ترومن کاپوتی
ظاهر
ترومن استرکفوس پرسونز (به انگلیسی: Truman Streckfus Persons) (زاده ۱۹۲۴ در نیواورلئان – درگذشته ۲۵ اوت ۱۹۸۴ در لس آنجلس) شناختهشده با نام ترومن کاپوتی (به انگلیسی: Truman Capote) نویسندهٔ آمریکایی بود.
گفتاوردها
[ویرایش]صبحانه در تیفانی
[ویرایش]- «هر چی پیرتر می شیم، عمل کردن واسه مون سختتر می شه.»[۱]
- «هر کسی ممکنه خودش رو برتر از دیگران به حساب بیاره، اما معمولاً رسمه که قبل از اون برای اثبات برتری ات دلیلی بیاری.»
- «اگه به کسی اعتماد به نفس بدی، اونو تا ابد مدیون خودت کردهای.»
- «به هر حال جایی پیدا می شه که آدم احساس کنه اون جا وطنشه. من هنوز اون جا رو پیدا نکردهام!»
- «برای من معیار، رفتاریه که باهام دارن.»
- «تا وقتی چیزی را از دست ندادهای نمیفهمی که مال تو بوده.»
- «اگه منظورتون اینه که گذشت زمان چیزی رو عوض می کنه بازم اشتباه می کنین.»
- «خیلی دوست دارم ثروتمند باشم و همه منو بشناسن. اما اگه یه روز به آرزوم رسیدم، دلم می خواد شخصیتم دست نخورده بمونه. دوست دارم اگه یه روز از خواب بیدار شدم و در تیفانی صبحانه خوردم، هنوز خودم باشم.»
- «من نمی خوام صاحب چیزی باشم، تا وقتی مطمئن بشم جایی دارم که دارایی ام رو کنار خودم نگه دارم. هنوز مطمئن نیستم که چنین جایی رو پیدا کرده باشم، اما می دونم باید چطوری باشه.»
- «هیچ وقت به یه حیوون وحشی دل نبندین… نباید به حیوون وحشی دل بست. هر چی بیشتر بهش علاقمند بشی قویتر میشه و وقتی به اندازه کافی قوی شد، از دستت فرار میکنه. بر میگرده توی جنگل. میره بالای درخت. بعد میره رو یه درخت بلندتر. بالاخره هم سر از آسمون درمیاره… اگه به یه حیوون وحشی دل ببندی، آخرش باید توی آسمون دنبالش بگردی.»
- «هر کی می خوای باش، فقط نامرد، متظاهر، کلاهبردار و بدکاره نباش! ترجیح می دم سرطان بگیرم، ولی دلم ناپاک نباشه. این به معنی دینداری نیست. فقط نتیجه تجربه است.»
- «باور کن بهتره چشم به آسمون بدوزی تا این که تو آسمونا زندگی کنی. تو یه همچی جای خالی و مرموزی… جایی که همه چی با یه رعد و برق ناپدید می شه…»
- «سرنوشت همیشه مرا به جاهایی که قبلاً در آنها زندگی کردهام، به خانهها و نواحی اطراف شان، بازمیگرداند.»
- «از آن دسته افرادی بود که مسائل خصوصی شان را داوطلبانه به شما میگویند، ولی در مقابل سؤال مستقیم در لاک دفاعی فرومیروند.»
- «دلم برای زنگ زدنهای بی موقعش تنگ شده بود و هر روز که میگذشت بیشتر رنجشهای گهگاه او را به یاد میآوردم، انگار بهترین دوستم مرا فراموش کرده باشد. به طرز رنج آوری احساس تنهایی میکردم، ولی به دیدار دوستان قدیمی ام رغبتی نداشتم، چرا که اکنون در نظرم مثل غذایی بی نمک میآمدند.»
- «خودم خوب می دونم که هیچ وقت ستاره سینما نمی شم. این کار هم مشکله و هم اگر درست فکرش رو بکنی خیلی دردسر داره. مردم فکر می کنن ستارههای سینما آدمهای با شخصیتی هستن، در حالی که آدم برای ستاره بودن اصلاً نباید شخصیت داشته باشه.»
- «آدم می تونه کاری کنه که هیچکس رو دوست نداشته باشه.»
- - «مطمئنم که رفتارش کاملاً م… م… معمولیه.»
- - «ممکنه معمولی باشه عزیزم، اما من ترجیح می دم طبیعی باشه.»
- -آدم به همه چیز عادت میکند.
- - من این طور نیستم. هیچ وقت به هیچ چیز عادت نمیکنم. کسی که به همه چیز عادت کند با مرده فرقی ندارد.
منابع
[ویرایش]- ↑ ترومن کاپوتی، صبحانه در تیفانی، ترجمهٔ رامین آذربهرام، انتشارات مروارید.