کاربر:Chyah/ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Removing Ferdowsi1.jpg, it has been deleted from Commons by JuTa because: No permission since 29 December 2019. |
Removing Payandeh_Bada_Iran.ogg, it has been deleted from Commons by Fitindia because: No permission since 9 May 2021. |
||
خط ۴۴۲: | خط ۴۴۲: | ||
<center>'''[[w:پاینده بادا ایران|پاینده بادا ایران]]'''</center> |
<center>'''[[w:پاینده بادا ایران|پاینده بادا ایران]]'''</center> |
||
<center><small>[[w:سرود ملی ایران|سرود ملّی ایران (۱۹۸۰–۱۹۹۰)]]</small></center> |
<center><small>[[w:سرود ملی ایران|سرود ملّی ایران (۱۹۸۰–۱۹۹۰)]]</small></center> |
||
<center><small> |
<center><small> </small></center> |
||
{{شعر}} |
{{شعر}} |
||
{{ب|شُد جمهوری اسلامی به پا|که هم دین دهد هم دنیا به ما|}} |
{{ب|شُد جمهوری اسلامی به پا|که هم دین دهد هم دنیا به ما|}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۸
آ، الف[ویرایش]
- «همیشه در تاریخ ما عدهای متهم به خیانت شدهاند و عدهای وطنپرست معرفی شدهاند. درحالیکه باید رجال سیاسی را در ظرف زمانی-مکانی و شرایط دوره قضاوت کرد و هم اشتباهات آنها را دید و هم دستاوردها و نکات مثبتی که داشتند… باید به تاریخ کشور احترام گذاشت درحالیکه ما الان یک خیابان یا کوچه به اسم دکتر مصدق نداریم… مسائل تاریخی برای هر نسل باید بهروزرسانی شود و با توجه به تجربیات و آگاهی و جهانبینی متحولشده آنها برایشان بازگو شود».
- حسین آبادیان (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵/ ۱۲ مرداد ۱۳۹۴)[۱]
- «ملتی هوشمند است که از سایر ملتها تجربه میآموزد اما ما از سایر کشورها درس نگرفتیم و با نگاه سنتی که محیط زیست را مخالف و سد توسعه و رشد اقتصادی و اشتغال میدانست به تخریب محیط زیست کشور پرداختیم و حداقل اینکه امروز از تجربه گذشته خود بیاموزیم و با توجه به بحرانها و آسیبهای ایجاد شده بر اثر تخریب محیط زیست، در مسیر تخریب محیط زیست گام برنداریم.»
- معصومه ابتکار (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴/ ۲۳ تیر ۱۳۹۴) [۲]
- «در سدهٔ بیستم، دو انقلابِ مهم در ایران روی داده است، انقلابِ مشروطه و انقلابِ اسلامی. انقلابِ نخست شاهدِ پیروزیِ هرچند کوتاهِ روشنفکرانِ مدرن بود، روشنفکرانی که از ایدئولوژیهای غربی ناسیونالیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم الهام میگرفتند، قانون اساسی کاملاً غیردینی مدوّن کردند و به نوسازی جامعهٔ خود مطابقِ جوامعِ اروپاییِ معاصر امیدوار بودند…
امّا با انقلابِ دوّم، علمای سنّتی به میدان آمدند؛ علمایی که از دورانِ طلایی اسلام الهام میگرفتند. پیروزیِ خود را با طرح و تدوین یک قانون اساسی کاملاً دینی تضمین نمودند، شرع را جایگزین دادگاههای موجود کردند و مفاهیمِ غربی همچون دموکراسی را مفاهیمی الحادی دانستند و موردِ انتقاد قرار دادند…
در واقع، در تاریخِ معاصر جهان، انقلاب اسلامی پدیدهٔ بی همتایی است، زیرا نه یک گروهِ اجتماعی جدید مجهز به احزاب سیاسی و ایدئولوژیهای غیر دینی بلکه روحانیون سنتّی مجهز به منبر و مدعی حقِّ الهی در نظارت بر عملکرد همهٔ مقامات غیر روحانی، حتّی عالیترین نهادِ متشکّل از نمایندگان متخب ملّت، را به قدرت رساند.»- یرواند آبراهامیان (۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش)[۳]
- «آرزوی زندگیام سربلندی ایران و ایرانی است.»
- سیروس ابراهیمزاده (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۵/ ۸ مرداد ۱۳۹۴) [۴]
- «حکمتهای بسیاری در ادبیات و زبان فارسی نهفته است که قرنها از آنها غافل بودهایم و ای کاش به جای اینکه حکمت را در آثار ارسطو، افلاطون، کانت، هگل و… بجوییم آن را در آثار ادبای ایرانی جستجو کنیم.»
- غلامحسین ابراهیمی دینانی (۲۴ ژانویه ۲۰۱۷/ ۵ بهمن ۱۳۹۵) [۵]
” | ما به کسانی نیازمندیم که فریادِ «من عاشقِ وطنم» را از اعماقِ روح برآورند و نیاندیشند به اینکه وطن در کدام زمان، در کدام حال، با کدام نظام. | “ |
- «ما به کسانی نیازمندیم که فریادِ «من عاشقِ وطنم» را از اعماقِ روح برآورند و نیاندیشند به اینکه وطن در کدام زمان، در کدام حال، با کدام نظام.»
- نادر ابراهیمی (۱۹۹۱م/ ۱۳۷۰ش)[۶]
- «من معتقدم کار کردن یک خانم در جامعهٔ ما خیلی سختتر از کار کردن یک مرد است. من فمینست نیستم اما کماکان حس میکنم جامعه ما جامعه مردسالاری است و ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم.»
- نرگس آبیار (۲ دسامبر ۲۰۱۶ /۱۲ آذر ۱۳۹۵) [۷]
- «تاریخ علمی است که میتواند به اندازه اتم خطرناک باشد، چراکه ممکن است جنگ راه بیندازد و گمراه کننده باشد. اینکه بگویم ما اشتباه کردیم، کافی نیست. اشتباه در تاریخ جایز نیست. هنوز نمیتوانیم تاریخی از ایران بنویسم که خارجیها به آن رفرنس دهند و هنوز باید به کتاب خارجیها ارجاع کنیم.»
- منصوره اتحادیه (۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۹ تیر ۱۳۹۵)[۸]
- «ما خیلی محدودیم. دیواری دورِ خودمان کشیدهایم که در همانجا درجا میزنیم.»
- منصوره اتحادیه (۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۹ تیر ۱۳۹۵)[۸]
” | ایرانیان از آن جهت که هم فلسفه و هم عرفان را پذیرفتهاند و نیز به این دلیل که فلسفه در تربیت ما نقش داشته و همچون یک عامل ژنتیکی وارد خون و توارث ما شده است، حالتی را در ما ایجاد کرده که ناخودآگاه به طرف شور و شوق خدایی برانگیخته میشویم و از آن جهت که خداوند را در درون خود داریم، خدای درونیمان ما را به طرف امر خیر حرکت میدهد و این حرکت یعنی اشراق. | “ |
- «ایرانیان از آن جهت که هم فلسفه و هم عرفان را پذیرفتهاند و نیز به این دلیل که فلسفه در تربیت ما نقش داشته و همچون یک عامل ژنتیکی وارد خون و توارث ما شده است، حالتی را در ما ایجاد کرده که ناخودآگاه به طرف شور و شوق خدایی برانگیخته میشویم و از آن جهت که خداوند را در درون خود داریم، خدای درونیمان ما را به طرف امر خیر حرکت میدهد و این حرکت یعنی اشراق.»
- منوچهر آتشی (۶ ژانویه ۲۰۱۵/ ۳۰ دی ۱۳۸۳)[۹]
- «گذشتهٔ خود را ادامه ندادهایم و امروز ما (یا آن روز ما) بر اساس گذشتهٔ ما پیریزی نشده است. ما خود را منقطع کردهایم و سپس خانهای در باد بنا نهادهایم. من علیه این انقطاع غلط همیشه شوریدهام، یعنی به ندای طبیعت خودم جواب دادهام.»
- منوچهر آتشی (۲۰ نوامبر ۲۰۰۶/ ۲۹ آبان ۱۳۸۵|) [۱۰]
- «ایرانیها جزو افراد فعال، مفید و هوشمند جامعه جهانیاند؛ یعنی سهمی دارند به نسبت وضعیت پیچیده ما در منطقه، به نسبت دولتها و سیستمی که داریم. همه اینها در شرایطی دیده میشود که هجومی همهجانبه برای ازبینبردن یا بهانزواکشاندن این ملت صورت میگیرد.»
- محمد احصایی (۱۴ آوریل ۲۰۱۳/ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲)[۱۱]
” | هنر ایرانیها مثل سینمایشان حرفهای تازه، بکر، سطح بالا و پختهای دارد. | “ |
- «هنر ایرانیها مثل سینمایشان حرفهای تازه، بکر، سطح بالا و پختهای دارد.»
- محمد احصایی (۱۴ آوریل ۲۰۱۳/ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲)[۱۱]
- «ایرانیان، خاصه در طول ۱۰۰ سال گذشته که به معنای واقعی پا به زندگی مدرن گذاشتند و به طور نسبی ملزومات مدرنیته را درک کردند، بیگانههراس هستند. تاریخ طولانی مردمانی که همواره مورد حمله اقوام دیگر بودند و واقعیت تاریخی دخالت غرب در سرنوشت آنها (حتی پس از انقلاب مشروطه، ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرده بودند) و حقیقت انکارناپذیر کودتایی که ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۵۳ میلادی با افسران راستگرای ارتش علیه دولت ملی زنده یاد مصدق سازمان داد، دلایل کافی به مردم میدهد تا «بیگانه هراس» باشند، تا جایی که من با اندوه و شگفتی شاهد آن هستم برخی انقلابی را که خودشان پیش بردهاند کار خارجیها میدانند. اینجاست که مسئله ضرورت توسعه سیاسی خود را با قدرت نشان میدهد…»
- بابک احمدی(۱۰ مه ۲۰۰۹/ ۲ خرداد ۱۳۸۸)[۱۲]
- «برای توسعهٔ پایدار ما نیازمند دولت دموکراتیک هستیم؛ دولتی کوچک با قدرت معنوی و اخلاقی زیاد، دولتی که به ملت پاسخگو باشد، اراده آن از طریق پارلمان و نهادهای انتخابی، اراده ملت باشد. دولتی بدون مشاغل دائمی، بدون انتصاب (یا در حداقل ممکن) دولتی دارای نهادهای نظارتی واقعی و کارا… مسئله، خواستن دموکراسی نیست. مسئله بر سر آمادگی پرداخت هزینه برای دموکراسی است.»
- بابک احمدی (۱۰ مه ۲۰۰۹/ ۲ خرداد ۱۳۸۸)[۱۲]
- «تا مهر وطن در دلم انگیخته دارم/خون دلم از دیده به رخ ریخته دارم//مو حافظ سر هست و قشون حافظ کشور/دل را به قشون وطن آویخته دارم//در راه دفاع وطن پاک شب و روز/بر روی عدو تیغ بر آهیته دارم//این آب و گِلم ارث ز اجداد رمیده است/خون دل خود با گلشن آمیخته دارم//تا ریخته تاریخ وطن کلک مورّخ/آب رخ دشمن به زمین ریخته دارم//هرچند که بگسیخته شیرازهٔ اوّل/بس فخر به این رشتهٔ بگسیخته دارم//هرگز نرسد دست طلب دامن مطلوب/تا طفل دل از مدرسه بگریخته دارم//اخگر نکند شِکوه ز بیگانه و از خویش/با دست خود این خاک بر سه ریخته دارم.»
- «ز پوچِ جهان هیچ اگر دوست دارم/ تو را ای کهن بوم و بر دوسَت دارم//ترا، ای کهن پیر جاوید برنا/ ترا دوست دارم، اگر دوست دارم//ترا، ای گرانمایه، دیرینه ایران/ترا ای گرامی گهر دوست دارم//ترا، ای کهن زاد بوم بزرگان/بزرگ آفرین نامور دوست دارم//هنروار اندیشه ات رخشد و من/هم اندیشهات، هم هنر دوست دارم// هم ارمزد و هم ایزدانت پرستم/هم آن فره و فروهر دوست دارم//بجان پاک پیغمبر باستانت/که پیری است روشن نگر دوست دارم//گرانمایه زردشت را من فزونتر/ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم//سه نیکش بهین رهنمای جهان ست/مفیدی چنین مختصر دوست دارم//همه کشتزارانت، از دیم و فاراب/همه دشت و در، جوی و جر دوست دارم//کویرت چو دریا و کوهت چو جنگل/همه بوم و بر، خشک و تر دوست دارم//شهیدان جانباز و فرزانهات را/که بودند فخر بشر دوست دارم//به لطف نسیم سحر روحشان را/چنانچون ز آهن جگر دوست دارم//هم افکار پرشورشان را، که اعصار/از آن گشته زیر و زبر دوست دارم//هم آثارشان را، چه پند و چه پیغام/و گر چند، سطری خبر دوست دارم//همه شاعران تو و آثارشان را/بپاکی نسیم سحر دوست دارم//ز فردوسی، آن کاخ افسانه کافراخت/در آفاق فخر و ظفر دوست دارم//ز خیام، خشم و خروشی که جاوید/کند در دل و جان اثر دوست دارم//ز عطار، آن سوز و سودای پر درد/که انگیزد از جان شرر دوست دارم//وز آن شیفته شمس، شور و شراری/که جان را کند شعلهور دوست دارم//ز سعدی و از حافظ و از نظامی/همه شور و شعر و سمر دوست دارم//خوشا رشت و گرگان و مازندرانت/که شان همچو بحر خزر دوست دارم//خوشا حوزه شرب کارون و اهواز/ که شیرینترینش از شکر دوست دارم//فری آذر آبادگان بزرگت/من آن پیشگام خطر دوست دارم//صفاهان نصف جهان، ترا من/فزونتر ز نصف دگر دوست دارم//خوشا خطه نخبه زای خراسان/ز جان و دل آن پهنه ور دوست دارم//زهی شهر شیراز جنت طرازت/من آن مهد ذوق و هنر دوست دارم//بر و بوم کرد و بلوچ ترا چون/درخت نجابت ثمر دوست دارم//خوشا طرف کرمان و مرز جنوبت/که شان خشک و تر، بحر و بر دوست دارم//چو دیروز افسانه، فردای رویات/بجان این یک و آن دگر دوست دارم//هم افسانه ات را، که خوشتر ز طفلان/برویاندم بال و پر دوست دارم//هم آفاق رویائیت را؛ که جاوید/در آفاق رؤیا سفر دوست دارم//چو رؤیا و افسانه، دیروز و فردات/بجای خود این هر دو سر دوست دارم//تو در اوج بودی، به معنا و صورت/ من آن اوج قدر و خطر دوست دارم//دگر باره برشو به اوج معانی/که این تازه رنگ و صور دوست دارم//نه شرقی، نه غربی، نه تازی شدن را/برای تو، ای بوم و بر دوست دارم//جهان تا جهانست، پیروز باشی|برومند و بیدار و بهروز باشی.»
- (کمی کوتاهشده)مهدی اخوان ثالث، «تو را ای کهن بوم و بر دوسَت دارم» [۱۴]
- «بیا یادِ شهیدان زنده داریم/که خونشان رازِ سرخِ سرنوشت است// بنازم من شهیدانِ وطن را/که نامِ سرخشان تاج بهشت است.»
- (کوتاه شده) مهدی اخوان ثالث، «شهیدان زندهاند» اردیبهشت ۱۳۶۲[۱۵]
- «من به کشورهای مختلفی سفر کردهام اما هیچ جا مانند ایران چهار فصل و زیبا نیست.»
- منوچهر آذری (۱۳ آوریل ۲۰۱۵/ ۲۴ فروردین ۱۳۹۴)[۱۶]
- «ما همواره در حال فرار کردنیم. بخش اعظمی از اعمال و فعالیتهای ما تنها با این هدف انجام میشوند که از مواجهه با خودمان، مواجهه با وضعیتمان و مواجهه با جهانمان بگریزیم. راههای فرار جامعه از مواجهه با خود از حیث کمی بسیار زیادند.. به طور نمونه… این هشتالگو: «خودکشی»، «مهاجرت»، «باستانگرایی»، «عرفانزدگی»، «طبیعت پاک»، «جراحی پلاستیک و زیبایی»، «تماشای سریالهای تلویزیونی و ماهوارهای» و «خرید و مصرف بیرویه»، هرکدام به نوعی باعث میشوند که ما (هم در مقام فرد و هم در مقام جامعه) از خودمان فرار کنیم و در اکثر مواقع با آن روبهرو نشویم.»
- محمدمهدی اردبیلی (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۳/ ۳۰ تیر ۱۳۹۲) [۱۷]
- «اگر از من بپرسند مهمترین موضوع جامعه چیست؟ میگویم: گفتوگوی راهبردی. گفتوگو مقدم بر تفکیک موضوعی است. مثلاً ممکن است عدهای باور داشته باشند که مهمترین موضوع جامعه ما سیاست است، یا اقتصاد است. عرض بنده این است که سیاست یا اقتصاد یا فرهنگ، بدون گفتوگو حاصلی نخواهند داشت. بههمینترتیب اگر پرسیده شود مهمترین ثمره گفتوگو چیست، میگویم: بازشدن راه برای ایجاد توافق و تفاهم.»
- کریم ارغندهپور (۹ اوت ۲۰۱۵/ ۳۱ مرداد ۱۳۹۴)[۱۸]
- «ما ابتدا باید بتوانیم گفتوگوهای گسترده را در جامعه و بهویژه در سطوح نخبگی سامان دهیم و تحمل خود را در پذیرش سخن متفاوت و حتی مخالف بالا ببریم. بعد باید پارهای از تعصبات را کنار بگذاریم و سخن درست را بر نظر سست پیشین ترجیح دهیم… ما هنوز در عمومیکردن فرهنگ گفتوگو در گامهای نخستین هستیم. وقتی نخبگان ما خود، مدارای لازم را ندارند، عین همان انتظار از دولت طبعاً نمیتواند فرجام مطلوب داشته باشد. اگر جامعه روی مسئلهای اصرار کند، احتمال تحقق آن در هر شرایطی بالا خواهد بود؛ بنابراین افزایش موضوعات مورد اجماع، شاخصی برای سنجش وضعیت جامعه هم هست.»
- کریم ارغندهپور (۹ اوت ۲۰۱۵/ ۳۱ مرداد ۱۳۹۴)[۱۸]
- «با ملتی متمدن باید رفتاری متمدنانه داشت و این امر محقق نمیشود مگر با تحقق مشارکت عمومی.»
- محسن آرمین (۱۳ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۴ بهمن ۱۳۷۸) [۱۹]
- «اسلامی که میشناسم متلازم با تیغ و طلا و تسبیح نیست. عین خضوع در برابر حق و عشق به انسان و مدارا و مروت با مردمان است.»
- محسن آرمین (۱۴ مارس ۲۰۰۴/ ۲۴ اسفند ۱۳۸۲)[۲۰]
- «اصلاحات در ایران با توجه به ساخت قدرت واقعاً موجود از نوع سخت است و انتظار تحقق اهداف اصلاحی ظرف چند سال بهغایت سادهاندیشی است؛ و اصولاً خصلت حرکت اصلاحی به ویژه در ساخت قدرتی که بندهای منافع اقتصادی و جاهطلبی آنرا محکم ساخته است و به آسانی تن به تحول نمیدهد، حرکتی مسالمتآمیز، قانونی و تدریجی است.»
- محسن آرمین (۱۴ مارس ۲۰۰۴/ ۲۴ اسفند ۱۳۸۲) [۲۰]
- «سرزمینی که فرجام حرکتهای اصلاحی آن یا رگ زدن در حمام فین کاشان بوده است و یا تبعید و مرگ در احمدآباد…
- محسن آرمین (۱۴ مارس ۲۰۰۴/ ۲۴ اسفند ۱۳۸۲) [۲۰]
- «جمهوری اسلامی یک حقیقت واحد است. اسلامیت در این عبارت نه اسلام فقاهتی، نه اسلام فلسفی، نه اسلام عرفانی بلکه اسلام حکومت است. اسلامی که میخواهد با اتکای به رأی مردم نظام و کشوری را اداره کند. اسلامی متعلق به یک واحد سیاسی است که سه عنصر «سرزمین، ملت و دولت» آن را تشکیل میدهد. (هم از این روست که رهبر در این نظام حتماً باید ایرانی باشد. منتخب ملت باشد. مسئولیتها و اختیارات معینی برعهده داشته باشد). اسلامی است که بیش و پیش از هر مسلمان دیگری به عزت، سربلندی و سعادت ملت ایران متعهد است. یعنی اسلامِ جمهورِ ملّتِ ایران. در حالی که هیچ اسلام دیگری مقید و متعهد به ملت یا سرزمینی خاص نیست؛ لذا اگر جمهوریت این نظام نفی شود اسلامیت آن نیز منتفی میگردد. همانگونه که اگر اسلامیت نظام نفی شود، جمهوریت آن نیز منتفی میگردد و با نفی هر یک، نظام، نظام دیگری خواهد شد جز جمهوری اسلای ایران.»
- محسن آرمین (۱۴ مارس ۲۰۰۴/ ۲۴ اسفند ۱۳۸۲) [۲۰]
- «دستاورد و پیام ایران پس از انقلاب برای جهانیان به ویژه مسلمانان جهان، الگویی موفق از حکومت دموکراتیک دینی است نه حکومتی که نام دین بر خود نهاده است. تفسیرهای متحجرانه و تلقیهای خشک و بیروح از دین و روشهای متصلب در اداره حکومت و شعارهای کهنه و تکراری و کلیگوییهای مبهم چیزی نیست که قابلیت الهامبخشی برای مسلمانان جهان داشته باشد…»
- محسن آرمین (۱۴ مارس ۲۰۰۴/ ۲۴ اسفند ۱۳۸۲) [۲۰]
” | سیر ما، سازندهٔ تاریخ ماست/سیر تاریخی کجا از ما جداست//پس اگر با شوق و آگاهی رویم/راه تاریخی خود کوته کنیم. | “ |
- «سیر ما، سازندهٔ تاریخ ماست/سیر تاریخی کجا از ما جداست//پس اگر با شوق و آگاهی رویم/راه تاریخی خود کوته کنیم.»
- «فرهنگ و جامعه ایرانی براساس اصول و مبانی و جهتگیریهایی بنیادین، تعریف و با غیر از خودش متمایز شده است. یکی از اصلیترین این اصول و جهتگیریها «گذشت» یا «بخشش» است. مردمان ایرانی با همه سختیها و گرفتاریهایی که دچار میشدهاند براساس آموختههای فرهنگی و دینی و تاریخیشان اهل گذشت بودهاند.»
- تقی آزاد ارمکی (۱۱ مه ۲۰۱۴/ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳)[۲۲]
- «تمام احساساتم، افکارم، اعمالم، نگاهها و علایقم برای کشور شما مملو از شیفتگی و عشق به مردمی است که طی هزاران سال با تمام وجود با بازتولید در شعر، کلام و سینما برای ترسیم دنیایی دیگر مبارزه میکنند.»
