فخرالدین رازی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏درباره امام فخر رازی: از بهاءالدین ولد، پدر مولوی
خط ۶: خط ۶:


== بدون منبع ==
== بدون منبع ==

* «آن‌کس که بداند و بداند که بداند// اسب خرد از گنبد گردون بجهاند// آن‌کس که بداند و نداند که بداند// بیدار کنندش که بسی خفته نماند// آن‌کس که نداند و بداند که نداند// لنگان [[خر|خرک]] خویش به منزل برساند//آنکس که نداند و نخواهد که بداند//حیف است چنین جانوری زنده بماند// آن‌کس که نداند و نداند که نداند// در جهل مرکب ابدالدهر بماند»
* «کنه خردم درخور اثبات تو نیست// وآرامش جان جز به مناجات تو نیست// من ذات تو را به واجبی کی دانم// داننده ذات تو بجز ذات تو نیست»
* «کنه خردم درخور اثبات تو نیست// وآرامش جان جز به مناجات تو نیست// من ذات تو را به واجبی کی دانم// داننده ذات تو بجز ذات تو نیست»

نسخهٔ ‏۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۳۷

فخرالدین رازی، یا امام رازی یا فخر رازی (محمدبن عمربن حسین بن علی طبرستانی)، اهل طبرستان آمل از علمای شافعی که در حکمت، ادبیات و فنون ریاضی سرآمد دوران خود بود. زادروز: (۵۴۴ هجری قمری)در ری. فخر رازی در روز شنبه عید فطر سال (۶۰۶ هجری قمری) در هرات درگذشت.

دارای منبع

  • «ای دل ز غبار جهل اگر پاک شوی// تو روح مجردی بر افلاک شوی// عرش است نشیمن تو شرمت ناید// کآیی و مقیم توده‌ای خاک شوی؟»
    • به نقل از مجالس‌النفایس، چاپ حکمت، ص. ۳۲۲

بدون منبع

  • «کنه خردم درخور اثبات تو نیست// وآرامش جان جز به مناجات تو نیست// من ذات تو را به واجبی کی دانم// داننده ذات تو بجز ذات تو نیست»
  • «هرجا که ز مهرت اثری افتاده‌ست// سودازده‌ای بر گذری افتاده‌ست// در وصل تو کی توان رسیدن کآنجا// هرجا که نهی پای، سری افتاده‌ست»

درباره امام فخر رازی

  • «اندرین ره گر خرد رهبین بدی // فخر رازی، رازدان دین بدی
  • لیک چون مَنْ کَمْ یِذُقْ کَمْ یَدْرِ بود // عقل و تخییلات او حیرت فزود»
  • «فخر رازی علم را لیتی کند // پیش مرغان ریزد و تی تی کند»
    • منسوب به مولوی
  • «فخر رازی چه زهره داشت که گفت: محمد تازی چنین می گوید و محمد رازی چنین می گوید. این مرتد وقت نباشد؟ این کافر مطلق نبود؟»
    • مقالات شمس
  • «اگر این معنیها به تعلم و بحث بشایستی ادراک کردن، پس خاک عالم بر سر ببایستی کردن ابایزید را و جنید را از حسرت فخر رازی؛ که صد سال او را شاگردی فخر رازی بایستی کردن. گویند هزار تا کاغذ تصنیف کرده است فخر رازی در تفسیر قرآن ...»
    • مقالات شمس
  • «جمع فخر رازی در مسجد جامع هری [هرات] نمی‌گنجد همه در شب شمع‌ها گرفته می‌آیند تا جایگاه گیرند و او شیخ اسلام هریست و خوارزمشاه یکی از مقربان خود را فرموده‌است تا هرکجا باشد و هرکدام ولایتی که بباشد آنکس با کمر زر و کلاه مغرق بر پای‌های منبر وی می‌نشیند.»
    • معارف بهاء ۱:۲۴۵

پیوند به بیرون