علیاکبر دهخدا: تفاوت میان نسخهها
جز ربات:برداشتن الگوی میانبر |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
===از روزنامه «ایران کنونی» بهمدیریت مدبرالممالک، بهنقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی=== |
===از روزنامه «ایران کنونی» بهمدیریت مدبرالممالک، بهنقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی=== |
||
* «یعنی در همین شبهای سخت زمستان که کم و بیش بخاریهای چینی و آهنی شما در عمارات عالیهتان میسوزد، خرقههای خز، پتوهای کرک، لحافهای ترمه و بالشهای پر، در سر و بر شما کار حمام میکند، گزهای اصفهان، پشمکهای یزد، بیسکوئیتهای اطریش و افشرههای «بردو» و «مونیخ» با برف شمران میزهای اولشب شما را زینت داده و کبکها و تیهوها، انواع ماهیهای رودخانهای و دریائی، پلوهای ملون و خورشهای رنگارنگ[...] در همسایگیهای شما هم بعضی هستند که بهآنها [[مادر]] و بهآنها هم «پدر» خطاب میکنند[...] با چشمهای پر اشک دست به سر اطفالشان کشیده، میگویند: غصه نخور، ما هم فردا پلو میپزیم!» |
* «یعنی در همین شبهای سخت زمستان که کم و بیش بخاریهای چینی و آهنی شما در عمارات عالیهتان میسوزد، خرقههای خز، پتوهای کرک، لحافهای ترمه و بالشهای پر، در سر و بر شما کار حمام میکند، گزهای اصفهان، پشمکهای یزد، بیسکوئیتهای اطریش و افشرههای «بردو» و «مونیخ» با برف شمران میزهای اولشب شما را زینت داده و کبکها و تیهوها، انواع ماهیهای رودخانهای و دریائی، پلوهای ملون و خورشهای رنگارنگ[...] در همسایگیهای شما هم بعضی هستند که بهآنها [[مادر]] و بهآنها هم «پدر» خطاب میکنند[...] با چشمهای پر اشک دست به سر اطفالشان کشیده، میگویند: غصه نخور، ما هم فردا پلو میپزیم!» |
||
استاد علی اکبر دهخدا از خبرهترین وفعالترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است، شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ میباشد. دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب میشد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه میداد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامههای پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ میکرد. لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب میشود . لغت نامه نه تنها گنجینهای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست. |
|||
علی اكبر دهخدا در حدود سال ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران متولد شد. اگرچه اصلیت او قزوینی بود ولی پدرش خانباباخان كه از ملاكان متوسط قزوين بود، پيش از ولادت وی از قزوين به تهران آمد و در اين شهر اقامت گزيد. هنگامي كه او ده ساله بود. پدرش فوت كرد، و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد. دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز درگذشت و اموال پدر دهخدا هم به فرزندان میرزا یوسف خان رسید. در آن زمان يكي از فضلای عصر بنام شيخ غلامحسين بروجردی که از دوستان خانوادگی آنها بود کار تدریس دهخدا را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمی را در کنار او آموخت. وی حجرهای در مدرسه حاج شيخ هادی (در خيابان حاج شيخ هادی) داشت، وی مردی مجرد بود و بتدريس زبان عربي و علوم دينی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار میكردند كه هر چه دارند، بر اثر تعليم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها كه مدرسه سياسی در تهران افتتاح شد، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصيل گرديد و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا شد. معلم ادبيات فارسی آن مدرسه محمد حسين فروغی مؤسس روزنامه تربيت و پدر ذكاءالملك فروغی بود، آن مرحوم گاه تدريس ادبيات كلاس را به عهده دهخدا میگذاشت. چون منزل دهخدا در جوار منزل مرحوم آيه الله حاج شيخ هادی نجم آبادی بود، وي از اين حسن جوار استفاده كامل میبرد و با وجود صغر سن مانند اشخاص سالخورده از محضر آن بزرگوار بهره مند میگشت. در همين ايام به تحصيل زبان فرانسه پرداخت و پس از درس خواندن در آن مدرسه به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. بعداً در سال ۱۲۸۱ هنگامي كه ۲۴ سال داشت معاون الدوله غفاری که به وزیر مختاری ايران در کشورهای بالكان منصوب شده بود، دهخدا را با خود به اروپا برد، و استاد حدود دو سال و نیم در اروپا و بيشتر در وين پايتخت اتريش اقامت داشت، و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جديد را تكميل كرد. مراجعت دهخدا به ايران مقارن با آغاز مشروطيت بود. او در حدود سال ۱۳۲۵ هجری قمری (۱۲۸۵ هجری شمسی) با همكاري مرحوم جهانگيرخان و مرحوم قاسم خان روزنامه صور اسرافيل را منتشر كرد. این روزنامه از جرايد معروف و مهم صدر مشروطيت بود، جذابترين قسمت آن روزنامه ستون فكاهی بود كه بعنوان «چرند پرند» بقلم استاد و با امضاي «دخو» نوشته میشد، و سبك نگارش آن در ادبيات فارسی بی سابقه بود و مكتب جديدی را در عالم روزنامه نگاری ايران و نثر معاصر پديد آورد. وی مطالب انتقادی و سياسی را با روش فكاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر میکرد. پس از تعطيل مجلس شوراي ملی در دوره محمد علی شاه، آزادیخواهان ناچار از کشور خارج شدند. دهخدا نیز به استانبول و از آنجا نیز به اروپا رفت. وي در پاريس با علامه محمد قزوينی معاشر بود، سپس به سويس رفت و در «ايوردن» سويس نيز سه شماره از «صوراسرافيل» را به کمک میرزا ابوالحسن خان پیر نیا (معاضد الدوله) منتشر كرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و در سال ۱۳۲۷ هجری قمری با مساعدت جمعی از ايرانيان تحت عنوان مکور كه در تركيه بودند روزنامهای بنام «سروش» به زبان فارسي انتشار داد. پس از اينكه مجاهدين تهران را فتح كردند و محمد علي شاه خلع گرديد، دهخدا از تهران و كرمان به نمايندگي مجلس شوراي ملی انتخاب شد، و با استدعای احرار و سران مشروطيت از عثمانی به ايران بازآمده به مجلس شورای ملی رفت. در دوران جنگ بين المللی اول که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی به طول انجامید دهخدا در دزك ؛يكي از قراي بختياري منزوي بود و در همين دوران انزوا و با استفاده از منابع ادبي موجود در قلعه امير مفخم بختياري كتابت لغتنامه اش را پايه گذاشت . پس از جنگ به تهران بازگشته از كارهاي سياسي كناره گرفت، و به خدمات علمي و ادبي و فرهنگي مشغول شد، و مدتي رياست دفتر (كابينه) وزارت معارف، رياست تفتيش وزارت عدليه، رياست مدرسه علوم سياسي و سپس رياست مدرسة عالي حقوق و علوم سياسي تهران به او محول گرديد تا اینکه سه چها روز قبل از شهریور ۱۳۲۰ و خلع سلطنت رضا خان از ریاست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پايان حيات بيشتر به مطالعه و تحقيق و تحرير مصنفات گرانبهاي خويش مشغول بود. دهخدا گاه برای تفنن شعر نیز میسرود. اما شاعری حرفه اصلی او نبود. این منظومههای معدود را دکتر محمد معین آنها را در کتابی گردآوری کرده دكتر محمد معين اشعار دهخدا را به سه دسته تقسيم میكند كه عبارت است از :نخست اشعاري كه به سبك متقدمان سروده است و بعضی از اين نوع دارای جزالت و استحكامی است كه تشخيص آنها از گفته هاي شعراي قديم دشوار مینمايد. دوم :اشعاری است كه در آنها تجدد ادبی بكار رفته است .بسياري از اديبان معاصر مسمط “يادآر ز شمع مرده ياد آر” دهخدا را نخستين نمونه شعرنو بشمار میآورند. دهخدا شعر "یاد آر ز شمع مرده یاد آر" که آن را در زیر مشاهده میکنید را در یادبود میرزا جهانگیر خان شیرازی، مدیر روزنامه صور اسرافیل سروده است. |
|||
ای مرغ سحر، چو این شب تار،****بگذاشت ز سر سیاهکاری |
|||
وز تحفه روح بخش اسحار****رفت از سر خفتگان خماری |
|||
بگشود گره ز زلف زر تار ****محبوبه نیلگون عماری |
|||
یزدان به کمال شد پدیدار****واهریمن زشتخو حصاری |
|||
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر |
|||
ای مونس یوسف اندر این بند****تعبیر عیان چو شد تو را خواب |
|||
دل پر ز شعف، لب از شکر خند****محسود عدو به کام اصحاب |
|||
رفتی بر یار خویش و پیوند****آزاد تر از نسیم و مهتاب |
|||
زان کو همه شام با تو یک چند****در آرزوی وصال احباب |
|||
اختر به سحر شمرده یاد آر |
|||
چون باغ شود دوباره خرم****ای بلبل مستمند مسکین |
|||
وز سنبل و سوری و سپرغم****آفاق نگارخانهٔ چین |
|||
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم****تو داده ز کف قرار و تمکین |
|||
زان نوگل پیش رس که در غم****ناداده به نار شوق تسکین |
|||
از سردی دی، فسرده یاد آر |
|||
ای همره تیه پور عمران****بگذشت چو این سنین معدود |
|||
وان شاهد نغز بزم عرفان****بنمود چو وعد خویش مشهود |
|||
وز مذبح زر چو شد به کیوان****هر صبح شميم عنبر و عود |
|||
زان كو به گناه قوم نادان**** در حسرت روي ارض موعود |
|||
برباديه جان سپرده ،يادآر |
|||
چون گشت زنو زمانه آباد ****ای کودك دوره طلايي |
|||
وز طاعت بندگان خود شاد****بگرفت ز سر خدا ،خدايي |
|||
نه رسم ارم ،نه اسم شداد **** گل بست زبان ژاژخايي |
|||
زان كس كه ز نوك تيغ جلاد****ماخوذ بجرم حق ستايي |
|||
تسنيم وصال خورده ،يادآر |
|||