- ایتالو اسپینلی (۱ اکتبر ۲۰۱۶/ ۱۰ مهر ۱۳۹۵)[۲۳]
- «ما عادت کردیم به نادیدهگرفتن مشکلات و بهاصطلاح به روی خودمان نمیآوریم،»
- ستاره اسکندری (۲ ژانویه ۲۰۱۷/ ۱۳ دی ۱۳۹۵)[۲۴]
- «هر فرد ایرانی امروز، با هر اندیشه و عقیدهای، چه دور باشدو چه نزدیک، چه کشور خود را بپسندد و چه نپسندد، میتواند این اطمینان و احیاناً احساس افتخار داشته باشد که شهروند کشوری است با سرنوشتی استثنائی.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن، در «ایران و تنهائیش»
- «ایران … نباید مورد سوء تعبیر قرار گیرد. به هیچ وجه معنیاش وطنخواهی ابلهانه، رمانتیک، تعصّبآمیز یا توخالی نیست. اگر بخواهم در یک کلمة ساده بگویم که منظور از آن چیست، خواهم گفت: «شهریادگار» «خزانهٔ انس و دلبستگیها». ایران به ظاهر همین هامون و بیابان و کوهسار و خرابهها و کوچه باغها و بناهاست (از ویرانههای شوش تا مسجد سپهسالار)، ولی از سوی دیگر یک عمق طولی در آن است که میرود به دورِدور؛ بیابانی که لشکر سلم و تور در آن گم شد، و کوهی که ضحاّک در آن به بند کشیده گشت.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن (۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش)[۲۵]
” | ایران به چه نیاز دارد؟... او به یک چیز احتیاج دارد و آن «انسان» است. همین و بس. اگر آن را داشت، همه چیز دارد؛ اگر نداشت، به جایی نخواهد رسید. |
“ |
- «ایران به چه نیاز دارد؟ به پول فراوان؟ به ارز؟ به آب و باران؟ به ذخائر معدنی پایانناپذیر؟ به نیروی نظامی قوی؟ به تکنولوژی پیشرفته؟ به حمایت بینالمللی؟ به اتم؟ خوب، هر یک از اینها میتوانند از جهتی کارساز باشند، ولی هیچیک به تنهائی مشکل او را حلّ نمیکنند. او به یک چیز احتیاج دارد و آن انسان است. همین و بس. اگر آن را داشت همه چیز دارد، اگر نداشت به جائی نخواهد رسید.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن (۱۹۹۰م/ ۱۳۶۹ش)[۲۶]
- «ایران به همهٔ مردمِ آن تعلّق دارد، خاصّه به جوانسالانی که آینده را در برابر دارند، و اگر این فکر برای کسانی باشد که «خیر مملکت همان است که خیر ماست» باید مشفقانه به آنان گفت که «روزگار حساب گیرندة بیگذشتی است.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن (۱۹۹۷م/ ۱۳۷۶ش)[۲۷]
” | بین افسانهٔ ققنوس و سرگذشت ایران تشابهی میتوان دید. ایران نیز چون آن مرغ شگفت بیهمتا، بارها در آتش خود سوخته است و باز از خاکستر خویش زائیده شده |
“ |
- «بین افسانهٔ ققنوس و سرگذشت ایران تشابهی میتوان دید. ایران نیز چون آن مرغ شگفت بی همتا، بارها در آتش خود سوخته است و باز از خاکستر خویش زائیده شده.»
- محمدعلی اسلامی ندوشن، بدون منبع
- «نباید اجازه دهیم که نظامی که به سختی شکل یافته و مردم برای آن رنج بسیاری متحمل شدهاند از دست برود. ما برای کسب آزادی ۸ سال جنگیدیم و شهدا و جانبازان بسیاری را به جا گذاشتیم، از این رو امروز نمیتوانیم شاهد از دست رفتن آزادی و جمهوریت نظام باشیم.»
- زهرا اشراقی (۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲) [۲۸]
- «ما این نظام را به راحتی به دست نیاوردهایم که به راحتی آن را از دست دهیم. همگی ما از دوستداران نظام هستیم و به آن معتقدیم. ما ضد نظام نیستیم، فقط به برخی از نهادها، تصمیمها و رفتارها منتقدیم. باید باور کرد که منتقدان، معاند نیستند.»
- زهرا اشراقی (۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲)[۲۸]
- «حکومتی که مدعی مردمسالاری است نباید وجهه مردمسالار بودن خود را از دست بدهد به ویژه آنکه در عصر حاضر نمیتوان حکومت اقلیت تشکیل داد؛ چرا که مردم به هیچ عنوان آن را نمیپذیرند.»
- زهرا اشراقی (۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲)[۲۸]
- «فراموش نکنیم که امام در بدو ورود به ایران شعار «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» را به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر داد و علیرغم آنکه میدانست نظام جمهوری اسلامی همان است که مردم میخواهند و به خاطر آن انقلاب کردهاند، ولی بازهم آن را به رأی گذاشت و همان رأی مردم بود که از نظر امام به نظام مشروعیت بخشید. از اینرو بقای مردمسالاری نظام است که مشروعیت آن را تداوم میبخشد.»
- «نخستین روایتی که از هویت ایرانی در عصر جدید تدوین شد و میان روشنفکران رواج گرفت بازسازی هویت ایرانی بر مبنای دیدگاه تخیلی و احساساتی ملتپرستانه یا ناسیونالیزم رومانتیک بود. این روایت، که از دیدگاه رومانتیک به منشأ پیدایش ملل مینگرد، از اواخر قرن ۱۸ در اروپا و آمریکا سر برآورد … در ایران نیز روشنفکرانی که با کشورهای اروپایی در تماس بودند و ناسیونالیزم رمانتیک را راهحل نهایی عقبماندگی ایران میپنداشتند از این دیدگاه به بازسازی مفاهیم تازه «ملت ایران»، «وطنپرستی»، «عشق به سرزمین پدری و مادری» پرداختند… آثار آنان مشحون از احساس دلتنگی برای میهن باستانی، بزرگداشت اساطیر ایرانی، دین زرتشت و تکریم زرتشتیان، برتری ملیّت بر دین و وطنپرستی در معنای فداکاری و شهادت برای حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی سرزمین پدری و مادری و بیزاری از تازیان و مغولان و ترکان که از این دیدگاه پایه و مایه تمام ناکامیها و عقبماندگیهای ایران و ایرانی بودهاند.»
- «یکسره و کورانه پذیرفتنِ گذشته نشانهٔ سنّت پرستیِ خشک و سترون است و یکجا رد کردن و به چشمِ خواری نگریستن در آن نیز غربزدگی است. بی ارج انگاشتنِ نهانی آن «مُحققانه» و «مُتتبعانه» روبرو شدن با آن نیز غربزدگیِ مستشرقانه است. گذشتهٔ ما و امروزِ ما باید با یکدیگر برخوردِ سنجشگرانه و متفکّرانه داشته باشند تا معنا و ارج و ارزشِ نسبی یکدیگر را روشن کنند.»
- داریوش آشوری (۱۹۷۶م/ ۱۳۵۵ش)[۳۰]
- «تمدّن اسلامی یک زبانِ مشترکِ فرهنگی داشت که توانست میراثِ علم و فلسفهٔ یونانی و آنچه را که از ایران و هند و دیگر جاها بدان میرسید در خود کِشَد و بگُوارد و آن را به شیوهٔ خود و در عالمِ خود رشد دهد و کمال بخشد و کار را بر دانشجویانِ علم و فلسفه آسان کند؛ و هرکه این زبان را میآموخت میتوانست بر تمامیِ آن میراث دست یابد و خود نیز چه بسا با نوشتنِ کتاب به آن زبان چیزی بر آن بیفزاید، چنانکه در ایران تا پایانِ همین سدهٔ چهاردم هجریِ قمری نویسندگانی بودهاند که در زمینهٔ عرفان و الاهیّات و تفسیر به این زبان کتاب نوشتهاند و چه بسا هنوز نیز مینویسند.»
- داریوش آشوری (ژوئن ۱۹۸۷/ تیر ۱۳۶۶)[۳۱]
- «ما باید همهٔ آنچه را که غرب به ما آموخته است از نو بیاموزیم و نقادی کنیم و هرگز از یاد نبریم که برتری مادی غرب به معنای برتری مطلق همهٔ معیارها و شیوههای زندگی و فرهنگ آن نیست.»
- داریوش آشوری (۱۹۷۶م/ ۱۳۵۵ش) [۳۰]
- «ابتدا باید سنتهای خودمان را درک کنیم و تاریخ و فرهنگ خود را بشناسیم و بهمرور آن را با پیشرفتهای دنیای امروز همسو کنیم، نه اینکه به طور کامل سنتها و مفاهیم گذشته را کنار بگذاریم و تقلیدی کورکورانه داشته باشیم که اینها همه توجه و رسیدگی و وقت و هزینه معینی میخواهد.»
- ارفع اطرائی (۲۸ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۷ مرداد ۱۳۹۵)[۳۲]
- «یونانیها به حکمتِ بحثی و استدلالی شهره بودهاند، امّا به نظر شیخ اشراق یک حکمتِ بسیار برتر و عالی تری وجود دارد که بالاتر از حکمتِ بحثی و استدلالی است و بسی فوق آن است و در طولِ آن قرار دارد و نه در عرضِ آن و آن حکمتِ ذوقی و کشفی است، نمودارِ عالی این نوع از حکمت، حکمای ایران باستان بودند.» «ایرانیان نه تنها در حکمتِ نظری، بلکه در حکمتِ عملی و در فنِّ حکومت داری همیشه شهرهٔ آفاق بودهاند.»
- غلامرضا اعوانی (مارس ۲۰۱۰/ اسفند ۱۳۸۸)[۳۳]
- «ایران در مقایسه با کشورهای همسایه خود یک کشور بسیار بزرگتر و در نتیجه به مراتب پیچیدهتر است. ایران طرفداران خود را دارد: روسیه، چین، برزیل و کشورهایی از این قبیل و همه کشورهای مسلمان شرق دور؛ و دوستان خودش را در اروپا دارد؛ فرانسه و آلمان. ما به هیچوجه نمیتوانیم ایران را با سوریه مقایسه کنیم. در نتیجه، آزادیخواهان ایران از هر قیامی که بتواند برای ما نوعی از نتیجه را به ارمغان بیاورد، استقبال میکنند، اتفاق افتادن این امر در ایران به همان آسانی نیست که در سایر کشور وجود دارد. امروزه مداخله در امور داخلی ایران واقعاً سخت است و اغلب مواقع غیرممکن.»
- شهره آغداشلو (۱۰ ژوئن ۲۰۱۳/ ۲۰ خرداد ۱۳۹۲)[۳۴]
- [بیشتر دلتنگ چه چیزی در ایران میشوید؟] «کوچه عشق و یاسمنهای زرد. کوچههای تنگ و باریک ایران، مانند کوچههای ایتالیا و مصر، اطمینان دارم این کوچهها را دیدهاید. در واقع، تنها دو نفر، دست در دست یکدیگر، میتوانند از این کوچهها عبور کنند. نسل پیش از من، این کوچهها را کوچههای حقیقت مینامیدند و نسل من کوچههای عشق. به این دلیل که ما میتوانیم دوستانمان را به این کوچهها ببریم و برای آنها شعرهای عاشقانه زمزمه کنیم. من این کار را میکردم.»
- «وقتی انقلاب در جهت منافع مردم خودش عمل نمیکند، آنچه درست پس از آن اتفاق میافتد این است که استبداد دینی قدرت را در اختیار میگیرد و اجازه هرگونه حرکت یا فعالیتی را از شما سلب میکند.»
- شهره آغداشلو (۱۰ ژوئن ۲۰۱۳/ ۲۰ خرداد ۱۳۹۲) [[۳۴]
” | چقدر زیباست با خود و جهان در صلح باشیم. | “ |
- «چقدر زیباست با خود و جهان در صلح باشیم.»
- مهناز افشار (۱۸ مارس ۲۰۱۵/ ۲۷ اسفند ۱۳۹۳) [۳۵]
- «باید تلاش کنیم خود را از جامعهٔ جهانی جدا نکنیم. همهٔ ارکان حاکمیت به میزانی که ظرفیت حاکمیت را در اختیار دارند، پاسخگوی اشتغال مردم باشند. امروز این ما هستیم که باید برای پاسداشت خون شهیدان و استقلال کشور که مبانی آن علم و دانش است قدم برداریم.»
- سید محمدعلی افشانی (۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۷ مهر ۱۳۹۵)[۳۶]
- «ما که از قید وطن بیگانهایم/چون نگه نور دو چشمیم و یکیم//از حجاز و چین و ایرانیم ما/شبنم یک صبح خندانیم ما.»
- «من نگاهم به شعر دوباره می سازمت وطن اینگونه بود که همه را برای ساخت وطن دعوت کنم اما این اواخر از ساخت وطن ناامید شدم چون ایران از نگاه فرهنگی، گرفتاریهای فرهنگی دارد و انکار میکند. به همین دلیل این روزها به جای وطن خاکی به وطن اصلی که خودمان هستیم بیشتر فکر میکنم، امروز فکر میکنم باید اول وطن اصلی یعنی درون خودمان را باید ساخت. من فکر میکنم وطن درون ما سیاهیهایی دارد که بیشتر از سیاهیهایی است که جمهوری اسلامی درون کشورمان ایجاد کرده است. ما درون خود هرکدام یک متجاوز به خود هستیم. امروزه فکر میکنم باید این شعر را از این زاویه دید.»
- داریوش اقبالی (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵/ ۳۰ تیر ۱۳۹۴) [۳۸]
- «دخالتهای منطقهای در امور کشورهای عربی، بهطور عمومی فقط از سوی ایران انجام میشود و ایران تنها کشوری است که در قانون اساسیاش، خواستهٔ صدور انقلاب مطرح شده است.»
- عبدالله بن زاید آل نهیان (۲۵ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۴ مهر ۱۳۹۵)[۳۹]
” | تعصب از پیشرفت علم بازمیدارد. ما باید اعتقاداتمان را داشته باشیم و نسبت به آنها ثابت قدم هم باشیم ولی تعصب جلوی واقعیتها را نگیرد. | “ |
- «تعصب مانع پیشرفت علم است. ما باید اعتقاداتمان را داشته باشیم و نسبت به آنها ثابت قدم هم باشیم ولی تعصب جلوی واقعیتها را نگیرد.»
- ژاله آموزگار (۲۰۱۰م/ ۱۳۸۹ش) [۴۰]
- «واقعیت این است که بیش از ۹۰ درصد مردم ایران در مورد امور مبتذل و شرمآور کنجکاوی بهخرج میدهند.»
- زهرا امیرابراهیمی (۲۳ نوامبر ۲۰۰۶/ ۲ آذر ۱۳۸۵)[۴۱]
- «ایران یکی از بهترین کارگاههای حقوق بشر است چرا که همهٔ مفاهیم مرتبط با حقوق بشر، درآن قابل لمس است.»
- اردشیر امیرارجمند (۵ آوریل ۲۰۰۰/ ۱۷ اسفند ۱۳۷۹ ) [۴۲]
- «هر شهروندی وقتی در شهر پیاده رفتوآمد میکند، خیلی از مسائل جامعه را دقیقتر میبیند. کافی است کمی با نگاه تیزبین و کنجکاو به مردمی که از مقابل میآیند نگاه کنیم تا آنچه را در ذهن آنها میگذرد، ببینیم؛ نگاههای گویایی که مشکلات و ناکامیهای اجتماعی را عیان میکند…
باید از مردم خواست که برای رسیدن به اتحاد و همزیستی مسالمتآمیز هرچه بیشتر، دست در دست یکدیگر بگذاریم و به جامعهای سالم فکر کنیم. جامعهای که همه افکار و دیدگاههای مختلف میتوانند در کنار یکدیگر و با یکدیگر باشند و اجازه اظهارنظر و زندگی مسالمتآمیز به یکدیگر میدهد. باید این فرهنگ را جا بیندازیم که نظرات متفاوت و دیدگاههای مختلف است که یک جامعه موفق را میسازد و جامعهای با این شرایط به سمت توسعه و آبادی سریعتر حرکت میکند.»- حسین انصاریراد (۲۵ اکتبر ۲۰۱۵/ ۳ آبان ۱۳۹۴)[۴۳]
ای ایران ای مرز پرگُهر | ای خاکت سرچشمهٔ هنر | |
دور از تو اندیشهٔ بَدان | پاینده مانی تو جاودان | |
ای دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنم | جان من فدای خاک پاک میهنم | |
مهر تو چون، شد پیشهام | دور از تو نیست اندیشهام | |
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما | پاینده باد خاک ایران ما | |
سنگ کوهت درّ و گوهر است | خاک دشتت بهتر از زر است | |
مهرت از دل کِی برون کنم | بَرگو بی مهرِ تو چون کنم | |
تا گردش جهان و دور آسمان بهپاست | نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست | |
مهر تو چون، شد پیشهام | دور از تو نیست اندیشهام | |
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما | پاینده باد خاک ایران ما | |
ایران ای خرّم بهشت من | روشن از تو سرنوشت من | |
گر آتش بارد به پیکرم | جز مهرت در دل نپرورم | |
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم | مهر اگر برون رود گلی شود دلم | |
مهر تو چون، شد پیشهام | دور از تو نیست اندیشهام | |
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما | پاینده باد خاک ایران ما | |
شاعر:حسین گلگلاب |
نام جاوید وطن | صبح امید وطن | |
جلوه کن در آسمان | همچو مهر جاودان | |
وطن ای هستی من | شور و سرمستی من | |
جلوه کن در آسمان | همچو مهر جاودان | |
بشنو سوز سخنم | که همآواز تو منم | |
همهٔ جان و تنم | وطنم وطنم وطنم وطنم | |
همه با یک نام و نشان | به تفاوت هر رنگ و زبان | |
همه شاد و خوش و نغمهزنان | ز صلابت ایران جوان | |
شاعر:بیژن ترقی |
- «ایران سرزمینی است با هزاران سال سابقه فرهنگی و با یک فرهنگ پر توشه و پربار و فرهنگی که با اسلام غریبه نیست. ما با معانی توحید کاملاً آشنا هستیم، به همین خاطر اسلام را سریع میپذیریم و در آن شرکت و در توسعهاش دخالت میکنیم و آن را مال خود میکنیم.» «گرچه مسلمان هستیم، ولی ویژگیهای خودمان و تفاوتهایمان را با دیگر کشورها داریم. اسلام انسانها را آزاد گذاشته و بنابراین دلیل ندارد همه چیز مشترک باشد…»
- باقر آیتاللهزاده شیرازی (سپتامبر ۲۰۰۸/ شهریور ۱۳۸۶)[۴۴]
- «عمر انقلاب صنعتی ۱۵۰ سال است، ولی در این ۱۵۰ سال اتفاقات بسیار زیادی افتاده است. بزرگترین مشکل ما این است که در ایجاد، پرداخت و توسعه انقلاب صنعتی شریک نبودیم، بنابراین منفعل ماندهایم و تا زمانی که خودمان سهیم و تولیدکننده نباشیم، این انفعال باقی میماند.»
«تأثیری که انقلاب صنعتی روی ما گذاشته تا به حال تأثیر مثبتی نبوده و فقط ترکشهایش نصیب ما شده، در حالی که ما باید جامعهای علمی و فرهیخته بشویم و از نظر تکنولوژی خودمان را بالا ببریم.»- باقر آیتاللهزاده شیرازی (سپتامبر ۲۰۰۸/ شهریور ۱۳۸۶)[۴۴]
” | ایران زادگاه من است و حقیقت این است به هیچوجه نمیتوانم از ریشههایم جدا شوم. | “ |
- «ایران زادگاه من است و حقیقت این است به هیچوجه نمیتوانم از ریشههایم جدا شوم.»
- ادمان آیوازیان (۱ اکتبر ۲۰۱۶/ ۲۳ مهر ۱۳۹۵)[۴۵]
- «عطر خوش یادهای رفته و مانده… عالم را به افسون این عطر نمیفروشم، عطر تن ایران، عطر خاکم، عطر وطنم.»
- ادمان آیوازیان به نقل از هادی سیف (۲۰۱۰م/ ۱۳۸۹ش)[۴۶]
- «اولین نکتهای که تمام دنیا را متوجه [هنر] ایران میکند، فرش است. یاماساکی معمار برج نیویورک... از من پرسید: «چرا فرشهای ایرانی به این قشنگی هستند؟ در حالی که آنها در کویر بافته شدهاند!» اما به نظر من جواب این سؤال بسیار ساده بود. هرکسی آرزویی دارد که یکی از آنها این است که در جایی که زندگی میکند، باغ و باغچههایی داشته باشد و وقتی به این آرزو نرسیده، آنها را به اتاقش آورده است.»
- ادمان آیوازیان (۳ سپتامبر ۲۰۱۲/ ۱۲ مهر ۱۳۹۱) [۴۷]
ب، پ[ویرایش]
- «من همواره تمایل زیادی به یادگیری از محضر رهبران دینی داشتهام. چه مقامات دینی و چه مقامات سیاسی. چراکه آنها منابع دانش و خرد هستند و الهامبخشاند. جمهوری اسلامی ایران از لحاظ داشتن رهبران شاخص، غنی و ممتاز است.»
- محمد بارکیندو (۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۳ مهر ۱۳۹۵)[۴۸]
- «من فکر نمیکنم ایران جامعهای بهکلی بیدین شود. از نظر تفکیک دین و سیاست، و بهعبارتی سکولاریزه شدن، این احتمال هست که چنین اتفاقی بیفتد ولی بعید میدانم مردم بگویند دین نمیخواهیم و میخواهیم آن را کنار بگذاریم».
- عبدالعلی بازرگان (۳۰ آوریل ۲۰۱۰/ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹)[۴۹]
- «با کمال تاسف و شهامت باید اذعان کرد، که در تمام ادوار از جمیع جهات و جمیع شئون، ما ایرانیها از کار فراری بوده و هستیم؛ و همیشه به جای عمل به حرف و تشریفات و حداکثر به بحث و نظر میپردازیم.»
- مهدی بازرگان (۱۹۴۶م/ ۱۳۲۵ش)[۵۰]
سَر زَد از اُفُق |
مِهرِ خاوران |
فروغِ دیدهٔ حق باوران |
بهمن! فَرِّ ایمانِ ماست |
پیامت ای امام! |
استقلال، آزادی |
نقشِ جانِ ماست |
شهیدان پیچیده در گوش زمانْ، فریادتان |
پاینده، مانی و جاودان |
جمهوری اسلامی ایران |
- «میدانیم که اولین منشور حقوق بشر توسط کوروش ۲۵۰۰ سال پیش صادر شد و این بسیار ستودنی است و شما باید به آن مفتخر باشید.»
- بان کی مون (۳۰ اوت ۲۰۱۲/ ۱۰ شهریور ۱۳۹۱)[۵۱]
- «چرا یادگیری زبانهای مادری و اشاعهٔ آنها را جز در مورد زبان فارسی، خیانت به کشور، به سرزمین آبا و اجدادی همهٔ آدمها میشمارید؟»
- رضا براهنی (۲ مارس ۲۰۱۰/ ۱۱ اسفند ۱۳۸۸)[۵۲]
- «ایرانیبودن یعنی اینکه خصلتهایی را دیدن و نوعی نگاه را داشتن.»
