تقی رحمانی
ظاهر
تقی رحمانی (۱۳۳۸)نویسنده، روزنامهنگار و فعّال سیاسی ایرانی.
گفتاوردها
[ویرایش]- «توجه به این نکته ضروری است که چفت و بسط دولت-ملت مدرن در ایران متمرکز بوده و تمرکز مشکلات خود را دارا است. این تمرکز بعد از انقلاب با مسئله مذهبی مضاعف هم شده است. البته قدمهایی برای حل این ستم مضاعف برداشته شده اما هنوز کافی نیست. ایران قدرتمند، ایرانی مدنی است که هویتها بتوانند در شکل فرهنگی قومی و صنفی و جنسیتی و مذهبی خود را نشان دهند و بنیان مدنی -ـ شهروندی به خود بگیرند...»[۱]
- «بخش عظیمی از قوهٔ قضائی ایران تحت سیطرهٔ نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است
- «زندان دههٔ ۶۰ تونل وحشتناکی از اعدام و کشتار بود و در آن سنت لاجوردی به اجرا گذاشته میشد. او حرفش این بود که اگر زندانی زنده است، منتی براو گذاشتهایم».[۲]
- متأسفانه بر سیستم قضائی ایران در زندان هنوز سنت لاجوردی حاکم است. این سنت بر اساس رو کم کردن زندانی و اینکه زندانی حقی ندارد پایهگذاری شده است. در این دیدگاه، حتی همان حقوقی که خود آنها در آئین نامهٔ سازمان زندانها نوشتهاند نیز برسمیت شناخته نمیشود. واقعیت اینست که زندانهای ایران از معیارهای قانونی خودشان بسیار عقبتراست و معیارهای قانونی خودشان از معیارهای حقوق بشر بسیارعقب تراست، اما زندانیان نیز در جهت کسب حقوق خود تلاش میکنند و به این منظور به کمک جامعه و نهادهای مدنی احتیاج دارند».[۳]
- «من به طیفی تعلق دارم که در گفتمان اندیشهٔ مسلمانی قرار دارد و این گفتمان از آغاز، حکومت اسلامی را قبول نداشته است».[۴]
- «هنگامی که انقلاب شد، تنها نهادی که میشد در آن جمع شد مساجد بود و تنها کسانی هم که میتوانستند بسیج کنند روحانیون بودند. هیچ حزبی نمانده بود، همهٔ گروههای سیاسی ضعیف شده بود، همه نهادهای مدنی بسته شده بود... در سنت تاریخی ایران، مردم شاه و روحانیت را میشناختند و وقتی از شاه رو گرداندند به مسجد رو آوردند».[۵]
- «در دوران انقلاب ما سوار بر یک اندیشهٔ آرمان گرا بودیم بدون اثبات یعنی بدون مصداقی کردن اندیشه. روشنفکری ایران در دوران انقلاب یک روشنفکری آرمان گرا و ایدهآل ساز بود. یا مارکسیستی ایدهآل ساز بود یا در برابر آن ایدهآل سازی میکرد و تصور میکرد اگر قدرت سیاسی را بدست آورد همه چیز محقَق خواهد شد».[۶]
- «روشنفکری ایران، چه روشنفکری مسلمان و چه روشنفکری سکولار هنوز خیلی ذهن گرا و فلسفی و کلی گوست و به الزاماتِ عینی سخن خود توجه ندارد. روشنفکران در کلیات به جدال میپردازند و از همین رو به جائی نمیرسند».[۷]
- «دموکراسی در ایران یک پروژه نیست، بلکه یک فرایند است. همهٔ پروژهها در ایران ناکام خواهند ماند. روزگاری تصور میکردم که اصلاحات میتوانست ما را به جائی برساند. امروز معتقدم که جریانات سیاسی در کشور، هر کدام دارای پروژهای است و این پروژهها ما را به جهنم میبرند. من اعتقاد ندارم که هیچ پروژهای بتواند ایران را بسوی دموکراسی ببرد. اما اگر پروژهها اصولی باشند، کمک میکنند به فرایندی که عاقبت ما را به دموکراسی هدایت کند».[۸]
- «فقه یک دانش کاربردی است و تکوین آن در دورهٔ عباسیان صورت گرفته و ویژگیهای زمانی، مکانی، مناسبات قدرت، نگاه آن دوران به زن، همه اینها بر آن سایه افکنده است. همهٔ اینها میتواند تغییر کند. بگفتهٔ اقبال لاهوری، اسلام چند دستگاه فقهی ابداع کرده است که تحول آنها همزمان با افت جامعه اسلامی متوقف شده است».[۹]
منابع
[ویرایش]- ↑ http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2015/march/10/article/-5ef8ad1079.html
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی
- ↑ http://fa.rfi.fr/ایران/20151226-تقی-رحمانی