علامه دهخدا در ساعت شش وسه ربع بعد از ظهر روز دوشنبه هفتم اسفند ماه ۱۳۳۴ شمسي در سن ۷۷ سالگی پس از عمری خدمت به سیاست و فرهنگ و علم و ادب ایران در خانة مسكوني خويش واقع در خيابان ايرانشهر (جلال بايار) تهران به رحمت ايزدی پيوست. جنازه آ ن مرحوم در بامداد روز چهارشنبه به شهر ری مشايعت و در ابن بابويه در مقبره خانوادگی مدفون گرديد. |
|||
مبارزات سیاسی دهخدا وقتی دهخدا از سفر بالکان بازگشت، انقلاب مشروطه کم و بیش آغاز شده بود. او که همیشه به فکر پیشرفت و ترقی مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف میدید. او در آغاز ورود به ایران، از طرف امین الضرب مهدوی به عنوان معاون و مترجم موسیو دوبروک، مهندس بلژیکی اداره شوسه خراسان استخدام شد. از همین زمان دیگران از نامههای اداری و نحوه کار دهخدا استعدادهای او خصوصا استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند. شش سال بعد، وقتی مشروطه در کشور اعلام شده بود و مشروطه خواهان در حال تلاش برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت بودند دهخدا از طرف میرزا جهانگیر خان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی به عنوان نویسندهای در روزنامه صور اسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صور اسرافیل در واقع آغاز فعالیتهای سیاسی دهخدا بود. روزنامه صور اسرافیل که در حقیقت یک هفته نامه بود و به طور هفتگی منتشر میشد، نه ماه پس از اعلام مشروطیت در روز پنج شنبه هفدهم ربیع الاول سال ۱۳۲۵ قمری در محل کتابخانه تربیت واقع در خیابان ناصری تهران آغاز به انتشار کرد. تنها شش شماره از این روزنامه در آنجا منتشر شد و پس از آن محل انتشار آن به جای دیگری انتقال یافت. صور اسرافیل یکی از اساسیترین سلاح های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره آن در حدود بیست و چهار هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانهای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن زمان را به طور دلپذیر و مردم پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. شاید این اولین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را میخواندند. آن زمان مردم تهران به غیر از شاهنامه خوانی و افسانه گویی و کارهایی از این قبیل سرگرمی دیگری به نام روزنامه خواندن نیز داشتند. مردم دسته دسته مینشستند و با شور و شوق از کودکان روزنامه فروش روزنامهای را میخریدند که هم مایه تفریحشان بود و هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح میکرد. از میان مطالب این روزنامه آنچه بیش از همه طرفدار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود ستونی بود به نام "چرند و پرند" که با امضای "دخو" به چاپ میرسید و نویسنده آن دهخدا بود. نوشتههای دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه هستند. اولا سبک نوشتار دهخدا در این مقالات که میتوان آنها را به نوعی سبکی جدید در نگارش فارسی دانست. بنا به تایید بسیاری از مورخین سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملا نو بود و بسیاری از نوشتههای امروزی برگرفته از آن سبک هستند. همچنین استدلال ها و طعنههای سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه در نوع خود بی نظیر بودند و تاثیر زیادی در طرفداری مردم از حکومت مشروطه داشتند. صور اسرافیل در طول مدت انتشار پنج بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هر دو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بودند و در هر دو بار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. در بار چهارم وقفه در انتشار طولانی شد و دلیل آن بیماری دهخدا ذکر میشد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود. پس از حاکم شدن فضای رعب و وحشت در جامعه دهخدا و تقی زاده و سید جمال الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانهای نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند و سپس به مدت بیست و پنج روز به عنوان پناهنده سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند تا اینکه بالاخره محمد علی شاه با هر تدبیری که بود آنها را از آنجا بیرونشان آورد و راهی تبعیدشان کرد. دهخدا ابتدا به نزد محمد خان قزوینی در پاریس رفت و پس از مدتی از آنجا خود را به شهر ایوردن سوئیس رساند و در آنجا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صور اسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با هزار دردسر به تهران فرستاد. مدتی بعد از آن عازم استانبول شد و در آنجا روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان آنجا منتشر کرد که حدود پانزده شماره از آن منتشر شد. سرانجام پس از پیروزی مشروطه خواهان، دهخدا به عنوان نماینده مجلس از دو شهر تهران و کرمان انتخاب شد و به تهران بازگشت و به مجلس شورای ملی رفت. پس از شروع جنگ جهانی اول، دهخدا که دیگر طاقت شلوغی و خونریزی را نداشت به یکی از دهات چهارمحال بختیاری منزوی میشود. اما زندگی سیاسی دهخدا در اینجا به پایان نمیرسد. چند سال بعد، وقتی بحث ملی شدن صنعت نفت مطرح شده بود، دهخدا جسورانه به دفاع از آن پرداخت و مقالاتی را نیز بر علیه حکومت استبدادی انگلستان نوشت. طرفداری دهخدا از مصدق و یارانش تا به آنجا بود که وقتی کودتای بیست و هشت مرداد به پیروزی رسیده بود و سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق میگشتند تا او را دستگیر کنند به خانه دهخدا ریختند و و خانه او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند و چون او را نیافتند، دهخدا را بازداشتش کردند و با شکنجههای بسیار سعی کردند تا حرفی از زیر زبان آن پیرمرد بیرون بکشند. سرانجام نیز چون به نتیجهای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان خانه اش رها کردند. او سرانجام در سن ۷۷ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. |
|||
لغت نامه دهخدا همان گونه که پیداست لغت نامه مهمترین و اساسیترین اثر دهخدا و حتی شاید همه نویسندگان معاصر است و بیشتر شهرت و احترامی که دهخدا داراست به خاطر لغتنامه اوست. بنا به باور بسیاری چنین کار بزرگ و چنین سرمایه گذاری عظیمی برای زبان فارسی را به غیر از دهخدا تنها فردوسی انجام داده بود. تالیف لغت نامه دهخدا تاثیر بزرگی در پایداری و جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران به هر کتابخانهای که برویم از میزان مراجعانی که در جستجوی معنای کلمهای یا مطلبی علمی مجلدات لغت نامه دهخدا را ورق میزنند میتوانیم به به راحتی ارزش و اهمیت این کتاب را درک کنیم. همه لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را میتوان در لغت نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه ای، معنای لغوی کلمه، موارد استعمال آن، طرز تلفظ صحیح آن، اشعاری با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره آن قرار دارد. لغت نامه دهخدا هم دایره المعارف است و هم کتاب مرجع علم های گوناگون و هم لغت نامه. وجود این کتاب در هر خانه یا کتابخانه یا جای دیگری نعمتی بزرگ محسوب میشود. لغت نامه که دهخدا پنجاه سال یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرد از پایه سه چهار میلیون فیشی تالیف شده است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آنها مشغول بود. به گفته خود او و نزدیکانش او هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت نامه غافل نشد مگر دو روز به خاطر فوت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر ایجاد لغت نامهای جامع که هم معنای همه لغات فارسی را داشته باشد و هم اطلاعات لازم درباره همه چیز را به خواننده بدهد از همان زمانی که دهخدا در یکی از قرای بختیاری منزوی بود در ذهنش خطور کرده بود. آن طور که آگاهان نوشتهاند وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت نامههای چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیأت، حکمت، کلام، فقه و... فراهم آورده بود. البته نقل میکنند که او بیشتر یادداشت ها را از روی ذهن خود مینوشته است. خود وی در یکی از یادداشتهای پراکنده اش برای لغت نامه مینویسد: "همه لغات فارسی زبانان تا کنون احیا و در جایی جمع آوری نشده، مقداری از لغات مستعمل در لغت نامهها در کتب خصوصا در شعر، گرد آمده است که ما آنها را در اینجا نقل کرده ایم. ولی از سوی دیگر هزاران لغت فارسی و غیر فارسی در تداول به کار میرود که تا کنون کسی آنها را گرد نیاورده و اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است. ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه نقل و سپس آنها را الفبایی کرده ایم. ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چند ده هزار کلمه و الفبایی کردن آن عمر هفت کرکس میباید... و این کار بی هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم رحمه ا... علیها که این شغل تعطیل شد و دقایقی چند که برای ضروریات حیات در روز، و میتوانم گفت که بسیار شبها نیز، در خواب و در میان نوم و یقظه در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر بر میخاستم و پلیته میکردم و چیز مینوشتم." دهخدا در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی ميليونها فيشی را كه در تهيه ي لغت نامه فراهم كرده بود توسط مجلس شوراي ملي به ملت ايران هديه كردومجلس نيز قانونی را تصويب كرد كه اين ميراث عظيم چاپ شود و موسسهای نیز به نام لغت نامه دهخدا برای مدیریت کار چاپ لغت نامه و ادامه راه دهخدا تاسیس شود. مدتی بعد از تصویب طرح چاپ لغت نامه در مجلس شورای ملی دهخدا فوت کرد و از آن زمان به بعد کار هماهنگی و مدیریت لغت نامه به وصیت خود دهخدا به عهده دکتر محمد معین گذارده شد. او که خود فردی فرهیخته بود و در ادبیات فارسی تبحر فراوان داشت و کتاب فرهنگ فارسی شش جلدی معین از آثار گرانبهای اوست به خوبی از عهده ادامه این کار خطیر بر آمد. پس از فوت دکتر معین نیز این کار به وسیله دکتر سید جعفر شهیدی و ابوالحسن شعرائی و دکتر دبیر سیاقی و دیگران دنبال شد و به پایان رسید. تا زمانی که دهخدا زنده بود چهار هزار و دویست صفحه از لغت نامه تهیه شده بود در حالی که لغت نامهای که امروز وجود دارد در پنجاه جلد و بیست و شش هزار صفحه به چاپ رسیده است. همچنین به تازگی سی دی لغت نامه دهخدا نیز توسط موسسه دهخدا که زیرمجموعه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است تولید و عرضه شده است. به علت ارزش فرهنگی و علمی لغت نامه و نقش خطیر آن در زبان فارسی از تولید و عرضه سی دی یا کتاب لغت نامه دهخدا توسط شرکت ها و ادارههای دیگر جلوگیری میشود. همچنین به تازگی مجلس در حال بررسی این طرح است که کتاب لغت نامه را از قانون حقوق مصنفان مجزا نگه دارد زیرا بر اساس این قانون هر کتابی پس از گذشتن سی سال از زمان چاپش قابل چاپ شدن توسط هر چاپخانهای است. اما به خاطر وضعیت خاص لغت نامه دهخدا قرار است قانونی تصویب شود که بر اساس آن به جز موسسه دهخدا هیچ موسسه دیگری نتواند دست به تولید و توزیع کتاب یا سی دی لغت نامه دهخدا بزند. |
|||
سایر آثار دهخدا به غیر از لغت نامه که بزرگترین و پر ارزشترین اثر دهخدا است دهخدا کتاب های دیگری را نیز تالیف کرده است. با ارزشترین کتاب دهخدا پس از لغت نامه کتاب "امثال و حکم" است. کتاب امثال و حکم کتابی است که در آن همه ضرب المثل ها و حکمت ها و آیات قرآن و اشعار و اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح هستند جمع آوری شده اند. دهخدا خود نقل میكرد كه در كودكي شبي بالاي بام خوابيده بود و دربارة يكي از مثلهاي متداول در زبان فارسي میانديشيد، از اسم «مثل» آگاه نبود، همين قدر درك میكرد آن جمله از نوع كلمات و لغات معمول نيست. قلم برداشت و چند تا از آن نوع يادداشت كرد. اين نخستين قدمي بود كه در راه تدوين امثال و لغات پارسي برداشت. هنگامی که دهخدا و یارانش در حال تهیه فیش و یادداشت برای لغات لغت نامه دهخدا بودند، اعتماد الدوله قراگزلو که در آن زمان وزیر معارف بود به دهخدا پیشنهاد داد که با توجه به این که با وسایل امروزی چاپ لغت نامه میسر نیست و تالیف لغت نامه کاری بسیار طولانی است، امثال، حکمت ها، احادیث و... را در کتابی جداگانه جمع آوری کند و منتشر سازد. دهخدا نیز این پیشنهاد را پذیرفت و به این ترتیب امثال و حکم را در بین سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۱ به چاپ رسانید و در پایان کتاب فهرست اعلامی نیز به آن افزود. گروهی خرده گرفتند كه عنوان كتاب « امثال و حكم» است ولي در طی آن، اصطلاحات و كنايات و اخبار و احاديثی كه مثل نيستند، فراوان آمده. دهخدا به نگارنده اظهار داشت: من خود متوجه اين نكته بودم، ولي از انتخاب عنوانی طویل نظير « امثال و حكم و مصطلحات و كنايات و اخبار و احاديث ...» خودداری و بعنوان ساده « امثال و حكم» اكتفا كردم. راه ديگر هم حذف اصطلاحات و كنايات و غيره بود، كه اگر استاد بدين كار دست میزد، خوانندگان خود را از فوايد بسيار محروم میكرد. نكته ديگر در باب اين كتاب، مقدمه نداشتن آن است. اصولاً، استاد علامه در باب مقدمه كتابهاي خود احتياطی عجيب مقرون به وسواس داشت. در پاسخ سؤال نگارنده، راجع به علت عدم تحرير مقدمه براي امثال و حكم اظهار داشت: « در زبان فرانسوي هفده لغت پيدا كردم كه در فرهنگهاي عربي و فارسي همة آنها را «مثل» ترجمه كردهاند و در فرهنگهاي بزرگ فرانسوی، تعريفهايی كه براي آنها نوشته اند، مقنع نيست و نمیتوان با آن تعريفات آنها را از يكديگر تميز داد. ناگريز توسط يكي از استادان فرانسوی دانشكده حقوق نامهای به فرهنگستان فرانسه نوشتم و اختلاف دقيق مفهوم آن هفده لغت را خواستار شدم. پاسخي كه رسيد، تكرار مطالبی بود كه در لغتهای فرانسوی آمده بود، و به هيچ وجه مرا اقناع نكرد. از اين رو از نوشتن مقدمه و تعريف مثل و حكمت و غيره خودداري كردم. و كتاب را بدون مقدمه منتشر ساختم. همان طور که در قبل هم اشاره شد، دهخدا به زبان فرانسوی نیز تسلط زیادی داشت. او چند کتاب را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است که البته هنوز به چاپ نرسیده اند. از آن جمله کتاب "عظمت و انحطاط رومیان" است که نوشته شده توسط منتسکیو نویسنده سرشناس فرانسوی است. کتاب دیگری که دهخدا از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است کتاب "روح القوانین" است که این کتاب نیز توسط منتسکیو تالیف شده است. همچنین استاد از آغاز جوانی تا اواخر عمر به تأليف فرهنگ فرانسه به فارسی مشغول بودند. مواد اين كتاب فراهم گرديده؛ و آن شامل لغات علمی، ادبی، تاريخی، جغرافيايی و طبی به زبان فرانسه با معادل آنها در زبانهاي فارسی و عربي است. مرحوم دهخدا اين معادلها را تتبع دقيق در ساليان متمادي از متون امهات كتب فارسی و عربی استخراج كرده اند. اين كتاب نيز به طبع نرسيده است. از دیگر آثار دهخدا کتاب شرح حال ابوریحان بیرونی است که مقارن هزارة تولد بيرونی تأليف و به جاي پنج شماره مجله آموزش و پرورش از انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ در مهرماه ۱۳۲۴ منتشر گرديده، و سپس عين آن در لغت نامه تجديد طبع شده است. اثر دیگر دهخدا تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو قبادیانی است. ديوان قصايد و مقطعات حكيم ناصر خسرو به ضميمه روشنايی نامه و سعادت نامه به تصحيح مرحوم حاج سيد نصرالله تقوی و مقدمه آقای تقی زاده و تعليقات آقای مينوی در تهران به سالهاي ۱۳۰۴ ـ ۱۳۰۷ هجری شمسی به طبع رسيده است. يادداشتهای علامه دهخدا در تصحيح اشعار و بعضی نكات با مقدمهای دلكش از صفحة ۶۱۹ ديوان مزبور به بعد چاپ شده است. بعدها نيز مرحوم اديب پيشاوری در تصحيح برخی اشعار ناصر نظراتی اظهار كردهاند كه در پايان ديوان خود آن مرحوم كه به اهتمام مرحوم عبدالرسولي در ۱۳۱۲ در تهران طبع شده، به عنوان «رساله نقد حاضر» به چاپ رسيده است. آقای مسرور هم در مجلة ارمغان سال دوازدهم انتقاداتی بر تصحيحات استاد منتشر كرده اند. از دیگر کارهای دهخدا میتوان به ديوان سيد حسن غزنوی ملقب به اشرف اشاره کرد که به اهتمام آقای مدرس رضوی در تهران به سال ۱۳۲۸ به طبع رسيده است. آقاي مدرس پس از اتمام متن ديوان، آن را به نظر علامه دهخدا و استاد فروزانفر رسانيدند و يادداشتهای ايشان را در تصحيح اشعار در پايان كتاب جای دادند. تصحيحات مرحوم دهخدا در صفحات ۳۶۱ ـ ۳۷۶ آن كتاب مندرج است. |
|||
از ديگر نوشته هاي علامه دهخدا مي توان به آثار زير اشاره کرد: |
|||
1. امثال و حکم |
|||
2. ترجمه عظمت و انحطاط روميان |
|||
3. ترجمه روح القوانين |
|||
4. فرهنگ فرانسه به زبان فارسي |
|||
5. ابوريحان بيروني |
|||
6. تعليقات بر ديوان ناصر خسرو |
|||
7. ديوان سيد حسن غضنوي |
|||
8. تصحيح ديوان حافظ |
|||
9. تصحيح ديوان منوچهري |
|||
10. تصحيح ديوان فرخي |
|||
11. تصحيح ديوان مسعود سعد |
|||
12. تصحيح ديوان سوزني |
|||
13. تصحيح لغت فرس اسدي |
|||
14. تصحيح صحاح الفرس |
|||
15. تصحيح ديوان ابن يمين |
|||
16. تصحيح يوسف و زليخا |
|||
17. مجموعه مقالات |
|||
18. پندها و کلمات قصار |
|||
19. ديوان دهخدا |
|||
سال شمار زندگى على اكبر دهخدا |
|||
تولد در كوچه قاسم على خان محله سنگلج. |
|||
پدر: خان باباخان قزوينى. |
|||
خواهرها و برادرها: يحيى، ابراهيم، معصومه و خواهر بزرگ ترى كه در دو سالگى فوت كرد. |
|||
نام هاى مستعار: على اكبر قزوينى، دخو، دخو على، خرمگس، روزنومه چى، غلام گدا آزادخان على اللهى، خادم الفقرا دخو على شاه، نخود همه آش، برهنه خوشحال و مانند اين ها. |
|||
1268 فوت پدر قرار گرفتن تحت سرپرستى يوسف خان قزوينى، پسر عموى خان باباخان. |
|||
1271 آموزش صرف و نحو عربى و اصول فقه و كلام اسلامى زير نظر حاج شيخ هادى نجم آبادى و شيخ غلام حسين بروجردى، به مدت هفت سال. |
|||
1278 تحصيل در مدرسه علوم سياسى، و كنار گذاشتن دروس به مدت دو سال. |
|||
1280 دستيار محمدحسين فروغى، پدر ذكاالملك فروغى، در تدريس ادبيات فارسى در مدرسه علوم سياسى. |
|||
1282 فراغت از تحصيل در مدرسه علوم سياسى مأموريت در سفارت ايران در بالكان به عنوان منشى معاون الدوله غفارى اقامت در وين و سفر به رُم، بخارست و پاريس. |
|||
1284 بازگشت به ايران به دلايل نامعلوم. |
|||
1285 استخدام به عنوان معاون و مترجم مهندس دوبوروك بلژيكى در امور راه شوسه خراسان كه در مقاطعه حاج حسين آقا امين الضرب بود انتشار شب نامه هايى بر ضد جهل و خرافات و استبداد قاجارها. |
|||
1286 دعوت به هم كارى از سوى ميرزا جهانگيرخان شيرازى براى عضويت در تحريريه صور اسرافيل انتشار نخستين شماره در دهم خرداد ماه تهديد به مرگ و محاكمه در مجلس شوراى ملى (دوره اول) براى مقاله هايش در صوراسرافيل. |
|||
1287 انتشار سى و دومين شماره صوراسرافيل به توپ بستن مجلس شوراى ملى به دستور محمدعلى شاه قاجار دستگيرى ميرزا جهانگيرخان شيرازى و گروهى از روشن فكران و مشروطه خواهان و اعدام آن ها پناهنده شدن ميزا على اكبر دهخدا، سيدحسن تقى زاده و گروهى ديگر به سفارت خانه انگليس، و رضايت محمدعلى شاه به تبعيد آن ها عزيمت دهخدا به پاريس و سپس ايوردون سوييس. |
|||
1288 انتشار سه شماره از روزنامه صوراسرافيل در تبعيد با كمك معاضدالسلطنه (ابوالحسن پيرنيا)، ميرزا قاسم خان تبريزى و شيخ محمد قزوينى سفر به استانبول براى تقويت كردن «انجمن سعادت ايران» انتشار نشريه هفتگى سروش در استانبول. |
|||
1289 ادامه انتشار سروش تا چهارده شماره بازگشت به ايران از راه رشت، پس از فتح تهران و خلع محمدعلى شاه از سلطنت (25 ربيع الثانى 1327 ق) نماينده دوره دوم مجلس شوراى ملى به وكالت مردم كرمان و تهران (يازدهم محرم 1328 ق) عضويت در «حزب اعتدال» هم كارى با روزنامه هاى مجلس و شورى. |
|||
1290 انحلال مجلس دوم (در 29 ذى حجه). |
|||
1292 با آغاز جنگ جهانى اول (اول اوت 1914 و هشتم رمضان 1332) و التيماتوم روسيه تزارى و جريان معروف به مهاجرت آزادى خواهان به استانبول، بغداد و برلين، دهخدا به دعوت و مصلحت انديشى خوانين بختيارى به چهارمحال رفت و تا پايان جنگ به ايل بختيارى پناهنده شد به دعوت لطف على خان امير مفخم ايلخانى و فرزندش فتح على خان سردار معظم در روستاى دِزَّك ساكن شد و فكر اوليه تدوين لغت نامه و امثال و حكم از همين ايام به خاطر او خطور كرد رياست دفتر وزارت معارف رياست اداره تفتيش در وزارت عدليه. |
|||
1299 فيش بردارى براى تأليف دو اثر عظيم لغت نامه و امثال و حكم. |
|||
1300 دريافت امتياز مجله هفتگى فردا (26 شهريور) و عدم انتشار آن به دلايل نامعلوم. |
|||
1304 حاشيه هايى بر ديوان ناصرخسرو به تصحيح نصرالله تقوى و مجتبى مينوى. |
|||
1306 قبول رياست مدرسه علوم سياسى حاشيه هايى بر ديوان حافظ تصحيح عبدالرحيم خلخالى. |
|||
11 ــ 1308 انتشار دوره چهار جلدى امثال و حكم از سوى وزارت فرهنگ. |
|||
1313 تغيير نام مدرسه علوم سياسى به مدرسه عالى حقوق و علوم سياسى در دوره رياست دهخدا. |
|||
1318 چاپ جلد اول لغت نامه. |
|||
1320 بازنشستگى از رياست مدرسه عالى حقوق و علوم سياسى (شهريور). |
|||
1324 تصويب مجلس شوراى ملى براى چاپ لغت نامه به پيشنهاد عبدالحميد اعظم زنگنه و حمايت محمد مصدق، عبدالله معظمى، ابوالقاسم امينى، ناصر قلى اردلان، رضا تجدد، حسين معاون، غلام على فريور، مهدى فاطمى و ديگران (دى ماه) تأليف و انتشار شرح حال نابغه شهير ايران ابوريحان بيرونى. |
|||
1325 رياست نخستين كنگره نويسندگان ايران به ابتكار هيئت مديره انجمن روابط فرهنگى ايران و شوروى و به همت كميسيون ادبى انجمن، با حضور صادق هدايت، كريم كشاورز، ميلانى، بانو محصصى، فروزان فر، سيدعلى شايگان، على اصغر حكمت، عبدالحسين نوشين، پرويز ناتل خانلرى، فاطمه سياح، نيما يوشيج، احسان طبرى، غلام على رعدى آذرخشى، پرتو علوى، ابوالقاسم حالت، رهى معيرى، جلال همايى، لطف على صورتگر، بزرگ علوى و ديگران (تير ماه). |
|||
1328 تعليقات بر ديوان سيدحسن غزنوى (اشرف) چاپ محمد تقى مدرس رضوى. |
|||
1329 تشكيل «جمعيت مبارزه با بى سوادى ايران» و انتشار نخستين اعلاميه جمعيت حاشيه هايى بر لغت فرس اسدى طوسى تصحيح عباس اقبال آشتيانى. |
|||
1330 عضويت در انجمن هواداران صلح تأليف و انتشار مقاله منشأ لغات مجعول فرهنگ فارسى پس از دساتير انتشار مجموعه مقالات چرند پرند به همت سعيد نفيسى در كتاب شاهكار نثر فارسى. |
|||
1332 نوشتن يك مقاله و انجام يك گفت و گوى راديويى در دفاع از دولت ملى دكتر محمد مصدق (تير ماه) شايعه پذيرفتن رياست شوراى سلطنتى پس از خروج محمدرضا پهلوى، به پيشنهاد دكتر مصدق (مرداد ماه) بازرسى منزل دهخدا پس از كودتاى 28 مرداد براى كشف محل اختفاى دكتر حسين فاطمى، وزير امور خارجه دولت ملى بازجويى از دهخدا در دادستانى ارتش و رها كردن پيكر فرتوت و ناتوان او در نيمه هاى شب در حياط منزل مسكونى اش (مهر ماه). |
|||
1334 انتشار مجموعه اشعار دهخدا به كوشش دكتر محمد معين وصيت دهخدا به دكتر محمد معين براى ادامه انتشار لغت نامه پس از مرگ او (آبان ماه) وخامت وضع جسمانى دهخدا (آذر ماه) نامه به رييس مجلس شوراى ملى در خصوص بخشش حق التأليف لغت نامه به ملت ايران (دى ماه) وفات علامه على اكبر دهخدا (7 اسفند ماه). |
|||
1336 انتقال سازمان لغت نامه به دانشگاه تهران. |
|||
1355 استقرار سازمان لغت نامه در ساختمانى از موقوفات دكتر محمود افشار سپرده به دانشگاه تهران. |
|||
1358 برگزارى مراسم صد سالگى تولد دهخدا توسط سازمان يونسكو تجديد چاپ روزنامه صوراسرافيل توسط مؤسسه انتشارات اميركبير پايان تأليف و چاپ دوره كامل لغت نامه در 222 مجلد. |
|||
1380 توزيع لغت نامه بر روى لوح فشرده .(CD) |
|||
== درباره دهخدا == |
== درباره دهخدا == |
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۵۶
علیاکبر دهخدا، پسر خانباباخان، علامه و پژوهشگر نامی، طنزنويس و روزنامهنگار چيرهدست‚ لغت نويس توانا‚ آزادیخواه و ايراندوست بزرگ معاصر، زادروز: (۱۲۹۷ هجری قمری) در تهران و در روز شنبه (۷ اسفند ۱۳۳۴ خورشیدی) در سن هشتاد و سهسالگی درگذشت.
دارای منبع
امثال و حکم
- «آری این اوستا بههر نیرنگ// ز یکی خم برآورد دهرنگ// زرد از او جوی و زعفرانی بین// سرخ از او خواه و ارغوانی بین// دهدت زین خم ار کند آهنگ// نیز بالاتر از سیاهی رنگ»
- «آزادی اندیشه و قلم و زبان و مجامع و شغل و منزل و غیره موجب آبادی و عمران ممالک است.»
- «از درختی که مام بالا رفت// دخت برشاخ نیز غیژد تفت// گفت و خوش گفت پیر برزیگر// اینچنین دختـر آنچنان مادر// سـری آنسان سزای این پنجه// بهچنان دیگ، لایق این کمچه»
- «از گلستان جهان گفتم چه باشد سود، گفت//در بهار عمر، ز ازهار حقایق دستهای»
- «باقلا بار کردنت هوس است// پیش کن خر که کار زین سپس است»
- «بزن دشمن اینک چو دانی زدن// چه ترسی که فردا چهخواهد شدن// بلرزیدش امروز دست نبرد// چو در فکر فردا فرو رفت مرد»
- «تا امامت کند بهعامی چند// همچو خود ریش گاو، خامی چند»
- «تا بری زیر سایه بازش رخت// شاخهبُر بر میار بیخ درخت// بره خواهی و کشک و روغن و شیر// میش را پشم گیر، پوست مگیر»
- «تا سرانگشت تعنت به سر مهر گذاری// حالیا پرده برافکن مه انگشتنما را»
- «جامی است از زهر هلاهل تن تو// وان زهر درون جام ما و من و تو// بشکستن این، خرد و هبا گشتن آن// دانی چهبود جان پدر، مردن تو»
- «چو فقر از در درون آید، برون شد عشق از روزن»
- «خواه ردش کنی و خواه قبول// نیست غیر از بلاغ، کار رسول»
- «در مکتب درد تا ملالش ندهند// دل را به کمال دل، مجالش ندهند»
- «دنیا به امید برپاست، دنیا به امید قائم است.»
- «دونوبت حذر در خور جنگ نیست// یکی روز مرگ و دوم روز زیست// چو در زینهار قضا خفت تن// به شب نیز بستر به میدان فکن// زبالین و گر مرگ برداشت سر// به سر گو دگر نازبالین مخر»
- «رادمردان و احرار به واسطه عدم اعشاءِ به تحصیل یا جمع مال، غالبأ فقیر و بیچیزند.»
- «ریش انبوه پر از اشپش و کک// زیر او اوفتاده تحت حنک// همچو آن توبره که آکنده// بند بر کلگی درافکنده»
- «غول عادات را بهبیگاری// خواجه تاشان گاو عصاری// بام تا شام در مشقت راه// شب همانجا که بامداد پگاه»
- «فکر پایه عقل است.»
- «گفتم از فیض وصل، خواهم زد// آتـش شــوق را مگر آبی// گفت خوابیست خوش ولی بیند// فیل خوابی و فیلبان خوابی»
- «لیک از بهر نیک سنجیدن// صد شنیدن کجا و یک دیدن»
- «همه قافله پس و پیشیم. مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیکند. مرگ شتری است که به در هر خانه میخوابد، همه چیز چاره دارد جز مرگ.»
مقالات دهخدا، بهکوشش محمد دبیرسیاقی، جلد اول/ ۱۳۶۲
- «آیا میتوان تصور کرد که تشکیل حکومتهای دمکراسی بهمعنی این بوده است که ظلم و تعدیهای سلاطین جور را مشروع کند؟»
- «اگر با سرنیزه میشد سلطنتی را حفظ کرد، سلطان عبدالحمیدها، نیکلاها، فاروقها حالا برتخت خود مستقر بودند.»
- «در جهاد شرایطی هست، لکن در دفاع - زن، بچه، عبد، مولی- همه باید دفاع کنند و نهضت ضداستعمار دفاع است.»
- «در حکومتهای عادله، یعنی حکومتهای مشروطه و جمهوری، مبنای حکومتها بر تقواست. تقوای دینی نه، تقوای مدنی.»
- «عمیقترین افکار عامه، همواره در ایران حکمفرما بوده و خواهد بود.»
- «قیام مشروطهخواهی ما، قیام آزادیخواهی (بهمعنی اروپائی آن) نبود، نهضت استقلالطلبی بود؛ مقالات عروةالوثقی، قانون، پرورش، حبلالمتین کلکته، کتاب ابراهیمبیک و غیره و غیره همه شاهدهای زنده این دعوی میباشند.»
- «ما، از شاه تا گدا مهمانهای چندروزه یا چندساله این مملکتیم، تنها خداوند متعال جاویدان است. این مملکت مال اخلاف ماست، همانطور که اجداد ما بهما سپردند ما باید بهاخلاف خود بسپاریم. برای کامرانی چندروزه خود نباید راضی شویم که مورد نفرت معاصرین و نفرین و لعن فرزندان خود شویم.»