- محمدعلی بنیاسدی (۱۹ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۲ تیر ۱۳۹۵)[۵۳]
- «در قرن بیستم ایرانیها سه جنبش بزرگ انجام دادند، مشروطیت، ملی کردن نفت و انقلاب ۵۷.»
- ابوالحسن بنیصدر (۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲۱ شهریور ۱۳۹۵) [۵۴]
- «ای دریغا عرصهٔ پاک خراسان کز شرف/ هست ایران چهر و او خال رخ زیبای او»
” | بههوش باش که ایران ترا پیام دهد/ ترا پیام به صد عِزُّ و احترام دهد// نسیمِ صبح که بر سرزمین ما گذرد/ ز خاکِ پاکِ نیاکان، ترا سلام دهد// به کارنامهٔ پیشینیان نگر، بد و خوب/ که تلخکامیت آرد پدید و کام دهد |
“ |
- «بههوش باش که ایران تو را پیام دهد/ ترا پیام به صد عز و احترام دهد//نسیم صبح که بر سرزمین ما گذرد/ز خاک پاک نیاکان، ترا سلام دهد//وز استخوان نیاکانت برگذشته بود/دم بهار که ازگل به گل پیام دهد//...به کارنامهٔ پیشینیان نگر، بد و خوب/ که تلخ کامیت آرد پدید و کام دهد//ز درس حکمت و آداب رفتگان مگسل/که این گسستگیت خواری مدام دهد//نگویمت که به ستخوان خاکخورده بناز/عظام بالیه کی رتبت عصام دهد//بهعلم خویش بکن تکیه و به عزم درست/که علم و عزم، ترا عزت و مقام دهد//ولی ز سنت دیرین متاب رخ زیراک/به ملک، سنت دیرینه احتشام دهد//ز درس پارسی و تازی احتراز مکن/که این دو قوت ملی علیالدوام دهد//شعائر پدران و معارف اجداد/حیات و قدرت اقوام را قوام دهد//مباش غره به تقلید غربیان، که به شرق/اگر دهد، هنر شرقی احترام دهد//تو شرقیئی و به شرق اندرون کمالاتی است/ولی چه سودکه غربت فریب تام دهد//بههر صفت که برآیی برآی و شرقی باش/گرنه دیو به صد قسمت انقسام دهد//دو چشم مام وطن ز آفتاب و مه سوی ماست/وزین دو دیده به ما کسوت و طعام دهد//ز چشم مام وطن خون چکد بر این آفاق/که سرخی شفقش جلوه صبح و شام دهد.»
- محمدتقی بهار، «پیام ایران» [۵۶]}}
- «هند و ایران برادران همند/زبدهٔ نسل آریا و جمند//آنیکی شیر وآندگر خورشید/نزد مردم به راستی علمند//پارس شیر است و هند خورشید است/پشت بر پشت پاسدار همند.»
- محمدتقی بهار، «هند و ایران» [۵۷]}}
- «ما ایرانیان یادنگرفتهایم که از میراث فکری و فرهنگی خود درست نگهداری کنیم.» «در پاریسِ ۴۰۰ سال است اشیای باستانیاش خراب نشده اما در ایران هر روز دیوارهای باستانی با نوشتن یادگاریهای جدید نو میشود.»
- علی بهرامیان (۲۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۳ تیر ۱۳۹۵)[۵۸]
- «نگاه ایرانیها به ایران پس از حمله اعراب یا یک نگاه ایدئولوژیک است یا یک نگاه ناسیونالیستی. حمله مغول نیز در این نوع نگاه جای میگیرد. باید توجه داشته باشیم که ظهور اسلام یا حمله مغول یا اقوام دیگر باعث از بین رفتن مآخذ تاریخ ایران نمیشود اما گاهی محققان با جزمنگری خود از آن عبور میکنند.»
- علی بهرامیان (۲۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۳ تیر ۱۳۹۵) [۵۸]
- «هنوز که هنوز است از برخی دربارهٔ جو فرهنگی قرن دوم و سوم سؤال میکنند در حالیکه دیگر جای بحث این مسایل در روزگار ما نیست. تأکید من بر این نکته است که موضوعات مورد بحث در دنیای امروز به ویژه در سرزمین ایران موضوعاتی است که اصیل نیست. ما باید این دیدگاه را در خودمان تقویت کنیم که با «دید نو» به میراث گذشته خود نگاه کنیم.»
- علی بهرامیان (۲۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۳ تیر ۱۳۹۵)[۵۸]
- «امروزه ما دچار نوعی افراط و تفریط در اقدامات فرهنگی و علمی خود شدهایم.»
- علی بهرامیان (۲۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۳ تیر ۱۳۹۵)[۵۸]
- «تو را میگویم ای فرزانه فرزند/که نعمت خواری از انعام ایران//یکی بگشای گوش جان و مشنو/در آفاق وطن پیغام ایران//که میخواهد به یاری گاه و بیگاه/به جان پروردگان را مام ایران//نگر کز شومی جمعی کژآیین/رود زهر بلا در کام ایران//یکی میخواهد از هم بر دردیدن/به تیغ کهنه هفت اندام ایران//از این بیگانگان آشنا روی/به ویرانی کشد فرجام ایران//تو زهرِ قاتلی در کامِ دشمن/تو صبح روشنی در کام ایران//هم از سعی نو میباید رسیدن/به درمان گر رسد آلام ایران//وطن را وام داری خیز و بشتاب/که بگزاری به نیکی وام ایران//سر دشمن فروکوب و برافراز/درفش سروری بر بام ایران//دو عالم گر فراموشِ تو گردد/فراموشت مبادا نام ایران.»
- یدالله بهزاد، «با فرزندان ایران» [۵۹]}}
- «اگر میخواهیم کار درستی بکنیم، از یاد نبریم که جوانه یک گیاه، باید روی تنه و ساقه و ریشه آن باشد و همه آنچه که در معماری ما ساخته میشود باید متکی به آنچه باشد که ما بهعنوان سرمایه از گذشته داریم… وقتی که درخت تناوری مثل معماری ایرانی داریم، صرف نظر کردن از آن در واقع مثل جهالت است.»
- محمّد بهشتی شیرازی (۹ ژوئن ۲۰۱۵ /۳۱ تیر ۱۳۹۴)[۶۰]
- «ایران دیگر نمیتواند در انزوا بماند و زمانِ نوشتنِ مانیفیست در خوبی و یا بدی مدرنیته گذشته است.»
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «تمدّن ایران کهنتر از تاریخِ شاهنشاهی آن است.»
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «ما باید به بخشی از سنّتها ارزش دهیم چرا که آنچه در آینده میراثِ فرهنگی بشری را تشکیل خواهد داد، همین سنّتها هستند که موجبِ تنوعِ فرهنگی خلّاق خواهند بود. وقتی میشنویم که فلان مملکتِ غربی مدرن است، نباید فکر کنیم که هیچ توجّهی به میراث خود ندارد. اگر فرهنگِ ممالکِ غرب را از نزدیک مطالعه کنیم خواهیم دید که در عینِ مدرن بودن چه قدر با یکدیگر متفاوت اند واین به خاطر حفظِ بخشی از سنّت هایشان است که به آنها هویّتِ خاص بخشیده است.
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «ما میتوانیم با نوعی ارزیابی مستمر و دقیق و با توجّه به وضعِ زمانه، آن بخشی از میراثِ فرهنگی خود را که ریشهٔ آن در خاطرهٔ جمعی ملّتِ ایران دست نخورده است و با دنیای امروز هم سازگاری دارد، حفظ کنیم. انتقال هر نوعِ تجدّد از جوامعِ دیگر اگر با این خاظرهها و باورها و تجربهها تلفیق نشود سودی نخواهد داشت و کارایی لازم را برای پیشرفتِ مملکت فراهم نخواهد آورد.»
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «من هیچگونه هراسی دربارهٔ هویّت ایرانی در دورهٔ جهانی شدن ندارم. هویّتِ ملّی حاصل استمرار حافظهٔ جمعی یک ملّتِ است و در تاریخ، زبان و احساس همبستگی میانِ آدمها ظاهر میشود. فرهنگِ ایرانی فرهنگی قدیمی و غنی است و با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری فرهنگها آشنایی دارد.»
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «میراث فرهنگی که به صورتِ مادّی یا غیرِ مادّی به ما رسیده است، مجموعهای است که در خاطرهٔ جمعی ملّتِ ما جای خاص دارد و عنصرِ حیاتی هویّتِ فرهنگی ماست و منشأ هر نوع خلاقیّتِ فکری و هنری در طولِ زمان. این میراث مجموعهٔ تجربههای نسلهای پیشین است و برماست که آن را حفظ کنیم و به نسلهای بعدی انتقال دهیم.»
- جمشید بهنام (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «جامعه در حال رسیدن به یک نوع افسردگی است. الان اگر چه دردها گفته میشود ولی کسی علاجش نمیکند و هیچ راه حلی ارایه نمیشود.. همه ما میدانیم که جنگلها ویران شدهاند. دربارهٔ ویران شدن شهر، محیط زیست و غارت آثار ملی چیزهای بسیاری میدانیم ولی مگر کسی برای حل این مشکلات کاری میکند؟ حتی برای سادهترین این مشکلات کسی کاری نمیکند.»
- بهرام بیضایی (۱۷ مارس ۲۰۱۲/ ۲۶ اسفند ۱۳۸۰)[۶۲]
- «انگار ما با حالمان تعارف داریم. نمیتوانیم در اکنون زیست کنیم. داریم خودمان را گولمیزنیم و ادای زندگی در حال را درمیآوریم؛ وقتی برای حال برنامه نداشته باشیم، بالطبع به گذشتهِ خیالی و خاطرههای خودساخته پناه میبریم؛ عمده دلیلش هم این است که به تاریخمان بیتوجه هستیم. اشتباهاتی که امروز هست، قبلاً خیلی بیشتر هم بوده است. برنمیگردیم که عبرت بگیریم، حتی همین گذشته ۱۰، ۲۰ سال اخیرمان و نه گذشته یک قرن و ۱۰ قرن پیشمان. گویا عبرتگرفتن را کسر شأن خود میدانیم. در یک توهم مبهم فکر میکنیم دانای کل هستیم و بینیاز از دانش بشری.»
- حسین پاکدل (۱۴ فوریه ۲۰۱۶/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۵)[۶۳]
- «لازم و واجب است به صورت کاربردی و اجرایی خودمان را در آینه تاریخ ببینیم، اگر نبینیم، قطعاً هیچ چشماندازی برای فردا نخواهیم داشت. نگاه کنید چقدر در جا میزنیم؛ بیتعارف داریم با سرعت نور حرکت میکنیم اما مدام در جاییم یا به عقب برمیگردیم. ظاهر خانهها و شهرهامان زیبا میشود و مدل ماشینهایمان بالاتر میرود و روزبهروز برای تلفنهایمان تکنولوژی برتر میآید، ابزار ارتباطی و همهچیز مدرن میشود اما ما در گذشته جا ماندهایم. به حرفهای عجیب و غریب بعضی آقایان دقت کنید. فرصتطلبی و خرافه و قضاوتهای عجولانه و تصمیمهای غیرکارشناسی و بعضاً صددرصد اشتباه دارد هزینههای سنگینی به حال و آینده ما وارد میکند.»
- حسین پاکدل (۱۴ فوریه ۲۰۱۶/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۵)[۶۳]
- «شک نکنیم، جامعهای که فرهنگ نداشته باشد و با فرهنگ خودش زیست نکند، حتی کورسویی از توسعه نخواهد داشت.»
- حسین پاکدل (۱۴ فوریه ۲۰۱۶/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۵)[۶۳]
- «خیلی راحتطلب شدهایم و انگار همه میخواهند فقط خوش باشند.»
- کامبوزیا پرتوی (۱۸ ژوئن ۲۰۱۶/ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)[۶۴]
اگر ایران به جز ویرانسرا نیست | من این ویرانسرا را دوست دارم | |
اگر تاریخِ ما افسانهرنگ است | من این افسانهها را دوست دارم | |
نوایِ نایِ ما گر جانگداز است | من این نای و نوا را دوست دارم | |
اگر آب و هوایَش دلنشین نیست | من این آب و هوا را دوست دارم | |
به شوقِ خارِ صحراهایِ خشکَش | من این فرسودهپا را دوست دارم | |
من این دلکش زمین را خواهم از جان | من این روشنسما را دوست دارم | |
اگر بر من ز ایرانی رود زور، | من این زورآزما را دوست دارم | |
اگر آلودهدامانید، اگر پاک | من ای مردم، شما را دوست دارم | |
حسین پژمان بختیاری |
- «در خاورمیانه، ایران تنها کشوری است که سینمایش را به تمام جهان صادر میکند. کیارستمی، فرهادی، بنیاعتماد و بسیاری دیگر افراد، نقش بزرگی در گسترش مرزهای فرهنگ ما بازی کردهاند. ما به راحتی اروپاییها و آمریکاییها نمیتوانیم فیلم بسازیم، چون به اندازهٔ آنها سرمایه نداریم. دستهایمان برای به تحقق رساندن رؤیاهایمان بسته است.»
- آیدا پناهنده (۱۶ مه ۲۰۱۵/ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴)[۶۵]
” | ایرانِ آشتی کرده با جهان و صلحآمیز، آزاد و دموکراتیک، شیرینترین رؤیای من است... من اطمینان دارم که ایران از میان خاکسترش دوباره زنده خواهد شد. |
“ |
- «ایرانِ آشتی کرده با جهان و صلحآمیز، آزاد و دموکراتیک، شیرینترین رؤیای من است. من امید آن را دارم که رژیم کنونی روزی تغییر کرده و کشورم یک حکومت لائیک داشته باشد. این همان ایدهآلی است که تمام مردم منطقه دارند و در ذهن خود میپرورانند.
روزهایی که دلم برای ایران بیشتر تنگ میشود، دیدگانام را میبندم و به آسمان بینظیر، رودخانهها، درختان، به طبیعت و سرشت آن کشور که از بین نمیرود، فکر میکنم... من اطمینان دارم که ایران از میان خاکسترش دوباره زنده خواهد شد.»
” | این کشوری که ایران نام دارد و تقدیرش این بوده که در تاریخ جهان مشعلدار یکی از پُرافتخارترین و درخشانترین تمدّنهای روی زمین باشد، باید جاوید بماند. | “ |
- «این مملکتی که ایران نام دارد و مقدّر بوده است که در تاریخ جهان مشعلدار یکی از پُرافتخارترین و درخشانترین تمدّنهای روی زمین باشد، باید جاوید بماند.»
- محمدرضا پهلوی (۱۹ اوت ۱۹۶۱/ ۲۸ مرداد ۱۳۴۰)
- «در ایران آنچه به حساب میآید، یک واژهٔ جادویی است که آن واژهٔ شاه است.»
- محمدرضا پهلوی (۳۱ مارس ۱۹۷۴/ ۱۱ فروردین ۱۳۵۳)[۶۷][۶۸]
- «سوابقِ ملّی ما و عظمتِ گذشتهٔ ما و رشدِ باطنی و عمیق ما و شایستگی مردم این سرزمین و همچنین ثروتهای طبیعی و خدادادِ ما در واقع ما را ملزم و محکوم میکند که در زمرهٔ مللِ زنده و بزرگِ دنیا قرار بگیریم. برای تأمینِ این منظور میبایستی ما از هر جهت دوشادوشِ پیشرفتهترین ممالک دنیا قدم برداریم.»
- محمدرضا پهلوی، در سلام عید غدیر (۳۰ آوریل ۱۹۳۶/ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۲/ ۱۸ ذیالحجه ۱۳۸۲)
- «کسی که کارش را به درستی انجام نمیدهد، نه تنها به وجدان بلکه به وظیفهٔ میهنی خود هم خیانت میکند.»
- محمدرضا پهلوی (۲۶ اکتبر ۱۹۷۶/ ۴ آبان ۱۳۵۵) [۶۹]
- «ما امروز وقتی صحبت از وطن و مملکت میکنیم، منظورمان فقط یک اصطلاحِ کتابی و یک چیزِ خشکی که تنها مربوط به گذشته و یا صرفاً عاملِ تحریکِ احساساتِ وطنپرستی و عِرقِ ملیّت ما باشد، نیستو وقتی صحبت از وطن و آینده میکنیم، نظرمان مملکتی است که در دنیای امروز بتواند همگامِ پیشرفتهترین ممالکِ دنیا به زندگیِ پُرافتخارِ خود ادامه دهد.»
- محمدرضا پهلوی (۲۹ اکتبر ۱۹۶۲/ ۷ آبان ۱۳۴۱) در میانِ دانشجویانِ ایرانی مقیم آنکارا،
- «ما ملّتِ مستقلی هستیم که هیچگونه احساسِ حقارتی در مواجهه با خارجی نداریم، و چون خودمان را با هر کشور و ملّتِ دیگری از حیث حقوق مساوی میدانیم، برای ما همکاری با مللِ دیگر سهل و آسان است… ما احتیاج نداریم که از صبح تا شب به ملّتِ خودمان حسِّ کینهتوزی و دشمنی با خارجی را تلقین کنیم، بلکه بالعکس احساسِ دوستی و همکاری را با دیگران، البتّه با حفظِ تمامِ منافعِ ملّی خودمان، تقویت کنی.»
- محمدرضا پهلوی (۱۰ آوریل ۱۹۶۱/ ۲۱ فروردین ۱۳۴۰) در کنگرهٔ آمریکا
- «من هیچکس را فهمیده تر از ایرانی در هیچ جا ندیدهام. تنها مسئلهای که هست، تشکّلِ این افراد است، که چطور اجتماعِ آنها همان درایت و فهمِ انفرادی را پیدا بکند. چیزی که باید آرزومند آن باشیم این است که همان فهمی که فرد فردِ مردمِ ایرانی دارند، همان را اجتماعِ آنها هم باهم پیدا بکند. البتّه این مستلزم این است که غرضها کمتر بشود، و اگر چنین شد و هر فردی فهمید که بقای او بسته به بقای اجتماع است، این مشکل حل میشود.»
- محمدرضا پهلوی (۳۱ اکتبر ۱۹۶۱/ ۹ آبان ۱۳۴۰) در میان نمایندگان مردمِ استانها و عشایر،
- «یکی از بزرگترین خصوصیّاتِ ایران همانا توجّهِ این کشور به صلح است. علاقه و تأکید به صلح از سطورِ منظومههای حماسی ما می چِکَد و ادبیّاتِ ما از آن لبریز است. این فکر که دنیا یکی است و حیاتِ هر فرد جزء ارجمندی در هستی مطلقِ کیهانِ بزرگ است، از فکرهای ویژهٔ سرزمین ماست.»
- محمدرضا پهلوی (۱۷ نوامبر ۱۹۴۹/ ۲۶ آبان ۱۳۲۸) در پاسخِ بیاناتِ وزیر امور خارجهٔ آمریکا، واشنگتن؛ ۲۶/۸/۱۳۲۸
- «آنگاه که به دیدن مسجد جامع اصفهان رفتم و در زیر این گنبد جای گرفتم، متوجّه شدم که تمام وجودم در تسخیر گنبد و مسجد است؛ چون در زیر این گنبد به خوبی میتوان به شاهکار فناناپذیر و خلّاقه ایرانیها پی برد …»
- «ایرانی در خوراک، اعتدال و قناعت را رعایت میکند. در هر مقامی باشد، باز مقداری نان، پنیر و سبزی صحرایی او را راضی و خشنود میکند… به آسایش و آرامش دلبسته است اما در اوضاع و احوال خاصی سختکوش و خستگیناپذیر میشود و میتواند.»
- یاکوب ادوارد پولاک[۷۱]
- «معماری همیشه و همه جا هنری وابسته به زندگی بوده و در ایران ما بیش از هر جای دیگر. چنانکه آرایش معماری هماره به دست زندگی بوده و در هر زمان، روش زندگی بوده که برنامهٔ کار معماری را پی ریخته است.»
- «تمام تهاجم به هویت فرهنگی ما از درون بوده است. خشونتها، سیاستهای تحقیرآمیز، سرکوب و انحصار مسایلی هستند که ارزشی را برای انسان به جای نمیگذارند.»
«اگر اصلاحات و روشهای مسالمتآمیز، نتواند آنچه را که برای زنده ماندن یک ملت ضروری است ـ چه از لحاظ مادی، فرهنگی و روانی تأمین کند ـ مردم تن به مرگ نمیدهند و گروه اندکی به دلیل این کمبودها، تسلیم مرگ اجتماعی شوند و مردم ایران در طول تاریخ سه هزار سالهٔ خود نشان داده که در سختترین شرایط تاریخی، ارادهٔ زنده ماندن را از دست ندادهاند.»- حبیبالله پیمان (۱۶ فوریه ۲۰۰۰ /۲۷ بهمن ۱۳۷۸) [۷۳]
ت، ث[ویرایش]
- «اگر با یک بارِ فرهنگی به تمدنی دیگر نظر افکنیم، چیزی از خود در آن میبینیم.»
- «با گفتن از ریشهٔ ایرانی خود، جهانی میشویم.»
- «کسانی که اتقلاب کردند، ایران را دو دسته کردند: «ما و دیگران، خودیها و غیرخودیها» و این یک گودال عجیبی است که تا با درک متقابل پُر نشود خروج از بد فهمیها ممکن نخواهد بود.»
- «من ایران را دوست دارم، برای اینکه وطن من است، خوزستان را دوست دارم، برای اینکه ولایت من است، و عاشق آبادان هستم، برای اینکه زادگاه من است.»
- ناصر تقوایی (۹ ژوئیه ۲۰۰۸/ ۱۹ تیر ۱۳۸۷)[۷۶]
- «بدون اغراق ایران در زمینه هنرهای مردمی غنیترین کشور جهان است و هر چیزی که ایرانیها در طول تاریخ ساختهاند ضمن اینکه جنبه کاربردی داشته، از نظر زیبایی شناختی نیز قابل تأمل بوده است.»
- پرویز تناولی (۲۲ نوامبر ۲۰۱۵/ ۱ آذر ۱۳۹۴)[۷۷]
- «از من اگر بپرسید میگویم ای کاش تمام شهرهای کشورمان یک موزه داشته باشند و هنرمندان بتوانند آثارشان را به این موزهها اهدا کنند. یعنی امیدوارم هنرمندان دیگر هم نهفقط در عرصه مجسمهسازی که در سایر شاخههای تجسمی به انجام چنین کاری بپردازند تا این سنت نیک پابرجا بماند و به پرباری و روشن نگاه داشتن چراغ موزههایی که در حالحاضر در شهرستانها وجود دارند، بینجامد، زیرا همیشه بر این باورم که همهچیز نباید به پایتخت محدود بماند و شهرستانها هم باید از رهگذر تمرکززدایی از امکانات هنری و فرهنگی بهرهمند شوند.»
