کاترین پاندر
ظاهر
کاترین پاندر (به انگلیسی: Catherine Ponder) (زادهٔ ۱۴ فوریه ۱۹۲۷) نویسنده روحانی آمریکایی است.
گفتاوردها
[ویرایش]قانون شفا
[ویرایش]- «وقتی نمیبخشید، جهان نیز به شما نمیبخشد.»[۱]
- «وقتی نمیبخشید، چیزی از شما ربوده یا به زور از شما گرفته میشود.»
- «یکی از موثرترین و مستقیمترین شیوهها برای درهم شکستن ترس، خنده است. به ترسهایتان بخندید. وقتی ترس هایتان را ریشه یابی کنید و به منشأ آنها برسید، متوجه میشوید که تا چه اندازه مضحک و خنده دارند.»
- «بیماری معمولاً حاصل ذهنی ناآرام و بی قرار است.»
- «آنچه در خفا به آن میاندیشید و در نهان احساس میکنید، همان هستید و همان را به سوی خود جذب میکنید. اندیشههای نهفته و اعمال پنهانی به ثمرات آشکار میانجامند.»
- «خانمی در سالن سینما به پزشکی که همراهش بود و کنارش نشسته بود گفت که حالش دارد به هم میخورد. پزشک فوراً از جیب کتش چیزی درآورد و آهسته گفت: «این قرص را در دهانتان بگذارید اما آن را قورت ندهید.» خانم بی درنگ احساس کرد حالش بهتر شده است. وقتی فیلم تمام و سالن سینما روشن شد، خانم جوان میخواست بداند چه نوع قرصی تا این اندازه در بهبود حالش تأثیر داشته است. اما وقتی قرص را از دهانش بیرون آورد دید که دکمه است.»
- «مهمترین مسئله این است که مراقب ژرفترین اندیشههای نهان و احساسهای درونی خود باشید. زیرا از طریق آنها تصاویر عمیق و نیرومندی را ایجاد میکنید که به زندگی تان شکلی مخرب یا سازنده میبخشد.»
- «گرفتاری شما از هر نوعی که باشد میتواند با بخشش از میان برود. به وِیژه اگر مشکل شما مربوط به تندرستی باشد. اشخاصی که مشکلات مربوط به تندرستی دارند، همواره انسانهایی هستند که باید ببخشایند.»
- «این چیز نیز معمولاً سلامت است. شاید فکر کنید: «من که میبخشم و همچنان بیمارم. دار و ندارم را به دست پزشکها و بیمارستانها و داروخانهها میریزم. دربارهٔ خرج کردن چه حرفی مانده که با من بزنید؟»
- «بخشش زمانی میتواند شما را شفا بخشد که داوطلبانه و پیوسته باشد، و از همه مهم تر اینکه پیش از آنکه بیمار شوید و نیاز به بخشش وجود داشته باشد. همچنین باید برای تجربههای سازنده زندگی بپردازید، نه اینکه غیرداوطلبانه و آکنده از انزجار و پس از احساس نیاز، برای تجربههای مخرب زندگی خرج کنید.»
- «تن دردناک، ثمرهٔ اندیشهٔ دردآلود است.»
- «قدرت شفابخش دارو، نه در مواد آن، که در روح مصرف کنندهٔ آن است.»
- «علت بیماری، اندیشهها و عقاید و باورهای نادرستی است که بر جسم و در جسم حرکت میکند و نیروی زندگی را بند میآورد. چند دهه پیش دکتر الکسیس کارل، پزشک و دانشمند مشهور گفت: «وقتی احساسهای چون رشک، حسد، نفرت، انزجار، ترس و وحشت، دائمی و تبدیل به عادت شوند، میتوانند دگرگونیهای ارگانیک و بیماریهای جدی بیافرینند».
- «محکمترین جسمی که در تن دارید، اندیشهٔ شماست. بدنتان در قیاس با اندیشه هایتان بسیار نرم، ملایم و انعطافپذیر است.»
- «هرگونه بیماری در جسم، نشانهٔ نوعی ناپاکی در ذهن است. هرگز به علت پاکیها و خوبی هایتان بیمار نمیشوید. بیماری نمایانگر بی قراری و ناآرامی ذهن است.»
- «وقتی خود را از اندیشه منفی میرهانید، نه تنها روح و روان خود را از بیماری میرهانید، بلکه جسمتان را که مأوی آن روح و روان است نیز از بیماری میرهانید.»
