ضربالمثلهای ایسلندی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی |
EleferenBot (بحث | مشارکتها) جز r2.7.3) (ربات: افزودن tr:İzlanda atasözleri |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
[[رده:ضربالمثلها|ایسلندی]] |
[[رده:ضربالمثلها|ایسلندی]] |
||
[[ast:Islandés]] |
|||
[[cs:Islandská přísloví]] |
[[cs:Islandská přísloví]] |
||
[[el:Ισλανδικές παροιμίες]] |
[[el:Ισλανδικές παροιμίες]] |
||
خط ۶۹: | خط ۶۸: | ||
[[sl:Islandski pregovori]] |
[[sl:Islandski pregovori]] |
||
[[sv:Isländska ordspråk]] |
[[sv:Isländska ordspråk]] |
||
[[tr:İzlanda atasözleri]] |
|||
[[uk:Ісландські прислів'я]] |
[[uk:Ісландські прислів'я]] |
نسخهٔ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۰
ضربالمثلهای ایسلندی و مترادف آن بهفارسی.
- Ber er hver að baki nema að sér bróður eigi.
- ترجمه: «هر آدمی بیدفاع است ٬ مگر آنکه برادر داشته باشد.»
- مترادف فارسی: «برادر پشت برادر است»
- Blindur er bóklaus maður.
- ترجمه: «یک آدم بدون کتاب کور است.»
- مترادف فارسی: «توانا بود هرکه دانا بود»
- Kemst þó hægt fari.
- ترجمه: «اگر آهسته هم راه بروید به مقصدتان خواهید رسید.»
- مترادف فارسی: «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.»
- Töluð orð verða ekki aftur tekin.
- ترجمه: «کلمات گفته شده دیگر برنمیگردند.»
- مترادف فارسی: «آب رفته بر نگردد به جوی.»
- مترادف فارسی: «تیری که از چله کمان رها شد برنمیگردد.»
- Margur verður af aurum api.
- ترجمه: «پول یک میمون را آدم میکند.»
- مترادف فارسی: «پول مرده را زنده میکند.»
- مترادف فارسی: «پول را بگذار روی مرده ٬ برایت نقاره میزند.»
- Árinni kennir illur ræðari.
- ترجمه: «یک پارو زن بد ٬ پارو را مقصر میداند.»
- مترادف فارسی: «عروس بلد نیست برقصد ٬ میگوید زمین کج است.»
- Á morgun segir sá lati.
- ترجمه: «فردا حرف تنبلهاست.»
- مترادف فارسی: «-»
- Betra er að standa á eigin fótum en annarra.
- ترجمه: «بهتر است روی پای خودت تکیه کنی تا به دیگران.»
- مترادف فارسی: «دستت رو به زانوی خودت بگیر و بگو یاعلی.»
- Guð hjálpar þeim sem hjálpa sér sjálfir.
- ترجمه: «خدا به کسانی کمک میکند که به خودشان کمک کنند.»
- مترادف فارسی: «از تو حرکت از خدا برکت.»
- Brennt barn forðast eldinn.
- ترجمه: «بچهای که یک بار سوخته از آتش دوری میکند.»
- مترادف فارسی: «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.»
- Sjaldan er ein báran stök.
- ترجمه: «به ندرت یک موج تنهاست.»
- مترادف فارسی: «مانند اینکه وقتی بدبختی یا خوشبختی برای کسی میآید ٬ از درو دیوار برای او میریزد.»
- Oft velltir lítil þúfa, þungu hlassi.
- ترجمه: «برخی مواقع یک نیروی کوچک ٬ تودهای بزرگ را حرکت میدهد.»
- مترادف فارسی: «-»
- Enginn er verr þótt hann vökni .
- ترجمه: «هیچ کس بدتر نیست اما همه خیس میشوند.»
- مترادف فارسی: «آتش تر و خشک را با هم میسوزاند.»
- Kálið er ekki sopið þó í ausuna sé komið .
- ترجمه: «وقتی کلم هنوز در ملاقه است ٬ چشیده نشده است.»
- مترادف فارسی: «مثل هندوانه در بسته است.»
- Enginn er verri þótt hann sé perri .
- ترجمه: «هیچ چیز زشت نیست ٬ فقط برای خرابها.»
- مترادف فارسی: «-»
- None is bad just because they're perverts.
- ترجمه: «خیلی از مردم بیش از حد معمول میخوابند اگر سر موقع بیدار نشوند.»
- مترادف فارسی: «-»