قاسم انوار
ظاهر
قاسم انوار، شاعر ایرانی در سده هشتم هجری.
غزل
[ویرایش]ساقی ز کرم پر کن این جام مصفا را | آن روح مقدس را، آن جان معلا را | |
روزی که دهی جامی از بهر سرانجامی | یک جرعه تصدق کن آن واعظ رعنا را | |
خواهی که به رقص آید ذرات جهان از تو | در رقص برافشانی آن زلف چلیپا را | |
ناصح برو و بنشین، افسانه مخوان چندین | از سر نتوان بردن این علت سودا را | |
گفتی که ز خود گمشو تا راه بهخود یابی | تفسیر نمیدانم این رمز و معما را | |
هر بار که من مُردم صد جان دگر بردم | احصا نتوان کردن اعجاز مسیحا را | |
قاسم نشود عاشق هرگز به هوای خود | لیکن چه توان گفتن آن مالک دلها را |
منابع
[ویرایش]- صفا، ذبیحاللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد)، انتشارات فردوس، ۱۳۶۷. (جلد ۴، صص ۲۶۴–۲۵۲)