آلدا دو اسپیرتو سانتو
ظاهر
آلدا ناوس دا گارسیا دو اسپیرتو سانتو (۳۰ آوریل ۱۹۲۶، سائوتومه – ۹ مارس ۲۰۱۰، لوآندا) شاعر سائوتومیایی پرتغالیزبان بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «کلمات زمانهٔ ما
- کلماتی سادهاند
- زلال همچون آب جویبارها
- جاری از دامنهٔ کوههای زنگارگون
- در هوای پاک سحرگاهان.
- اینگونه با شما سخن میگویم،
- برادران من که در کشتزارهای قهوه عرق میریزید
- برداران من که پلها را به خون خود آغشته میکنید
- یا بر دریاها میرانید، با پارههای گمشدهٔ تن،
- طعمهٔ کوسهها.
- خواهران من که تمام روز در خانههای مردم رخت میشوئید
- تا شکم فرزندانتان را سیر کنید
- خواهران من که هستهٔ میوهها را به نزدیکترین فروشگاه میفروشید
- تا خرج کفن و دفن مردگانتان را فراهم آورید.
- خواهران بینوای من که خودفروشی میکنید
- در رؤیای زندگانی بهتر
- و جز رنج، نصیبی نمیبرید…
- برای شماست، برادران من، ای همسفران جادهها
- که فریاد امید سر میدهم
- با شما و همراه شماست که به رقص درمیآیم
- در شبهای بطالت و ملال
- در کشتزاران، هنگام درویدن کاکائو،
- و در بازار روز، هنگام تبدیل دسترنجتان به پول.
- با شما و همراه شما، در حال کشاندن قایق بر لب آب
- و در جشن و پایکوبی
- با جامهای لبریز از باده در دست:
- اما گسسته است اینک
- پیوند دیرینهسال دستانمان
- بر شنزارهای ساحل بیکرانهٔ سائو سائو
- ما و شما یک روحیم در کالبدهای گوناگون
- درهمشکسته از هجوم توفانهای توفنده
- اما شما برادران محنت کشیدهٔ من
- شما که در قایقها میرانید
- ما را از سبکباران ساحلها میپندارید
- ناگهان تاریکی فرود میآید
- آنجا در دور دست ساحل
- چراغها سوسو میزنند، چراغهای بسیار
- از سمت کپرهای تاریک با سقفهایی از شاخ و برگِ درختان نخل
- نغمهای شیرین طنین میافکند
- ندایی شگفت
- که فرامیخواند یاران را
- در شبی اینچنینی پاک و ملکوتی…
- اینجا، تنها رفیقان همراز
- در ضرباهنگ رقص باستانی
- اینجا، برادران سانتو
- در پیچ و تاب دیوانهٔ تنها
- و انفجار فریادهای عاصی،
- سرشار از شوق پیوند دیرینهسال.
- بر کرانهٔ این ساحل، برادران من!
- این منم، در کنار شما، همآواز با صدای دردآلود شما
- دعاگویان و کفرگویان.»
- — از منظومهٔ همسفران[۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ حسنزاده، فریده. شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی. تهران: نگاه، ۲۰۰۱. ۱۹۷. شابک ۹۶۴۳۵۱۰۴۷۶.