رکنالدین همایونفرخ
ظاهر
رکنُالدین همایونفرُّخ (۱۹۱۸، تهران - ۲۰۰۱، تهران) شاعر، پژوهشگر تاریخ-فرهنگ ایران، روزنامهنگار، نمایشنامه و داستاننویس ایرانی بود. [۱]
گفتاوردها
[ویرایش]| وه، که با هم چه مهربان بودیم | هر دو با هم چو جسم و جان بودیم | |
| یاد داری چه سالهای دراز | با تو بودم انیس و محرم راز | |
| یادبود من و تو بسیار است | دلم از یادبود، بیمار است | |
| شد فراموش، یا که یادت هست؟ | کز نگاهم تو میشدی سرمست؟ | |
| چشم من، مایه ی حیات تو بود | شاه عشقم همیشه مات تو بود | |
| میشدی گاه خیره بر رخ من | مینمودی خطاب فرخ من؟ | |
| یاد داری تو هم چه شبهایی | میکشیدی ز درد تنهایی | |
| خواب از چشم تو فراری بود؟ | درد تو درد بیقراری بود | |
| چون نبودم کنار بستر تو | تا ببوسم دو نرگس تر تو | |
| تا سحرگاه گریه کار تو بود | خوشفشان چشم اشکبار تو بود | |
| صبحگاهان که میشدیم سویت | بود آشفته چشم و گیسویت[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. سوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۵۱۳. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.