رنگین دادفر سپنتا
ظاهر
رنگین دادفر سپنتا (۱۹۵۳) وزیر امور خارجه افغانستان (۲۰۰۵ – ۲۰۱۰).
گفتاوردها
[ویرایش]- «با ایجاد دولتهای ملی معاصر، از متن تمدنهای مشترک در بسیاری از مناطق دنیا، جداییها و گسستهای بسیاری سر بلند کردند. بسیاری از تمدنهای کهنسال نیز از گزند چنین آسیبهای در امان نماندند. قرائت تاریخی در بیشتر این کشورها بهگونهای بوده است که گویا مرزهای ثابت سیاسی قلمروهای ملت- دولتهای کنونی، همان مرزهای تاریخی تمدنی بودهاند.»[۱]
- «این سوءتفاهم در برداشت امروزیها از گذشتههای مشترک، اغلب، با تعبیرهای ناسیونالیستی همراه بوده است که نهتنها به نزدیکیها و همسوییها کمک نکرده، بلکه موجب عمیقترشدن جداییها و افتراق شده است. تقریباً تمام دولتهای معاصر حوزه تمدنی ما از چنین برداشت مصدومی از تاریخ و تمدن مشترک در عذاباند. طبیعی است که با درنظرگرفتن توان اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیهای منسجم ناسیونالیستی برخی از این کشورها بیشتر و برخی کمتر چنین رویکردی از تاریخ و تمدن مشترک را در سیاست خارجی و برداشتهای تاریخی خود بهنمایش میگذارند.»[۲]
- «تعدادی از کشورهایی که امروز در جغرافیای آسیای میانه و خاورمیانه قرار دارند، وارثان یکتمدن بزرگ مشترک هستند. تمدنی که پیش از دوران اسلامی و بعد از آن جایگاه بسیار بااهمیتی در جهان داشته است. مردمان این حوزه اگرچه امروز با زبانهای گوناگون سخن میگویند و دارای مرزهای ملی هستند، اما از نظر فرهنگی و تاریخی مشترکات فراوانی دارند. اوج شکوفایی این تمدن مشترک را میتوان در تاریخ باشکوه مشترک مردمان این حوزه تمدنی مشاهده کرد. میراثداران این تمدن بزرگ امروزه در دولتهایی ملی با مرزهای ثابت زندگی میکنند و دارای استقلال و نظامهای سیاسی گوناگون هستند.»[۳]
- «یکی از واقعیتهای جهان معاصر این است که دولتهای ملی، بهویژه دولتهای روبهتوسعه، به تنهایی نمیتوانند از موضوع سیاستها و گفتمانهای جهانی به عامل یا بازیگر فعال در فعلوانفعالات سیاسی، امنیتی و اقتصادی ارتقاء یابند؛ این یکواقعیت است، چه در تبلور و تکوین سیاستهای ملی بازتاب بیابد یا از نظر دور بماند. ازاینرو همکاریها و همگراییهای منطقهای باید به ستونهای استوار سیاستهای دولتهای مناطق گوناگون ارتقاء بیابند. طبیعی است که تحقق چنین همگراییای در میان کشورهای دارای مشترکات و همسوییهای تمدنی و نزدیکی جغرافیایی آسانتر است.»[۴]