سکوت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز {{الگو:ویژگی های یک مسلمان}} |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== سکوت در اشعار == |
== سکوت در اشعار == |
||
{{شعر}} |
|||
{{ب|به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و براىآن|ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم}} |
|||
{{ب|و اگر از پس اين امر برنيامد| براى آن چيزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نيافتم}} |
|||
{{ب|و از غيبت مردمان، همانا غيبت آنان را|خداوند با عظمت در كتابها حرام كرده است}} |
|||
{{ب|اى نفس، اگر سخن تو |نقره است، سكوت طلاست}} |
|||
{{پایان شعر}} |
|||
** '' از[[علی بن ابیطالب]]'' |
|||
* «پس خموشی به دهد آن را ثبوت// پس جـواب احمقان آمد سکوت» |
* «پس خموشی به دهد آن را ثبوت// پس جـواب احمقان آمد سکوت» |
نسخهٔ ۷ فوریهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۵۳
گفتاورد
- «آتش خشم را با آب سکوت خاموش کن . »
- «اندیشمند یگانه است و اگر از ترس سکوت نمود با آدمهای دیگر هیچ فرقی ندارد . »
- «برای سخن سنج بودن باید سکوت کرد.»
- «از سکوت اگر به خشم آمدی سکوت کن.»
- «برای کسب گنج سکوت ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز . »
- « بهترین اشخاص کسانی هستند که اگر از آن ها تعریف کردید خجل شوند و اگر بد گفتید سکوت کنند.»
- «حقیقت واقعی در سکوت نهفته است.»
- «در پایان ما سخنان دشمنان را بیاد نخواهیم داشت اما سکوت دوستان را فراموش نخواهیم کرد.»
- «رویش باغ سکوت ، در هنگامه خروش و همهمه ارزشش را نشان می دهد . »
- «سعی کن درست صحبت کنی و گرنه عاقلانه این است که سکوت کنی.»
- «عشاق دلباخته معمولأ در سکوت بهسر میبرند.»
- «هروقت در مورد احساست شک داری خاموش باش.»
ضربالمثل
- «اگر کلام دو شِکِل بیرزد سکوت ده شِکِل میارزد.» ضربالمثل عبری
- «سکوت بهترین آرایهٔ یک زن است.» ضربالمثل عبری
- «سکوت حفاظی است برای خرد.» ضربالمثل عبری
- «سکوت علامت رضا است.»
- «سکوت گوهر ظریفی است برای یک زن که اغلب مورد استفاده قرار نمیگیرد.» ضربالمثل عبری
- «هیچکس به خردمندی دیوانهای که سکوت اختیار کردهاست، نیست.» ضربالمثل آلمانی
سکوت در اشعار
به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و براىآن | ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم | |
و اگر از پس اين امر برنيامد | براى آن چيزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نيافتم | |
و از غيبت مردمان، همانا غيبت آنان را | خداوند با عظمت در كتابها حرام كرده است | |
اى نفس، اگر سخن تو | نقره است، سكوت طلاست |
- «پس خموشی به دهد آن را ثبوت// پس جـواب احمقان آمد سکوت»
- «سکوت معنویان را بیا و کار بساز//لباس مدعیان را بسوز و دور انداز»
- «سکوت معنویان چیست عجز و خاموشی//لباس مدعیان چیست گفتگوی دراز»
- «کم آواز هر گز نبینی خجل//جوی مشک بهتر ز یک توده گل»
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |