فاطمه معصومه

از ویکی‌گفتاورد

این نوشتار یا بخش نیازمند ویکی‌سازی است.
لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه آن را ویکی‌سازی کنید و در پایان این الگو را بردارید.

فاطمه معصومه (۱ ذی‌القعده ۱۷۳۱۰ ربیع‌الثانی ۲۰۱ ه‍.ق) دختر موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان و نجمه خاتون است. نام اصلی وی فاطمه است ولی به معصومه ملقب است. وی در دوران حکومت عباسیان و در خلافت هارون الرشید، امین و مأمون زندگی می‌کرد.

احادیث نقل شده از فاطمه معصومه[ویرایش]

از فاطمه معصومه، حدیث و روایتی به صورت مستقیم از موسی کاظم و علی بن موسی نقل نشده و تنها چهار روایت وی از طریق فاطمه بنت علی بن موسی الرضا و بکر بن احمد قصری منعکس شده‌است که مفاهیم این احادیث عبارتند از:[۱]

  • وصایت و امامت علی بن ابی‌طالب پس از محمد
  • تثبیت جایگاه غدیر در فرهنگ تشیع
  • هشدارهایی به شیعیان جهت فراموشی واقعه غدیر
  • تبین جایگاه علی بن ابی‌طالب نسبت به محمد
  • بیان اهمیت دوستی با خاندان عصمت

احادیث دربارهٔ فاطمه معصومه[ویرایش]

«راستی که برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن شهر قم است و به زودی زنی از اولاد من به نام فاطمه در آن سرزمین دفن می‌شود، پس هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد شد.»

  • روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند تا سوالات خود را از موسی کاظم پرسیده و پاسخ دریافت کنند، اما موسی کاظم در مدینه حضور نداشت و فاطمه معصومه نامه سوالات آنها را دریافت کرده و پاسخ آنها را نوشته و به آنها داد. در راه بازگشت قوم و مراجعت از مدینه، در بین راه به موسی کاظم برخورد کرده و ماجرا را نقل کردند. موسی کاظم نامهٔ فاطمه معصومه را طلب کرد و پس از مطالعه و درست یافتن پاسخ‌ها سه مرتبه دربارهٔ او گفت: «پدرش به فدایش»[۲]
  • علی بن موسی دربارهٔ زیارت مرقد او در قم گفته‌است: «هر کس او را در قم و از روی شناخت حقش زیارت کند، بهشت برای اوست.»

در شعر و ادبیات[ویرایش]

در گلوگاه ساق گنبد فاطمه معصومه، اشعاری از فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق نقش بسته‌است. اشعار به شرح زیر است:[۳]

آتش موسی عیان از سینه سیناستی      یا که زرّین بارگاه بضعه موساستی
بضعه موسی بن جعفر، فاطمه کز روی قدر      خاک درگاهش عبیر طرّه حوراستی
نوگلی رنگین ز طُرف گلشن یاسین بود      آیتی روشن به صدر نامه طاهاستی
پرتوی از آفتاب اصطفای مصطفی      زُهره ای از آسمان عصمت زهراستی
صحن او را هست اقصی پایه عزّت چنان      کز شرف مسجود سقف مسجد اقصاستی
پستی از صحن حریمش را به پاتاق حرم      کین مکان عزّت و آن مسکن غبراستی

فتحعلی شاه قاجار نیز با تخلص «خاقان» در وصف فاطمه معصومه سروده‌است:[۴]

خاقانم و یک جهان گناه آوردم      در حضرت معصومه پناه آوردم
مهر نبی و دخت علی را یا رب      بر درگه کبریا گواه آوردم
خاقانم و وامانده ز دیهیم و کلاه      زاورنگ خلافت شده دستم کوتاه
اندر حرمت بمسکنت جسته پناه      یا فاطمه اشفعی لنا عندلله

پانویس[ویرایش]