پرش به محتوا

رینبو راول

از ویکی‌گفتاورد

رینبو راول (به انگلیسی: Rainbow Rowell) (زادهٔ ۲۴ فوریهٔ ۱۹۷۳) نویسنده آمریکایی رمان‌های نوجوان و بزرگسال است.

گفتاوردها

[ویرایش]

النور و پارک

[ویرایش]
  • «دختره خیلی اوضاع ناجوری داشت. او نه تنها تازه‌وارد بود، بلکه گنده و زمخت هم بود، با موهای قرمز شلخته و فرفری. طوری لباس پوشیده بود که انگار… انگار دلش می‌خواست مردم نگاهش کنند. شاید هم از این سر و وضع افتضاح خوشش می‌آمد. یک تی شرت شطرنجی مردانه پوشیده بود و چند تا گردنبند عجیب غریب هم انداخته بود دور گردنش و مچ دست‌هایش را هم هم با دستمال پوشانده بود. او پارک را یاد مترسک می‌انداخت؛ یا مثلاً یکی از آن عروسک‌های بدریختی که مادرش روی میز آرایش اش می‌گذاشت. دختر تازه‌وارد شبیه چیزی بود که در طبیعت جان سالم به در نمی‌برد.»[۱]
  • «کاملاً مطمئن بود که به او [برای نجات زندگی اش] یک تشکر بدهکار است. نه فقط دیروز، بلکه تمام روزهایی که از آشنایی شان گذشته بود… و این باعث می‌شد حس کند خنگ‌ترین و ضعیف‌ترین دختر دنیاست. اگر کسی نتواند زندگی خودش را نجات دهد، آیا زندگی اش اصلاً ارزش نجات دادن دارد؟ سعی کرد به او بگوید تو زندگی مرا نجات دادی، نه تا ابد، نه برای همیشه… احتمالاً فقط به‌طور موقت؛ ولی زندگی مرا نجات دادی… پس حالا به تو تعلق دارم. منی که اکنون هستم، متعلق به توست. برای همیشه.»
  • «اتوبوس دوباره توقف کرد و چند بچهٔ دیگر سوار شدند. آن‌ها دختر تازه‌وارد را هل دادند، از او رد شدند و رفتند روی صندلی‌هاشان نشستند. پارک به دختر تازه‌وارد نگاه کرد. او هنوز آن جا ایستاده بود. رانندهٔ اتوبوس داد زد: «هی دختر! بشین!» دختر راه افتاد سمت انتهای اتوبوس، درست سمت آن وحشی‌ها. پارک با خودش گفت "وای خدایا! وایسا! برگرد سر جات!" می‌دانست که الان آب از لب ولوچهٔ استیو و میکی سرازیر شده. پارک سعی کرد جای دیگری را نگاه کند.»

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. رینبو راول، النور و پارک، ترجمهٔ سمانه پرهیزکاری، انتشارات میلکان، ۱۳۹۶.