ژان دو لا فونتن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ابرابزار
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:La Fontaine Louvre.jpg|144px|thumb|left|این قانون [[طبیعت]] است که ما را به یاری رساندن به یک‌دیگر فرامی‌خواند. - ژان دولافونتن]]
[[پرونده:Jean de La Fontaine.PNG|144px|thumb|left|این قانون [[طبیعت]] است که ما را به یاری رساندن به یک‌دیگر فرامی‌خواند. - ژان دولافونتن]]
'''[[W:ژان دو لافونتن|ژان دو لافونتن]]'''،شاعر و نویسنده فرانسوی. ([[W:۸ ژوئیه|۸ ژوئیه]] [[W:۱۶۲۱(میلادی)|۱۶۲۱]] - [[W:۱۳آوریل|۱۳ آوریل]] [[W:۱۶۹۵ (میلادی)|۱۶۹۵ میلادی]])
'''[[W:ژان دو لافونتن|ژان دو لافونتن]]''' ([[W:۸ ژوئیه|۸ ژوئیه]] [[W:۱۶۲۱(میلادی)|۱۶۲۱]] - [[W:۱۳آوریل|۱۳ آوریل]] [[W:۱۶۹۵ (میلادی)|۱۶۹۵ میلادی]])، [[شاعر]] و [[نویسنده]] فرانسوی.


== دارای منبع ==
== دارای منبع ==
* «شتاب بی‌حاصل است، به هنگام راه‌افتادن شرط است.»

** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
* «شتاب بی‌حاصل است، به هنگام راه‌افتادن شرط است.»
* «از دور چیزکی است، از نزدیک هیچ.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>

* «این قانون [[طبیعت]] است که ما را به یاری رساندن به یکدیگر فرا می‌خواند.»
* «از دور چیزکی است، از نزدیک هیچ.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
* «سلام و تهنیت خلق نه بر بزرگان نابخرد، بل بر جامه گرانبهای آنها است.»

** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
* «این قانون [[طبیعت]] است که ما را به یاری رساندن به یکدیگر فرا می‌خواند.»
* «طمع کردن در سود بیشتر، بی‌دغدغه زیان میسر نخواهد بود.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>

* «بربال‌های زمان، غم‌ها نیز به دوردست‌ها پرواز می‌کنند.»
* «سلام و تهنیت خلق نه بر بزرگان نابخرد، بل بر جامه گرانبهای آنها است.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
* «من خم می‌شوم، اما نمی‌شکنم.»

** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
* «طمع کردن در سود بیشتر، بی‌دغدغه زیان میسر نخواهد بود.»
* «نخستین کسی که می‌تواند زن را فریب دهد خود او است.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>

* «همیشه و همه جا کوچکترها باید تاوان [[جنون|نادانی]] و حماقت بزرگترها را بدهند.»
* «بربال‌های زمان، غم‌ها نیز به دوردست‌ها پرواز می‌کنند.»
** <small>''مجموعه افسانه‌ها''</small>
** ''کتاب ششم/ افسانه ۲۱''

* «من خم می‌شوم، اما نمی‌شکنم.»
** ''کتاب اول/ افسانه ۲۲''

* «نخستین کسی که می‌تواند زن را فریب دهد خود او است.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''

* «همیشه و همه جا کوچکترها باید تاوان [[جنون|نادانی]] و حماقت بزرگترها را بدهند.»
** ''مجموعه افسانه‌ها''


== بدون منبع ==
== بدون منبع ==
* «[[صلح]] و صفا و آرامش مسلط بر [[زندگی]] مرغ‌ها، با آمدن یک [[خروس]]، به پایان رسید و [[جنگ]] و ستیز آغاز شد.»

* «قلب [[زن]] پرتگاهی است که عمقش را نمی‌توان تخمین زد.»
* «[[صلح]] و صفا و آرامش مسلط بر [[زندگی]] مرغ‌ها، با آمدن یک [[خروس]]، به پایان رسید و [[جنگ]] و ستیز آغاز شد.»
* «کلیدی که صندوق [[پول]] را باز می‌کند، قفل دل‌ها را می‌گشاید.»

* «نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشده‌است که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد، این است که می‌بینید افسانه‌ای که از قول یک [[قورباغه]] یا [[سوسک]] بال‌دار نقل شده، بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ می‌کند. انسان تاکنون بزرگ‌ترین تجربه‌ها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یاد گرفته‌است.»
* «قلب زن پرتگاهی است که عمقش را نمی‌توان تخمین زد.»
* «وقتی به رستوران وارد می‌شوی ببین جیبت چه می‌گوید، نه معده‌ات.»

* «کلیدی که صندوق پول را باز می‌کند، قفل دل‌ها را می‌گشاید.»

* «نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشده‌است که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد، این است که می‌بینید افسانه‌ای که از قول یک قورباغه یا سوسک بال‌دار نقل شده، بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ می‌کند. انسان تاکنون بزرگ‌ترین تجربه‌ها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یاد گرفته‌است.»

* «وقتی به رستوران وارد می‌شوی ببین جیبت چه می‌گوید، نه معده‌ات.»

* «هیچ چیز بر [[عشق]] نمی‌تواند حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه‌چیز است.»
* «هیچ چیز بر [[عشق]] نمی‌تواند حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه‌چیز است.»


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا|ژان دو لا فونتن}}
{{ناتمام}}


[[رده:نویسندگان|لافونتن، ژان دو]]
[[رده:نویسندگان|لافونتن، ژان دو]]

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۸

این قانون طبیعت است که ما را به یاری رساندن به یک‌دیگر فرامی‌خواند. - ژان دولافونتن

ژان دو لافونتن (۸ ژوئیه ۱۶۲۱ - ۱۳ آوریل ۱۶۹۵ میلادیشاعر و نویسنده فرانسوی.

دارای منبع

  • «شتاب بی‌حاصل است، به هنگام راه‌افتادن شرط است.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «از دور چیزکی است، از نزدیک هیچ.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «این قانون طبیعت است که ما را به یاری رساندن به یکدیگر فرا می‌خواند.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «سلام و تهنیت خلق نه بر بزرگان نابخرد، بل بر جامه گرانبهای آنها است.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «طمع کردن در سود بیشتر، بی‌دغدغه زیان میسر نخواهد بود.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «بربال‌های زمان، غم‌ها نیز به دوردست‌ها پرواز می‌کنند.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «من خم می‌شوم، اما نمی‌شکنم.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «نخستین کسی که می‌تواند زن را فریب دهد خود او است.»
    • مجموعه افسانه‌ها
  • «همیشه و همه جا کوچکترها باید تاوان نادانی و حماقت بزرگترها را بدهند.»
    • مجموعه افسانه‌ها

بدون منبع

  • «صلح و صفا و آرامش مسلط بر زندگی مرغ‌ها، با آمدن یک خروس، به پایان رسید و جنگ و ستیز آغاز شد.»
  • «قلب زن پرتگاهی است که عمقش را نمی‌توان تخمین زد.»
  • «کلیدی که صندوق پول را باز می‌کند، قفل دل‌ها را می‌گشاید.»
  • «نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشده‌است که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد، این است که می‌بینید افسانه‌ای که از قول یک قورباغه یا سوسک بال‌دار نقل شده، بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ می‌کند. انسان تاکنون بزرگ‌ترین تجربه‌ها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یاد گرفته‌است.»
  • «وقتی به رستوران وارد می‌شوی ببین جیبت چه می‌گوید، نه معده‌ات.»
  • «هیچ چیز بر عشق نمی‌تواند حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه‌چیز است.»

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