- «نویسندگان بزرگ فرانسه بهملت فرانسه یادآوری کردند که نوعی حکومت در یونان قدیم بوده است که آن، حکومت مردم به مردم است و مردم فرانسه که از تعدی و مالیاتهای گزاف پی در پی به جان آمده بودند، انقلاب کردند، انقلابی که به آن افروخته شدن مشعل دمکراسی دنیا، میتوان نام داد.»
- «هیچوقت درخت پرثمر استقلال و آزادی بیآشامیدن خون، بارور و برومند نشده است و من هزاربار بیشتر ترجیح میدهم که در راه استقلال و آزادی و آسایش مردم کشته شوم تا مانند عجزه در رختخواب بیماری جان بسپارم.»
- «وقتی ضعف و انکسار ملت خود را دیدم، دانستم که ما ناگزیریم با سلاح وقت مسلح شویم و آن آموختن تمام علوم امروزی بود، وگرنه ما را جزو ملل وحشی میشمردند و برما آقائی را روا می دیدند، و آموختن آن اگر بهزبان خارجی بود البته میسر نمیشد[...] پس بایستی آن علوم و فنون را ما ترجمه کنیم و در دسترس مکاتب بگذاریم و این میسر نمیشود جز بدینکه اول لغات خود را بدانیم و این کار نوشتن لغتنامهای شامل و کافل ِ تمام لغات را، لازم داشت. این بود که بهفکر تدوین لغتنامه افتادم.»
از روزنامه صوراسرافیل، به نقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی
- «این را هیچکس نمیتواند انکار کند که ما ملت ایران در میان بیست کرور (پانصدهزار) جمعیت، پنج کرور و سیصد و پنجاه و هفتهزار وزیر، امیر، سپهسالار، سردار، سرهنگ، سرتیب، سفیرکبیر[...] داریم و گذشته از اینها باز ملت ایران در میان بیست کرور جمعیت (خدا برکت بدهد) شش کرور و چهارصد و پنجاه و دوهزار و ششصد و چهل و دونفر آیتالله، حجتالاسلام، مجتهد، امامجمعه، شیخالاسلام، سید، ملا، آخوند[..]، چهار کرور شاهزاده، آقازاده، ارباب، خان، ایلخانی، ایلبیگی[...] داریم.»
- «من همیشه پیش خودم میگفتم که ما آدمها پادشاه لازم داریم برای اینکه مثلأ اگر با روسیه جنگ کنیم، هیجده شهر قفقاز را محافظت کند که روسها نبرند. اگر اولاد داشته باشیم مدارس عمومی مجانی تهیه نماید که بچهها بیسواد و کور بار نیایند. اگر مجلس داشته باشیم سه دفعه به قرآن قسم بخورد و عصمت مادرش را هم مزید وثیقه کند که در حفظ مجلس بکوشد.»
- «همهکس این را میداند که میان ما زن را به اسم خودش صداکردن عیب است، نه همچو عیب کوچک، خیلی هم عیب بزرگ. واقعأ هم چه معنی دارد آدم اسم زنش را ببرد؟ تا زن اولاد ندارد، آدم میگوید: اُهوی! وقتی هم بچهدار شد اسم بچهاش را صدا میکند، مثلأ: ابول، فاطی، ابو، رقی و غیره. زن هم میگوید: هان! آنوقت آدم حرفش را میزند. تمام شد و رفت، وگرنه زن را به اسم صداکردن محض ِ غلط است.»
از شماره دوم روزنامه «شفق سرخ» قدیم، بهنقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی
- «بلی، «مثل» حکمت است. «مثل» معرفت است. «مثل» کیسه های مملو از عرفان و تجربه است که پدرها برای اولاد خود بهارث میگذارند. چیزی که هست همانطور که ملت ما برگزیده خداست و خداوند تبارک و تعالی تمام کوهها، بیابانها، دریاها، سیارات و ثوابت و بالاخره موجودات نامتناهی را برای ما خلق فرموده است، همان طور هم کیسههای «امثال» ما از معرفت پرتر و از تجربه و حکمت مملوتر است، و از اینجهت هم در اعمال و افکار ما مؤثر واقع میشوند.»
درباره تأسیس جمعیت مبارزه بابیسوادی بهخبرنگاران، به نقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی
- «بهتر است دولت دخالت نداشته باشد. اگر پای دولت را در این کار باز کنیم راه تازهای برای دزدان، از خزانهٔ ملت باز میشود.»
سرمقاله شماره هفتم «سروش» استامبول، بهنقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی
- «ملتیکه خزانهاش تهی، قشونش در مرتبهٔ صفر، مکاتیب و معارفش در حکم عدم و مملکتش اردوگاه قشون دشمن است، هیچوقت مستحق ادعای فتح نیست و بر فرض چنین ادعا بلاشک خود را مضحکه دنیا قرار داده است.»
به نقل از ماهنامه حافظ/ مقاله دهخدا
- «هنوزم زخوردی بهخاطر در است// که در لانهٔ ماکیان برده دست// بهمنقارم آنسان بهسختی گزید// که اشکم چو خون از رگ، آندم جهید// پدر خنده بر گریهام زد که هان// وطنداری آموز از ماکیان»
از روزنامه «ایران کنونی» بهمدیریت مدبرالممالک، بهنقل از مقالات دهخدا/ دبیرسیاقی
- «یعنی در همین شبهای سخت زمستان که کم و بیش بخاریهای چینی و آهنی شما در عمارات عالیهتان میسوزد، خرقههای خز، پتوهای کرک، لحافهای ترمه و بالشهای پر، در سر و بر شما کار حمام میکند، گزهای اصفهان، پشمکهای یزد، بیسکوئیتهای اطریش و افشرههای «بردو» و «مونیخ» با برف شمران میزهای اولشب شما را زینت داده و کبکها و تیهوها، انواع ماهیهای رودخانهای و دریائی، پلوهای ملون و خورشهای رنگارنگ[...] در همسایگیهای شما هم بعضی هستند که بهآنها مادر و بهآنها هم «پدر» خطاب میکنند[...] با چشمهای پر اشک دست به سر اطفالشان کشیده، میگویند: غصه نخور، ما هم فردا پلو میپزیم!»
استاد علی اکبر دهخدا از خبرهترین وفعالترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است، شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ میباشد. دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب میشد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه میداد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامههای پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ میکرد. لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب میشود . لغت نامه نه تنها گنجینهای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست. علی اكبر دهخدا در حدود سال ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران متولد شد. اگرچه اصلیت او قزوینی بود ولی پدرش خانباباخان كه از ملاكان متوسط قزوين بود، پيش از ولادت وی از قزوين به تهران آمد و در اين شهر اقامت گزيد. هنگامي كه او ده ساله بود. پدرش فوت كرد، و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد. دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز درگذشت و اموال پدر دهخدا هم به فرزندان میرزا یوسف خان رسید. در آن زمان يكي از فضلای عصر بنام شيخ غلامحسين بروجردی که از دوستان خانوادگی آنها بود کار تدریس دهخدا را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمی را در کنار او آموخت. وی حجرهای در مدرسه حاج شيخ هادی (در خيابان حاج شيخ هادی) داشت، وی مردی مجرد بود و بتدريس زبان عربي و علوم دينی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار میكردند كه هر چه دارند، بر اثر تعليم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها كه مدرسه سياسی در تهران افتتاح شد، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصيل گرديد و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا شد. معلم ادبيات فارسی آن مدرسه محمد حسين فروغی مؤسس روزنامه تربيت و پدر ذكاءالملك فروغی بود، آن مرحوم گاه تدريس ادبيات كلاس را به عهده دهخدا میگذاشت. چون منزل دهخدا در جوار منزل مرحوم آيه الله حاج شيخ هادی نجم آبادی بود، وي از اين حسن جوار استفاده كامل میبرد و با وجود صغر سن مانند اشخاص سالخورده از محضر آن بزرگوار بهره مند میگشت. در همين ايام به تحصيل زبان فرانسه پرداخت و پس از درس خواندن در آن مدرسه به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. بعداً در سال ۱۲۸۱ هنگامي كه ۲۴ سال داشت معاون الدوله غفاری که به وزیر مختاری ايران در کشورهای بالكان منصوب شده بود، دهخدا را با خود به اروپا برد، و استاد حدود دو سال و نیم در اروپا و بيشتر در وين پايتخت اتريش اقامت داشت، و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جديد را تكميل كرد. مراجعت دهخدا به ايران مقارن با آغاز مشروطيت بود. او در حدود سال ۱۳۲۵ هجری قمری (۱۲۸۵ هجری شمسی) با همكاري مرحوم جهانگيرخان و مرحوم قاسم خان روزنامه صور اسرافيل را منتشر كرد. این روزنامه از جرايد معروف و مهم صدر مشروطيت بود، جذابترين قسمت آن روزنامه ستون فكاهی بود كه بعنوان «چرند پرند» بقلم استاد و با امضاي «دخو» نوشته میشد، و سبك نگارش آن در ادبيات فارسی بی سابقه بود و مكتب جديدی را در عالم روزنامه نگاری ايران و نثر معاصر پديد آورد. وی مطالب انتقادی و سياسی را با روش فكاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر میکرد. پس از تعطيل مجلس شوراي ملی در دوره محمد علی شاه، آزادیخواهان ناچار از کشور خارج شدند. دهخدا نیز به استانبول و از آنجا نیز به اروپا رفت. وي در پاريس با علامه محمد قزوينی معاشر بود، سپس به سويس رفت و در «ايوردن» سويس نيز سه شماره از «صوراسرافيل» را به کمک میرزا ابوالحسن خان پیر نیا (معاضد الدوله) منتشر كرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و در سال ۱۳۲۷ هجری قمری با مساعدت جمعی از ايرانيان تحت عنوان مکور كه در تركيه بودند روزنامهای بنام «سروش» به زبان فارسي انتشار داد. پس از اينكه مجاهدين تهران را فتح كردند و محمد علي شاه خلع گرديد، دهخدا از تهران و كرمان به نمايندگي مجلس شوراي ملی انتخاب شد، و با استدعای احرار و سران مشروطيت از عثمانی به ايران بازآمده به مجلس شورای ملی رفت. در دوران جنگ بين المللی اول که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی به طول انجامید دهخدا در دزك ؛يكي از قراي بختياري منزوي بود و در همين دوران انزوا و با استفاده از منابع ادبي موجود در قلعه امير مفخم بختياري كتابت لغتنامه اش را پايه گذاشت . پس از جنگ به تهران بازگشته از كارهاي سياسي كناره گرفت، و به خدمات علمي و ادبي و فرهنگي مشغول شد، و مدتي رياست دفتر (كابينه) وزارت معارف، رياست تفتيش وزارت عدليه، رياست مدرسه علوم سياسي و سپس رياست مدرسة عالي حقوق و علوم سياسي تهران به او محول گرديد تا اینکه سه چها روز قبل از شهریور ۱۳۲۰ و خلع سلطنت رضا خان از ریاست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پايان حيات بيشتر به مطالعه و تحقيق و تحرير مصنفات گرانبهاي خويش مشغول بود. دهخدا گاه برای تفنن شعر نیز میسرود. اما شاعری حرفه اصلی او نبود. این منظومههای معدود را دکتر محمد معین آنها را در کتابی گردآوری کرده دكتر محمد معين اشعار دهخدا را به سه دسته تقسيم میكند كه عبارت است از :نخست اشعاري كه به سبك متقدمان سروده است و بعضی از اين نوع دارای جزالت و استحكامی است كه تشخيص آنها از گفته هاي شعراي قديم دشوار مینمايد. دوم :اشعاری است كه در آنها تجدد ادبی بكار رفته است .