امیرحسن چهلتن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
 
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
* «می‌دانی ایرج،... بعضی چیزها مال محیط ما نیست؛ یکی از این‌ها [[عشق]] است!»
* «می‌دانی ایرج،... بعضی چیزها مال محیط ما نیست؛ یکی از این‌ها [[عشق]] است!»
** <small>سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۱</small>
** <small>سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۱</small>
* «من از آینده می‌ترسم! این ملت حرکت دسته‌جمعی بلد نیست، متعادل نیست و از حفظ توازن عاجز است؛ ظرافت در رفتار را نمی‌شناسد و اینها همه بخاظر این است که که هیچوقت امکان رقصیدن نداشته است، فقط یک مشت رقص روستایی که مربوط به عهد شکار و دوران شبانی‌ست و معلوم نیست بتوان نام آن را [[رقص]] گذاشت. ر[[قص]] [[دانش]] حرکت در عین توازن است!»
* «من از آینده می‌ترسم! این ملت حرکت دسته‌جمعی بلد نیست، متعادل نیست و از حفظ توازن عاجز است؛ ظرافت در رفتار را نمی‌شناسد و اینها همه بخاظر این است که که هیچوقت امکان رقصیدن نداشته است، فقط یک مشت رقص روستایی که مربوط به عهد شکار و دوران شبانی‌ست و معلوم نیست بتوان نام آن را [[رقص]] گذاشت. [[رقص]] [[دانش]] حرکت در عین توازن است!»
** <small>سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۵</small>
** <small>سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۵</small>



نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۳۸

امیرحسن چهلتن

امیرحسن چهلتن (زاده ۹ مهر ۱۳۳۵) نویسنده ایرانی و عضو کانون نویسندگان ایران است.

دارای منبع

  • «... اینجا کسی مسئول کاری که می‌کند، نیست! همه فکر می‌کردند همان کاری را باید بکنند که دیگران می‌کنند. شاید هیچ‌کس به خودش اجازه نمی‌داد شخصاً و مستقلاً در اینباره تصمیم بگیرد. صورت مسئله همه را دچار هیجان کرده بود. همه مطمئن بودند باید با شاه مخالفت کنند که البته برایش دلایل کافی داشتند؛ و فکر می‌کردند باید با انقلاب همراهی کنند که اغلب دلایل کافی برای آن نداشتند. عاقبت همه راه افتادند، ما هم راه افتادیم! هیاهوی سیاست قدرت فکر کردن را از مردم گرفته است!»
    • سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۵۲
  • «می‌دانی ایرج،... بعضی چیزها مال محیط ما نیست؛ یکی از این‌ها عشق است!»
    • سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۱
  • «من از آینده می‌ترسم! این ملت حرکت دسته‌جمعی بلد نیست، متعادل نیست و از حفظ توازن عاجز است؛ ظرافت در رفتار را نمی‌شناسد و اینها همه بخاظر این است که که هیچوقت امکان رقصیدن نداشته است، فقط یک مشت رقص روستایی که مربوط به عهد شکار و دوران شبانی‌ست و معلوم نیست بتوان نام آن را رقص گذاشت. رقص دانش حرکت در عین توازن است!»
    • سپیده‌دم ایرانی، صفحهٔ ۷۵

منابع

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