رومن رولان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Taranet (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Taranet (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
** ''ژان کریستف''
** ''ژان کریستف''


* «''آنت'' هم بیش از ''ژرمن'' دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد. ولی، همچنان که در رفت و آمد بود و ''کالاهای مغازه'' را مرتب می‌کرد، از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز [[زنبور|زنبوران]] که تنها به گوش او می‌رسید.»
* «''آنت'' هم بیش از ''ژرمن'' دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد. ولی، همچنان که در رفت و آمد بود و ''کالاهای مغازه'' را مرتب می‌کرد، از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز [[زنبور|زنبوران]] عسل که تنها به گوش او می‌رسید.»
** ''جان شیفته، جلد دوم''
** ''جان شیفته، جلد دوم''



نسخهٔ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۷

رومن رولان (۱۸۶۶-۱۹۴۴) با نام واقعی ال.سن ژوست، نویسنده فرانسوی بود.

دارای منبع

  • «عشق در سینه آن کسی است که دوست دارد، نه آن کسی که دوستش دارند. همه چیز پاکان پاک است. همه چیز مردم نیرومند و تندرست پاک است. عشق، همان‌گونه که برخی پرندگان را به زیباترین رنگها می‌آراید، از جان درستکاران هم آنچه را که در ایشان شریف‌تر است بر می‌رویاند.»
    • ژان کریستف
  • «هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی حقیقت است و بسیاری دروغ. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ دین او، اخلاق او، سیاست او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافه‌ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغ‌ها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب می شود ملت‌ها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و این‌قدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغهای خاص خود را دارد که بدان نام ایده‌آلیسم می‌نهد. هر کس از هنگام زادن تا مرگ آن را با هوا نفس می‌کشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه می‌توانند از پس بحران‌های شیرمردانه، بحرانهایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشه‌ی خویش تنها می‌بینند، از چنگ آن رهایی یابند.»
    • ژان کریستف
  • «آنت هم بیش از ژرمن دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد. ولی، همچنان که در رفت و آمد بود و کالاهای مغازه را مرتب می‌کرد، از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز زنبوران عسل که تنها به گوش او می‌رسید.»
    • جان شیفته، جلد دوم


منابع

  • رومن رولان. جان شیفته. ترجمهٔ م.ا.به‌آذین. چاپ پنجم، تهران: ابوریحان، ۱۳۶۱.
  • رومن رولان. ژان کریستف
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