- پرویز تناولی (۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۹ تیر ۱۳۹۵)[۷۸]
- «امروز شما افراد بسیار زیادی را میبینید که علاقهمند به تاریخ و گذشته ایران هستند، اما حساس نیستند که بتوانند اقدامی در زمینه حفظ آنها انجام دهند.»
- عباس توسلی (۶ ژوئن ۲۰۱۶/ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵)[۷۹]
- «اینکه ملتی چقدر به گذشته خود توجه داشته باشد، بستگی به این دارد که هویت جمعی و ملیاش را چگونه تعریف کند. در ایران ما نسبت به مفاخر و گذشته کشورمان، دچار نوعی دوگانگی شدهایم. در دورههایی از تاریخ ایران، تقسیمبندی بین ایران قبل و بعد از اسلام تشدید شده؛ به این معنی که توجه به میراث ایران پیش از اسلام تبلیغ شده، اما دستاوردهای تمدنی ایران پس از اسلام مورد بیمهری قرار گرفته است. تأکید بر این تقسیمبندی، خود عاملی برای فراموشی و نادیدهگرفتن بخشی از میراث کشور است.»
- عباس توسلی (۶ ژوئن ۲۰۱۶/ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵)[۷۹]
- «ما نمیتوانیم بهانههای سیاسی را به جای دغدغه دینی به جامعه انتقال دهیم.»
- غلامعباس توسلی (۲۷ ژوئیه ۲۰۱۴/ ۵ مرداد ۱۳۹۵)[۸۰]
- «جامعهٔ ما، چارچوب و حساسیت زیادی نسبت به انتشار بعضی اخبار یا واقعیتها دارد.»
- هانیه توسلی (۲۰ ژوئن ۲۰۱۱ /۳۰ خرداد ۱۳۹۰) [۸۱]
ج، چ[ویرایش]
- «ما امیدواریم که این ملت بزرگ (ایران)، یک همسایه بزرگ برای ما باشد. لیکن اعتمادسازی باید دوسویه باشد.»
- عادل الجبیر (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶ / ۳۱ تیر ۱۳۹۵)[۸۲]
- «سالهاست که همهٔ اقوام در این کشور در کنار یکدیگر زندگی میکنند. همهٔ اقوام همواره از جنبشها و نهضتهای ملی دفاع کردهاند از جنبش مشروطیت گرفته تا نهضت ملی شدن صنعت نفت. همهٔ ایرانیها متشکل از اقوام و مذاهب گوناگون در جریان جنگ تحمیلی از مرزهای این کشور دفاع کردند، پس از جنگ هم کسی ادعا نکرد که من سهم بیشتری داشتم، همه سهیم بودند». «مشکل ما در قانون اساسی نیست، نقص در عملکردها و اجراها موجب به وجود آمدن مشکل تضییع حقوق مردم بویژه اقلیتها شده است»
- جلال جلالیزاده (۹ دسامبر ۲۰۱۳/ ۱ دی ۱۳۹۲)[۸۳]
- «در ساختار سیاسی ما، با مشکلی به نام حقِّ ویژهطلبی برای عدهای خاص روبرو هستیم که این خصیصه با روح جامعهٔ مدنی برابری شهروندان است، منافات دارد.»
- حمیدرضا جلاییپور (۹ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۰ بهمن ۱۳۷۸) [۸۴]
- «عدهٔ زیادی از هموطنان ما خیال میکنند همین قدر که اولاد داریوش و سیروس شدند، دیگر نانشان تو روغن است. غافل از این که کسی را از فضل پدر حاصلی نیست و انسان باید مردِ کار و همّتِ خود باشد و آدم اصیل و شریفِ واقعی کسی است که بتواند به اطمینان بگوید که دارای فرزندِ نیک سرشت و خردمند خواهد بود نه آن کسی که تنها به افتخارِ آباء و اجدادِ خود سربلندی میکند.»
- محمدعلی جمالزاده (۱۹۶۰م/ ۱۳۳۹ش)[۸۵]
- «مردمِ دنیا مجبور نیستند که تنها صفاتِ خوب و پسندیدهٔ مارا بستایند و در مقابلِ معایبمان لب فرو بندند.»
- محمدعلی جمالزاده (۱۹۶۶م/ ۱۳۴۵ش)[۸۶]
- «اگر در عالَمِ وجود، اصل و اساس را معنی بدانیم، و اهلِ معنی باشیم، باید اعتراف نماییم که عالیترین و شادابترین میوهای که نهالِ نبوغ و قریحهٔ ایرانی در بوستانِ تمدّن بشری به وجود آورده است؛ همانا اوّل، کیشِ زرتشت است در زمانِ پیش از اسلام، و دوّم طریقه و مذهبِ تصوّف است در دورهٔ اسلامی.»
- «باید از یزدان پاک درخواست نماییم که ما را از شر و زیان دروغ که بزرگترین نشانهٔ تهبکاری و فساد است در امان بدارد و زندگانی ما را سامانی ببخشد که محتاج به وام گرفتن از خودی و بیگانه نباشیم. باید دعا کنیم که در سایهٔ اصلاحات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وسیع و عاقلانه که هماهنگ با وضع دنیای آزاد و مرفه باشد؛ روزگار ما ایرانیان رفتهرفته تغییر کند و دگرگون شود.»
- محمدعلی جمالزاده (۱۹۶۶م/ ۱۳۴۵ش)[۸۶]
- «من نه تاریخ، نه فرهنگ و نه هنر ایران را به پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیمبندی نمیکنم. ما باید همه اینها را بشناسیم. اتفاقاً یکی از بزرگترین دوران درخشش فرهنگی و دانش ایران پس از اسلام بوده. ما باید همه جنبههای زندگی خود و فرهنگ خودمان را به یاد بیاوریم.»
- فریدون جنیدی، بدون منبع
- «آرزو دارم وطنم ایران به جایگاهی که لایق است دست یابد و ایرانیان باز هم در دنیا احساس غرور کنند.»
- فریدون جنیدی (۱ سپتامبر ۲۰۱۵/ ۲۳ شهریور ۱۳۹۴)[۸۸]
- «آنچه با نام اسلام در صفحات شرقی ممالک اسلامی، حتی به برخی از مناطق هند و چین رفتهاست، از صافی تمدن آریایی رد شده و رنگ آریایی به خود گرفتهاست.»
- فریدون جنیدی (۷ سپتامبر ۲۰۰۶/ ۱۶ شهریور ۱۳۸۶)[۸۹]
- «جوانان ایرانی اکثراً دچار نوعی سردرگمی و گمگشتگی فلسفی هستند و به قول معروف نمیدانند کدام تخته شناوری را در این اقیانوس موّاج جهانی بچسبند و خود را از تلاطم امواج نجات ندهند، ولی به هر حال همهٔ آنها چه در داخل و چه در خارج خود را ایرانی حس میکنند. البتّه یک ایرانی با هزار و یک مشکل. مشکلات روحی و روانی که نتیجهٔ آن را در طلاقهای متعدّد میانِ جوانان ایرانی میبینیم، مشکلات اقتصادی که موجب شده است اکثراً به دنبال ارزشهای مالی باشند و مشکلاتِ دینی و فلسفی که در نوعی نیهلیسم و بی اعتقادی خلاصه میشود…»
- رامین جهانبگلو(۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- [ادامه] «جالب اینجاست که وقتی شما با هموطنان ما صحبت میکنید میبینید که اکثراً نگرش مٌثله شدهای در موردِ هویّتِ ایرانی دارند و این امر در تاریخ معاصر ایران بسیار مشاهده میشود. اسلامیها میگویند تاریخ و هویّتِ ایرانی یعنی تشیّع و بس. آنهایی که به ما قبلِ اسلام علاقه دارند میگویند اسلام را باید کنار گذاشت چون ما، قبل از اسلام زرتشتی بودهایم و میبایستی به ایرانِ بزرگ و سلطنتی بازگشت. طرفداران بی چون و چرای غرب هم میگویند بیاییم غربی شویم و خود را از دردسرِ تاریخ ایران و اتّفاقاتِ آتی خلاص کنیم… انسان ایرانی کیست؟ به نظر من انسان ایرانی حاصلی از هر سه این گفتمان هاست. او هم به اسلامِ شیعه با تمامِ منضماتش اعتقاد دارد، حتّی اگر مدرن هم باشد روزه میگیرد … ضمناً به ایران باستان هم علاقه دارد و برای کورش و داریوش احترام خاصّی دارد… پس انسان ایرانی لایههای فرهنگی یا تمدّنی یا بهتر بگویم انسان شناختی و متافیزیکی گوناگونی دارد که به این سادگی نمیتوان یکی را به نام دیگری از بین برد. از جای دیگری بیرون میزند و قد علم میکند. انقلاب ایران نمونهٔ بارز آن است.»
- رامین جهانبگلو(۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «ما ایرانیان میبایستی به مفهوم فرهنگی و جغرافیایی «آسیا» بیشتر توّجه کنیم. ما در آسیا نه تنها با هند بلکه به دلایل دیگری با ژاپن - به خاطرِ مدرنیتهٔ خاصِّ آن کشور- و یا چین - به دلیلِ عظمتِ فرهنگی و سیاسی آن - در ارتباط باشیم… به نظر من چون ایران از وضعیّتِ اروپایی ترکیه برخوردار نیست و هیچگاه نمیتواند عضو اتحادیه اروپا شود و در مجموعههای دیگری مثل کشورهای خاور دور یا شبه قارهٔ هند یا دنیای عرب قرار نمیگیرد، بنابراین بهترین روش برای کشور تنهایی چون ایران نزدیک شدن به قدرتهای چون چین و هند است.»
- رامین جهانبگلو (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش) [۶۱]
- «ما ترس از آمریکایی شدن داریم، ولی سنّتیترین افرادِ جامعهٔ ما آخرین مُدها را در کنارِ خواندنِ حافظ و مولانا دنبال میکنند. به نظرِ من میتوان در جهانِ امروز مدرن بود و تفاوتِ فرهنگی خود را حفظ کرد. میتوان مثلِ ایرانیان میراثی استثنایی داشت ولی مدرن هم بود. من جای نگرانی نمیبینیم.»
- رامین جهانبگلو (۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش)[۶۱]
- «مردم ایران تنها زمانی میتوانند به بهروزی و آزادی و دموکراسی واقعی برسند که تحت پرچم یک نیروی مردمی و پیشرو، بساط این دولت قرونوسطایی و معاملهگر و فاسد را یکبار و برای همیشه با زور بازوان شان برچینند.»
- ملالی جویا (۲۷ فوریه ۲۰۱۶/ ۸ اسفند ۱۳۹۴)[۹۰]
- «گاهی وقتها فکر میکنم هر مسالهای در این کشور، فقط سوژهای برای صفحههای مجازی شده و تیترهای اول روزنامهها.»
- محسن چاوشی (۱۶ فوریه ۲۰۱۷/ ۲۸ بهمن ۱۳۹۵) [۹۱]
- «من هیچگاه خودم را از اقلیتها نمیدانم، هر کس تعریف ایران را بداند باید قبول کند که هیچکس اقلیت نیست. نسل ما از کوروش بزرگ است و ایران هم اسم یک ملت نیست اسم یک سرزمین است. در تاریخ گاهی جنگ میشود و سرحدات مرزها تغییر میکند اما قرار نیست هویت ما از بین برود، ایران همیشه کشور من بوده است.»
- لوریس چکناواریان (۱ دسامبر ۲۰۱۲/ ۲۴ آذر ۱۳۹۱) [۹۲]
- «خاک ما پر از حرفهای نگفته است.»
«اگر مردم ایران نسبت به آن چیزهایی که دارند، آگاه بودند، به ارزش فرش ایرانی در زیر پا، تابلو نقاشی آویزان به دیوار خانهها و کتابهای خطی در زمینههای مختلف بهویژه هنرهای تاریخی ایران، به این راحتی بیتوجهی نمیشد.»
«مردم ما با پشتوانه فرهنگی و تاریخی که دارند، باید روز به روز نسبت به داشتههای خود آگاهتر شوند تا نسل آینده نیز آگاه باشد.»- کاظم چلیپا (۱۶ اوت ۲۰۱۶/ ۲۶ مرداد ۱۳۹۵)[۹۳]
- «ملّتِ ایران تسلیم را نمیپذیرند، حتّی اگر دشمن همهٔ خاکش را تسخیر کند و همهٔ مردمانش را بکشد.»
- مصطفی چمران «یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص ۱۷۹
ح، خ[ویرایش]
- «عزم ملی برای اقتصاد یعنی چشمداشتی به خارج از کشور نداشته باشیم و چشم دوختن به خارج تا به امروز هیچ کشوری را مستغنی نکرده و بلکه روز به روز کشور را محتاج میکند.»
- حمیدرضا حاجیبابایی (۲۵ مارس ۲۰۱۴/ ۵ فروردین ۱۳۷۷)[۹۴]
شُد جمهوری اسلامی به پا | که هم دین دهد هم دنیا به ما | |
از انقلاب ایران دِگر | کاخ ستم گشته زیر و زِبَر | |
تصویر آیندهٔ ما، | نقش مراد ماست | |
نیروی پایندهٔ ما، | ایمان و اتحاد ماست | |
یاریگر ما دست خداست | ما را در این نبرد او رهنماست |
در سایهٔ قرآن جاودان |
پاینده بادا ایران |
آزادی چو گلها در خاک ما | شکفته شد از خون پاک ما | |
ایران فرستد با این سرود | رزمندگان وطن را درود | |
آیین جمهوری ما | پشت و پناه ماست | |
سود سلحشوری ما | آزادی و رفاه ماست | |
شام سیاه سختی گذشت | خورشید بخت ما تابنده گشت |
در سایهٔ قرآن جاودان |
پاینده بادا ایران [۹۵] |
” | «سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.» «بزرگترین خوشحالی من در زندگی: هوش و استعداد جوانان ایرانی است.» |
“ |
- «سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.»
«بزرگترین خوشحالی من در زندگی: هوش و استعداد جوانان ایرانی است.»
«ایران، جزیره هوش و ذکاوت است.»
«کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم.» - «تمرین دموکراسی سهل و بدون دردسر یا بدون بالا و پایین رفتن و به اصطلاح زیگزاگ نیست؛ ولی مسلم این است که هیچ راه میانبری برای ساختن جامعه دموکراتیک وجود ندارد. بلوغ لازم برای شهروندی جامعه دموکراتیک تنها از راه شرکت مردم در قلمرو سیاست و آموختن از اشتباههای خود به دست میآید. تاریخ معاصر ایران نشان میدهد این گمان که میتوان راه دشوار رسیدن به دموکراسی را میانبر زد، واهی بوده است. ساختن دموکراسی تنها از روند دشوار و پردردسر و پیچیده تمرین دموکراسی ممکن است.»
- شاهرخ حقیقی (۱۵ آوریل ۲۰۱۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۹۳)[۹۷]
- «بیایید دست به دست هم داده، نابسامانیها را سامان بخشیم. اگر اسلام را آن گونه که هست، بشناسیم و به آن عمل کنیم، ایران به گلستان تبدیل خواهد شد.»
«امروز به مهمترین شعار انقلاب که همان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بوده، دست یافتهایم.»- فاطمه خاتمی (۱۵ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۶ بهمن ۱۳۷۸) [۹۸]
- «در تاریخِ پُرافتخارِ ما، اگر هیچ چیزی جز تعیینِ نقطهٔ تعادلِ بهاری به عنوانِ اوّل سال - که اختصاص به ما ایرانیان دارد - نبود، کافی بود که به هوشمندی، سلیقه، زیبایی شناسی و روحیهٔ متعادل و درست اندیش و درست جوی ایرانی پی ببریم.»
- محمد خاتمی (۱۶ مارس ۲۰۰۰/ ۱۰ فروردین ۱۳۷۹)[۹۹]
- «گرچه همه دَم از ملّت میزنند و به نامِ ملّت سخن میگویند و خواستها و گرایشهای خود را به نامِ ملّت بیان میکنند، امّا خودِ ملّت چه میگوید؟ این ملّت برای بیان خواستهای خود راههای مشخّصی دارد که برای شناخت خواستِ این ملّت باید به سخنِ خودِ ملّت و راههای بیان این سخن توجه کرد. حضورِ مردم، سخنِ مردم است. به خصوص حضورِ انتخابگر مردم، آنجا که مردم با حضورِ خود، روش و برنامهای انتخاب میکنند.»
- محمد خاتمی (۲۳ مه ۲۰۰۰/ ۳ خرداد ۱۳۷۹)[۱۰۰]
- «ما باید یاد بگیریم که انسانیّت حکم میکند برای رفعِ اختلافِ نظرهایمان با یکدیگر صحبت کنیم. ما باید برای حلِّ اختلافاتمان قاعدهٔ بازی داشته باشیم و چنین نباشد که هر کس بکوشید نظر و سلیقهٔ خود را به هر قیمتی بر جامعه و دیگران تحمیل کند. قانون، ضابطهٔ بازی ماست. اتفاقاً شما ببینید در سطحِ جامعهٔ ما چقدر بی حوصلگی و بی تحمّلی وجود دارد. ما انتقاد را با دشنام اشتباه گرفتهایم، مخالفت انسانی و حاکم کردنِ منطق بینِ خودمان را با تعارض و درگیری اشتباه گرفتهایم.»
«ما نیازمندِ وحدتِ ملّی هستیم. ما مشکلاتِ زیادی داریم و در همهٔ عرصهها به همبستگی و همدلی نیازمندیم. معنای همبستگی و همدلی عدمِ اختلاف در جامعه نیست، بلکه یادگرفتنِ این نکته است که چه باید کرد تا اختلافها مانعِ رسیدن به هدفهای بلند نشوند. همهٔ ما خواستارِ سربلندِ ایرانیم … همهٔ ما خواستارِ پیشرفتیم … اینها وجوهِ مشترکِ ماست. فقط بدخواهان و بددلانی که هیچ چیز جُز خودشان را نمیبینند، حاضرندِ مصالحِ ملّی را فدای منافعِ گروهی و منافعِ شخصی شان بکنند…»- محمد خاتمی (۴ ژوئیه ۱۹۹۸/ ۱۳ تیر ۱۳۷۷)[۱۰۱]
- «ما قرنها محکوم خودکامگی بودهایم، که حتی گاه با دین و فلسفه نیز توجیه شده است. فرهٔ ایزدی -که ریشهٔ خود نشانهٔ هوشمند ی و حکمت و آلای ایرانی است و معتقد است که حکومت از آن خرد و عدالت یا فضیلت است و آنکه برخوردار از فرهٔ ایزدی است، شایستهٔ حکمرانی -در فضای استبدادزده، دچار تحریف بزرگی شده و به این صورت درآمده است که هر کس و ناکس که با زور شمشیر و سرکوب بر جامعه مسلط شد، هم او صاحب فرهٔ ایزدی است. همین تحریف در فرهنگ اسلامی نیز بروز کرد، آنجا که سلطان را سایهٔ خدا میدانست و جامعه را خدایی میخواست. در نتیجه چنان شد که هر جبار خونخواری «ظلالله» نام گرفت و به نام خدا، بندگان خدا را به بردگی کشاند.»
- محمد خاتمی در نامهای برای فردا، ص ۱۱–۱۲.
- «ما همه ایرانی هستیم و باید با هم زندگی کنیم و افتخار ما نیز این است که نظام اسلامی را به گونهای معنا کردهایم که هر ایرانی در آن احساس حرمت کند.»
- محمد خاتمی (۱۲ دسامبر ۱۹۹۹/ ۲۱ آذر ۱۳۷۸) [۱۰۲]
- «مردمِ ما همواره در انتظارِ قهرمان هستند امّا مردم باید باور کنند که قهرمان خودشان هستند و نیروی نجاتبخش در درونِ خودشان نهفته است؛ باید قدرتِ خود را باور کنند و ابرازِ وجود کنند.»
- محمد خاتمی (۱۲ اوت ۱۹۹۸/ ۲۱ مرداد ۱۳۷۱)[۱۰۳]
- «من از ایران سرفراز آمدهام، به نمایندگی از ملتی بزرگ و پرآوازه که از دهها قرن پیش، صاحب تمدن بوده و پس از پذیرش آیین اسلام در تأسیس و بسط تمدن اسلامی نقش ممتاز داشته است، ملتی که با تکیه بر غنای فرهنگی و انسانی خویش تندبادهای سخت خودکامگی و تحجر و نیز خودباختگی در برابر دیگران را از سر گذرانده و در دوران جدید تاریخیاش، پیشتاز تأسیس جامعه مدنی و نظام مشروطیت در شرق جهان بوده، هر چند که در اثر دخالت بیگانگان و نیز کمتجربگی، در این آزمون، ناکامیهایی داشته است. ملتی که یکی از طلایهداران مبارزه با استعمار و منادی استقلال بوده، هرچند نهضت ملی او با کودتای خارجی شکست خورده است و ملتی که صاحب انقلابی مردمی است؛ انقلابی که نه با کودتا و زور اسلحه آتشین، که با سلاح «کلام» و «ارشاد» بر رژیم کودتا پیروز شده است و در مسیر تجربه نوین خود، جنگ تحمیلی هشت ساله و فشارها و تحریمها و تهمتهای گوناگون را تحمل کرده و بزرگترین قربانی تروریسم، این پدیده شوم و نفرتانگیز قرن بیستم بوده است.»
- محمد خاتمی، سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل (۲۱ سپتامبر ۱۹۹۸/ ۳۰ شهریور ۱۳۷۷)[۱۰۴]
- «اگر ایران کفوی [مانند] داشته باشد مصر است و اگر مصر همتائی داشته باشد ایران است … .»
- محمد خاتمی (۲۶ ژانویه ۲۰۱۱/ ۱۹ بهمن ۱۳۸۹)[۱۰۵]
” | برای بهروزی ملّتِ ما تنها یک راه هست: «استوار ساختنِ مردمسالاری برپایهٔ اعتقاد و فرهنگ مردم»، «نوسازی فرهنگ دینی و اجتماعی در جهت سازگاری با مردمسالاری» و «تقویت بنیادهای مردمسالارانه» که در انقلاب اسلامی بوده و در قانون اساسی نیز بازتاب یافته است. | “ |
- «برای بهروزی ملتِ ما تنها یک راه وجود دارد: استوار کردن مردمسالاری برپایهٔ اعتقاد و فرهنگ مردم، و نوسازی فرهنگ دینی و اجتماعی در جهت سازگاری با مردمسالاری و تقویت بنیادهای مردمسالارانه که در انقلاب اسلامی بوده و در قانون اساسی نیز منعکس شده است.»
- محمد خاتمی (۲۰۰۴م/ ۱۳۸۳ش)[۱۰۶]
- «ما هیچ وقت نمیتوانیم برای مردم ایران یک رنگ و یک عقیده و یک نگاه و نظر داشته باشیم. مردم ایران هم مثل تمام مردم دنیا عقاید مختلفی دارند.»
- نسیم خاکسار (۲۶ ژوئیه ۲۰۰۹/ ۴ مرداد ۱۳۸۸)[۱۰۷]
- «عیب ما این است که خیال میکنیم با تقلید از دیگران و ترک آثار ملی خود متمدن میشویم. ایرانی مقلد بسیار خوبی است، همه چیز را زود تقلید میکند و هر ضرری هم میکشیم از همین تقلیدهای نارواست.»
