علیرضا رجایی
ظاهر
علیرضا رجایی (زاده ۲۸ مهر ۱۳۴۱) از فعالان سیاسی ملی-مذهبی ایران، زندانی سیاسی و مدیر انتشارات گام نو است. او مدیر گروه سیاسی هیئت تحریریه روزنامههای جامعه، توس و نشاط بود.
گفتاوردها
[ویرایش]اصلاحطلبان با صدای بلند فکر میکنند
[ویرایش]- «انتخابات ریاستجمهوری انتخابات مهمی است و بر این اساس به نظر میرسد که فرصت فراختری لازم است تا مردم نسبت به توفیق یا عدم توفیق دولتهای مستقر قضاوت کرده و در کنار آن دربارهٔ برنامههای آلترناتیوی که وجود دارد، تصمیمگیری کنند.»[۱]
- «فقدان پیچیدگیهای نظام حزبی در ایران باعث شده که همواره و در طول همه این سالها، ورود به موضوع انتخابات دیر صورت گیرد و همین امر موجب شود که مردم فرصت کافی و لازم را برای شناخت برنامه گروههای سیاسی نداشته باشند»
شریعتی تاریخ را به دستگاه فکر دینی وارد کرد
[ویرایش]- «در روزگاری که از در و دیوار جهان، بحران و آشوب فرومیریزد، به دشواری میتوان تشخیص داد که کدام یک مهمترین آنهاست. نمیتوان تردید کرد که در حال حاضر بحرانخیزترین بخش جهان، خاورمیانه و شمال آفریقا و تعارضهای عمیقی است که یک سر آن روایتهای تروریستی از هر نوع در اسلام است. میلیونها آواره و هزاران قربانی و ویرانگریهای بیسابقه دامنه این بحران را به مرزهایی بسیار فراتر از جهان اسلام نیز کشاندهاست. با وجود زمختی دردناک این بحران اما قابل حدس است که با گونهای ائتلاف جهانی سرانجام این صحنه از تاریخ نیز با مصائب بسیار ورق خواهد خورد.»[۲]
- «عنصر تاریخی در شریعتی مانند هر متفکر دیگری نفوذ و به همان نسبت، وی روح اساسی دوران خود را به روشنی بیان کردهاست. به وضوح مسئله مرکزی در شریعتی جهان مذهب است. روایت او از جهان مذهب نیز بیش از هر چیز به رهاییبخشی هم از سنت و هم از تجددی توجه دارد که سرمایه با تمام مناسبات مادی، معنوی و ایدئولوژیکش در کانون آن قرار میگیرد. اینکه چرا مذهب برای شریعتی صرفنظر از تعلقات شخصیاش تا بدین حد مهم است، دو دلیل واضح دارد: یکی آنکه جهان ایرانی او بدون مذهب اصولاً قابل تعریف نیست و دوم آنکه بحران جهان تجدد را، همانند اقبال، بحران تفسیر معنوی از هستی میداند.»
- «مسیر شریعتی کشف بنبستها و بحرانهای تاریخیای بود که در زمان و جهان ما رسوخ کردهاست و این خود بدون ایجاد گونهای از بحران امکانپذیر نبود. تلاطمی که شریعتی در جهان ما ایجاد کرد، همچنان مشغول به کار است و در صحنه پیکار واقعی تاریخی جنبههای خونینی نیز پیدا کردهاست. اگر روح دوران جدید بر حذر از مضمون دائمی انقلاب نیست، شریعتی نیز نمیتوانست بدون ورود به این تلاطم عظیم، طرحی از جهان آینده، هرچند نه به تمامی، ترسیم کند. وی با نقد جهان مذهب، یکسره به نقد جهان پرداخت و چنان تصویر رادیکالی از چشمانداز آینده داد که ضمن نقد بنیانی سرمایه، تلاش برای تقرب به گونهای جهان معنوی که خود بدان باور داشت در آن اجتنابناپذیر است. این جهان معنوی فراتر از هرگونه سنتهای مرسوم و مسدودکننده است.»
منابع
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |