راهنمای مسافران مجانی کهکشان (رمان)
ظاهر
راهنمای مسافران مجانی کهکشان نام کتابی نوشتهٔ داگلاس آدامز، نویسندهٔ انگلیسی است.
بخش سوم
[ویرایش]- «حتی اگر این دانشمندها میدونستن که رئیسجمهور کهکشان هیچ قدرتی نداره باز هم براشون فرقی نمیکرد و میخواستند یه بار هم شده این آدم رو از نزدیک ببینند. فقط شش نفر در کهکشان میدونستن که مهمترین وظیفهٔ رئیس جمهور نه اعمال قدرت که پرت کردن حواس مردم از قدرته.»
- جادوتز ادامه داد، «بذارید این کامپیوترها مثل قدیم به کار خودشون برسن و هرچی میخوان حساب کنن، ما هم به کار خودمون میرسیم و به حقیقتهای ابدی رسیدگی میکنیم. قبول؟ طبق قوانین، جست و جوی حقیقتهای ابدی و مهم واضحاً و بدون ابهام به متفکران حرفهای واگذار شده رفیق. حالا اگه یه کامپیوتر لعنتی پیدا بشه و جواب این سؤالها رو پیدا کنه همهٔ ما درجا بیکار میشیم. درسته؟ میخوام بگم که حق نیست که ما تمام شب نخوابیم و دربارهٔ اینکه آیا خالق وجود داره یا نه فکر و بحث کنیم و تو سر و کلهٔ هم بزنیم و این ماشین زپرتی فردا صبح شمارهٔ تلفن خصوصیِ یارو رو هم رو به تکه کاغذ بنویسه.»
بخش بیست و پنج
[ویرایش]- جادوتز ادامه داد، «بذارید این کامپیوترها مثل قدیم به کار خودشون برسن و هرچی میخوان حساب کنن، ما هم به کار خودمون میرسیم و به حقیقتهای ابدی رسیدگی میکنیم. قبول؟ طبق قوانین، جست و جوی حقیقتهای ابدی و مهم واضحاً و بدون ابهام به متفکران حرفهای واگذار شده رفیق. حالا اگه یه کامپیوتر لعنتی پیدا بشه و جواب این سؤالها رو پیدا کنه همهٔ ما درجا بیکار میشیم. درسته؟ میخوام بگم که حق نیست که ما تمام شب نخوابیم و دربارهٔ اینکه آیا خالق وجود داره یا نه فکر و بحث کنیم و تو سر و کلهٔ هم بزنیم و این ماشین زپرتی فردا صبح شمارهٔ تلفن خصوصیِ یارو رو هم رو به تکه کاغذ بنویسه.»
بخش سی و یک
[ویرایش]- «میدونی، آرمانگرایی چیز خوبیه. صداقت علمی و پایبندی به حقیقت در تحقیقات هم درسته. اینها همش سرجای خودشون معتبر و محترمن. جست و جوی حقیقت به هر بهایی، این هم خیلی شیکه و چی بهتر از این! اما، البته میبخشیدها، زمانی میرسه و آدم گاهی تو یه موقعیتی گیر میکنه که به این نتیجه میرسه که حقیقت محض علمی، اگر اصلاً وجود داشته باشه، اینه که به احتمال بسیار زیاد یه گله ابله دیوونه جهان چند بعدی و بینهایت ما رو اداره میکنن. اون وقت آدم دو راه بیشتر نداره: یا دوباره ده میلیون سال علاف بشه تا آخر سر برسه به همین جواب، یا پول رو برداره و بزنه به چاک. من که انتخابم روشن و مشخصه…»
بخش سی و پنج
[ویرایش]- تاریخ تکامل هر تمدن مهمی تو کهکشان از سه مرحلهٔ مشخص و مجزا میگذره: زنده موندن، دانش اندوختن و تکمیل کردن دانش. به این مراحل میگن مراحل «چهجوری، چرا و کجا»
برای مثال مهمترین سؤال مرحلهٔ اول اینه «چهجوری غذا پیدا کنیم که از گشنگی نمیریم؟» مهمترین سؤال مرحلهٔ دوم، «چرا غذا میخوریم» و مهمترین سؤال مرحلهٔ سوم، «خوشمزهترین کباب رو از کجا میشه خرید؟»
جستارهای وابسته
[ویرایش]پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |