جیم کریس
ظاهر
جیم کریس (به انگلیسی: Jim Crace) نویسنده بریتانیایی است.
گفتاوردها
[ویرایش]قرنطینه
[ویرایش]- «شوهر میری در حال خواب فریاد میکشید و چیزهای میگفت که برای میری قابل فهم نبودند تنها الفاظی بودند که از سر نوامیدی ادا میشدند. درنهایت وقتی که میری چراغی را روشن کرد تا بداند چه چیز موسی را رنج میدهد، دید که زبان موسی سوخته و سیاه شده بود. بوی تخم مرغ گندیده از نفسش به مشام میری میرسید، صدای آتشافروزی شیطانی در سرفه موسی به گوش میرسید. میری دستش را روی سینه موسی گذاشت، سینه اش مثل نان تازه پخته، نرم، دم کرده و داغ بود. موسی زنده زنده داشت میسوخت. عجب خبر خوبی.»[۱]
- «همان مردها در حال بازگشت دوباره او را نگاه میکردند، که کوزهای پر از آبی روی شانههایش این طرف و آن طرف میرفت متوازن میشد. مردها امیدوار بودند که بازوهای لخت او را که به بالای سرش بلند شده بودند را ببینند. پستانهایش در امتداد سینهاش خیلی کشیده شده بود. هر مردی که او را نگاه میکرد میدانست که شکمش هنوز زیر بار بچه نرفته است؛ و به دلایلی که فقط برای مردها و خروسها قابل درک بود شکمش تحریک کننده بود.»
منابع
[ویرایش]- ↑ جیم کریس، قرنطینه، ترجمهٔ علی دوستی.