بیدل دهلوی
ظاهر
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت.
غزلیات
[ویرایش]- «جولان ما فسرد به زنجیر خواب پا / واماندگیست حاصل تعبیر خواب پا»
- «درین وادی چسان آرام باشدکارونها را / که همدوشیست با ریگ روان سنگ نشانها را»
- «پل و زورق نمیخواهد محیطکبریا اینجا / به هرسو سیرکشتی برکمر داردگدا اینجا»
- «در بیابانی که سعی بیخودی رهبر شود / راه صد مطلب به یک لغزیدن پا، سر شود»
- «جنونی با دل گمگشته از کوی تو میآید / دماغ من پریشان است یا بوی تو میآید»
- «به عجز کوش و تک و تاز دیگر آسان گیر / به رنگ آبله چندی زمین به دندان گیر»
- «جبههٔ فکر ز خجلت عرق افشان کردیم / در شبستان خیال که چراغان کردیم»
- «می جام قناعت اگر بچشی المی ز جنون هوس نکشی / چه کم است عروج دماغ غنا که خمار توقع کس نکشی»
- «چو محو عشق شدی رهنما چه میجویی / به بحر غوطه زدی ناخدا چه میجویی»
ترجیع بند
[ویرایش]- ما حریفانِ بزمِ اسراریم / مستِ جامِ شهود دیداریم