- «اغلب شخص با جستجوی درمان پزشکی معالجه میشود. اما مادامی که الگوهای اندیشههای منفی خود را که سبب اصلی درد است، رها نکند، شفا نمییابد و چه بسا درد در آن ناحیه یا در اندامی دیگر، بارها و بارها بازگردد.»
- «بیماری جسمانی در واقع کوشش جسم برای بیرون افکندن احساسهای نادرست است.»
- «هرگونه اندیشه ترس زا، هورمونهایی در جریان خون ایجاد میکند که میتوانند مراکز حیاتی عصبی را فلج کنند.»
- «هر اندام جسم که ظاهری منفی دارد، ساخته و پرداخته شخصی است که احساسی ناخوشایند نسبت به آن عضو داشته است. از هر چه بترسید آن را دوچندان میکنید. با اندیشههای منفی خود به اندامهای بیمارتان خوراک میرسانید و آنها را بیمار نگاه میدارید. وقتی احساس ناخوشایند برطرف شود، اندامی که ظاهری بیمار دارد، از کمبود توجه منفی-که طریقهٔ تغذیهٔ اوست- گرسنه میماند، ظاهر بیماری بلاجبار محو میشود زیرا دیگر چیزی نیست تا به آن غذا برساند و آن را زنده نگه دارد.»
از دولت عشق
[ویرایش]- «امتحان نهایی دین، دینداری نیست، محبت است. در زندگی به پس که مینگرید میبینید لحظههای خطیر، لحظههایی که به راستی زندگی کردهاید، لحظههایی هستند که با عشق و محبت دست به کاری زدهاید.»[۲]
- «عشق، موانع به ظاهر محال را ذوب میکند و از سر راه برمیدارد. محبت، غیرممکن را ممکن میسازد.»
- «تخمین زدهاند که تنها پانزده درصد از کامیابی مالی انسان، به توانایی فنی او مربوط است. مابقی هشتاد و پنج درصد، با قدرت کنار آمدن او با مردم ارتباط دارد. مدیران پرسنلی، جملگی بر این عقیدهاند که بیشتر از دو سوم کسانی که کار خود را از دست میدهند، به علت کنار نیامدن با دیگران است، نه به دلیل عدم مهارت در کار. نزدیک ده درصد، کسانی هستند که به علت عدم کفایت، به خدمتشان انفصال داده میشود. مابقی نود درصد کارکنان اخراجی را کسانی تشکیل میدهند که دچار مشکلات شخصیتی هستند.»
- «هرگاه زیبایی و زندگی و شگفتیهای دلپذیر طبیعت را پیرامون خود میبینید، به وجد درآیید و از طریق تمجید و تحسین، قدرت عشق و محبت را برخیزانید و زنده کنید. دیگران را تأیید کنید و اوضاع و شرایط را علی رغم ظاهر مخالف آنها نیکو و عالی بخوانید و سیمای خودتان و جهان را بستایید. با این کار جزئی از قدرت رستاخیزبخش عشق میشوید که با اقتداری هرچه تمام تر در یکایک ذرات کائنات سرگرم است.»
- «بانویی که ماهها از دردهای گوناگون رنج میبرد دریافت که نه درمانهای پزشکی به دادش میرسد و نه درمانهای ماوراءالطبیعی. تا این که به او توصیه شد که دیگر رنگهای تیزه نپوشد. همین که رنگهای روشن و درخشان به تن کرد، گویی جسمش از لباسهای شاد و زیبا مسرور شد و به وجد درآمد و دردهایش نیز ناپدید شد. همچنین جوانتر و شاداب تر به نظرآمد و از نظر ذهنی نیز توانست شفای کامل را بپذیرد.»
- «همهٔ نظامهای شفا دریافتهاند که شادمانی موثرترین عمل برای شفا و درمان بیماران است؛ و بی تردید میان شادی و تندرستی رابطه یی نزدیک وجود دارد.»
- «تفریح و شادی و خنده، ارزانترین و بهترین داروی این دنیاست. هر روز مقدار زیادی از این دارو را مصرف کنید. این دارو نه تنها شما را از داروهای گرانقیمت نجات میدهد، سالمتر و خوشحال ترتان نیز میکند.»
- «اندیشهٔ قرض، بدهکاری میآفریند.»
- «قسمت کردن آنچه دارید با دیگران، آغاز افزایش مالی است.»