بزرگمهر
ظاهر
بزرگمهر، پسر بختگان که سالها وزارت انوشیروان را بهعهده داشت. او بهحکمت معروف است. گویند که بازی نرد را او اختراع کرد. وی در (قرن ششم میلادی) میزیسته.
دارای منبع
[ویرایش]بدون منبع
[ویرایش]- «آنچه به خویشتن روا نداری، به دیگران روا مشمار.»
- «آنچه هستید شما را بهتر معرفی میکند تا آنچه میگویید.»
- «سرنوشت با پروردگار است ، خشنود به آنم ، در سختی شکیبایم ، شکوه نکنم ، بدتر از این سختی باشد و سختی بگذرد ، در پناه و یاری پروردگار.»
- «آنکه از نابودنیها امید برید، همواره بهشادی زیست.»
- «باید پیوسته به پروردگار بی همتا رو آوریم ، در هر کاری او را بینا دانیم و باور کنیم که روزی ده مختار اوست.»
- «از بسیار کشتن ِ جانوران پرهیز کن! تا از عاقبت ِ بد ِ آن در امان باشی.»
- «بخیل برای ثروت خود نگهبان است و برای وارث انباردار.»
- «بر دوستی که حسود باشد، ایمن نمیتوان بود.»
- «تقدیر، ارباب مردان ترسو است و بردهٔ مردمان شجاع.»
- «عفو از کسانی نیکو است که توانائی انتقام گرفتن دارند.»
- «قویترین رکن بنای مودت، کتمان اسرار دوستان است.»
- همیشه بدخو در رنج بزرگ باشد و مردمان از وی به رنج و نیک خوی را هم این جهان بود و هم آن جهان و در هر دو جهان ستوده است.
- یکی گفت که اندر سرای سپنج ---- نباشد خردمند بی درد و رنج
- آن که طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد.
- برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست.
- آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک قدر نیکخویی و جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد.
- کسانی که شهرها و ده ها و بنا ساختند و غم این جهان بخوردند - آنهمه بگذاشتند و برفتند و آن چیزها مدروس شد. خوی نیک بزرگتر عطاهای خدای عز و جل است . از خوی بد دور باشید که آن بند گران است بر دل و پای.
- مردمان را خُرده مگیرید ( عیب مکنید ) که هیچ کس بی خُرده نیست.
- هرکه از شما بزرگتر باشد وی را بزرگتر دارید و حرمت او نگاه دارید و از او گردن مکشید.
- سرنوشت با پرور دگار است ، خشنود به آنم ، در سختی شکیبایم ، شکوه نکنم ، بدتر از این سختی نیز باشد و سختی بگذرد ، در پناه و یاری پرور دگار.
- «آن که آرزوی سروری دارد باید هنر بسیار داشته باشد»
منسوب به بزرگمهر
[ویرایش]- «از تهمت زده دور شو»
- نقل از تاریخ گزیده
- «بزرجمهر گفت استاد را پرسیدم کارها بهکوشش است یا قضا، گفت:- کوشش قضا را سبب است»
- نقل از تاریخ گزیده
- «بزرجمهر گفت استاد را پرسیدم نیکیکردن به یا از بدی دور بودن، گفت:- از بدی دور بودن سر ِ همه نیکوییها است»
- نقل از تاریخ گزیده
درباره بزرگمهر
[ویرایش]- «بزم نوشیروان سپهری بود// کز جهانش بزرگمهری بود»
- «سیصد وزیر گیری بیش از بزرگمهر// سیصد امیر بندی بیش از سپندیار»
- «مارا چه باک مزدک و بیم بزرجمهر// چون او قباد قادر نوشیروان ماست»
- «که کیمیای سعادت در این جهان سخن است // بزرجمهر چنین گفته بود با کسری»
پیوند بهبیرون
[ویرایش]
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |