تغار
ظاهر
تغار یا تاغار ظرفی گلی که در آن ماست یا گندم یا جو ریزند.
گفتاوردها
[ویرایش]شعرها
[ویرایش]- «مترس از محالات و دشنام دشمن// که پر ژاژ باشد همیشه تغارش»
- «گشاده از پی لقمه نهاده از پی نفع// یکی دهان چو تغار و یکی شکم چو مغار»
- «آب تتماجی نریزی در تغار // تا سگ چندی نباشد طعمه خوار»
ضربالمثلها
[ویرایش]- «تغاری بشکند ماستی بریزد// شود دنیا به کام کاسه لیسان»
- «گوز داده تغار شکسته طلاق هم میخواهد.»