شیخ بهایی
ظاهر
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی (زادهٔ ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی در بعلبک، درگذشته ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان) حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری؛ که در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت.
گفتاورد
[ویرایش]- هر جنبندهای که بر روی زمین است، مرگ را ناخوش میدارد؛ و اگر به چشم خرد بنگرد، راحتی بزرگ در مرگ است.
- کشکول
- عشق، جذب دلهاست به نیروی مغناطیس زیبایی و کیفیت این جذب، به اندازهایست که هیچ بیانی، توانایی آن را ندارد؛ و از آن، به عباراتی تعبیر میشود، که بیشتر، آن را میپوشاند. مانند (زیبایی) که درک شدنی است، اما به وصف نمیگنجد یا همچون (وزن شعر) است.
- کشکول
- اگر روزگار، مرا از همنشینانم جدا دارد، از تنهایی خود در میان مردم شکوه نمیکنم؛ که همواره اشتیاق یارانم را با خویش دارم واندوه، یار منست و با آن خو گرفتهام.
- کشکول
- گفتهاند: اندوه نیمی از پیریست. دوستی نیمی از خردمندیست. پس اگر دوستی نیمی از خردمندیست، کینهتوزی دیوانگی کامل است.
- کشکول
- بهترین خدمتگزار آنست که رازدار، بیآزار، کمهزینه، پُرکار، کمگو، شاکرنعمت، خوش زبان، زودفهم، پاکچشم و بیاسراف باشد.
- کشکول
- سازگاری با خوی مردم، آدمی را از آسیبهای آنان در امان میدارد.
- کشکول