آمبروز بیرس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز RAHA68 صفحهٔ آمبروز بی‌یرس را به آمبروز بیرس منتقل کرد: هماهنگی با ویکی‌پدیا
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ابرابزار
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Ambrose Bierce 1892-10-07.jpg|thumb|آمبروز بی‌یرس در سال ۱۸۹۲ میلادی]]
[[پرونده:Ambrose Bierce 1892-10-07.jpg|thumb|آمبروز بی‌یرس در سال ۱۸۹۲ میلادی]]
'''[[W:آمبروز بی‌یرس|آمبروز بی‌یرس]]''' ([[W:۱۸۴۲ (میلادی)|۱۸۴۲]] - [[W:۱۹۱۴ (میلادی)|۱۹۱۴ میلادی]])، نویسنده، روزنامه‌نگار و مهندس مساح آمریکایی.
'''[[W:آمبروز بیرس|آمبروز بیرس]]''' ([[W:۱۸۴۲ (میلادی)|۱۸۴۲]] - [[W:۱۹۱۴ (میلادی)|۱۹۱۴ میلادی]])، نویسنده، روزنامه‌نگار و مهندس مساح آمریکایی.

== دارای منبع ==
== دارای منبع ==

=== واژه‌نامه شیطان ===
=== واژه‌نامه شیطان ===
* «'''سپیده‌دم''' : (اسم). زمانی‌که انسان منطقی به رختخواب می‌رود.»
* «'''سپیده‌دم''': (اسم). زمانی‌که انسان منطقی به رختخواب می‌رود.»
* «'''پوزش خواستن''' : (فعل). پایه‌ریزی برای اهانت‌های بعدی.»
* «'''پوزش خواستن''': (فعل). پایه‌ریزی برای اهانت‌های بعدی.»
* «'''[[عشق]]''' : (اسم). نوعی جنون موقت که با [[ازدواج]] یا خارج کردن بیمار از شرایطی که تحت آن به این نارسایی دچار شده است، درمان می‌گردد. این بیماری در میان طوایفی متمدن که تحت شرایط مصنوعی زندگی می‌کنند شایع است و اقوام وحشی و بربر که هوای خالص تنفس می‌کنند و غذای ساده می‌خورند در برابر آثار مخرب آن مصون هستند. این بیماری بعضی مواقع کشنده است، اما این خطر جانی اغلب پزشک را تهدید می‌کند و نه بیمار.»
* «'''[[عشق]]''': (اسم). نوعی جنون موقت که با [[ازدواج]] یا خارج کردن بیمار از شرایطی که تحت آن به این نارسایی دچار شده است، درمان می‌گردد. این بیماری در میان طوایفی متمدن که تحت شرایط مصنوعی زندگی می‌کنند شایع است و اقوام وحشی و بربر که هوای خالص تنفس می‌کنند و غذای ساده می‌خورند در برابر آثار مخرب آن مصون هستند. این بیماری بعضی مواقع کشنده است، اما این خطر جانی اغلب پزشک را تهدید می‌کند و نه بیمار.»

== منسوب ==
* «فجایع بر دو نوع‌اند؛ بدشانسی خودمان و خوش‌شانسی دیگران.»
* «فجایع بر دو نوع‌اند؛ بدشانسی خودمان و خوش‌شانسی دیگران.»
* «[[جنگ]] شیوه‌ٔ آموزشی خداوند برای آموختن جغرافیا به آمریکایی‌هاست.»
* «[[جنگ]] شیوهٔ آموزشی خداوند برای آموختن جغرافیا به آمریکایی‌هاست.»
* ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی‌بردن
* بنای یادبود: بنایی که به منظور یادآوری چیزی برپا می‌شود که یا نیازی به یادبود ندارد یا به یادماندنی نیست.
* بی‌دفاع: ناتوان از حمله
* بی‌دین: در نیویورک به کسی می‌گویند که به دین مسیح معتقد نیست و در قسطنطنیه به کسی که به دین مسیح معتقد است.
* پارتی‌بازی: برای خیر و صلاح حزب به مادر بزرگ خودمان پست و مقام بخشیدن
* تبریک: حسادت مودبانه
* تبعیدی: آنکه با اقامت در خارج به وطن خود خدمت می‌کند و سفیر هم نیست.
* تولد: اولین و هولناک‌ترین بدبیاری
* جهنم: محل سکونت نویسندگان دائرةالمعارف
* دیکتاتور: رئیس یک جامعه که وبای استبداد را به طاعون هرج و مرج ترجیح می‌دهد.
* گدا: کسی که به یاری دوستان اعتماد کرده‌است.
* متعصب: کسی که با شدت و شور به عقیده‌ای دل بسته است که شما آن را نمی‌پسندید.
* مشورت: درخواستن از دیگری که روشی را که شما اتخاذ کرده‌اید تأیید کند.
* معذرت: گذاشتن بنای توهین بعدی
* مقبره: آخرین و مضحک‌ترین جنون اغنیا