بسياري از اديبان معاصر مسمط “يادآر ز شمع مرده ياد آر” دهخدا را نخستين نمونه شعرنو بشمار میآورند. دهخدا شعر "یاد آر ز شمع مرده یاد آر" که آن را در زیر مشاهده میکنید را در یادبود میرزا جهانگیر خان شیرازی، مدیر روزنامه صور اسرافیل سروده است. ای مرغ سحر، چو این شب تار،****بگذاشت ز سر سیاهکاری وز تحفه روح بخش اسحار****رفت از سر خفتگان خماری بگشود گره ز زلف زر تار ****محبوبه نیلگون عماری یزدان به کمال شد پدیدار****واهریمن زشتخو حصاری یاد آر ز شمع مرده، یاد آر ای مونس یوسف اندر این بند****تعبیر عیان چو شد تو را خواب دل پر ز شعف، لب از شکر خند****محسود عدو به کام اصحاب رفتی بر یار خویش و پیوند****آزاد تر از نسیم و مهتاب زان کو همه شام با تو یک چند****در آرزوی وصال احباب اختر به سحر شمرده یاد آر چون باغ شود دوباره خرم****ای بلبل مستمند مسکین وز سنبل و سوری و سپرغم****آفاق نگارخانهٔ چین گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم****تو داده ز کف قرار و تمکین زان نوگل پیش رس که در غم****ناداده به نار شوق تسکین از سردی دی، فسرده یاد آر ای همره تیه پور عمران****بگذشت چو این سنین معدود وان شاهد نغز بزم عرفان****بنمود چو وعد خویش مشهود وز مذبح زر چو شد به کیوان****هر صبح شميم عنبر و عود زان كو به گناه قوم نادان**** در حسرت روي ارض موعود برباديه جان سپرده ،يادآر چون گشت زنو زمانه آباد ****ای کودك دوره طلايي وز طاعت بندگان خود شاد****بگرفت ز سر خدا ،خدايي نه رسم ارم ،نه اسم شداد **** گل بست زبان ژاژخايي زان كس كه ز نوك تيغ جلاد****ماخوذ بجرم حق ستايي تسنيم وصال خورده ،يادآر علامه دهخدا در ساعت شش وسه ربع بعد از ظهر روز دوشنبه هفتم اسفند ماه ۱۳۳۴ شمسي در سن ۷۷ سالگی پس از عمری خدمت به سیاست و فرهنگ و علم و ادب ایران در خانة مسكوني خويش واقع در خيابان ايرانشهر (جلال بايار) تهران به رحمت ايزدی پيوست. جنازه آ ن مرحوم در بامداد روز چهارشنبه به شهر ری مشايعت و در ابن بابويه در مقبره خانوادگی مدفون گرديد. مبارزات سیاسی دهخدا وقتی دهخدا از سفر بالکان بازگشت، انقلاب مشروطه کم و بیش آغاز شده بود. او که همیشه به فکر پیشرفت و ترقی مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف میدید. او در آغاز ورود به ایران، از طرف امین الضرب مهدوی به عنوان معاون و مترجم موسیو دوبروک، مهندس بلژیکی اداره شوسه خراسان استخدام شد. از همین زمان دیگران از نامههای اداری و نحوه کار دهخدا استعدادهای او خصوصا استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند. شش سال بعد، وقتی مشروطه در کشور اعلام شده بود و مشروطه خواهان در حال تلاش برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت بودند دهخدا از طرف میرزا جهانگیر خان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی به عنوان نویسندهای در روزنامه صور اسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صور اسرافیل در واقع آغاز فعالیتهای سیاسی دهخدا بود. روزنامه صور اسرافیل که در حقیقت یک هفته نامه بود و به طور هفتگی منتشر میشد، نه ماه پس از اعلام مشروطیت در روز پنج شنبه هفدهم ربیع الاول سال ۱۳۲۵ قمری در محل کتابخانه تربیت واقع در خیابان ناصری تهران آغاز به انتشار کرد. تنها شش شماره از این روزنامه در آنجا منتشر شد و پس از آن محل انتشار آن به جای دیگری انتقال یافت. صور اسرافیل یکی از اساسیترین سلاح های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره آن در حدود بیست و چهار هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانهای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن زمان را به طور دلپذیر و مردم پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. شاید این اولین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را میخواندند. آن زمان مردم تهران به غیر از شاهنامه خوانی و افسانه گویی و کارهایی از این قبیل سرگرمی دیگری به نام روزنامه خواندن نیز داشتند. مردم دسته دسته مینشستند و با شور و شوق از کودکان روزنامه فروش روزنامهای را میخریدند که هم مایه تفریحشان بود و هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح میکرد. از میان مطالب این روزنامه آنچه بیش از همه طرفدار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود ستونی بود به نام "چرند و پرند" که با امضای "دخو" به چاپ میرسید و نویسنده آن دهخدا بود. نوشتههای دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه هستند. اولا سبک نوشتار دهخدا در این مقالات که میتوان آنها را به نوعی سبکی جدید در نگارش فارسی دانست. بنا به تایید بسیاری از مورخین سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملا نو بود و بسیاری از نوشتههای امروزی برگرفته از آن سبک هستند. همچنین استدلال ها و طعنههای سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه در نوع خود بی نظیر بودند و تاثیر زیادی در طرفداری مردم از حکومت مشروطه داشتند. صور اسرافیل در طول مدت انتشار پنج بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هر دو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بودند و در هر دو بار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. در بار چهارم وقفه در انتشار طولانی شد و دلیل آن بیماری دهخدا ذکر میشد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود. پس از حاکم شدن فضای رعب و وحشت در جامعه دهخدا و تقی زاده و سید جمال الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانهای نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند و سپس به مدت بیست و پنج روز به عنوان پناهنده سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند تا اینکه بالاخره محمد علی شاه با هر تدبیری که بود آنها را از آنجا بیرونشان آورد و راهی تبعیدشان کرد. دهخدا ابتدا به نزد محمد خان قزوینی در پاریس رفت و پس از مدتی از آنجا خود را به شهر ایوردن سوئیس رساند و در آنجا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صور اسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با هزار دردسر به تهران فرستاد. مدتی بعد از آن عازم استانبول شد و در آنجا روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان آنجا منتشر کرد که حدود پانزده شماره از آن منتشر شد. سرانجام پس از پیروزی مشروطه خواهان، دهخدا به عنوان نماینده مجلس از دو شهر تهران و کرمان انتخاب شد و به تهران بازگشت و به مجلس شورای ملی رفت. پس از شروع جنگ جهانی اول، دهخدا که دیگر طاقت شلوغی و خونریزی را نداشت به یکی از دهات چهارمحال بختیاری منزوی میشود. اما زندگی سیاسی دهخدا در اینجا به پایان نمیرسد. چند سال بعد، وقتی بحث ملی شدن صنعت نفت مطرح شده بود، دهخدا جسورانه به دفاع از آن پرداخت و مقالاتی را نیز بر علیه حکومت استبدادی انگلستان نوشت. طرفداری دهخدا از مصدق و یارانش تا به آنجا بود که وقتی کودتای بیست و هشت مرداد به پیروزی رسیده بود و سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق میگشتند تا او را دستگیر کنند به خانه دهخدا ریختند و و خانه او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند و چون او را نیافتند، دهخدا را بازداشتش کردند و با شکنجههای بسیار سعی کردند تا حرفی از زیر زبان آن پیرمرد بیرون بکشند. سرانجام نیز چون به نتیجهای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان خانه اش رها کردند. او سرانجام در سن ۷۷ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. لغت نامه دهخدا همان گونه که پیداست لغت نامه مهمترین و اساسیترین اثر دهخدا و حتی شاید همه نویسندگان معاصر است و بیشتر شهرت و احترامی که دهخدا داراست به خاطر لغتنامه اوست. بنا به باور بسیاری چنین کار بزرگ و چنین سرمایه گذاری عظیمی برای زبان فارسی را به غیر از دهخدا تنها فردوسی انجام داده بود. تالیف لغت نامه دهخدا تاثیر بزرگی در پایداری و جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران به هر کتابخانهای که برویم از میزان مراجعانی که در جستجوی معنای کلمهای یا مطلبی علمی مجلدات لغت نامه دهخدا را ورق میزنند میتوانیم به به راحتی ارزش و اهمیت این کتاب را درک کنیم. همه لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را میتوان در لغت نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه ای، معنای لغوی کلمه، موارد استعمال آن، طرز تلفظ صحیح آن، اشعاری با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره