شیوا دولت‌آبادی

از ویکی‌گفتاورد

شیوا دولت‌آبادی(۱۳۲۵) روان‌شناس ایرانی، رئیس هیئت مدیره انجمن روان‌شناسی ایران، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان (۱۳۷۳-) و استادیار بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی (۱۳۸۸–۱۳۶۲)

گفتاوردها[ویرایش]

  • «بزرگ‌ترین خدمتی که می‌توانیم به بچه‌ها بکنیم، آگاه‌کردن آنها نسبت به اندام‌های جنسی خودشان است از طریقی که آنها را شوکه نکنیم، بیشتر از اندازه به آنها احساس ناامنی و پارانوییدی ندهیم.»[۱]
  • «اعتیاد در همه قشرها هست و وقتی به پیامدهای روانی و اجتماعی اعتیاد نگاه کنیم، می‌بینیم خطرهایی که فرد معتاد برای اطرافیان و خودش ایجاد می‌کند، لزوماً به امکان مالی دسترسی به مواد مربوط نیست؛ بلکه بیشتر به آسیب‌دیدگی شخصیتی یا به همان باور به قدرتمندشدن و بی‌تفاوتی نسبت به ارزش‌های اخلاقی برمی‌گردد که فرد معتاد به آن مبتلا می‌شود و می‌تواند در همه طبقات دیده شود.»[۲]
  • «نمی‌توانیم همیشه بگوییم که این فقر است که همراه با اعتیاد مشکل ایجاد می‌کند. اعتیاد حتی با رفاه می‌تواند مشکلاتی عظیم برای فرد و پیرامون او ایجاد کند.»[۳]
  • «بخشی از خشونت ناشی از ناکامی بابت نداشتن در برابر داشته‌های دیگران است. جامعه‌ای که رو به آینده چشم‌انداز روشنی به‌ویژه برای نسل جوان نداشته باشد، پر از ناکامی است و ناکامی یعنی تهدید، ترس و ناامنی.»[۴]
  • «من جامعه‌ای را می‌بینم که خشونت در آن تبدیل به ارزش شده است. تفاوت‌های طبقاتی نوعی خشونت است و مشاهده تفاوت‌های طبقاتی نیز. به این شکل که وقتی خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند ولی به‌آسانی تعدادی دیگر به چیزهایی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند، آمادگی برای پرخاشگری دارند چون همیشه تهدیدشدگی را از سوی کسانی که فکر می‌کنند به‌ناحق سهم آنها را خورده و نداده‌اند، احساس می‌کنند؛ بنابراین اگر جامعه‌ای تبعیض زیادی داشته باشد، همواره در آن نوعی پتانسیل خشم وجود دارد. این به دلیل تجارب، مشاهدات و ناکامی‌های روزمره‌ای است که تجربه می‌شود.»[۵]
  • «ما در میان ورطه‌ای از تغییر ارزش‌ها یا حتی بیشتر در چرخه‌ای از ارزش‌های متفاوت زندگی می‌کنیم که همه آنها لزوماً با هم نمی‌خوانند. در ایدئولوژی حاکم بر جامعه به طور طبیعی دربارهٔ چیزهای خوبی صحبت می‌کنیم؛ مانند اخلاق‌مداری و صداقت و درعین‌حال شاهد تغییرات اقتصادی کاملاً غیرقابل تصور در دیدن برج‌ها، مال‌ها و هجوم خواستن‌ها و داشتن‌ها هستیم.» [۶]

منابع[ویرایش]