علی‌اکبر ناطق‌نوری

علی‌اکبر ناطق‌ِنوری (۱۳۳۲ / ۱۹۴۴م) سیاستمدار ایرانی.

گفتاوردها

• «در مسئله مذاکرات هسته‌ای که الان مطرح است تحلیل من این است که ما دنبال مذاکره نرفتیم، بلکه این آمریکایی‌ها بودند که دنبال مذاکره آمدند. آمریکایی‌ها به اینجا رسیدند که با وجود اینکه ۳۵ سال به ملت ما فشار آوردند ولی ملت و کشور ما سر جایشان هستند و بلکه آمریکایی‌ها هر جا وارد می‌شوند جای پای جمهوری اسلامی را می‌بینند.»
• «حضرت فاطمه (س) در مسجد مهاجرین و انصار را به کمک می‌طلبد ولی این برای مادیات نبود؛ بزرگ‌ترین جفا به اهل بیت (ع) آن است که برای تحریک عواطف و احساسات و به گریه انداختن مستمعین، زندگی آنها تحریف شود.»
• «ایشان انسانی هوشمند و شجاع بودند که روحیه ظلم ستیزی از همان ابتدا در ایشان و خاندانشان وجود داشت که با آگاهی و تدبیر توأم شده بود... رمز اصلی موفقیت امام این بود که فقط به خدا فکر می‌کرد و فقط برای او فریاد می‌زد.»
• «ما مشکلات زیادی داریم. اشکال و انتقاد هم داریم به خود ما هم انتقاد وارد است، ولی در دنیا هیچ کشوری مانند ایران مستقل نیست. مثلاً آمریکا که ابرقدرت است و مقتدر جنایتکار اما رئیس‌جمهور آمریکا وقتی به اسرائیل می‌رود یا فراکسیون صهیونیست‌ها جلسه می‌گذارند، می‌بینید که رئیس‌جمهور آمریکا چقدر ذلیل و خوار می‌شود و ناگزیر است تملق صهیونیست‌ها را بگوید.»
• «آمریکایی‌ها کشورهای دیگر را استعمار می‌کنند، اما رئیس‌جمهور آن کشور برای اینکه ۴ تا رای کم نیاورد ذلت را به جان می‌خرد و نوکر صهیونیست‌ها است اما تنها کشوری که سرنوشت خود را خودش رقم می‌زند جمهوری اسلامی است البته آقایی کردن خرج دارد، اما عزت همراه آن است.»
• «امروز کسی برای جمهوری اسلامی آقایی نمی‌کند کسی برای ایران دیکته نمی‌کند و مردم پیرو امام زمان (عج) و نماینده ایشان که همان ولایت فقیه و رهبری است و هر چه ایشان بگوید همان ملاک و میزان است.»
• «بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. هرکس تخلف کرد با او برخورد کنیم. حالا هرکه باشد. نگوییم بد است. امیرالمؤمنین این کار را نمی‌کرد. من ناطق اگر واقعاً تخلف دارم باید بررسی شود. اساساً چرا مثل منی مورد سؤال و مؤاخذه قرار نگرفت. واقعاً این سؤال جدی من است.»
• «اگر رودربایستی‌ها و جناح بندی‌ها را کنار بگذاریم با همین قانون اساسی می‌شود خیلی کارها کرد. برادر من، راحت بگویم چپ و راست هر دو از نظر من محکومند. هر دو گروه را بنده به یک معنا، در امر حکومت قبول ندارم. یک روز می‌گفتیم راست و چپ، حالا می‌گوییم اصولگرا و اصلاح طلب، یک روز می‌گفتیم خط سه و دو و یک روز می‌گفتیم طرفدار مستضعف و سرمایه دار. همه اش یک چیز است و همه اش به نظر من جنگ‌های سیاسی و جنگ قدرت است. به همین دلیل هم می‌بینید کسی که دیروز از پابرهنه دفاع می‌کرد و طرفدار مستضعف بود امروز برعکس شده و آنکه دیروز طرفدار سرمایه داری بود امروز طرفدار مستضعفان شده. این چیزها اصلاً ریشه ندارند و همه این مسائل سیاسی اند. عیب کار ما، در زمینه ساختار این است که ما، یک: دموکراسی را آورده‌ایم اما ابزار دموکراسی را وارد نکرده‌ایم. شما باید روی این نکته تکیه کنید. دو: قاعده بازی را بلد نیستیم.»
