فریدون نوزاد
ظاهر
فریدون نوزاد (۲۷ ژانویه ۱۹۲۳، رشت - ۳ نوامبر ۲۰۱۶، تهران) کشاورز، مقالهنویس، نمایشنامهنویس، بازیگر تئاتر، تاریخنگار محلی، پژوهشگر ادبی و فرهنگ عامه، شاعر و مؤلف ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]| از سر کوی تو من دامن کشان، رفتم که رفتم | با دلی غمگین و چشمی خونفشان، رفتم که رفتم | |
| ای بهار زندگی کی میوزد باد محبّت | بلبل خاموشم از جور خزان، رفتم که رفتم | |
| فرصت امروز را از کف مده ترسم که فردا | چون بیایی بینی از این خاکدان، رفتم که رفتم | |
| گوهری که داند بهای گوهر غلطان اشکم | در پی گوهرشناسی نکتهدان، رفتم که رفتم | |
| دارم از ظلمتسرای زندگی آزردگیها | رسی به فریاد ای فروغ جاودان، رفتم که رفتم | |
| مهربانی را در این دوران نباشد ارج و قربی | تا بیابم دوستان مهربان، رفتم که رفتم | |
| در سکوت گنگ و غمآلود فرزندان آدم | چون ندیدم هیچکس را همزبان، رفتم که رفتم | |
| نیست در سرما و یخبندان سمندر را نشیمن | بایدم نوزاد ز آتش آشیان، رفتم که رفتم[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. ششم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۷۲۷. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.