ادبیات ژاپن
ادبیات ژاپنی در ابتدا بهشدت تحت تأثیر ارتباطات فرهنگی با چین و ادبیات چینی سروده شدند. این آثار به زبان چینی کلاسیک سروده میشدند. ادبیات هندی نیز با گسترش بودیسم در ژاپن بر ادبیات این کشور تأثیر گذاشت. اما در نهایت هنگامی که نویسندگان ژاپنی شروع به نوشتن دربارهٔ ژاپن کردند توانستند سبک خاص خود را توسعه بخشند.
اشعار ژاپنی
[ویرایش]درخت
گلهایش ریخت
میوه اش رسید
آن هم افتاد
برگهایش نیز
بعد از آن
جوانه زد
شکوفه داد
از خود میپرسم
چند بار دیگر
درخت باید این کار را تکرار کند
تا بیاساید
- کانه کو میسوزو[۱]
درخت بار سفر میبندد
عزم سفر دارد
سفری طولانی
درخت تقریباً هر شب آماده میشود
با استواری ریشههایش را در خاک میگستراند
کجا خواهد بود
مقصد این سفر؟
خود درخت هم نمیداند
لازم نیست بداند
اما این سفر
خواست قلبی درخت است
امشب نیز درخت بار سفر میبندد
شاید نیمه شبی
توطئهای در سر داشته باشد
- تاکامی جون[۱]
فرشته فقیر خود را به شکل پرنده درمیآورد
میآید روی شاخه مینشیند
آواز دلنشینی میخواند
باغ، گول پرنده را میخورد
غنچهٔ گل را می شکوفاند
تقویم گاهگاهی
از اسمش سوءاستفاده میکند
پنهانی حیله میزند
انسان هم خوش باور است
- تاچیهارا میچی زو[۱]
زخمی است در وجودم
که از آن
مهر تو نفوذ میکند
- هوشینو تومی هیرو[۱]