بهادرشاه دوم
ظاهر
بَهادُرشاه دوم (به اردو: بهادر شاه دوم) معروف به «بَهادُرشاه پیروز» و با نام کامل «ابوالمظفر سراجالدین محمد بهادرشاه ظفر» آخرین امپراتور مغول از دودمان گورکانی در هندوستان بود. وی فرزند اکبرشاه دوم بود. از وی به عنوان آخرین پادشاه مسلمان هندوستان و از پویندگان جنبش استقلال هند از سوی امپراتوری بریتانیا یاد میشود. بهادرشاه بسیار به ادبیات و خطاطی علاقه داشت و به زبان اردو و زبان فارسی شعرهایی به «شکل غزل» میسرایید.
گفتاوردها
[ویرایش]غزل
[ویرایش]- تذکرہ فارسی گو شعرایٔ اردو، ص ۱۶۱
این که بینی ھمه یا قالب و جان ھمه اوست | بلکه ھم قالب و ھم روح روان ھمه اوست | |
آنچه بیرون و درون است ھمان است ھمان | راز فاش ھمه او سر نھان ھمه اوست | |
در پس پردہ و بی پردہ در آید از دل | بی نشان و سبب نام و نشان ھمه اوست | |
نیست دیر و حرم از شیخ و برھمن آباد | ھمه مھمان و مکینی و مکان ھمه اوست | |
شعلهٔ نار جحیم و گل گلزار نعیم | یک تجلی ست که در جلوۂ شان ھمه اوست | |
می زند ای ظفر ؔ امروز به باغ توحید | ھم چو بلبل دل شوریدہ فغان ھمه اوست |
شعر
[ویرایش]- دستخط خود بهادر شاه دوم ـ ۲۹ آوریل ۱۸۴۴
دوست آں باشد گیرد دست دوست | در پریشان حالی و درمانده گی | |
دوست مشمر آنکه در نعمت زند | لاف یاری برادر خوانده گی |
- تذکرہ فارسی گو شعرایٔ اردو، ص ۱۶۰
از نشهٔ دولت بھادر شاھی | شد پر زِ مئے طرب ایاغ دھلی | |
به نشست به تخت روز افزون | نزھت به فزود ازو به باغ دھلی | |
تاریخ جلوس آن شه والا قدر | آمد به لب خود چراغ دھلی |
پیوند بهبیرون
[ویرایش]- عبدالرؤف عروج: تذکرہ فارسی گو شعرایٔ اردو، چاپ کراچی، ۱۹۷۱