غلامرضا کیوان سمیعی

از ویکی‌گفتاورد

غلامرضا کیوان سمیعی (۱۹۱۳، کرمانشاه - ۲۵ مه ۱۹۹۳، تهران) فقیه شیعه، متکلم، مؤلف و شاعر ایرانی بود. [۱]

گفتاوردها[ویرایش]

محصول حیات
هرگز از مسجد کسی نامد برون از اهل دل      اهل دل را جستجو کن از در میخانه‌ای
کن به هر سویی نظر، باشد که ناگه نور حق      بر تو تابد پرتوی از روزی بتخانه‌ای
نیک‌بین، کن دیده را تا خار را بینی که هست      بهر زلف نوعروسان چمن چون شانه‌ای
زین گناه نفس دون شرمنده‌ام در نزد خویش      کآشنا را ترک کردم از پی بیگانه‌ای
نیست محصول حیات ما جز این، کز نیک و بد      چند روزی در جهان مانَد ز ما افسانه‌ای
خواهم از ساقی دوران تا کند قسمت مرا      ساغر رندانه‌ای، در خدمت جانانه‌ای
ای توانگر! هم ز رحمت روزی آخر باز پرس      حالت یک بینوا را در دل ویرانه‌ای
ای شده مغرور نیروی جوانی، بینمت      پیر پر بشکسته‌ای، در گوشه ی کاشانه‌ای
گر نه کار شمع بودی سوختن از بهر غیر      کی برایش جان خود کردی فدا پروانه‌ای
معرفت آموز کیوان زآنکه باشد معرفت      در جهان آفرینش گوهر یکدانه‌ای[۱]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. چهارم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۰۲۰. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.