است که خوب خوابیدهاند؟ یا منظورشان این است که هر ده دقیقه در حالی که جیغ میکشیدند، از خواب پریدهاند؟»
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ لی چایلد، قتلگاه، ترجمهٔ محمد عباسآبادی، انتشارات کتابسرای تندیس، ۱۳۹۷.