- روحالله خالقی (۱۹۴۶م/ ۱۳۳۵ش)[۱۰۸]
- «کشور انقلابی ایران دارای مردمی سلحشور و شجاع است و موقعیت جغرافیایی آن در ثبات کل جهان تأثیر دارد. ایران یک سرزمین آماده برای عمران و آبادانی و برخوردار از منافع و برکات فراوانی است و نظام حاکم بر این کشور مبتنی بر یک تفکر مدرن مذهبی است. عدالت اجتماعی، حقوق بشر و آزادیهای فردی در ایران به سبکی است که اسلام مطرح میکند و این از آنچه که در دنیای به اصطلاح سوسیالیزیم و یا دمکراسی مطرح میشود پیشرفته تر است. این واقعیت از خلال برخی اظهار نظرها آشکار میشود و متفکرین و سیاستمداران برجسته دنیا نظر کاملاً مثبتی نسبت به جمهوری اسلامی ایران ابراز داشتهاند.»
- سید علی خامنهای (۱۲ مارس ۱۹۹۰/ ۲۱ اسفند ۱۳۶۸) [۱۰۹]
- «ما دشمن همهٔ مستکبران عالَم و همهٔ چپاولگران و غارتگرانِ ملّتها هستیم.»
- سید علی خامنهای (۴ ژوئن ۱۹۹۱/ ۱۴ خرداد ۱۳۷۰) [۱۱۰]
- «مشکل دشمنان ما این است که هنوز هم ملّت ایران را نشناختند.»
- سید علی خامنهای (۱۹ ژوئن ۲۰۰۹/ ۲۹ خرداد ۱۳۸۸)[۱۱۱]
- «عزّت مردم در کشور ما، بر اثر روح استکبارستیزی است. این روحیهٔ ملّی، هیچ انزوایی به دنبال ندارد.»
- سید علی خامنهای (۲۱ مارس ۱۹۹۸/ ۱ فروردین ۱۳۷۷)[۱۱۲]
- «روزگار ما به درد بیمعنایی دچار است و شاید صدهزار چاره برای این درد وجود داشته باشد.»
- بهاءالدین خرمشاهی (۵ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۸ تیر ۱۳۹۵)[۱۱۳]
- «من فکر نمیکنم کسی در جمهوری اسلامی ایران و حتّی دوستداران جمهوری اسلامی در خارج از کشور معتقد باشند وضعیت کنونی بهترین وضعیت ممکن است. ما تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه زیادی در پیش رو داریم ولی مدعی هستیم که ما گام در مسیر درست میگذاریم.»
- سید حسن خمینی (۲۵ نوامبر ۲۰۱۳/ ۴ آذر ۱۳۹۲)[۱۱۴]
” | یک ایرانِ آزاد، مستقل و قدرتمند میخواهیم. ایرانی که خود بر پای ایستد و ملت آن را اداره کند. | “ |
- «یک ایرانِ آزادْ ما میخواهیم و یک ایران مستقل ما میخواهیم، یک ایران قدرتمند میخواهیم، یک ایرانی ما میخواهیم که خود ملت بایستد و خود ملت اداره کند مملکت را.»
- روحالله موسوی خمینی (۲۴ نوامبر ۱۹۷۸/ ۳ آذر ۱۳۵۷ / ۲۳ ذی الحجه ۱۳۹۸) [۱۱۵]
- «بزرگترین آرزوی من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشوری باشند آزاد و مستقل. دارای نظامی اسلامی که در آن حقوق انسانها آنچنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقی و سعادت انسانی سرمشق برای همه ملتها باشند.»
- روحالله موسوی خمینی (۱۳ ژانویه ۱۹۷۹ /۲۳ دی ۱۳۵۷ / ۱۴ صفر ۱۳۹۹)[۱۱۶]
- «حکومت اسلامی حکومتی است که اولاً صددرصد متکی به آرای ملت باشد؛ به شیوهای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را میسازد؛ و چون اکثریت قاطع این ملت مسلماناند بدیهی است که باید موازین و قواعد اسلامی در همهٔ زمینهها رعایت شود… ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست مییابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزشهای پوچی که به وسیلهٔ پول ساخته میشود، سرنوشت این حکومت را تعیین نکند بلکه ارزشهای عالی اسلامی حاکم باشد.»
- روحالله موسوی خمینی (۱۷ ژانویه ۱۹۷۹/ ۲۴ دی ۱۳۵۷ / ۱۵ صفر ۱۳۹۹)[۱۱۷]
- «ملت ایران بدون اتکا به غرب و شرق میخواه دروی پای خود بایستد و بر سرمایههای مذهبی و ملی خود استوار باشد. ملتهای جهان از این طرز فکر برخلاف مسیر دولتها، پشتیبانی میکنند و خواهند کرد.»
- روحالله موسوی خمینی (۱۴ دسامبر ۱۹۷۸ /۲۳ آذر ۱۳۵۷ / ۱۳ محرّم ۱۳۹۹) [۱۱۸]
- «من اهل قم و اهل تهران و اهل جایی نیستم! من اهل ایرانم. من در ایران هستم و با همهٔ ایرانیها رفیقم.»
- روحالله موسوی خمینی (۶ فوریه ۱۹۷۹/ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹) [۱۱۹]
- «امروز درستی و راستی بیشعوری محسوب میشود. حسِّ ملّیّت و قومیّت و نوع دوستی جزو خرافات و اباطیل به قلم میرود و حتّی محبّت به فامیل و علاقه به زن و بچّه و برادر و خوهر هم موردِ تمسخر و مضحکه واقع گردیده است و یک مُشت مردِ بی مسلک و بی «ایدهآل» و عاری از هر گونه مقدّسات، تمامِ مراتب عالی انسانی را از دست داد و در قعرِ منجلابِ خودخواهی و خودپسندی مثلِ مگسهای بال شکسته دست و پا میزنند… .»
- ابراهیم خواجهنوری (۲۳ اوت ۱۹۳۲/ ۱ شهریور ۱۳۱۱)[۱۲۰]
- [ادامه]: «اعتماد که پایه و اساسِ زندگی اجتماعی است از ایران یکسره رخت بر بسته است. وزیر به رؤساء اعتماد ندارد، رؤساء به اعضاء اعتماد ندارند، زن به شوهر و برادر به خواهر و حتّی پدر به پسر اعتماد ندارد و همه هم حق دارند.»
- «پرچم: پرچم ایران از سه رنگ سبز و سفید و سرخ تشکیل شده است . بخش سبزرنگ در بالا و بخش سفید در وسط و بخش سرخرنگ در پایین قرار گرفته است.
تشریح رنگها: در علت انتخاب این سه رنگ برای پرچم، گفته شده است که: رنگ «سبز» نشانهٔ اعتقاد ما به اسلام است، این رنگ در پرچم بیشتر کشورهای اسلامی دیده میشود. «سفید» نشانهٔ علاقهٔ ما به صلح و آرامش است. «سرخ» نشانهٔ آن است که ما از استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی خود با نثار خون خویش دفاع خواهیم کرد.
شعار الله اکبر: شعار الله اکبر در پرچم ما در محل اتّصال رنگهای سبز و سرخ به رنگ سفید، بیست و دو بار با خطی که به خط بنّایی معروف است تکرار شده است. عدد بیست و دو، یادآوری روز مبارک بیست و دوم بهمن یکهزار و سیصد و پنجاه و هفت است که روز پیروزی انقلاب ماست.
تشریخ علامت مخصوص جمهوری اسلامی ایران: این علامت در عین سادگی زیباست زیبایی آن، بیننده را به یاد «گل لاله» میاندازد، لالهٔ سرخی که از خاک خونآلود شهیدان انقلاب سر برآورده است و ما را به ادامهٔ راه آنان دعوت میکند. این علامت، بیانگر کلمهٔ الله نیز هست که اساس انقلاب ما و هدف نهایی ملت ماست.
علامت جمهوری اسلامی ایران دارای پنج جز است که نشانهٔ پنج اصل اعتقادی در اسلام است (توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت) چهار جزء آن به شکل هلالی است و جزء قائم میانی همراه با تشدید - یادآور شکل شمشیر است و چون قائم و ایستاده است، نشانهای از قدرت، استحکام و ایستادگی ملت مسلمان ایران است.
این پنج قسمت به نحوی ترکییبشدهاند تا به کلمهٔ توحید یعنی لا اله الا الله نیز اشاره داشته باشند و از آنجا که کلاً قرینهٔ یکدیگرند بیانگر حالت تعادل و توازن و بهطور کلّی عدالت در نظام جمهوری اسلامی است.»- رسول خیراندیش (۱۳۷۰ش/ ۱۹۹۱م)[۱۲۱]
د، ذ[ویرایش]
- «من هم مثل اکثر قریب به اتفاق مردم ایران کشورم را دوست می دارم اما اهل تعصب نیستم. همه می دانیم که ایران تاریخ طولانی دارد و در این تاریخ طولانی راه های پست و بلند و پر فراز و نشیب را پیموده و قوت و ضعف و خردمندی و بی خردی را آزموده است. پس آن را نه مرکز جهان و مجمع همه خوبی ها و مبری از هر شر و فساد بدانیم و نه از آن رو بگردانیم که این رو گرداندن با هیچ توجیهی موجه نمی شود. ایران، ایران تاریخی است. پس از یاد نبریم که جامعه کنونی ما هم مظهری از ایران است. ما ایرانیم و ایران حاصل و خلاصه وجود مردم ایران است.»
- رضا داوری اردکانی (۷ دسامبر ۲۰۱۶/ ۱۷ آذر ۱۳۹۵) [۱۲۲]
” | گذشتگان ما، داشتههای فرهنگیِ ما هستند؛ داشتههایی که باید به آنها تکیه کنیم. اتفاقی که در همه دنیا رخ میدهد. | “ |
- «گذشتگان ما داشتههای فرهنگیمان هستند؛ داشتههایی که باید به آنها تکیه کنیم. اتفاقی که در همه دنیا رخ میدهد. کشوری در یک نظام بینالمللی براساس همین داشتههای فرهنگی است که با سایر کشورها دست به برقراری ارتباط و تبادل فرهنگی میزند… این بیتوجهی عمومی ادامه پیدا میکند تا میراثمان از بین برود و آن زمان که از بین رفت، برایش اشک میریزیم.»
- ابوالحسن داوودی (۱۹ ژوئن ۲۰۱۶/ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵)[۷۹]
” | ایران را دوست بداریم و برای نسلِ آینده ی ایران ردپایی از خودمان بگذاریم تا در سازندگی آیندهٔ بهتر ایران، سهمی داشته باشیم...برای ایرانِ فردا، آیندهٔ بهتری برای فرزندانتان بسازید و این را فراموش نکنیم ملیت ما، هویت ماست. ما به ملیتمان میبالیم. | “ |
- «ثروت واقعی من در دو چیز است: نخست اینکه نام مرا ایران گذاشتهاند و دیگر عشق به ایران که نخست غریزی بود و سپس فرهنگی شد».
«اجداد ما ۲۵۰۰ سال پیش آفرینندهٔ لوح آزادی باشد و ما در قرن بیست و یکم آزادی را در برترین شکل آن محدود کنیم».
«ایران در گذشته تأثیرات فراوانی بر فرهنگ جهان گذاشته و حافظهٔ تاریخی ما، عامل پایداری ما بوده است.»- ایران درودی (۵ مارس ۲۰۱۶/ ۱۴ اسفند ۱۳۹۳)[۱۲۳]
- «قرنهاست که زن ایرانی در فراموشی و در سایه مرد نگاه داشته شده است. اکنون در عصر ماهواره و رسانهها اگر هنوز زن ایرانی در سایه باقی مانده، دیگر گناه از خود او و کمجرئتی خود اوست…
ایران را دوست بداریم و برای نسل آینده ایران ردپایی از خودمان بگذاریم تا در سازندگی آیندهٔ بهتر ایران، سهمی داشته باشیم. این مادران ایرانی هستند که عهدهدار تربیت نسل آینده ایراناند. برای ایران فردا، آیندهٔ بهتری برای فرزندانتان بسازید و این را فراموش نکنیم ملیت ما، هویت ماست. ما به ملیتمان میبالیم؛ چراکه پس از گذشت ۲۵۰۰ سال هنوز هیچ ملتی نتوانسته تمام موارد اعلامیه حقوق بشر را به اجرا درآورد؛ ما زنان ایرانی فراموش نکنیم ۲۵۰۰ سال پیش حقوق اجتماعی زنان و مردان در کشورمان یکسان بوده و زن حتی به عنوان مادر جایگاه مهمتری از مرد داشته است.»- ایران درودی (۷ فوریه ۲۰۱۷/ ۱۹ بهمن ۱۳۹۵)[۱۲۴]
- «یکی از مهمترین دستاوردهای ایرانیان دوران باستان، نظم اداری آنها بود که در نوشتههای هرودوت و منابع دیگر دربارهٔ راهها و چاپارها و گذرنامه و مدارک تقسیمات اداری و کنترل آن اطلاعاتی دربارهٔ دوران هخامنشی تا ساسانی وجود دارد. مُهرها و گِلمهرها و نامههای اداری، همهوقت نشاندهندهٔ این نظم و ترتیب شاهنشاهی در ایران باستان است. باید بدانیم هیچ سیستم حکومتیای بدون داشتن نظم اداری نمیتواند پابرجا بماند. به نظر من یکی از دلایل مهم پا گرفتن چند حکومت مقتدر در ایران باستان، داشتن همین سیستم منظم و افرادی است که بتوانند چنان شاهنشاهیهایی را کنترل کنند… بعد از آمدن اسلام نیز ایرانیان برای اداره خلافت عباسی برگزیده شدند و این سنت کشورداری و اداری ادامه یافت.»
- تورج دریایی (۳ ژوئن ۲۰۱۵/ ۲۶ خرداد ۱۳۹۴) [۱۲۵]
” | برای وحدت و پیشرفت کشور ایران، باید مردم دربارۀ تاریخ و تمدن خود آگاه باشند...نام کشور و تمدن ایران، داستانی دیرینه است...شناخت خودمان برای پیشبرد کشور و همبستگیمان بسیار مهم است. | “ |
- «برای وحدت و پیشرفت کشور ایران، باید مردم دربارۀ تاریخ و تمدن خود آگاه باشند...نام کشور و تمدن ایران، داستانی دیرینه است. این سخنان بهخاطر احساسات ناسیونالیستی نیست، بلکه حقیقتی است که در کمک به تمامیت ارضی ایران نقش ایفا میکند. داشتن دانش دربارۀ ایران، به نحوۀ رفتار با اقوام و گروههای مختلف ایران کمک میکند...شناخت خودمان برای پیشبرد کشور و همبستگیمان بسیار مهم است.»
«ایران از اقوام و مذاهب مختلف ساخته شده است. اگر هرکدام پیشینۀ تاریخی پدیدهای به نام ایران را بشناسند و بدانند که چگونه هزاران سال است که اینچنین بوده است، بهطور حتم برخوردشان با مسائل امروزی دربارۀ قومیت و کشور تفاوت خواهد داشت.»- تورج دریایی (۱۴ فوریه ۲۰۱۷/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۵) [۱۲۶]
- «من جامعهای را میبینم که خشونت در آن تبدیل به ارزش شده است. تفاوتهای طبقاتی نوعی خشونت است و مشاهده تفاوتهای طبقاتی نیز. به این شکل که وقتی خیلی از آدمها نمیتوانند ولی بهآسانی تعدادی دیگر به چیزهایی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند، آمادگی برای پرخاشگری دارند چون همیشه تهدیدشدگی را از سوی کسانی که فکر میکنند بهناحق سهم آنها را خورده و ندادهاند، احساس میکنند؛ بنابراین اگر جامعهای تبعیض زیادی داشته باشد، همواره در آن نوعی پتانسیل خشم وجود دارد. این به دلیل تجارب، مشاهدات و ناکامیهای روزمرهای است که تجربه میشود.»
«ما در میان ورطهای از تغییر ارزشها یا حتی بیشتر در چرخهای از ارزشهای متفاوت زندگی میکنیم که همه آنها لزوماً با هم نمیخوانند. در ایدئولوژی حاکم بر جامعه به طور طبیعی دربارهٔ چیزهای خوبی صحبت میکنیم؛ مانند اخلاقمداری و صداقت و درعینحال شاهد تغییرات اقتصادی کاملاً غیرقابل تصور در دیدن برجها، مالها و هجوم خواستنها و داشتنها هستیم.»- شیوا دولتآبادی (۳۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۰ تیر ۱۳۹۵)[۱۲۷]
” | اندیشیدن را جدّی بگیریم. اندیشیدن. آنچه که ما کم داریم، مردان و زنانی هستند که اندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید به مثابه یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن. بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم… | “ |
- «اندیشیدن را جدّی بگیریم. اندیشیدن. آنچه که ما کم داریم، مردان و زنانی هستند که اندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید به مثابه یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن. بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم…»
- «مَثَلِ افتخارِ اینگونه مردم به تاخ و تخت پادشاهان درست مثلِ آن کسی است که دیدند در مسابقهٔ اسب دوانی بسیار میخندد و شادی میکند و به خود میبالد. از وی پرسیدند:مگر اسبی که در مسابقه پیش افتاده از آن توست؟. گفت: نه، امّا لگامش از آنِ من است!.»
- منسوب به ابن قتیبه دینوری به نقل از مقالهٔ «شعوبیه» نوشتهٔ جلال همایی در مجلهٔ مهر
ر، ز، ژ[ویرایش]
- «واقعیت اما این است که بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی کشور، زاییده فراموشی فرهنگی ما در طول سالهای گذشته است؛ وقتی که کسب درآمد نامشروع به یک «ارزش» در نزد اذهان عمومی بدل شده و فردی که چنین رفتاری داشته باشد را «زرنگ» خطاب میکنند، چطور میتوانیم امیدوار باشیم در اقتصاد به نتیجه روشنی برسیم؟ وقتی که رشوه در فرایندهای اداری به یک امر مباح بدل شده، چطور میتوانیم صاحب اقتصادی روبهرشد باشیم؟»
- مجتبی راعی (۲۰ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۳۰ تیر ۱۳۹۵)[۱۲۹]
- «ما باید تمام دانشها و تکنیکهای نوین را در هر زمینه از جوامع پیشرفتهتر فرا بگیریم.»
- فاطمه راکعی (۸ مارس ۲۰۰۴/ ۱۸ اسفند ۱۳۸۲) [۱۳۰]
- «حرکت اصلاحطلبانهٔ مردم ایران را به هیچ روی نمیتوان به توطئه و تجدیدنظر طلبی متهم کرد و مدعی شد نیروهای اصلاحگر میخواهند به انقلاب و ارزشهای انقلابی و اسلامی پشت پا بزنند، بلکه خود آن ذهنیتی را که چنین توهمی را در جامعه دامن میزند بایستی توطئهآمیز خواند.»
- «ما طالب زندگی سالم و مستقلی هستیم. از تکنولوژی به عنوان پیشرفت بیشتراستقبال میکنیم. اما این تکنولوژی را با از دست دادن استقلال و عدم وابستگیِ خود، نخواهیم پذیرفت.»
- محمدعلی رجایی (۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش)[۱۳۲]
” | من امیدوارم که در آینده، کشور ما به صورتِ یک خانوادهٔ بزرگ درآید، که انتقادمان از هم -و خدای نکرده بدگوییهایمان از هم - و یا بیاطلاعیمان از قوانین، دقیقاً در رابطه با افراد یک خانواده باشد؛ که اشتباه میکنند ولی هرگز سوء ظن و کینهای به یکدیگر ندارند. | “ |
- «من امیدوارم که در آینده، کشور ما به صورتِ یک خانوادهٔ بزرگ درآید، که انتقادمان از هم -و خدای نکرده بدگویی هایمان از هم - و یا بیاطلاعیمان از قوانین، دقیقاً در رابطه با افراد یک خانواده باشد؛ که اشتباه میکنند ولی هرگز سوء ظن و کینهای به یکدیگر ندارند و ما در حال تشکیل یک چنین خانوادهای هستیم.»
- محمدعلی رجایی(۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش)[۱۳۲]
- «این را بارها تکرار کردهایم که جامعه ما به آنچه نیاز دارد، نقاط مشترک اصولی است، نه نقاط مورد اختلاف.»
- محمدعلی رجایی (۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش) [۱۳۲]
- «در روزهای بدی زندگی میکنیم؛ روزهایی که ارزش هر چیزی با پول مشخص میشود؛ روزهایی که آموزش ما، بهداشت و درمان ما و حتی انسانیت ما با پول خریدوفروش میشود. چرا به این نقطه رسیدهایم؟»
- لیلی رشیدی (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۳۱ تیر ۱۳۹۵)[۱۳۳]
- «آرزوی قلبی من خدمتگذاری رایگان برای بهرهوری از مغزهای جوانان ایرانی است تا آنها خود را باور کنند و آنچه را که خود دارند از بیگانگان تمنا نکنند.»
- فضلالله رضا (۹ مارس ۲۰۰۱/ ۱۹ اسفند ۱۳۷۹)[۱۳۴]
- «ایران با تاریخ کهن و فرهنگِ باروری که دارد، باید در میدان نبرد فرهنگها پیروزی یابد.»
- فضلالله رضا (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹)[۱۳۵]
- «بنیاد زبان فارسی و گفتوشنود و نگارش به آن را باید روز به روز استوارتر و نیرومندتر کنیم. در این راه باید از روشهای علم و ابزار تکنولوژی بیشتر بهره بریم… اگر در حودو پانزده زبان زندهٔ دنیا را که سابقهٔ ممتاز فرهنگی دارند برگزنیم، زبان فارسی و زبان عربی در میان آنها خواهد بود.»
- فضلالله رضا (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹)[۱۳۵]
” | جوان ایرانی باید واقعیتها را ببیند، با خرد مأنوس شوند. آنها یک «عرصهٔ باز» دارند و آن اِشراف به معارف ایرانی، اسلامی و جهانی است… جوانان ما باید اعتماد به نفس پیدا کنند و خودباخته نباشند و بدانند که ما وارث یک میراث فرهنگی و علمی بسیار غنی هستیم...جوان ایرانی تا خودش را نیازمند مادیات غرب ببیند همیشه بنده خواهد بود باید طوری تربیت پیدا کند که فراتر این خواستهها باشد. | “ |
- «جوان ایرانی باید واقعیتها را ببیند. جوانان باید با خرد مأنوس شوند. آنها یک عرصهٔ بازدارند و آن اِشراف به معارف ایرانی، اسلامی و جهانی است… جوانان ما باید اعتماد به نفس پیدا کنند و خود باخته نباشند و بدانند که ما وارث یک میراث فرهنگی و علمی بسیار غنی هستیم یعنی بعد از تمدن یونان که چندصد سال بر تمدن ایرانی و بر تمدن اسلامی پیشی داشت در جایگاه رفیعی بودهایم و ما اکنون وارث این تمدن عظیم هستیم… جوان ایرانی تا خودش را نیازمند مادیات غرب ببیند همیشه «بنده» خواهد بود باید طوری تربیت پیدا کند که فراتر این خواستهها باشد.»
