تبریز

از ویکی‌گفتاورد
کاخ شهرداری تبریز.

تبریز، از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی.

گفته‌ها[ویرایش]

  • «از مشاهده ریزه‌کاریهای کاشیکاری مسجد کبود و ظرافت و حسن آب و رنگ و تلألوی آن و مناظر زیبای افق تبریز در صبحگاهان و شامگاهان حظ اوفر بردم و مانند دفعات پیش با شور و اشتیاق آمدم و با حسرت می‌روم چقدر اسباب تأسف است که بعلت موقع خاص جغرافیائی خطهٔ زرخیز آذربایجان و مواجه بودن مردم عزیز و نجیب آن با بلاهای زمینی و آفات آسمانی و حملات و هجوم‌هایی که در طول قرون و دهور به این دروازه کوه‌پیکر اصلی و تاریخی فلات آریایی ما شده است آثار دوره‌های با فرّ و جاه این استان مرزبان و دیده‌بان ایران راه نیستی سپرده است و از آثار دیرین مهد ظهور زردشت و یادگارهای دوران باشکوه اسلامی این سرزمین در تبریز و سلطانیه که از شهرهای بنام و مشهور مسیر تاریخی راه ابریشم و از مراکز عمده تجارتی قرون پیش بودند چیزی جز نام آنها مانند ربع رشیدی و شنب‌غازان یا شام‌غازان باقی نمانده است، اگر نوع این آثار برای مردم آذربایجان باقی نمانده در نتیجه دلاوریها و قهرمانیهای مردم این مرز و بوم که همیشه سپر بلا بوده‌اند حفظ و حراست میراث عظیم فرهنگی و مظاهر تمدن کهنسال ما در نقاط دیگر ایران مانند اصفهان و شیراز در سایه امنیت و آسایش بیشتری که برای آنها فراهم بوده امکان‌پذیر شده است.»

شعر[ویرایش]

خدا به مردم تبریز برفکند فنا      فلک به نعمت تبریز برگماشت زوال
فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز      رمال گشت جبال و جبال گشت رمال
دریده گشت زمین و خمیده گشت نبات      دمنده گشت بحار و رونده گشت جبال
بسا سرای که بامش همی بسود فلک      بسا درخت که شاخش همی بسود هلال
کز آن درخت نمانده کنون مگر آثار      وز آن سرای نمانده کنون مگر اطلال
کسی که رسته‌شد از مویه گشته‌بود چو مو      کسی که جسته‌شد از ناله گشته‌بود چو نال
یکی نبود که گوید به دیگری که مموی      یکی نبود که گوید به دیگری که منال
همی بدیده بدیدم چو روز رستاخیز      ز پیش رایت مهدی و فتنهٔ دجال
کمال دور کناد ایزد از جمال جهان      کمی رسد به جمالی کجا گرفت کمال

زمین‌لرزه[ویرایش]

  • «مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده‌بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده‌بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده‌بودند؛ و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می‌گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‌دانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.»

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
تبریز
دارد.
ویکی‌سفر مقاله‌ای دربارهٔ
تبریز
دارد.
  1. هنرفر، لطف‌الله. (1345). اصفهان در آئینۀ زمان. شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران، تبریز، صفحه‌ی 4 و 5.