== پیوند به بیرون ==
{{ناتمام}}
{{ویکیپدیا}}


[[رده:نویسندگان اهل آمریکا|بی‌یرس، آمبروز]]
[[رده:نویسندگان اهل آمریکا|بی‌یرس، آمبروز]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۲۶

آمبروز بی‌یرس در سال ۱۸۹۲ میلادی

آمبروز بیرس (۱۸۴۲ - ۱۹۱۴ میلادی)، نویسنده، روزنامه‌نگار و مهندس مساح آمریکایی.

دارای منبع

واژه‌نامه شیطان

  • «سپیده‌دم: (اسم). زمانی‌که انسان منطقی به رختخواب می‌رود.»
  • «پوزش خواستن: (فعل). پایه‌ریزی برای اهانت‌های بعدی.»
  • «عشق: (اسم). نوعی جنون موقت که با ازدواج یا خارج کردن بیمار از شرایطی که تحت آن به این نارسایی دچار شده است، درمان می‌گردد. این بیماری در میان طوایفی متمدن که تحت شرایط مصنوعی زندگی می‌کنند شایع است و اقوام وحشی و بربر که هوای خالص تنفس می‌کنند و غذای ساده می‌خورند در برابر آثار مخرب آن مصون هستند. این بیماری بعضی مواقع کشنده است، اما این خطر جانی اغلب پزشک را تهدید می‌کند و نه بیمار.»
  • «فجایع بر دو نوع‌اند؛ بدشانسی خودمان و خوش‌شانسی دیگران.»
  • «جنگ شیوهٔ آموزشی خداوند برای آموختن جغرافیا به آمریکایی‌هاست.»
  • ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی‌بردن
  • بنای یادبود: بنایی که به منظور یادآوری چیزی برپا می‌شود که یا نیازی به یادبود ندارد یا به یادماندنی نیست.
  • بی‌دفاع: ناتوان از حمله
  • بی‌دین: در نیویورک به کسی می‌گویند که به دین مسیح معتقد نیست و در قسطنطنیه به کسی که به دین مسیح معتقد است.
  • پارتی‌بازی: برای خیر و صلاح حزب به مادر بزرگ خودمان پست و مقام بخشیدن
  • تبریک: حسادت مودبانه
  • تبعیدی: آنکه با اقامت در خارج به وطن خود خدمت می‌کند و سفیر هم نیست.
  • تولد: اولین و هولناک‌ترین بدبیاری
  • جهنم: محل سکونت نویسندگان دائرةالمعارف
  • دیکتاتور: رئیس یک جامعه که وبای استبداد را به طاعون هرج و مرج ترجیح می‌دهد.
  • گدا: کسی که به یاری دوستان اعتماد کرده‌است.
  • متعصب: کسی که با شدت و شور به عقیده‌ای دل بسته است که شما آن را نمی‌پسندید.
  • مشورت: درخواستن از دیگری که روشی را که شما اتخاذ کرده‌اید تأیید کند.
  • معذرت: گذاشتن بنای توهین بعدی
  • مقبره: آخرین و مضحک‌ترین جنون اغنیا

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