• «در کشور به دو یا سه حزب فراگیر نیاز داریم که شورایی انتخاب کند و بدنه با اعتماد به آنها تصمیم بگیرد... اکنون در کشور در بسیاری مواقع در انتخاب‌ها موجی حرکت می‌کنیم و با موج نمی‌شود کشور را اداره کرد. حزب مرامنامه و اساسنامه و مواضع مشخص دارد و در مسایل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و موارد دیگر شفاف صحبت می‌کند.»
• «مشکل دیگری که در کشور وجود دارد این است که قاعده بازی را بلد نیستیم؛ نه چپ، نه راست، نه اصلاح‌طلب، نه اصولگرا، هیچ‌کدام قاعده بازی را نمی‌دانیم...»
• «در ایران گاهی چپ غلبه می‌کند و چون قاعده بازی را بلد نیستیم، می‌آید و هرچه نیروی راست وجود دارد را از بالا تا فراش ابرقو، همه را عوض می‌کند. گاهی نیز راست می‌آید و از بالا تا مستخدم جاسک را عوض می‌کند و از بالا تا آخرین نقطه می‌خواهد همه را هم‌خط خودش بچیند، حال آنکه در دنیا قاعده این است که وقتی یک حزب اکثریت آرا را به دست آورد، رئیس‌جمهور و معاونان و وزرا از آن حزب منصوب می‌شوند، ولی این تغییرات تنها تا سطح وزراست و به کارشناسان دیگر نمی‌رسد.»
• «هنوز نیروهای مبتدی و ناشی و صفرکیلومتر می‌آوریم سر کار برای اینکه همه را بیرون کرده‌ایم. اتوبوسی بیرون می‌کنیم مینی‌بوسی می‌آوریم. این چپ می‌رود و راست را می‌زند راست می‌آید و چپ را می‌زند؛ فرق هم نمی‌کند هم اصلاحات این‌گونه عمل کرد هم غیراصلاحات. هر دو جناح این‌گونه عمل کردند که از نظر من هر دو جناح محکوم هستند و به کشور خسارت زدند.»
• «سال ٨٤ در همین دفتر جلسه‌ای گذاشتیم، احمدی‌نژاد می‌گفت من برنامه دارم، مرحوم عسگراولادی هم حضور داشت. پس از آنکه احمدی‌نژاد حرف‌هایش را زد، مرحوم عسگراولادی رو به من گفت: این برادر ما احساس می‌کند اسلام را فقط او می‌فهمد، انقلاب را او به اینجا رسانیده و کشور را فقط او می‌تواند اداره کند. من نیز رو به احمدی‌نژاد گفتم، حرف‌هایت را خوب گوش دادم، یا سوادت خیلی بالاست و ما نمی‌فهمیم یا شما روی ابرها حرف می‌زنید که وی قهر کرد و رفت. بر همین اساس دیگر کاندیداها را نیز آوردیم، از آنها برنامه خواستیم، دفاع کردند و بعد هم دیدیم خیلی مایل نیستند کار تشکیلاتی پیش رود، من هم گفتم شما را به خیر و ما را به سلامت.»
• «باید در همه کارها به خبره آن کار مراجعه و از او سؤال کرد. خبره می‌‌تواند خبره را انتخاب کند و معنی حزب همین است. شورای مرکزی یک حزب کارشناس مسائل حزبی است که بدنه و عامه مردم در مسائل انتخابات باید به آن مراجعه کنند و او بتواند پاسخ‌گو باشد که متأسفانه نوعا احزاب ما این‌گونه نیستند که باید به این سمت حرکت کنیم تا بتوانیم خبره کار ریاست‌جمهوری یا مجلس را به جامعه معرفی کنیم، امروز بیشتر احزاب ما به تعبیر مقام معظم رهبری «قبیله‌اند» نه حزب!»
• «اگر می‌خواهید حزب شکل بگیرد، همین اعتدال را حفظ کنید و با همین فرمان بروید، جوانان را با آغوش باز بپذیرید، عنصر اخلاق را در کار حزبی فراموش نکنید که مهم‌ترین عامل موفقیت حضرت رسول در کار تشکیلاتی خلق نیکو بود و مواضع عادلانه و منصفانه‌ای را که آقای رئوفیان در مصاحبه‌ها دارد، حفظ کنید».