- فضلالله رضا (۲۵ نوامبر ۲۰۱۳/ ۴ آذر ۱۳۹۲)[۱۳۶]
- «در چنین روزگاری اگر بخواهیم روی کرهٔ زمین قومی به نام ایرانی وجود زنده و پایدار داشته باشد، باید فرهنگ سنتی آن قوم را پیوسته پاسداری کنیم. مهمترین عاملی که قوم ایرانی را از دیگر اقوام برجسته میسازد، فرهنگ ملّی ایران است. زبان فارسی یعنی همین فارسی آمیخته به عربی که در هزار سال ورزیده و نیرومندتر شده است، در مرکز فرهنگ ملّی جای دارد.
اگر امروز از یکی از کهکشانهای دوردست با ما تماس بگیرند و بخواهند که به شتاب یک روز، فقط دو کتاب نمونه که معرف شخصیت ملی ما باشد برایشان بفرستیم، بنده گمان دارم که شاهنامهٔ فردوسی و مثنوی جلالالدین رومی را میتوان اختیار کرد. اگر جای چانه باقی بود، بوستان و گلستان را به آن پیوست میکنیم.
پژوهندگانی که با کامپیوترهای نیرومند در آن ستاره نشسته باشند، میتوانند از این دو سه کتاب، شِبهی از سیمای قوم ایرانی و شخصیت و خلقیات و آمال آنان را بهدست بیاورند. این دو کتاب، خلاصهای از دایرةالمعارف فرهنگ قوم ایرانی است.»- فضلالله رضا (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۱۳۵]
- «واقعاً صحیح گفتهاند که ایران کشور منفردین است، در این کشور هر فرد برای خودش سلطانی است و علّتِ ظهور صدها حزبِ نارسِ کوچک و به وجود نیامدن یکی دو حزب حسابی ملّی همین روحِ تفّرد و تشخّصِ بی لزوم است.»
- صادق رضازاده شفق (۱۹۶۵م/ ۱۳۳۴ش)[۱۳۷]
- «یک وقت صحبت از این است که ما ارزشها و معارفی را که خارج از حوزه ی جغرافیایی خودمان بهدست میآوریم، صرفاً به این علّت که از جای دیگری آمده نپذیریم و رد کنیم که این بسیار چیز بدی است، آدم مکتب را نپذیرد اما در محدوده ی جغرافیایی خودش هر ناپسندی را قبول کند. این بسیار بد است و ضدِّ ارزش است و راه تکامل انسانها را میبندد. اما یک وقت انسان خودش را در چهاچوب آرمانهای آن مکتبی که پذیرفته قرار میدهد و در همان چارچوب از وطنش و از میهنش و از آب و خاکش و چیزهای مربوط به خود دفاع میکند و به آنها احترام میگذارد و آنها را مقدّس میشمارد. این خود بسیار پسندیده است و امری است که در زندگی ممدوح بوده و نمیشود آن را منفی تلقی کرد.»
- اکبر هاشمی رفسنجانی (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۱۳۸]
- «آن ملّتی که در ایران انقلاب کرده، برای خودش هویتی قائل است که اگر آن هویت را نادیده بگیریم، رخنه انداختن در ارزشهاست و سست کردن خیلی چیزهاست.»
- اکبر هاشمی رفسنجانی (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۱۳۸]
” | ملیگرایی به این معنا که ما خواستار شکوه و نیکنامی ایران باشیم و اجازه ندهیم هیچ چیزی از جامعهٔ ما به عنوان ایرانی کاسته شود، چیز با ارزشی است... | “ |
- «ملیگرایی به این معنا که ما عظمت و اعتبار ایران را بخواهیم و اجازه ندهیم هیچ چیزی از جامعه ی ما به عنوان ایرانی کاسته شود، چیز با ارزشی است؛ اما اگر ملیگرایی معنیاش این باشد که مثلاً چون اسلام را یک عرب آورده ما نمیپذیریم، یا قرآن چون به زبان ما نسیت برای ما در مقام دوم قرار دارد، اینها غلط است و ما با اینطور ملیگراها مخالیم. در عین حال، تعصب بیجا در مقابل علم، فضل، ادب و هنر و اینطور امور اصلاً معنا ندارد و ما باید برای گرفتن چیزی که در زندگی با ارزش و مفید است، آماده باشیم.این خواست اسلام است. این جزء معارف دین ماست که اینگونه باشیم و این به معنای فراموش کردن هویّت ملّی خودمان و هویّت قومی خودمان نیست، بلکه همان مکتب به ما دستور میردهد هویت ملّیتان را هم حفظ کنید و زبان خودتان را نگه دارید و در گرفتن علم و ادب و هنر از دیگران هم تعصب نداشته باشید.»
- اکبر هاشمی رفسنجانی (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۱۳۸]
- «مشکل ما کم فکر کردن است.»
- فرامرز رفیعپور (۱۵ اکتبر ۲۰۱۴/ ۲۳ مهر ۱۳۹۳) [۱۳۹]
- «اگر در یک عبارت بخواهم بگویم که ایرانیان چرا توسعه نیافتهاند، باید پاسخ را در این عبارت جست و جو کردکه «ما جامعه بی کودکی هستیم». در واقع جامعه ایرانی، جامعه فاقد کودکی بوده است و به همین علت فرایند توسعه در جامعه ما شکل نگرفته است، چون ما ایرانیان از نوزادی به پیری رسیدهایم.»
- محسن رنانی (۲۴ اوت ۲۰۱۶/ ۳ شهريور ۱۳۹۵) [۱۴۰]
- «زمانی میتوانیم ادعا کنیم ایران در مسیر توسعه قرار گرفته که زنان را از پستوخانههای منازل به بیرون بکشانیم و تمایل و عادت رفتوآمد بین خانه و گشتوگذار در بازار را به عادت به رفتوآمد در مسیر منزل به کتابخانه و منزل به نهادهای مدنی تبدیل کنیم».
- محسن رنانی (۱۷ اکتبر ۲۰۱۵/ ۲۵ مهر ۱۳۹۴)[۱۴۱]
- «وقتی ما به تاریخ خودمان نگاه میکنیم به طور کلاسیک صحبت از جنگها، سلاطین، ادبیات، هنر و این نوع مطالب است. اما به این سؤال پاسخ داده نمیشود که مردم کجا هستند؟ پیادهگان جنگها و کسانی که بار آن را به دوش میکشند چه کسانیاند؟ دهقانان که تولید را بر عهده داشتند، چه کسانی بودند؟ سازندگان آنچه از کاخ و مسجد و … به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی میشناسیم و به سلاطین و هنرمندان نسبت میدهیم، چه قشرها و طبقاتی بودند؟ بین این همه آشوب و جنجال و این فراز و فرودها که به هیئت حاکمه نسبت داده میشود، آیا صدایی نبود که حقطلبی و عدالتخواهی را عنوان کند؟.»
- شاپور رواسانی (۱۷ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۷ تیر ۱۳۹۵)[۱۴۲]
- «در جامعهٔ ما اعتماد به خود که ضرورتاً برای استقلال و پیشرفت باید داشته باشیم وجود ندارد. یعنی متأسفانه حتی در اینکه به تاریخ خودمان بپردازیم، تحت تأثیر مطلق غرب هستیم. اغلب کتب تاریخی که در اختیار داریم و یا به دانشجویانمان معرفی میکنیم را مستشرقین نوشتهاند و تمایلات سیاسی به طور عمده در راستای منافع سیاسی خودشان رعایت شده است..»
- شاپور رواسانی (۴ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۷ تیر ۱۳۹۵)[۱۴۳]
- «ما تمام نفت و پتروشیمی را به خارجیها میفروشیم؛ کجای این اقتصاد درونگراست؟ اقتصادی پیشرفت میکند که اهدافی در بازارهای خارجی داشته باشد و بتواند با دنیا رقابت کند. در نتیجه برای اقتصادی توسعهگرا باید روابط ما با دنیا دوستانه باشد. دنیای امروز، قواعدی دارد و اولین قدم آن این است که قواعد دنیا را بشناسیم.»
- حسن روحانی (۱۶ مه ۲۰۱۳/ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲)[۱۴۴]
- «ملّتِ ایران همواره ملّتی صلحدوست، متمّدن و با فرهنگ بودند که هرگز با هیچ کشوری دشمنی نداشتهاست.»
- حسن روحانی (۱۵ اکتبر ۲۰۱۳/ ۲۳ مهر ۱۳۹۲)[۱۴۵]
- «من گاهی اوج هنر ایرانی را در حافظ میبینم، … هنرمند ایرانی میتواند مقتدایش حافظ باشد، حافظ حافظه تاریخی ادبی و هنری ملت ایران است. حافظ، با سینهای مالامال از آموزههای دینی و قرآنی اما از جهل، خرافه و ریا بیزار … حافظ با همه نقد و انتقادی که بر حکومت و جامعه داشت در طول تاریخ کتابش قدر دیده و بر صدر نشسته و گاهی آن چنان تعالی یافته که جایکاهش در کنار کتاب حق و قرآن مجید قرار گرفته است… در عین ایمان و در عین انتقاد، هرگز از ایمانش دست برنداشت و هرگز از انتقادش پشیمان نشد.»
- حسن روحانی (۸ ژانویه ۲۰۱۴/ ۱۸ دی ۱۳۹۲)[۱۴۶]
- «همواره ایران را بهنام دانشمندانی چون ابن سینا، خوارزمی، فارابی، ذکریای رازی و مشاهیری چون فردوسی، مولوی، حافظ و سعدی شناختهاند. همواره هنر ایرانی، عرفان اسلامی و دیوان سالاری ایرانی در تاریخ زبانزد بوده است. ملّت ایران در فراز و نشیبهای فراوان تاریخی، هرگز زبان، تاریخ و فرهنگ و هویت خود را از دست ندادهاند. در سالیان اولیه طلوع اسلام، فرهنگ اسلامی را به عنوان موهبتی بزرگ و الهی در آغوش کشیدند و بیشترین تلاش را در نشر و اعتلای فرهنگ اسلامی انجام دادهاند.»
- حسن روحانی (۱۲ مارس ۲۰۱۴/ ۲۱ اسفند ۱۳۹۲)[۱۴۷]
- «همه ملت ایران در حقیقت در یک مجموعه و خانه به نام ایران زندگی میکنند.. آبادانی و خرابی در هر جای این کشور بر همه ملت تأثیر خواهد داشت، بنابراین همه باید دست به دست هم داده و دستگیر یکدیگر باشیم؛ لذت زندگی چیزی جز تعاون و کمک کردن به دیگران نیست و لذت دستگیری از مردم از هر لذتی بالاتر است.»
- حسن روحانی (۸ مارس ۲۰۱۴/ ۱ فروردین ۱۳۹۳)[۱۴۸]
- «اقوام و مذاهب مختلفی در کشورمان وجود دارند، البته همه از یک نژاد هستیم و آن ایرانی بودن است، اما باید به زبان، ویژگیها و سنت اقوام مختلف، احترام گذاشت.»
- حسن روحانی (۸ اوت ۲۰۱۴/ ۳۰ مرداد ۱۳۹۳)[۱۴۹]
” | بگذاریم که شایستگان به ملّت خدمت کنند. بگذاریم که سینهها از کینهها پاک شود. بگذاریم که آشتی بهجای قهر و دوستی بهجای دشمنی بنشیند. بگذاریم که اسلام با چهرهٔ رحمانیاش، ایران با چهرهٔ عقلانیاش، انقلاب با چهره انسانیاش و نظام با چهره عاطفیاش همچنان حماسه بیافرینند. | “ |
- «بگذاریم که فضا و فرصتِ خدمت برای همهٔ ایرانیانی که دل در گرو این مرزوبوم دارند، باز شود. بگذاریم که شایستگان، به ملّت خدمت کنند. بگذاریم که سینهها از کینهها پاک شود. بگذاریم که آشتی بهجای قهر، و دوستی بهجای دشمنی بنشیند. بگذاریم که اسلام با چهرهٔ رحمانیاش، ایران با چهرهٔ عقلانیاش، انقلاب با چهره انسانیاش و نظام با چهره عاطفیاش همچنان حماسه بیافرینند.»
- حسن روحانی (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۳/ ۱۲ مرداد ۱۳۹۲)[۱۵۰]
- «توسعهٔ ایران نیازمندِ کمکِ همهٔ ایرانیان داخل و خارج کشور است و کمک به وطن و عشق به ایران، چیزی است که جایگزینی ندارد.»
- حسن روحانی (۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۵ مهر ۱۳۹۳)[۱۵۱]
- «عدالت پدیدهای جدا از آزادی نیست. عدالت نه مانع آزادی، که مکمل آزادی است؛ و آزادی نه مانع عدالت، که مکمل عدالت است. به تعبیر من، همینطور که طبق تعریف لیبرال دمکراسی مردم بصورت برابر و آزاد پای صندوق رای رفته و رای میدهند، چرا در صحنه اقتصاد نباید چنین باشد؟ چرا باید اقتصاد را از سیاست جدا کنیم؟ چرا باید تمامیت جامعه را از آن بگیریم؟ در صحنه اقتصاد و محیط کار هم، همه با هم برابر نیستند.»
- فریبرز رئیسدانا (۱۵ آوریل ۲۰۱۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۹۳)[۱۵۲]
- «اساس غربِ مدرن حقمداری است و انسان با حق متولد میشود یعنی انسان فارغ از نژاد، زبان و … با مجموعهای از حقوق به دنیا میآید و هیچکس نیز نمیتواند این حقوق مثل حق حیات، حق مالکیت، حق تعیین مذهب و … را از او بگیرد اما ما حتی حقوقمان نیز در چارچوب تکالیف تعریف شده است. ایران تعقلگرایی غربی را قبول ندارد و به همین دلیل میخواهد اساساً آن را کنار بگذارد.»
- صادق زیباکلام (۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۳۱ تیر ۱۳۹۵)[۱۵۳]
س، ش[ویرایش]
- «کدام خانوادهٔ ایرانیای هست که سیاست در آن رُلی بازی نکرده باشد. شما فقط تاریخ قرن بیستم ایران را در نظر بگیرید: انقلاب مشروطیت، ملی کردن صنعت نفت، یک انقلاب دیگر، جنگ! آنقدر تغییرات و تحولات در جامعهٔ ایران صورت گرفته که در هر نسلی یک تحول بزرگ اتفاق افتاده و این تحولات باعث شده که زندگی مردم از روال عادی خودش بیرون بیاید. من در عمرم یک ایرانی ندیدهام که بگوید من به دنبا آمدم، مدرسه رفتم، دانشگاه رفتم، ازدواج کردم، بچهدار شدم، بچههایام بزرگ شدند، حالا هم دیگر دارم میمیرم. یعنی شما هر ایرانی را که میبینید، در برههای از زندگیاش یک اتفاق خارقالعاده میافتد.»
- مرجان ساتراپی (۱۰ اکتبر ۲۰۱۱/ ۱۸ مهر ۱۳۹۰) [۱۵۴]
- «من فکر میکنم نسل گذشتهٔ ایران و بهطور کلی نسل گذشتهٔ دنیا صادقتر بودند. یک مشکل بزرگ دنیا این است که تغییراتی که امروز اتفاق میافتد، خیلی سریع است. در حالیکه طبیعت انسان اینطور است که برای پذیرش هر تغییری، احتیاج به زمان دارد که بتواند آن را درک و هضم کند. منتها امروز در دنیا هرروز چیز جدیدی اتفاق میافتد و فکر میکنم انسان بهطور کلی، در این دنیای مدرن بهطور کامل گم شده و این باعث میشود که یک عالمه واکنشهای عجیب و غریب داشته باشد.»
- مرجان ساتراپی (۱۰ اکتبر ۲۰۱۱/ ۱۸ مهر ۱۳۹۰)[۱۵۴]
” | هر آدمی از جایی میآید و جایی که در آنجا بهدنیا آمده و بزرگ شده، بهترین جا برای اوست… همهٔ ما وطنمان را خیلی دوست داریم. همین! | “ |
- «من هرچیزی که هستم و هر چیزی که شدهام، همین ایران بوده که همهٔ این چیزها را به من داده است. من هرگز این را فراموش نمیکنم؛ بدون اینکه بخواهم وارد بحث ملیگرایی و ناسیونالیسم بشوم، چون ناسیونالیسم را خیلی دوست ندارم. اما بههرحال هر آدمی از جایی از دنیا میآید و جایی که در آنجا بهدنیا آمده و بزرگ شده، بهترین جا برای اوست… همهٔ ما وطنمان را خیلی دوست داریم. همین!»
- مرجان ساتراپی (۱۰ اکتبر ۲۰۱۱/ ۱۸ مهر ۱۳۹۰)[۱۵۴]
- «نسل امروز آزادیهایی برای خودش کسب کرده که کسی هم آن را به او نداده است. بلکه خودشان تلاش کردهاند و این آزادیها را به دست آوردهاند. بههرحال فرهنگ جامعه دارد آرام آرام عوض میشود و این چیز خیلی خوبی است.»
- مرجان ساتراپی (۱۰ اکتبر ۲۰۱۱/ ۱۸ مهر ۱۳۹۰)[۱۵۴]
- «من به هزاران دلیل معتقدم که ایرانیها از هر جهت به همهٔ اهالی مغربِ آسیا امتیاز و برتری دارند و بنا به گفتهٔ رالیسنون که راجع به ایران و ایرانیان بررسیهای عمیقی نموده است، یک فرد ایرانی بر هر آسیایی دیگر خواه هندی و خواه ترک و یا روسی امتیاز دارد و سطح فکرش بالاست.»
- پرسی سایکس در «هشت سال در ایران»
- «اگر این مملکت حرفی برای گفتن داشته باشد همین فرهنگ آن است.»
- «هر قوم و ملتی که بتواند مفاهیم و تئوریها را در قالبهای جدید بفهمد و تجربه کند، آن قوم مدرن است و هر قومی که قالبهای جدید را نپذیرد و مفاهیم خود را ثابت بداند، آن قوم سنتی است… استبداد در ما، خیلی عمیق است، ما عملاً و تاریخاً در یک بستر استبدادی بار آمدهایم. ما نگاهمان به دین، تاریخ و انسان استبدادی است.»
- عبدالکریم سروش (۱ ژانویه ۲۰۰۰/ ۲۴ دی ۱۳۷۸) [۱۵۶]
- «شما اگر ملایمترین انتقاد را به میانگین ایرانی داشته باشید احتمالاً دوستی آن شخص را از دست میدهید. فکر کنم هر کسی این تجربه را در زندگی خود داشته است. عادت کردهایم که همواره از ما تعریف بشود. حتی پدرها و مادرها نیز عموماً فرزندان خود را تأیید میکنند تا آنها را تربیت کنند.»
- محمود سریعالقلم (۱۹ فوریه ۲۰۱۳/ ۱ اسفند ۱۳۹۱)[۱۵۷]
” | بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند// چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار// تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی |
“ |
— سعدی |
بنی آدم اعضای یکدیگرند | که در آفرینش ز یک گوهرند | |
چو عضوی به درد آورد روزگار | دگر عضوها را نماند قرار | |
تو کز محنت دیگران بیغمی | نشاید که نامت نهند آدمی | |
سعدی در گلستان[۱۵۸] |
- «واقعیت اینکه اگر چیزی ارزش مادی چندانی نداشته باشد در سطح عمومی جامعه کمتر به آن توجه میشود. در جامعه امروز اهمیت هر چیزی با ارزش مادی و قیمتش تعیین میشود. این مسئله خاص حوزه اقتصادی نیست و صحبت از آن حتی به مسائل فرهنگی و مذهبی هم رسیده است. هنر هم از این قاعده مستثنی نیست. این پدیده دوران پستمدرن است که هر چیزی یک قیمتی دارد و اگر آن قیمت ناچیز باشد توجهاتی هم که به آن میشود اندک است.»
- علیرضا سمیع آذر (۱۸ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۸ تیر ۱۳۹۵)[۱۵۹]
” | فرش ایرانی، پیوند هنرمندانهٔ ایرانیان با طبیعت، زندگی، سنّتها و تاریخ است.. | “ |
- «فرش ایرانی، پیوند هنرمندانهٔ ایرانیان با طبیعت، زندگی، سنّتها و تاریخ است… فرش و اسب طی هزارهها در زندگی ترکمنها حضوری همیشگی داشتهاند. آنها بر اسبهایشان تاختهاند و ذهنیتشان را نسبت به جهان و طبیعت و زندگی، به شکلی نمادین در نقوش فرشهایشان بافتهاند.»
- خسرو سینایی (۷ فوریه ۲۰۰۸/ ۱ اسفند ۱۳۸۶)[۱۶۰]
- «خدایا! با که میتوان گفت که در این مملکت، هرکه محرومتر، به ایران و فرهنگ ایران دلبستهتر و آنکه از نعمتهای ایران برخوردارتر، از این هردو گریزندهتر.»
- سید فخرالدین شادمان (۷ ژوئیه ۱۹۶۵/ ۲۶ تیر ۱۳۴۴)[۱۶۱]
- «طرحِ شهرسازی شهری چون اصفهانِ دورهٔ صفوی، بدونِ آگاهی از صورتِ مثالین «باغ -بهشت» ی که همواره منبعِ الهامِ هنرِ ایرانی بوده است، نمیتوانست ریخته شود اصفهان شهر-باغی است که از روی همان بهشتِ خیالینی ساخته شده که ایرانیان صورتِ ذهنی آن را همیشه در خاطرهٔ جمعی خویش حفظ کردهاند … فضای شهر در جوّی رؤیایی غوطه می خرود؛ حال و هوایی که از اصفهان " مدینهٔ تمثیلی» میسازد.»
- داریوش شایگان (۱۹۹۳م/ ۱۳۷۲ش)[۱۶۲]
” | ما ایرانی هستیم و همیشه ایران از قدیم امپراتوری بوده؛ همچنین همیشه بین تمدنهای بزرگ بوده است، یعنی همواره یک نگاه به آسیای دور داشته و یک نگاه هم به بینالنهرین و غرب. از اینرو ایرانیها همیشه بین دو دنیا قرار داشتند و پل ارتباطی بودهاند... پس رسالت تاریخی ایرانیها این است که در ارتباط فرهنگها پیشقدم شوند. | “ |
- «ما ایرانی هستیم و همیشه ایران از قدیم امپراتوری بوده؛ همچنین همیشه بین تمدنهای بزرگ بوده است، یعنی همواره یک نگاه به آسیای دور داشته و یک نگاه هم به بینالنهرین و غرب. از اینرو ایرانیها همیشه بین دو دنیا قرار داشتند و پل ارتباطی بودهاند. این عجیب است که امپراتوریهای ایران همه پل ارتباطی بودهاند. مثلاً امپراتوری هخامنشی، از هند هست تا آسیای میانه و یونان و این نقش را امپراتوریهای دیگر مثل اشکانیان و ساسانیان هم کم و بیش بازی کردهاند. پس رسالت تاریخی ایرانیها این است که در ارتباط فرهنگها پیشقدم شوند.»