آن قرار دارد. لغت نامه دهخدا هم دایره المعارف است و هم کتاب مرجع علم های گوناگون و هم لغت نامه. وجود این کتاب در هر خانه یا کتابخانه یا جای دیگری نعمتی بزرگ محسوب میشود. لغت نامه که دهخدا پنجاه سال یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرد از پایه سه چهار میلیون فیشی تالیف شده است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آنها مشغول بود. به گفته خود او و نزدیکانش او هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت نامه غافل نشد مگر دو روز به خاطر فوت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر ایجاد لغت نامهای جامع که هم معنای همه لغات فارسی را داشته باشد و هم اطلاعات لازم درباره همه چیز را به خواننده بدهد از همان زمانی که دهخدا در یکی از قرای بختیاری منزوی بود در ذهنش خطور کرده بود. آن طور که آگاهان نوشتهاند وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت نامههای چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیأت، حکمت، کلام، فقه و... فراهم آورده بود. البته نقل میکنند که او بیشتر یادداشت ها را از روی ذهن خود مینوشته است. خود وی در یکی از یادداشتهای پراکنده اش برای لغت نامه مینویسد: "همه لغات فارسی زبانان تا کنون احیا و در جایی جمع آوری نشده، مقداری از لغات مستعمل در لغت نامهها در کتب خصوصا در شعر، گرد آمده است که ما آنها را در اینجا نقل کرده ایم. ولی از سوی دیگر هزاران لغت فارسی و غیر فارسی در تداول به کار میرود که تا کنون کسی آنها را گرد نیاورده و اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است. ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه نقل و سپس آنها را الفبایی کرده ایم. ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چند ده هزار کلمه و الفبایی کردن آن عمر هفت کرکس میباید... و این کار بی هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم رحمه ا... علیها که این شغل تعطیل شد و دقایقی چند که برای ضروریات حیات در روز، و میتوانم گفت که بسیار شبها نیز، در خواب و در میان نوم و یقظه در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر بر میخاستم و پلیته میکردم و چیز مینوشتم." دهخدا در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی ميليونها فيشی را كه در تهيه ي لغت نامه فراهم كرده بود توسط مجلس شوراي ملي به ملت ايران هديه كردومجلس نيز قانونی را تصويب كرد كه اين ميراث عظيم چاپ شود و موسسهای نیز به نام لغت نامه دهخدا برای مدیریت کار چاپ لغت نامه و ادامه راه دهخدا تاسیس شود. مدتی بعد از تصویب طرح چاپ لغت نامه در مجلس شورای ملی دهخدا فوت کرد و از آن زمان به بعد کار هماهنگی و مدیریت لغت نامه به وصیت خود دهخدا به عهده دکتر محمد معین گذارده شد. او که خود فردی فرهیخته بود و در ادبیات فارسی تبحر فراوان داشت و کتاب فرهنگ فارسی شش جلدی معین از آثار گرانبهای اوست به خوبی از عهده ادامه این کار خطیر بر آمد. پس از فوت دکتر معین نیز این کار به وسیله دکتر سید جعفر شهیدی و ابوالحسن شعرائی و دکتر دبیر سیاقی و دیگران دنبال شد و به پایان رسید. تا زمانی که دهخدا زنده بود چهار هزار و دویست صفحه از لغت نامه تهیه شده بود در حالی که لغت نامهای که امروز وجود دارد در پنجاه جلد و بیست و شش هزار صفحه به چاپ رسیده است. همچنین به تازگی سی دی لغت نامه دهخدا نیز توسط موسسه دهخدا که زیرمجموعه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است تولید و عرضه شده است. به علت ارزش فرهنگی و علمی لغت نامه و نقش خطیر آن در زبان فارسی از تولید و عرضه سی دی یا کتاب لغت نامه دهخدا توسط شرکت ها و ادارههای دیگر جلوگیری میشود. همچنین به تازگی مجلس در حال بررسی این طرح است که کتاب لغت نامه را از قانون حقوق مصنفان مجزا نگه دارد زیرا بر اساس این قانون هر کتابی پس از گذشتن سی سال از زمان چاپش قابل چاپ شدن توسط هر چاپخانهای است. اما به خاطر وضعیت خاص لغت نامه دهخدا قرار است قانونی تصویب شود که بر اساس آن به جز موسسه دهخدا هیچ موسسه دیگری نتواند دست به تولید و توزیع کتاب یا سی دی لغت نامه دهخدا بزند. سایر آثار دهخدا به غیر از لغت نامه که بزرگترین و پر ارزشترین اثر دهخدا است دهخدا کتاب های دیگری را نیز تالیف کرده است. با ارزشترین کتاب دهخدا پس از لغت نامه کتاب "امثال و حکم" است. کتاب امثال و حکم کتابی است که در آن همه ضرب المثل ها و حکمت ها و آیات قرآن و اشعار و اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح هستند جمع آوری شده اند. دهخدا خود نقل میكرد كه در كودكي شبي بالاي بام خوابيده بود و دربارة يكي از مثلهاي متداول در زبان فارسي میانديشيد، از اسم «مثل» آگاه نبود، همين قدر درك میكرد آن جمله از نوع كلمات و لغات معمول نيست. قلم برداشت و چند تا از آن نوع يادداشت كرد. اين نخستين قدمي بود كه در راه تدوين امثال و لغات پارسي برداشت. هنگامی که دهخدا و یارانش در حال تهیه فیش و یادداشت برای لغات لغت نامه دهخدا بودند، اعتماد الدوله قراگزلو که در آن زمان وزیر معارف بود به دهخدا پیشنهاد داد که با توجه به این که با وسایل امروزی چاپ لغت نامه میسر نیست و تالیف لغت نامه کاری بسیار طولانی است، امثال، حکمت ها، احادیث و... را در کتابی جداگانه جمع آوری کند و منتشر سازد. دهخدا نیز این پیشنهاد را پذیرفت و به این ترتیب امثال و حکم را در بین سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۱ به چاپ رسانید و در پایان کتاب فهرست اعلامی نیز به آن افزود. گروهی خرده گرفتند كه عنوان كتاب « امثال و حكم» است ولي در طی آن، اصطلاحات و كنايات و اخبار و احاديثی كه مثل نيستند، فراوان آمده. دهخدا به نگارنده اظهار داشت: من خود متوجه اين نكته بودم، ولي از انتخاب عنوانی طویل نظير « امثال و حكم و مصطلحات و كنايات و اخبار و احاديث ...» خودداری و بعنوان ساده « امثال و حكم» اكتفا كردم. راه ديگر هم حذف اصطلاحات و كنايات و غيره بود، كه اگر استاد بدين كار دست میزد، خوانندگان خود را از فوايد بسيار محروم میكرد. نكته ديگر در باب اين كتاب، مقدمه نداشتن آن است. اصولاً، استاد علامه در باب مقدمه كتابهاي خود احتياطی عجيب مقرون به وسواس داشت. در پاسخ سؤال نگارنده، راجع به علت عدم تحرير مقدمه براي امثال و حكم اظهار داشت: « در زبان فرانسوي هفده لغت پيدا كردم كه در فرهنگهاي عربي و فارسي همة آنها را «مثل» ترجمه كردهاند و در فرهنگهاي بزرگ فرانسوی، تعريفهايی كه براي آنها نوشته اند، مقنع نيست و نمیتوان با آن تعريفات آنها را از يكديگر تميز داد. ناگريز توسط يكي از استادان فرانسوی دانشكده حقوق نامهای به فرهنگستان فرانسه نوشتم و اختلاف دقيق مفهوم آن هفده لغت را خواستار شدم. پاسخي كه رسيد، تكرار مطالبی بود كه در لغتهای فرانسوی آمده بود، و به هيچ وجه مرا اقناع نكرد. از اين رو از نوشتن مقدمه و تعريف مثل و حكمت و غيره خودداري كردم. و كتاب را بدون مقدمه منتشر ساختم. همان طور که در قبل هم اشاره شد، دهخدا به زبان فرانسوی نیز تسلط زیادی داشت. او چند کتاب را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است که البته هنوز به چاپ نرسیده اند. از آن جمله کتاب "عظمت و انحطاط رومیان" است که نوشته شده توسط منتسکیو نویسنده سرشناس فرانسوی است. کتاب دیگری که دهخدا از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است کتاب "روح القوانین" است که این کتاب نیز توسط منتسکیو تالیف شده است. همچنین استاد از آغاز جوانی تا اواخر عمر به تأليف فرهنگ فرانسه به فارسی مشغول بودند. مواد اين كتاب فراهم گرديده؛ و آن شامل لغات علمی، ادبی، تاريخی، جغرافيايی و طبی به زبان فرانسه با معادل آنها در زبانهاي فارسی و عربي است. مرحوم دهخدا اين معادلها را تتبع دقيق در ساليان متمادي از متون امهات كتب فارسی و عربی استخراج كرده اند. اين كتاب نيز به طبع نرسيده است. از دیگر آثار دهخدا کتاب شرح حال ابوریحان بیرونی است که مقارن هزارة تولد بيرونی تأليف و به جاي پنج شماره مجله آموزش و پرورش از انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ در مهرماه ۱۳۲۴ منتشر گرديده، و سپس عين آن در لغت نامه تجديد طبع شده است. اثر دیگر دهخدا تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو قبادیانی است. ديوان قصايد و مقطعات حكيم ناصر خسرو به ضميمه روشنايی نامه و سعادت نامه به تصحيح مرحوم حاج سيد نصرالله تقوی و مقدمه آقای تقی زاده و تعليقات آقای مينوی در تهران به سالهاي ۱۳۰۴ ـ ۱۳۰۷ هجری شمسی به طبع رسيده است. يادداشتهای علامه دهخدا در تصحيح اشعار و بعضی نكات با مقدمهای دلكش از صفحة ۶۱۹ ديوان مزبور به بعد چاپ شده است. بعدها نيز مرحوم اديب پيشاوری در تصحيح برخی اشعار ناصر نظراتی اظهار كردهاند كه در پايان ديوان خود آن مرحوم كه به اهتمام مرحوم عبدالرسولي در ۱۳۱۲ در تهران طبع شده، به عنوان «رساله نقد حاضر» به چاپ رسيده است. آقای مسرور هم در مجلة ارمغان سال دوازدهم انتقاداتی بر تصحيحات استاد منتشر كرده اند. از دیگر کارهای دهخدا میتوان به ديوان سيد حسن غزنوی ملقب به اشرف اشاره کرد که به اهتمام آقای مدرس رضوی در تهران به سال ۱۳۲۸ به طبع رسيده است. آقاي مدرس پس از اتمام متن ديوان، آن را به نظر علامه دهخدا و استاد فروزانفر رسانيدند و يادداشتهای ايشان را در تصحيح اشعار در پايان كتاب جای دادند. تصحيحات مرحوم دهخدا در صفحات ۳۶۱ ـ ۳۷۶ آن كتاب مندرج است.
