رندی پاش
ظاهر
راندولف فردریک "رندی" پاش (به انگلیسی: Randolph Frederick "Randy" Pausch) (۲۳ اکتبر ۱۹۶۰–۲۵ ژوئیه ۲۰۰۸) استاد آمریکایی علوم کامپیوتر، اثر متقابل انسان-رایانه و طراحی در دانشگاه کارنگی ملون در پیتزبورگ پنسیلوانیا بود
گفتاوردها
[ویرایش]آخرین سخنرانی
[ویرایش]- «دیوارهای بلند را نساختهاند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند. دیوارها را ساختهاند تا با سخت کوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم هستند. دیوارها مانع ما نیستند. دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازهٔ ما، رویاهایشان را دیوانهوار دنبال نمیکنند.»[۱]
- «وقتی خراب میکنی و کسی چیزی بهت نمیگه یعنی ازت ناامید شدهاند.»
- «نمیتوانیم ورقهای دستمان را عوض کنیم فقط باید ببینیم چگونه میخواهیم بازی کنیم.»
- «اعتماد به نفس را نمیتوان به کسی داد بلکه باید خودش به دست بیاورد.»
- «تنها یک راه برای ایجاد اعتماد به نفس هست: کاری به طرف بدهید که نمیتواند انجام بدهند او تلاش میکند تا ببیند میتواند انجامش دهد.»
- «پایمردی ارزش است، اما همیشه لازم نیست همه ببینند چقدر برای موفقیت تلاش کردهای.»
- «دیوارهای آجری همیشه وجود دارند، دلیل وجودشان این نیست که ما را از چیزی دور نگه دارند بلکه وجود دارند تا به ما فرصت بدهند ثابت کنیم چقدر چیزی را میخواهیم.»
- «من همیشه آدمهای مردمی و صمیمی را به افراد امروزی و طرفدار تقلید و مد ترجیح میدهم افراد اهل تقلید تأثیرگذار کوتاه مدت هستند ولی اشخاص و آدمهای صمیمی و جدی تأثیر درازمدت میگذارند. به مصمم و جدی بودن کمتر بها داده میشود، در حالی که این رفتاری سرچشمه گرفته از قلب است و مردم امروزی و طرفدار مد و تقلید توجه شما را به سطح و ظاهر جلب میکنند.»
- «چه چیزی مرا استثنایی میسازد؟ این پرسشی بود که احساس میکردم باید به آن بپردازم. گفتم: سرطان مرا استثنایی نمیسازد. هیچ شکی در این امر نبود. در آمریکا سالی ۳۷۰۰۰ نفر فقط به سرطان لوزالمعده دچار میشوند. دربارهٔ آنچه خود را توصیف میکنم به دقت اندیشیدم: معلم، متخصص کامپیوتر، شوهر، پدر، دوست، برادر، استادی برای دانشجویانم. اینها همه نقشهایی بودند که برایم ارزش داشتند. اما هیچیک از این نقشها واقعاً مرا متمایز میکرد؟ از خودم پرسیدم: من به تنهایی واقعاً چه چیزی برای ارائه دارم؟ و ناگهان مانند جرقه ای به ذهنم رسید: با وجود همه دستاوردهایم، تمام آنچه دوست داشتم در رؤیاها و اهداف دوران کودکیام ریشه داشت و در راههایی که برای تحقق بخشیدن به تقریباً تمامی آنها در پیش گرفته بودم.»
منابع
[ویرایش]- ↑ رندی پاش، آخرین سخنرانی، ترجمهٔ ارمغان جزایری، انتشارات پیکان، ۱۳۸۹.