«... ذهنیت ایرانی هنوز که هنوز است اسطورهای است. برای همین هنوز بزرگترین متفکران ما فردوسی، حافظ، مولوی و سعدیاند. انگار همه جوابها را قدما دادهاند و انسان فرزانه امروز، تنها باید آن جوابها را بیابد، پس ما آزادانه فکر نمیکنیم و مسئلهای طرح نمیکنیم…»- داریوش شایگان (۲۲ آوریل ۲۰۱۲/ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱)[۱۶۳]
- «امروز جوانان ایرانی خیلی تفاوتی با جوانهای سایر نقاط دنیا ندارند. وقتی با آنها صحبت میکنید، میبینید که دغدغههای فکریشان وسیعتر از مسائل کنونی ایران است.»
- داریوش شایگان (۷ فوریه ۲۰۱۴/ ۱۸ بهمن ۱۳۹۲)[۱۶۴]
- «ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک جایگاه یا موقعیت سیاسی و محصولی بُرد-و-باخت در بازی حزبی و جناحی نیست … این جایگاه در حقیقت، تجلیگاه اصول و آرمانها وارزشهای مردم مؤمن و نجیب و متدین ماست. این منصب و محراب، نماد مقدسی است که باید همه فضائل اخلاقی و ارزشهای معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد.»
- سید مهدی شجاعی نامه به محمود احمدینژاد (۹ ژوئن ۲۰۰۹/ ۱۹ خرداد ۱۳۸۸)[۱۶۵]
- «وقتی میگوییم بازگشت به خویش در واقع منظورمان بازگشت به فرهنگِ خویش است … شاید این طور نتیجه بگیرد که ما ایرانیان باید به خویشتنِ نژادی [آریایی] برگردیم؛ ولی من قطعاً چنین نتیجهگیری را رد میکنم. اگر به خویشتن نژادی برگردیم، به راسیسم و فاشیسم و جاهلیّتِ قومی-نژادی دچار شدهایم و این یک بازگشتِ ارتجاعی است… خویشتنِ پیش از اسلام ما فقط به وسیلهٔ دانشمندان و متخصصین در موزهها و کتابخانهها قابلِ رؤیت و مطالعه است، تودهٔ ما هیچ چیز از آنها یادش نیست. مردم ما هیچ ارتباطی با این سنگ نبشتهها و آثار تاریخی پیدا نمیکنند و قهرمانان، شخصیّتها، نبوغها، و افتخارات و اساطیرِ آن دوره در میانِ مردم ما حیات و حرکت و تپش ندارند. مردم ما چیزی از از این گذشتهٔ دور به خاطر نمیآورند و علاقهای هم ندارند چیزی دربارهٔ تمدّنهای پیش از اسلام بیاموزند … در نتیجه برای ما بازگشت به خویشتن نه به مفهوم بازیافتنِ ایرانِ پیش از اسلام، بلکه بازگشت به خویشتنِ فرهنگی اسلامی به ویژه شیعی مان است.»
- علی شریعتی (۱۹۶۰م/ ۱۳۴۰ش) [۱۶۶]
- «به تجربه دریافتهام که روشنفکرانِ ما، غالباً، فاقدِ «تقوای سیاسی» اند. به اندک خشم و نفرتی، حتّی شخصی، انواعِ تهمتها را به طرفِ مقابل میزنند… حقیقتِ امر این است که ما مردمی بسیار عاطفی و هیجانی ایم و همین حالاتِ عاطفیِ خود را «عقل» و «سیاست» نام میگذاریم و بعد پشیمان میشویم.»
- «حقيقت مطلب اين است كه جوانان ایرانی از نظر استعداد در برابر جوانان کشورهای دیگر، هیچ چیز کم ندارند. از نظر شور و شوق هم بسیار فعالند. اما تجربه نشان داده است که همین جوانان اگر احتمالاً پایشان به بیرون از مملکت برسد، دیگر برنمیگردند و همانجا اقامت میکنند.»
- پرویز شهریاری (۱۹ دسامبر ۱۹۹۹/ ۲۸ آذر ۱۳۷۸) [۱۶۸]
- «کشوری که قرنها تجربهاش را در حوزه معماری صادر کرده، [امروزه] میتواند صادرات فرهنگی داشته باشد، یعنی کالای فرهنگی خود را در شکلهای مختلف صادر کند… ما ایرانیان ظرفیت داریم که این ثروت غنی فرهنگی معماری را صادر کنیم اما جامعهٔ معماری ایران، ادراک لازم را برای این کار ندارند، چرا؟ چون معماران ایران عموماً غربزده هستند… چه بیاییم معماری سنتی انجام دهیم و چه به سمت معماری غربی برویم، هیچکدام باعث توسعه کشور ما نمیشود، چراکه معنا و مفهوم و پایه و اساسی در بطن معماری ندارد.
باید دید چطور میشود کهنالگوهای معماری باستانی ایران را به قرن بیستویکم آورد و شاید آنموقع است که بتوانیم توسعهای معطوف به احیای فرهنگ، معماری و شهرسازی خودمان داشته باشیم… نگاه ما معطوف به فرهنگ معماری غنی خودمان نیست.» - «۲۵ درصد جمعیت جهان مسلمان هستند. چه سهمی از اقتصاد جهان متعلق به مسلمانان است؟ فقط چهار درصد! باقی این حق کجاست و دست کیست؟ اصلاً حق کیست؟ فکر میکنم این مردم مثل اکثر مردم مسلمان جهان، حق خود را مطالبه میکنند همانطور که دیگر گروههای جهان حق خود را گرفتند. مسئله اینجاست که این ۲۵ درصد از جمعیت جهان، فقط چهار درصد اقتصاد دنیا را دارند، چطور؟ غربزدهشان کردهاند؛ یعنی مصرفگرایی با تأکید بر اقتصاد غرب. مشکل امروز غرب با ایران این است که چرا این بازار بزرگ، مصرفگرای غرب نیست اگرچه ذهن ایرانی، ذهنیتی غربزده شده، تمدن خودش را فراموش کرده و ارزشهای تحمیلشده غربی را پذیرفته. با واردکردن این باورها در ذهن ما مردم، ما را غربزده کردهاند و بدون شناخت و درک آن ارزشها، دنبالهرو و در طلب ارزشهای غرب هستیم.»
- بهرام شیردل (۵ ژوئن ۲۰۱۶/ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)[۱۶۹]
ص، ض[ویرایش]
- «روحانیّتِ ایران مدّتِ بسیار مدیدی است که از همراهی و تأییدِ حاکمان خودداری میورزد. آنها بدین اصل پایبندند که «اگر عالمان دین را در دربار حاکمان یافتید، بدانید که بد عالمان و بد حاکمانی دارید؛ و اگر حاکمان را در درگاه منازل عالمان یافتید، بدانید که خوب عالمان و خوب حاکمانی دارید». روحانیّت ایران نفوذ زیادی در میان مردم دارد و تا آنجایی که در توانش هست، با ظلم، جور، استبداد و تجاوز حاکمان مبارزه میکند.»
- «ایران یک کشور بزرگ اسلامی است… همهٔ ملّت ایران برای قداست فلسطین و جایگاه قدس اهمیت فوقالعادهای قائلاند…»
- «این واقعاً پرسش است که چرا «دهاتی» فحش میشود؟ به نظر میرسد، همان دیروز که شهری بودن امتیاز شد و دهاتی بودن فحش، امروز به خارج رفتن میشود امتیاز و در ایران ماندن میشود فحش. با این شرایط، میخواهید میراث فرهنگی را راه بیندازید؟! این یک شوخی است.»
- مجتبی صدریا (۷ مه ۲۰۱۱/ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰)[۱۷۱]
- «چرا اینقدر حسرت مهاجرت زیاد است؟ چرا اینقدر جوانان میخواهند کشور را ترک کنند؟ چرا خیلیها آرزوی داشتن پاسپورتی دیگر را دارند؟ … زیرا به آنها گفتهایم چیزی که دارید بد است، زیرا وقتی به یک روستا رفتیم، عزت انسانی افراد را در آنجا بهجا نیاوردیم، زیرا احساس همبستگی نکردیم، زیرا منِ شهری به ده رفتم و نگاه بالا به پایین به مردم آنجا داشتم، زیرا بدترین فحش ما شده است دهاتی. بنابراین این ما هستیم که ضد فرهنگ را اشاعه دادهایم.»
- مجتبی صدریا (۷ مه ۲۰۱۱/ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰)[۱۷۱]
- «در این مملکت، دهاتی میراث من است. مهم نیست چند نسل من در شهر بودهاند، ما دهاتی هستیم. انباشت فرهنگیای که یک دهاتی ایجاد میکند، آرامآرام ولی عمیق است. به همین دلیل، تفکر حفظ این انباشت را دارد و به راحتی آن را رها نمیکند، زیرا برایش ارزشمند است.»
- مجتبی صدریا (۷ مه ۲۰۱۱/ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰)[۱۷۱]
- «نباید اگر نگران کشور و عقبماندگیها هستیم، کنار بایستیم و نظارهگر باشیم… وقتی که سکوت کنید یعنی از کسیکه سنگ میاندازد، حمایت کردهاید.»
- محسن صفایی فراهانی (۱۳ مه ۲۰۱۴/ ۵ خرداد ۱۳۹۳)[۱۷۲]
- «وقتی قوم ایرانی عرفان را به این درجه از اوج و ترقی رساند که در همه شئون زندگی ما مؤثر است و میتوان دید، افراد وقتی حافظ یا مولانا میخوانند ایمانشان تقویت میشود؛ بنابراین اگر برای مضامین این اشعار موسیقی اجرا شود موسیقی اش نیز عرفانی میشود. اما جالب است این سؤال را طرح کنیم که مگر عرفان مگر چه میگوید؟ سخن اصلی عرفان این است که: «آنچه بر خود میپسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند» در نتیجه موسیقیدان هم اگر عارف باشد نتیجه کار او دقیقاً همین مسئله میشود، یعنی موسیقی که اجرا میکند همیشه همین دل مشغولی و دلواپسی را دارد که آیا این موسیقی برای جامعه مفید است یا نه؟! ولی موسیقی دان تاجر پیشه صرفاً در این اندیشه است که چه اهمیتی دارد چه چیز تولید شود، آنچه مهم و در اولویت است این موضوع است که بتوانیم پیشرفت بکنیم و بتوانیم پول بدست بیاوریم، چنانکه پیداست این فرد صرفاً به دنبال پول دنبال شهرت است وهیچ نگرانی و تعهد دیگری ندارد.»
- داریوش صفوت (۲۵ مه ۲۰۱۶/ ۵ خرداد ۱۳۹۵)[۱۷۳]
ط، ظ[ویرایش]
- «اگر نتوانید موضوع خود را مشخص کنید، نخواهید توانست علم تاسیس کنید. دانشگاه ایران وقتی می تواند دانشگاه در معنای درست خود باشد که یک موضوع مهم داشته باشد و آن ایران است.»
- جواد طباطبایی (۹ اکتبر ۲۰۱۳/ ۱۷ مهر ۱۳۹۲) [۱۷۴]
- «برای من وحدت سرزمینی ایران همیشه یک اصل غیرقابل بحث بوده است.»
- جواد طباطبایی (۱۳ دسامبر ۲۰۱۳/ ۲۲ آذر ۱۳۹۲) [۱۷۵]
- «همهجای دنیا کار بد، بد است. اما حالا اینجا را نگاه کنید. دزدی و کلاهبرداری میلیاردی از آدم عادی سوپرمن میسازد. بابک زنجانی میشود باعرضه و دیگری میشود خوشاخلاق و مهربان!... فرهنگ پذیرفتن تقصیر و معذرتخواهی از آن چیزهایی است که در این مملکت فراموش شده.»
- ناهید طباطبایی (۱۰ اوت ۲۰۱۵/ ۱ شهریور ۱۳۹۴)[۱۷۶]
ع، غ[ویرایش]
- «ما کشوری به نام اسرائیل نمیشناسیم و از آن به عنوان رژیمِ اشغالگرِ قُدس یاد میکنیم.»
- محمدرضا عارف (۹ مه ۲۰۱۳/ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲)[۱۷۷]
- [طنز] «ایرانیها تنها مردم دنیا هستند که یا دارند میروند خارج یا دارند فکر میکنند بروند خارج یا میگویند اگر رفته بودیم خارج چی میشد، برخلاف ۹۹درصد مردم خارج که یا دارند میآیند ایران یا دارند فکر میکنند بیایند ایران یا میگویند اگر برویم ایران چی میشود؟»
- پوریا عالمی (۲۲ ژوئن ۲۰۱۴/ ۱۴ تیر ۱۳۹۳)[۱۷۸]
- «باید اسلام را از زنگار زدود و اسلام واقعی را که روح برابری و مساوات بر آن حاکم است، در وضع قوانین در نظر گرفت نه این که با دستاویز قرار دادن اسلام، برخی را از حقوق خودشان محروم کرد.»
«آنچه امروز مشکل زنان است، فرهنگ مردسالارانهٔ غالب بر جامعهٔ ایران است، نه مذهب اسلام.»- شیرین عبادی (۱۲ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۳ بهمن ۱۳۷۸) [۱۷۹]
- «ملّتِ ایران آگاه شده و ملّتِ ایران نمیپذیرد که سواریِ استعمار یا سواریِ صهونیسم باشد.»
- جمال عبدالناصر (۲۷ ژوئیه ۱۹۶۰/ ۶ مرداد ۱۳۳۹) [۱۸۰]
- «ایرانیها، و بخصوص تهرانیها، فکر میکنند که ایران کنونی ناف دنیاست و تهران، ایران است. این دید درست نیست. نه تنها تهران، ایران نیست بلکه در ماورای این ایران، ایران فرهنگی هست. مرزهای فعلی ایران صد سال دارند. ایرانِ فرهنگی، به آن معنایی که برای ما دارد، مجموعهای است که در طول زمان میتواند بزرگ و کوچک شود. ممکن است جهان ایرانی در یک محیطی باشد که به طور خاص ایرانی نباشد. مثلاً هند در قرن شانزدهم میلادی - قرن ۱۰ هجری- یکی از مراکز بزرگ جهان ایرانی به حساب میآید ولی بخشی از ایران نیست.
- شهریار عدل (۹ ژوئن ۲۰۱۵/ ۱ تیر ۱۳۹۴)[۱۸۱]
- «این موضوع باید روشن شود که ایران در چارچوب مرزهای فعلی یک چیز است و ایران در بُعد فرهنگی، یعنی «جهان ایرانی» و تمدن و استمرارش در تاریخ، یک موضوع دیگر که لزوماً قابل انطباق نیستند. این «جهان ایرانی» لزوماً قابل انطباق با ایران «درونمرزی» و «برونمرزی» که بُعد سیاسی هم دارد نیست. ایرانِ کنونی یک بخشی از «ایران فرهنگی» است، این امر باید به ایرانیهای «درونمرزی» که عادت ندارند به این مسائل فکر کنند تفهیم شود.»
- شهریار عدل (۹ ژوئن ۲۰۱۵/ ۱ تیر ۱۳۹۴)[۱۸۱]
- «گرچه ما امروزه زیاد شعار جامعه مدنی را مطرح میکنیم ولی هنوز مطابق معیارهای آن عمل نمیکنیم ما هنور قدرت تحمل یکدیگر را نداریم و هر کس میخواهد پا از قانون فراتر نهد و هرچه که مورد قبولش نیست را برهم زند در صورتی که جامعه مدنی جامعهای است که در چارچوب قانون حرکت میکند.»
- محمود علیزاده طباطبایی (۹ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۰ بهمن ۱۳۷۸)[۱۸۲]
- «من یک ایرانیام و این را با هیچچیز عوض نمیکنم.»
- حسین علیزاده (۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۵)[۱۸۳]
- «ما طوری رفتار میکنیم که انگار هیچ گذشتهای نداریم. هر روز متولد میشویم، هر شب میمیریم».
- غزاله علیزاده (سپتامبر ۱۹۵۵/ مهر ۱۳۷۴)[۱۸۴]
- «بیا تا قدر همدیگر بدانیم/ که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم. باید یک بلندگویی به وسعت ۱/۶۴۸/۰۰۰ کیلومترمربع ایران داشته باشیم و این گفته را به گوش همه برسانیم که ای خانم، آقا، عمر کوتاه است و هنرمندان و نویسندگان، علما و فضلا از بین میروند و ما باید به یادشان باشیم. همهاش نباید سر قبرها آنها را یادآوری کنیم. امیدوارم گوش شنوایی باشد… این دریغی است که گریبانگیر فرهنگ ما شده است و هنگام سرازیرشدن در قبر به یادشان میافتیم و شروع میکنیم به مرثیهسرایی و بزرگنماییکردن، حیف!»
- بهروز غریبپور (۲۹ دسامبر ۲۰۱۶/ ۹ دی ۱۳۹۵)[۱۸۵]
ف، ق[ویرایش]
- «ایران در منطقه خاورمیانه، از لحاظ فرهنگی و سیاسی دارای قدرت بزرگی است و در تاریخ هرگونه حملهای که نسبت به این کشور صورتگرفته دفع و یا آن را در فرهنگ خود جذب کرده است.»
- محمدتقی فاضل میبدی (۲۷ اوت ۲۰۱۴/ ۱۸ شهریور ۱۳۹۳)[۱۸۶]
- «آنچه بسیار نیاز داریم … اخلاق و انسانیّت است؛ مؤلفهای که جامعه از کمبود آن رنج میبرد. دروغگویی، اختلاس، انحراف و همهٔ اینگونه مسایلی که جامعهٔ ما به شدّت گرفتارِ آن است و خُسرانِ عظیمی به همراه دارد، باید مسئولانِ کشور را نگران کند.»
- «امروزه بسیاری از چیزها در روستا از میان رفتهاند، بهویژه برای جوانان؛ که آرامش و آسایشخاطر و روح و روان روستایی را آزرده کرده است. کمابیش بسیاری از آسیبهای شهری وارد روستا نیز شده است… روستاها به دلیل عدم برخورداری کامل از نظم نمادین مدرن و عدم برخورداری از مراکز اقتصادی- اجتماعی وسیاسی مدرن، بیش از شهرها در میانه راه سنت و مدرنیته قرار گرفتهاند و تعارضهای سنّت و مدرنیته در روستاها بیش از شهرها خشونتبار و عریان است.»
- نعمتالله فاضلی (ژوئیه ۲۰۱۴/ مرداد ۱۳۹۳)[۱۸۸]
- «شخصیت والای حضرت علی (ع) متن تاریخ و فرهنگ ماست و با یک بازخوانی، یادآوری و قرائت این متن متوجه خواهیم شد در دل فرهنگ خود چه ارزشها و چه ظرفیتهای غنی داریم که ضمن استناد و جستجو در سطوح آن به اعماق فرهنگ خود دست یافته و میتوانیم وجود تساهل، تکثر، آزادمنشی، مردمگرایی و عقلانیت را در دل فرهنگ ایران و اسلام مشاهده کنیم.»<
- مقصود فراستخواه (۲۸ دسامبر ۱۹۹۹/ ۷ دی ۱۳۷۸) [۱۸۹]
- «ایرانِ رؤیای من شاید اصلاً دیگر وجود نداشته باشد.»
- گلشیفته فراهانی (۹ اوت ۲۰۱۳/ ۱۸ مرداد ۱۳۹۲)[۱۹۰]
” | خرد رهنمای و خرد دلگشای/ خرد دست گیرد به هر دو سرای// به گفتار دانندگان راه جوی/ به گیتی بپوی و به هر کس بگوی// |
“ |
— فردوسی |
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد | ستایش خرد را به از راه داد | |
خرد رهنمای و خرد دلگشای | خرد دست گیرد به هر دو سرای | |
ازو شادمانی و ازویت غمیست | و زویت فزونی و ازویت کمیست | |
خرد چشم جانست چون بنگری | تو بیچشم شادان جهان نسپری | |
تویی کردهٔ کردگار جهان | ببینی همی آشکار و نهان | |
به گفتار دانندگان راه جوی | به گیتی بپوی و به هر کس بگوی | |
ز هر دانشی چون سخن بشنوی | از آموختن یک زمان نغنوی | |
(گزیدهشده) فردوسی[۱۹۱] |
- «ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوستداشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرونکشیدن گلیم فردیمان از اجتماع؛ ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم.»
- اصغر فرهادی (۲۸ دسامبر ۲۰۱۶/ ۸ دی ۱۳۹۵)[۱۹۲]
- «میهن ما ایران، به گواهی تاریخ، در طول شش هزار سال گذشته، با فراز و فرودهایی، همیشه به عنوان یک کانون اثرگذار فرهنگی در منطقه و حتی جهان مطرح بوده است. ایرانیان طعم تلخ تجزیه سرزمین وسیع خود را تا ابد، در خاطره تاریخی خود نگه خواهند داشت و در طول دویست سال گذشته سرزمینهای زیادی از ایران گرفته شده اما اکنون در دورانی زندگی میکنیم که توجه به ایران فرهنگی و توجه به تاریخ و هویت آن بیش از گذشته احساس میشود.»
- داریوش فرهود (۳ آوریل ۲۰۱۶/ ۲۸ فروردین ۱۳۹۵)[۱۹۳]
- «ایرانِ فرهنگی سرزمینی است که در آن مظاهر فرهنگی ایران اعم از ادبیات، آداب، رسوم، تاریخ، زبان و … حضور دارد. به نظر من نمیتوان هیچ پایه اشتراکی بهتری از فرهنگ برای مردمان این سرزمین پهناور جست. فرهنگ را هم باید در گستردهترین معنای آن در نظر گرفت و بر هیچیک از شاخصههای آن مثل زبان یا مذهب یا آدابی خاص تأکید نگذاشت. زیرا اگر بر هر یک از این شاخصهها تأکید بگذاریم، مجبور میشویم گروهی را کنار بگذاریم.»
- داریوش فرهود (۸ اکتبر ۲۰۱۳/ ۱۶ مهر ۱۳۹۲)[۱۹۴]
- «گنبد و بارگاه امام رضا علیه السلام در ایران است و ما ایرانیها همگی کبوترهای آستان ایشان هستیم. نه اینکه ارادتمان به سایر ائمه تحت الشعاع باشد اما به هر حال کبوتر حرم امام رضا هستیم و ایشان که صدایمان میزنند پر میزنیم… این اتفاق از همان بچگی در ما بوده و مثل خون در رگهایمان جاری است. طوری که حتی اسم ایشان ما را منقلب میکند و این افتخاری است برای ما که کبوتر آستان ایشان هستیم.»
- مازیار فلاحی (۳۰ ژوئن ۲۰۱۵/ ۲۲ تیر ۱۳۹۴)[۱۹۵]
ک، گ[ویرایش]
- «ملت آنچه را میبیند از چشم کسانی میبیند که در رأس امور هستند.»
- احمد مصطفوی کاشانی (۱۸ ژانویه ۱۹۸۳/ ۲۸ دی ۱۳۶۱)[۱۹۶]
- «مطمئن هستم عشق مردم ایران به موسیقی، یک عشق جهانشمول است و کسی نیست موسیقی ایران را که آمیخته با صوت تلاوت آیات قرآن و ضرباهنگ مراسمهای مذهبی بوده، دوست نداشته باشد.»