از ديگر نوشته هاي علامه دهخدا مي توان به آثار زير اشاره کرد:
1. امثال و حکم 2. ترجمه عظمت و انحطاط روميان 3. ترجمه روح القوانين 4. فرهنگ فرانسه به زبان فارسي 5. ابوريحان بيروني 6. تعليقات بر ديوان ناصر خسرو 7. ديوان سيد حسن غضنوي 8. تصحيح ديوان حافظ 9. تصحيح ديوان منوچهري 10. تصحيح ديوان فرخي 11. تصحيح ديوان مسعود سعد 12. تصحيح ديوان سوزني 13. تصحيح لغت فرس اسدي 14. تصحيح صحاح الفرس 15. تصحيح ديوان ابن يمين 16. تصحيح يوسف و زليخا 17. مجموعه مقالات 18. پندها و کلمات قصار 19. ديوان دهخدا سال شمار زندگى على اكبر دهخدا تولد در كوچه قاسم على خان محله سنگلج. پدر: خان باباخان قزوينى. خواهرها و برادرها: يحيى، ابراهيم، معصومه و خواهر بزرگ ترى كه در دو سالگى فوت كرد. نام هاى مستعار: على اكبر قزوينى، دخو، دخو على، خرمگس، روزنومه چى، غلام گدا آزادخان على اللهى، خادم الفقرا دخو على شاه، نخود همه آش، برهنه خوشحال و مانند اين ها. 1268 فوت پدر قرار گرفتن تحت سرپرستى يوسف خان قزوينى، پسر عموى خان باباخان. 1271 آموزش صرف و نحو عربى و اصول فقه و كلام اسلامى زير نظر حاج شيخ هادى نجم آبادى و شيخ غلام حسين بروجردى، به مدت هفت سال. 1278 تحصيل در مدرسه علوم سياسى، و كنار گذاشتن دروس به مدت دو سال. 1280 دستيار محمدحسين فروغى، پدر ذكاالملك فروغى، در تدريس ادبيات فارسى در مدرسه علوم سياسى. 1282 فراغت از تحصيل در مدرسه علوم سياسى مأموريت در سفارت ايران در بالكان به عنوان منشى معاون الدوله غفارى اقامت در وين و سفر به رُم، بخارست و پاريس. 1284 بازگشت به ايران به دلايل نامعلوم. 1285 استخدام به عنوان معاون و مترجم مهندس دوبوروك بلژيكى در امور راه شوسه خراسان كه در مقاطعه حاج حسين آقا امين الضرب بود انتشار شب نامه هايى بر ضد جهل و خرافات و استبداد قاجارها. 1286 دعوت به هم كارى از سوى ميرزا جهانگيرخان شيرازى براى عضويت در تحريريه صور اسرافيل انتشار نخستين شماره در دهم خرداد ماه تهديد به مرگ و محاكمه در مجلس شوراى ملى (دوره اول) براى مقاله هايش در صوراسرافيل. 1287 انتشار سى و دومين شماره صوراسرافيل به توپ بستن مجلس شوراى ملى به دستور محمدعلى شاه قاجار دستگيرى ميرزا جهانگيرخان شيرازى و گروهى از روشن فكران و مشروطه خواهان و اعدام آن ها پناهنده شدن ميزا على اكبر دهخدا، سيدحسن تقى زاده و گروهى ديگر به سفارت خانه انگليس، و رضايت محمدعلى شاه به تبعيد آن ها عزيمت دهخدا به پاريس و سپس ايوردون سوييس. 1288 انتشار سه شماره از روزنامه صوراسرافيل در تبعيد با كمك معاضدالسلطنه (ابوالحسن پيرنيا)، ميرزا قاسم خان تبريزى و شيخ محمد قزوينى سفر به استانبول براى تقويت كردن «انجمن سعادت ايران» انتشار نشريه هفتگى سروش در استانبول. 1289 ادامه انتشار سروش تا چهارده شماره بازگشت به ايران از راه رشت، پس از فتح تهران و خلع محمدعلى شاه از سلطنت (25 ربيع الثانى 1327 ق) نماينده دوره دوم مجلس شوراى ملى به وكالت مردم كرمان و تهران (يازدهم محرم 1328 ق) عضويت در «حزب اعتدال» هم كارى با روزنامه هاى مجلس و شورى. 1290 انحلال مجلس دوم (در 29 ذى حجه). 1292 با آغاز جنگ جهانى اول (اول اوت 1914 و هشتم رمضان 1332) و التيماتوم روسيه تزارى و جريان معروف به مهاجرت آزادى خواهان به استانبول، بغداد و برلين، دهخدا به دعوت و مصلحت انديشى خوانين بختيارى به چهارمحال رفت و تا پايان جنگ به ايل بختيارى پناهنده شد به دعوت لطف على خان امير مفخم ايلخانى و فرزندش فتح على خان سردار معظم در روستاى دِزَّك ساكن شد و فكر اوليه تدوين لغت نامه و امثال و حكم از همين ايام به خاطر او خطور كرد رياست دفتر وزارت معارف رياست اداره تفتيش در وزارت عدليه. 1299 فيش بردارى براى تأليف دو اثر عظيم لغت نامه و امثال و حكم. 1300 دريافت امتياز مجله هفتگى فردا (26 شهريور) و عدم انتشار آن به دلايل نامعلوم. 1304 حاشيه هايى بر ديوان ناصرخسرو به تصحيح نصرالله تقوى و مجتبى مينوى. 1306 قبول رياست مدرسه علوم سياسى حاشيه هايى بر ديوان حافظ تصحيح عبدالرحيم خلخالى. 11 ــ 1308 انتشار دوره چهار جلدى امثال و حكم از سوى وزارت فرهنگ. 1313 تغيير نام مدرسه علوم سياسى به مدرسه عالى حقوق و علوم سياسى در دوره رياست دهخدا. 1318 چاپ جلد اول لغت نامه. 1320 بازنشستگى از رياست مدرسه عالى حقوق و علوم سياسى (شهريور). 1324 تصويب مجلس شوراى ملى براى چاپ لغت نامه به پيشنهاد عبدالحميد اعظم زنگنه و حمايت محمد مصدق، عبدالله معظمى، ابوالقاسم امينى، ناصر قلى اردلان، رضا تجدد، حسين معاون، غلام على فريور، مهدى فاطمى و ديگران (دى ماه) تأليف و انتشار شرح حال نابغه شهير ايران ابوريحان بيرونى. 1325 رياست نخستين كنگره نويسندگان ايران به ابتكار هيئت مديره انجمن روابط فرهنگى ايران و شوروى و به همت كميسيون ادبى انجمن، با حضور صادق هدايت، كريم كشاورز، ميلانى، بانو محصصى، فروزان فر، سيدعلى شايگان، على اصغر حكمت، عبدالحسين نوشين، پرويز ناتل خانلرى، فاطمه سياح، نيما يوشيج، احسان طبرى، غلام على رعدى آذرخشى، پرتو علوى، ابوالقاسم حالت، رهى معيرى، جلال همايى، لطف على صورتگر، بزرگ علوى و ديگران (تير ماه). 1328 تعليقات بر ديوان سيدحسن غزنوى (اشرف) چاپ محمد تقى مدرس رضوى. 1329 تشكيل «جمعيت مبارزه با بى سوادى ايران» و انتشار نخستين اعلاميه جمعيت حاشيه هايى بر لغت فرس اسدى طوسى تصحيح عباس اقبال آشتيانى. 1330 عضويت در انجمن هواداران صلح تأليف و انتشار مقاله منشأ لغات مجعول فرهنگ فارسى پس از دساتير انتشار مجموعه مقالات چرند پرند به همت سعيد نفيسى در كتاب شاهكار نثر فارسى. 1332 نوشتن يك مقاله و انجام يك گفت و گوى راديويى در دفاع از دولت ملى دكتر محمد مصدق (تير ماه) شايعه پذيرفتن رياست شوراى سلطنتى پس از خروج محمدرضا پهلوى، به پيشنهاد دكتر مصدق (مرداد ماه) بازرسى منزل دهخدا پس از كودتاى 28 مرداد براى كشف محل اختفاى دكتر حسين فاطمى، وزير امور خارجه دولت ملى بازجويى از دهخدا در دادستانى ارتش و رها كردن پيكر فرتوت و ناتوان او در نيمه هاى شب در حياط منزل مسكونى اش (مهر ماه). 1334 انتشار مجموعه اشعار دهخدا به كوشش دكتر محمد معين وصيت دهخدا به دكتر محمد معين براى ادامه انتشار لغت نامه پس از مرگ او (آبان ماه) وخامت وضع جسمانى دهخدا (آذر ماه) نامه به رييس مجلس شوراى ملى در خصوص بخشش حق التأليف لغت نامه به ملت ايران (دى ماه) وفات علامه على اكبر دهخدا (7 اسفند ماه). 1336 انتقال سازمان لغت نامه به دانشگاه تهران. 1355 استقرار سازمان لغت نامه در ساختمانى از موقوفات دكتر محمود افشار سپرده به دانشگاه تهران. 1358 برگزارى مراسم صد سالگى تولد دهخدا توسط سازمان يونسكو تجديد چاپ روزنامه صوراسرافيل توسط مؤسسه انتشارات اميركبير پايان تأليف و چاپ دوره كامل لغت نامه در 222 مجلد. 1380 توزيع لغت نامه بر روى لوح فشرده .(CD)
درباره دهخدا
- «افتخار جمعآوری مجموعه عظیمی در امثال فارسی، به عصر و زمان ما مقدر بود، که در این زمان دانشمند معاصر علیاکبر دهخدا بهتألیف کتاب جامعی در امثال و حکم فارسی توفیق یافت و امثال فارسی بسیار، با شرح و شواهد زیاد از کتب ادب و سخنان منظوم و منثور گویندگان عجم جمع فرموده و مجموعه نفیسی ساخته افزون از دوهزار صحیفه و در تهران به سال ۱۳۱۰ شمسی بهطبع رسیده است.»
- علیاصغر حکمت، امثال قرآن - چاپ اول ۱۳۳۳
- «دهخدا قریب سیسال است مشغول جمعآوری مواد فرهنگ جامعی هستند برای زبان فارسی با شواهد کثیرهٔ بسیار مفصل[...] اگر روزی انشاالله اسباب مساعدت نماید و این مواد مرتب شده و بهپاکنویس مبدل گردد، بزرگترین و جامعترین و نفیسترین فرهنگی از آن عمل خواهد آمد که بعد از اسلام تا کنون برای زبان فارسی فراهم آورده شده است.»
- علامه محمد قزوینی
- «شعر دهخدا خود جلوهٔ پرفروغ دیگری است از چهره تابان او، کلامی است آهنگین با بافتی ویژه، همانند مقالات طنزآمیزش که در آن جوهر سیال خیال و اندیشههای باریک انسانی بهلطافت و نرمی میتراود.»
- محمد دبیرسیاقی - مقدمه مقالات دهخدا، جلد اول ۱۳۶۲
- «لغتنامه، کار بزرگی که بعد از شاهنامهٔ فردوسی پشتوانه دیگر ِ زبان فارسی است.»
- غلامرضا ستوده، استاد دانشگاه تهران و معاون مؤسسهٔ لغتنامه دهخدا
- «مرحوم دهخدا، به حافظ و سخن او اعتقادی تمام داشت و کلمات شعر او را پربهاگوهرهای کنار ِ هم نشاندهٔ با معانی بلند و بدیع میدانست.»
- محمد دبیرسیاقی - مقدمه مقالات دهخدا - جلد اول ۱۳۶۲
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |