تنهایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز Bot: removing existed iw links in Wikidata |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
* «من ز بییاری چو در خود بنگرم/هم نپندارم که یاری داشتم.» |
* «من ز بییاری چو در خود بنگرم/هم نپندارم که یاری داشتم.» |
||
** از دیوان ''[[خاقانی شروانی]]'' |
** از دیوان ''[[خاقانی شروانی]]'' |
||
*«هر که خواهد که تا دین او به سلامت باشد و تن او آسوده ودل او به عافیت گو از مردمان جدا باش که این زمانه وحشت است و خردمند آنست که تنهایی اختیار کند.» |
|||
** ''[[جنید بغدادی]]''<sup>از تذکرة الأولیاء ، عطار نیشابوری ، بخش«ذکرِ جنید بغدادی»</sup> |
|||
* «تاکنون رفیقی پیدا نکردهام که به اندازه تنهایی قابل رفاقت باشد.» |
* «تاکنون رفیقی پیدا نکردهام که به اندازه تنهایی قابل رفاقت باشد.» |
||
** [[هنری دیوید تورو]] |
** [[هنری دیوید تورو]] |
نسخهٔ ۱۵ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۸
تنهایی یک حالت احساسی است که در آن یک فرد تجربۀ یک احساس قوی از پوچی و انزوا را دارد.
گفتاورها
- «اگر تو شیرینی تنهایی را چشیده بودی از خودت هم میهراسیدی ... کمترین بهرهای که بنده از تنهایی میگیرد، آسودگی از مدارا و سازش با مردم است.»
- «من ز بییاری چو در خود بنگرم/هم نپندارم که یاری داشتم.»
- از دیوان خاقانی شروانی
- «هر که خواهد که تا دین او به سلامت باشد و تن او آسوده ودل او به عافیت گو از مردمان جدا باش که این زمانه وحشت است و خردمند آنست که تنهایی اختیار کند.»
- جنید بغدادیاز تذکرة الأولیاء ، عطار نیشابوری ، بخش«ذکرِ جنید بغدادی»
- «تاکنون رفیقی پیدا نکردهام که به اندازه تنهایی قابل رفاقت باشد.»