جنت وینترسون
ظاهر
جنت وینترسون داستاننویس بریتانیایی است
گفتاوردها
[ویرایش]- بدون خطر کردن امنیتی نیست، و آنچه به خطر میاندازید ارزش شما را تعیین میکند.
- مذهب، جایی میان سکس و ترس جای دارد؛ و خدا؟ واقعاً؟ در حق خودش، بیآنکه ما زبانش باشیم؟ وسواسی است به نظرم، اما نه پرشور.
- چرا میزان اندازهگیری عشق باید فقدان باشد؟
- آری، من به خاطر تو خواهم آمد. تمام قدرتم را برای تو درون یک توپ خواهم غلتاند. برای تو خودم را در مقابل احتمالات پرتاب خواهم کرد. من پل خواهم بود یا چرخ، چون تو، رؤیای منی.
- چه میشود گفت؟ که پایان عشق، تسخیرشدگی است. تسخیرشدگی رؤیاها. تسخیرشدگی سکوت. آنگاه که ارواح تسخیرت کنند آسان است که خود روح شوی. زندگی در نوسان است. ضربان بیش از حد کم رمق است. هیچ چیز شما را تکان نمیدهد. بعضی از مردم با این مسئله موافقند و اسمش را شفا یافتن میگذارند. یک بدن مرده دردی هم احساس نمیکند. فقط غیرممکن ارزش تلاشکردن را دارد.
پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |