مسیحیت
ظاهر
(تغییرمسیر از مسیحیان)
مسیحیت، دین اصلی برخاسته از زندگی، تعالیم و مرگ یسوع ناصری (مسیح، یا مسح شده خدا) در قرن اول پس از میلاد است. این دین بزرگترین دین جهان و، از نظر جغرافیایی، گستردهترینِ همه ادیان است.
گفتاورد
[ویرایش]- و اگر کسی سخنان مرا بشنود و ایمان نیاورد، من او را قضاوت نمیکنم؛ زیرا نیامدم تا جهان را داوری کنم، بلکه تا جهان را نجات دهم.
- یسوع مسیح، یوحنا، ۱۲، ۴۷
- آری، شما یهودیان. با شما سخن میگویم؛ شما که تا همین امروز، پسر خدا را انکار میکنید. تا کی، ای بدبختانِ بیچاره، حقیقت را باور نخواهید کرد؟ راستش را بخواهید، من شک دارم که آیا یک یهودی واقعاً میتواند انسان باشد، زیرا او نه تسلیم استدلال انسانی میشود، و نه مقامات را که هم از جانب خدا و هم از خودش هستند، میپذیرد.
- پطرس بزرگوار (حدود ۱۰۹۲–۱۱۵۶)، رساله علیه یهودیان ۳، PL 189. 551A.
- ورود به رستگاری در خارج از کلیسا ممکن نیست، درست همانطور که در زمان طوفان هیچ راهی جز از طریق کشتی نوح نبود، که نماد کلیسا است.
- توماس آکویناس، ۱۲۶۵–۱۲۷۴، سِوما تئولوجیه.
- مسیحیت روح است؛ روح درونگرایی است؛ درونگرایی ذهنیت است، ذهنیت ذاتاً شور است، و در اوج خود، شوری بینهایت و از روی علاقه شخصی برای سعادت ابدی خویش. تمام تصمیمگیریها، تمام تصمیمگیریهای اساسی، ریشه در ذهنیت دارند. به محض اینکه ذهنیت کنار گذاشته شود، و شور از ذهنیت، و علاقه بینهایت از شور، هیچ تصمیمگیریای، چه در این مورد و چه در هر مورد دیگری، وجود نخواهد داشت. تمام تصمیمگیریها، تمام تصمیمگیریهای اساسی، ریشه در ذهنیت دارند.
- سورن کیرکگور، پسنوشته ناعلمی نهایی بر پارههای فلسفی، هونگ، ص ۳۳ (۱۸۴۶).
- آنچه در آئین مسیحیت رایج است به همان اندازه نیز در بودائیسم اعتبار دارد… جامعه راهبان بودایی - به عنوان مثال در تبت - به شدت مخالف آموزش، ضدبشر و ستمپیشه است.
- استدلال من برای مسیحیت منطقی است؛ اما ساده نیست. مجموعهای از حقایق گوناگون است، مانند نگرش یک ندانمگرای معمولی. اما ندانمگرای معمولی تمام حقایق خود را اشتباه فهمیده است. او به دلایل متعددی بیباور است؛ اما این دلایل نادرست هستند. او شک میکند زیرا قرون وسطی وحشیانه بود، اما اینطور نبود؛ زیرا داروینیسم اثبات شده است، اما اینطور نیست؛ زیرا معجزات اتفاق نمیافتند، اما اتفاق میافتند؛ زیرا راهبان تنبل بودند، اما بسیار پرکار بودند؛ زیرا راهبهها ناشاد هستند، اما آنها بخصوص شاد و سرزندهاند؛ زیرا هنر مسیحی غمگین و رنگپریده بود، اما با رنگهای خاصی روشن و با طلا شاداب بود؛ زیرا علم مدرن در حال دور شدن از ماوراءالطبیعه است، اما اینطور نیست، با سرعت یک قطار درحال حرکت بسمت ماوراءالطبیعه است.
- جی.کی. چسترتون، ارتدکس (۱۹۰۹)، ص ۲۷۷.
- هیچ دو آرمانی نمیتوانند متضادتر از یک قدیس مسیحی در یک کلیسای جامع گوتیک و یک قدیس بودایی در یک معبد چینی باشند. این تضاد در هر نقطهای وجود دارد؛ اما شاید کوتاهترین بیان آن این باشد که قدیس بودایی همیشه چشمانش را بسته است، در حالی که قدیس مسیحی همیشه آنها را بسیار باز نگه داشته است. قدیس بودایی همیشه بدنی بسیار ظریف و هماهنگ دارد، اما چشمانش سنگین و با خواب بسته شدهاند. بدن قدیس قرون وسطایی تا استخوانهای شگفتانگیز خود تحلیل رفته، اما چشمانش به طرز وحشتناکی زنده هستند. بین نیروهایی که نمادهایی چنین متفاوت تولید کردهاند، نمیتواند هیچ همبستگی واقعی روحی وجود داشته باشد.
- جی.کی. چسترتون، ارتدکس (۱۹۰۹)
- آرمان مسیحی امتحان نشده و ناکارآمد یافت نشده است. بلکه دشوار یافت شده و امتحان نشده باقی مانده است.
- جی.کی. چسترتون، چه چیزی در دنیا اشتباه است (۱۹۱۰) بخش اول: بیخانمانی انسان، فصل ۵: معبد ناتمام.
- ما به دین مسیحیت به عنوان دینی الهی بر اساس تعالیم قرآن احترام میگذاریم تا آنجا که در قرآن در شأن حضرت مریم مقدس و فرزند ایشان سورهای نازل شده است … ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند گفتگو بین اسلام و مسیحیت و بین شیعیان و پیروان کلیسای مسیحی کاتولیک هستیم؛ باید همدیگر را بهتر درک کنیم؛ چراکه بسیاری از فاصلهها و تخاصمها ریشه در جهل و ناآشنایی دو فرهنگ دارد.
- حسن روحانی در دیدار سفیر جدید واتیکان، ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