- هوشنگ کامکار (۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۵)[۱۹۷]
- «ما باید سعی کنیم ایران را با وضعیت و سابقهٔ تمدنی خود ایران مقایسه کنیم، یعنی وضعیت خودمان را با سابقهٔ غنی تمدنی خودمان مقایسه کنیم و ببینیم چه چیزهایی به دست آوردهایم و چه چیزهایی را از دست دادهایم.»
- جمیله کدیور (۹ مارس ۲۰۰۱ /۱۹ اسفند ۱۳۷۹) [۱۹۸]
- «شاه هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد. سخنش قانون است. این ضربالمثل که: «قانونِ مادها و پارسها تغییرناپذیر است.» صرفاً سخنان قدیمی زایدی دربارهٔ حکومت خودسرانه بوده است. شاه همهٔ وزیران را منصوب میکند و میتواند وزراء، صاحب منصبان، مأموران و قاضیان را برکنار کند. زندگی و مرگ همهٔ افرادِ خانوادهٔ شاه در دستِ اوست و هیچکدام از مأموران لشکری و کشوری که در خدمتِ شاهاند، از این قانون مستثناء نیستند. افرادی که موردِ بی مهری واقع شدهاند و یا معدوم میشوند، اموالشان به شاه میرسد و حقِّ سلب حیات در هر حال فقط در اختیار اوست. امّا وی میتواند این حق را به کارگزاران یا نایبان خود واگذار کند … سه قوهٔ حکومت، یعنی مقنّنه، قضائیه و مجریه در وجودِ او متمرکز است و هیچ گونه قید و الزامی نمیتواند بر شاه تحمیل کرد. تنها رعایتِ صوری آدابِ مذهبِ ملّی بر او واجب است. وی محور زندگی عمومی در کشور است.»
- «نسل جوانی که ما اکنون در ایران شاهد آن هستیم یک نسل استثنایی با قابلیتهای باور نکردنی برای به کرسی نشاندن حرف و سخن خود است. نسلی که هر دری را به رویش ببندند از دری دیگر وارد میشود. تیغ تحمیل و سانسور بر آن کارایی ندارد و طبیعی است هنری که از ذهن این نسل زاییده میشود هم هنری خاص باشد.»
- محمود کریمی حکاک (۱۰ نوامبر ۲۰۱۲/ ۲۰ آبان ۱۳۹۱)[۲۰۰]
- «ایران متعلق به تمام تیرههای ایرانی است و از هر تیره و تبار که باشیم و در هر جای این سرزمین بامی (درخشان) که میزییم، همه ایرانی هستیم. کُردان، آذریان، لُران، خوزیان، بلوچان، گیلکان، تات ها و دهها تیره و تبار دیگر که در ایران میزیند، همه ایرانیاند.
- میر جلالالدین کزازی (۲۱ ژانویه ۲۰۱۷/ ۳ بهمن ۱۳۹۵) [۲۰۱]
- «هر زمان دشمنان تاختهاند اخگرهای فرو نهفته در خوی و منش ما ایرانیان بیش از پیش پرشرار افروخته شده است. ما در خاکستر نماندهایم مانند بسیاری از مردمان و کشورهای جهان که از پهنه تاریخ زدوده شدهاند. من ایران را به ققنوس تشبیه کردهام؛ چرا که چندین بار ایران از درون خاکستر خود برخاسته است و همچنان پرشور جهان را افروخته است.»
- میرجلال الدین کزازی، بدون منبع
- «امروز یکی از گرفتاریهای ایران، بلکه بدترین گرفتاری او، پراکندگی ایرانیان است. مردمی که دارای سرزمینی مشترک میباشند و در حیطهٔ یک دولت زندگی میکنند، نباید به فرقههای رقیب تقسیم شوند. ایرانِ امروز به این بدبختی گرفتار است و اگر این حال دیر پاید، خدا میداند ایرانیان چه مشت سختی را از دست روزگار خواهند خورد.»
- احمد کسروی (۱ فوریه ۱۹۳۴/ ۱۲ بهمن ۱۳۱۲)[۲۰۲]
- «تمامِ ایرانیانی که اندکی آگاهی دارند، از عقب ماندگی کشور - به ویژه افول ایران از یک امپراتوری بزرگ و قدرتمند به دولتی ضعیف و کوچک - نگران شدهاند. ریشهٔ انحطاط در کجاست؟ در اوایل قرن، روشنفکران میتوانستند ادعا کنند که مقصّرِ اصلی، مستبدینی بودند که نفعی پنهانی در بی سوادی و جهلِ مردمِ کشور داشتند. امّا در حقیقت بیست سال پس از حکومت مشروطه ما نمیتوانیم همان پاسخ را بدهیم. اکنون میدانیم که تقصیر اصلی نه بر گردنِ فرمانروایان بلکه فرمانبرداران است. آری، علّتِ اصلی توسعه نیافتگی در ایران و شاید در بیشتر کشورهای شرقی، تفرقه و اختلاف میانِ توده هاست.»
- احمد کسروی (۲۷ آوریل ۱۹۴۲/ ۷ اردیبهشت ۱۳۲۱)[۲۰۳]
- «مردم (ایران) زنده هستند و فقط زندگی نمیکنند. هر طعم کوچک آزادی برای آنها هزاران بار شیرین تر است. من به آنها احترام میگذارم، به ویژه به زنان. زنان ایرانی بسیار قدرتمند و شجاع هستند.»
- مریم کشاورز (۲ مه ۲۰۱۱/ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰)[۲۰۴]
- «تمدن کهن و عمیق ایران بسیار برایم قابل احترام است. دلم میخواهد از این تمدن شکوهمند هم دیدن کنم. میدانم ایران کشوری زیبا و رؤیایی است و عمیقاً لحظهشماری میکنم تا به کشور شما بیایم و علاوه بر اجرای موسیقی، از نقاط مختلف کشورتان هم بازدید کنم.»
- ریچارد کلایدرمن (۷ مه ۲۰۱۴/ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳)[۲۰۵]
- «با دیدن چهرهٔ مدرن ایران [در ۱۹۷۶م/ ۱۳۵۴ش] بیش از هر چیز دریافتم که چه نیروی آفرینندهای در آنجا نهفته است. کار شگفتآوری در حال انجام بود: تعادل میانِ شرق و غرب، و (هماهنگی) میان سنّت و روند مدرنیته و در کل (فرایند) جهانی شدن. هرچند آن روزها چندان اسمی از واژه جهانی شدن به میان نمیآمد، ولی فرایند مدرن شدن مسئله تمام کشورهاست؛ اینکه چگونه با حفظ سنتها و تاریخ خود، همزمان بخشی از شبکه اینترنت جهانی باشیم. دوست دارم به گذشته برگردم. ایرانیها فوقالعادهاند و فرهنگ ایرانی شگفتانگیز است.»
- باب کولاچلو (۲۸ اکتبر ۲۰۱۳/ ۶ آبان ۱۳۹۲)[۲۰۶]
- «من در خیلی قلبها خانهای دارم. هیچ وقت آواره نمیشوم. بی سرپناه نمیمانم. این همه قلب، این همه خون، این همه تپش. این همه عشق، این همه تنهایی واین همه مردم. این مردم نازنین.»
- «کویرِ لوت، کسی را که یک بار دچار افسونش شود، دیگر رها نخواهد کرد.»
- آلفونس گابریل (۱۹۳۵م/ ۱۳۱۳ش)[۲۰۷]
- «ایرانیان خود را در کشورشان و کشور را در خودشان دوست دارد…»
- آرتور دو گوبینو (۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۲۱ مهر ۱۳۹۳)[۲۰۸]
- «کشورهایی که در دورههای گوناگون به ایران حمله کردند حتّی اگر بر ایران چیره میشدند، به جای این که تمدن خود را در مردم ایران نفوذ دهند، تمدن ایرانی در آنها نفوذ میکرد به همین دلیل در بیشتر کشورهای دنیا خصوصیات ایرانی رخنه کرد. ایران همیشه روی پای خود ایستاد و تمدن و فرهنگ خود را به دیگر اقوام شناساند و این نشانه فرهنگ و تمدن غنی ایرانی است که حتی در قوم فاتح هم اثر میگذاشت.»
- آرتور دو گوبینو«مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
ل[ویرایش]
- «پارس، پرسیس یا فارس، به سخن دقیقتر، کشور یا ملّتی نیست، بلکه نام ایالتی است در کرانهٔ شمالی خلیجی به همین نام. ایرانیان هیج گاه این نام را به تمامی مملکت اطلاق نکردند؛ ولی زبان خود را بدین نام میخوانند زیرا که گویش محلی فارس، زبان اصلی فرهنگی و سیاسی کشور شد- همین گونه که گویش توسکانی زبان ایتالیایی، گویش کاستیلیایی زبان اسپانیایی و گویش مناطق مجاور لندن زبان انگلیسی گردید. نامی که خود ایرانیها برای کشورشان همیشه به کار بردهاند، و در سال ۱۳۱۴ شمسی (۱۹۳۵ میلادی) به بقیه جهان نیز تحمیل کردند، ایران است. این نام از واژهٔ قدیمی آریانم، حالت جمع مِلکی به معنای «سرزمین آریاها» مشتق شده است و قدمت آن به مهاجرتهای نخست اقوام هندو-آریایی میرسد.»
- برنارد لوئیس (۱۹۹۶م/ ۱۳۷۵ش)[۲۰۹]
م[ویرایش]
- «جامعهٔ ما آدمها را در قدوقواره خود نمیشناسد؛ یا آنها را مطلقاً نادیده میگیرد یا بیش از حد آنها را بزرگ میکند.»
- جواد مجابی (۱۸ ژوئیه ۲۰۱۳/ ۲۷ تیر ۱۳۹۲)[۲۱۰]
- «ما در مرحلهای هستیم که دیگر آنچه در این ۶ دههٔ گذشته به ما گفته شده کفاف زندگی مسلمانی ما را در این دنیای مدرن نمیدهد. آنها دیگر کافی نیست؛ چه طالقانی گفته باشد، چه طباطبائی گفته باشد، چه رهبر فقید انقلاب گفته باشد یا هر کس در هر کجای جهان اسلام گفته باشد آنها دیگر کافی نیست.»
- محمد مجتهد شبستری (۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۲۰ شهریور ۱۳۹۳)[۲۱۱]
- «دانشجو در ایران کم داریم چون جویندگی نیست.... آنچه که در ایران فاجعه است، این است که ما دانشجو در هیچ رشتهای نیستیم.»
- کریم مجتهدی (۲۵ ژانویه ۲۰۱۷/ ۶ بهمن ۱۳۹۵) [۲۱۲]
- «متأسفانه، همه مسائل ما آمیخته به مسائل سیاسی شده است؛ از مدیران فرهنگی گرفته تا خود هنرمندان، همه در این خطکشیها قرار گرفتهاند. آدمها سر جای خودشان نیستند. مدیران فرهنگی ما با وجود احترامی که به شخصیت آنها میگذارم، فاقد توانایی هستند و به باور من، جایگاهی را غصب کردهاند و غصب این موقعیت، در واقع فرصت گرفتن از یک کشور و نسلی است که ممکن است به بیراهه برود.»
- مجید مجیدی (۷ اوت ۲۰۱۲/ ۱۶ مرداد ۱۳۸۹)[۲۱۳]
- «از منظر تاریخی یکی از علل و عوامل توسعهنیافتگی در جامعه ایران ابهام در ساختارهایی چون تحزب، تعاون، جامعهپذیری و نحوه بهکارگیری قدرت توسط امانتداران است که نقشه راه و مسیر روشنی پیش روی شهروندان نگذاشته است و به همین سبب پیشینیان از ابزارهای موصوف در توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی استفاده مناسب نکردهاند و پسینیان نیز بهمثابه مارگزیده از تجربههای نو هراسیدهاند و راهی دگر رفتهاند. یکی از رگههای آسیبشناختی مزبور، فقدان همگرایی در افکار و اندیشههاست. ما عادت داریم برای رسیدن به توسعه به هر میزان که ممکن است، نظریهپردازی کنیم.»
- جهانبخش محبینیا (۸ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۱۷ شهریور ۱۳۹۳)[۲۱۴]
- «پس از پیروزی انقلاب به عنوان ملتی مستقل در دنیا شناخته شدیم. در این سالها استقلال، توانایی و روی پای خود ایستادن را تمرین کردیم و با ادامه آن روز عزت و سربلندی ما فرا خواهد رسید و این مهم آسان به دست نمیآید.»
- علیرضا محجوب (۱۱ فوریه ۲۰۰۱/ ۲۳ بهمن ۱۳۷۹) [۲۱۵]
” | اگر دین/دانش در ثریا باشد، مردانی از سرزمین فارس به آن دست خواهند یافت. | “ |
- «اگر دین در ثریا باشد، مردانی از سرزمین فارس به آن دست خواهند یافت.»
- «ما ایرانیان در دورههای مختلف اغلب با انقطاع و گسلهای عمیق فرهنگی روبهرو شدهایم. این مسئله و این شیوه نگاه دراندیشه اغلب ما جای گرفته و رد پایش به بخشهای دیگر زندگیمان هم رسیده است. هماکنون هم همینطور است. ما به دنبال تکمیل یکدیگر نیستیم! به جای آنکه از تجربیات هم استفاده کنیم خواهان نادیده گرفتن و رد کردن همدیگر هستیم. البته این مسئله به امروز و دیروز تعلق ندارد و از دوره صفویه به بعد است که شاهد چنین برخوردهایی هستیم. از همان زمان صفویه دیگر برخورد صحیحی با اهالی فکر و روشنفکران انجام نشد. حتی اگر به مطالعه تاریخ گذشته بپردازید متوجه خواهید شد که حتی با پزشکان هم برخورد صحیحی نشده حالا چه برسد با نویسندگان و شاعران! اغلب این افراد ناچار به مهاجرت به کشور هند شدند تا از شرایط بهتری برخوردار شوند. این گسلهای فرهنگی در دورههای مختلف فرهنگی باز هم تکرار شدهاند که نتیجه آن حتی متوجه داستاننویسی امروز هم شده است.»
- محمد محمدعلی (۲۶ مه ۲۰۱۶/ ۳ خرداد ۱۳۹۵)[۲۱۷]
- «جامعهٔ ایرانی جامعهای است که بدون گذار از دوره کودکی، بزرگ، پیر و فرسوده میشود. ایرانیان دوره مدرن (البته بهدور از استثناها) بدون اینکه کودکی را دریافته باشند، به بزرگسالی قدم نهادهاند. ایرانیها به لحاظ شخصیتی، کودکی را خوب درنیافتهاند و به لحاظ اجتماعی هم جامعهٔ بیکودکی هستند. در کنار افراد بیکودکی، ما خانواده بیکودکی و مدرسه بیکودکی هم داریم.»
- محمدهادی محمدی (۳ اکتبر ۲۰۱۶/ ۱۲ مهر ۱۳۹۵) [۲۱۸]
- «ایران درطول تاریخ کشوری چند قومی، چند لهجهای، چند زبانی و چند دینی بوده است. در کل تاریخ ایران ما هیچوقت نمیتوانیم سراغ بگیریم که یک دین به تنهایی توانسته باشد همه ایران رابه خودجلب کند، یا ما نمیتوانیم مثال بیاوریم که همه مردم ایران به یک زبان سخن بگویند. این نشان دهنده فرهنگی است که حاصل ترکیب رنگها متفاوت است، که باعث تبادل فرهنگی بین خرده فرهنگهای متفاوت درچهارچوب کلی فرهنگ ایرانی شده است واین خودیکی از علل باروری و خلاقیت فرهنگ ایرانی دررابطه بین خرده فرهنگها باهم است.»
- سیامک مره صدق (۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳/ ۲ مهر ۱۳۹۲)[۲۱۹]
- «ایرانیان همه از نسل انوشیروان و پرویز نیستند، وانگهی آن دولت از دست برفت و به دولتِ گذشته بالیدن، درست به استخوان پوسیده نازیدن است؛ و کسی که افتخار کند به اینکه من از مردم فارس هستم و انوشیروان هم فارس بوده است به کسی که بگوید من از جنس آدمی هستم و انوشیروان هم بنی آدم بوده، برابر میباشد.»
- علی بن حسین مسعودی در «مروجالذهب»[۸۶]
- «ایرانی بودن با همهٔ مصیبتها به زبان فارسیاش میارزد. من در یادداشتهایم آرزوی زبانی را میکنم که وقتی از کوه صحبت میکند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح… از سَبُکی به دست نتواند آمد.»
” | ملّتِ ایران، ملّتِ با فرهنگی است و در فرهنگ هیچ کشوری به اندازه ما دربارهٔ انسانیّت حرف زده نشده است. اگرهر کشوری یک اسطوره دارد، ما هزاران اسطوره داریم و من در زندگی ام ابتدا از پهلوانان آموختهام و سپس از اساتید. | “ |
- «ملّتِ ایران، ملّتِ با فرهنگی است و در فرهنگ هیچ کشوری به اندازه ما دربارهٔ انسانیّت حرف زده نشده است. اگرهر کشوری یک اسطوره دارد، ما هزاران اسطوره داریم و من در زندگی ام ابتدا از پهلوانان آموختهام و سپس از اساتید.»
- جمشید مشایخی (۱۶ فوریه ۲۰۱۴/ ۲۷ بهمن ۱۳۹۲)[۲۲۱]
- «هویت» را نمیتوان با یک سطحینگری به «جغرافیا» تعمیم و ربط داد؛ چون من ایرانیام، پس دارای هویت ایرانی هستم. این سطحیترین شکل صورتبندی و طرح مسئله از «هویت» است. همه اینها بهشکلی از «ناسیونالیسم» میرسد، و «ناسیونالیسم» هم دستِآخر به «فاشیسم» منتهی میشود. من انسانی هستم که در این دنیا، در ارتباط با انسانهای دیگر چیزهایی میآموزم، چیزهایی را در خودم و دیگران نفی میکنم، و در این فرایند «هویت» من شکل میگیرد؛ بنابراین در یک «رفتوبرگشت»، در تماس با «دیگری»، در دریافت از «دیگری» و هدایت «دیگری» - بهشکل متقابل- «هویت» شکل میگیرد؛ بنابراین شیوهای را که ناشی از ملیگراییِ فاقد تفکر است، و «هویت» را در ارتباط با «ملیت»، «جغرافیا» و «اقلیم» قابلطرح میداند، بسیار سطحی میدانم و با آن مخالفم…
«هویت» برخلاف آنچه در ایران در ارتباط با این واژه به یک مُد تبدیل شده، فاقد هرگونه «الزام» در ارتباط با مفهوم «ملیت» است.»- علیرضا مشایخی (۱۳ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۳ تیر ۱۳۹۵)[۲۲۲]
- «در تاریخِ حیاتِ ملّتها نادراً روزهای درخشان و پُرمسئولیت و افتخار و موفّقیّت پیدا میی شود. ایّامِ عادی و گذران برای همهٔ ملل یکسان است، ولی آن ملّتی که خوب و شرافتمندانه وظیفه اش را در برابر وطن، پرچم و تاریخِ مملکت ادا کند بیشتر از دیگران قدرتِ اخلاقی و عظمتِ روحی از خود نشان داده است.»
- محمّد مصدّق (۸ ژوئن ۱۹۵۱/ ۳۰ خرداد ۱۳۳۰)[۲۲۳]
- «ملّی کردنِ صنایع در هر مملکت، ناشی از حقِّ حاکمیّتِ ملّت است.»
«ملت ایران از ملی شدن نفت خود یک هدف عمده دارد و آن این است که دیگران در امور داخلی ما دخالت نکنند.» - «من نه به مال عقیده دارم نه به مقام و هدف من در زندگی یکی است و آن استقلال و عظمت کشور است که به خاطر همین هدف زندهام و کمال سربلندی است که در این راه از بین بروم.»
- «ما ایرانیان ملتی باهوش و فرهنگدوست هستیم و این به معنای انجماد و تصلب ما بر نقاط ضعف فرهنگیمان نیست، بلکه برعکس به معنای آن است که فرهنگ را که ریشه در فکر و تعقل و همراه و همگام با تمدن است را پذیرا هستیم و آنرا موهبتی گرانقدر و عطیهای گرانسنگ میدانیم و بههمین دلیل گفتگوی تمدنها را امری مَیمون و مُبارک تلّقی میکنیم زیرا آن را اساسیترین و کاراترین عامل در بوجود آمدن فرهنگی جهانی که مقتبس از همه فرهنگهاست و نقاط قوت همه فرهنگها را در خود جای داده است و نقاط ضعف هیچ فرهنگی در آن جایی ندارد، میدانیم.»
- اکرم مصوریمنش (۳۰ مه ۲۰۰۱/ ۹ خرداد ۱۳۸۰)[۲۲۶]
- «ایران یکی از معدود کشورهایی است که سابقه گفتگوی ادیان در آن به چندین هزار سال پیش میرسد و این در دنیا بینظیر است..»
- موریس معتمد (۱ ژانویه ۲۰۰۹/ ۲۵ دی ۱۳۸۷)[۲۲۷]
- «خوشبختانه میل به مشارکت در جامعه ما خیلی بالاست؛ یعنی با وجود صدمات بسیار زیادی که جامعه ما در دورههای متمادی دیده است، میل مشارکت همچنان در آن وجود دارد. این شاید یک ویژگی ما ایرانیها باشد. ما ایرانیها با یک سلاموعلیک به دوست چندینوچندساله هم تبدیل میشویم و از هر فرصتی برای پیوستن به هم و تعامل استفاده میکنیم؛ نمونهاش هم در مناسبتها و جشنهاست. حالا شبکههای مجازی هم به این روحیه ما اضافه شده است.»
- سعید معیدفر (۲۰ مارس ۲۰۱۶/ ۱ فروردین ۱۳۹۵) [۲۲۸]
” | اصولاً ایرانیِ خوب و پاکنهاد، در هرجای دنیا، همان ذاتِ همیشگی خود را دارد… جامعهٔ ایرانی، مردم صبور و مهربان و باگذشت هستند. | “ |
— معین |
- «اصولاً ایرانی خوب و پاک نهاد، در هرجای دنیا، همان ذات همیشگی خود را دارد… جامعهٔ ایرانی، مردم صبور و مهربان و باگذشت هستند.»
- معین (خواننده) (اوت ۲۰۱۲/ مرداد ۱۳۹۱)[۲۲۹]
- «جامعهٔ ما و جهان امروز نیازمند روحیهٔ و وجدانی دینی، حماسی و شورآفرین است، از این رو آن تصاویر زیبایی، خداجویی، دینباوری، عدالتخواهی و ظلمستیزی که در شاهنامه ترسیم شده است، اکنون نیز محرک و زندگانیساز است؛ بهویژه آنکه جهان غارتشده و ستمدیده نباید بیش از این در افسون دیو سیاه استعمار گرفتار آید. اینک در تهاجم گستردهٔ فرهنگ استعماری که با آهنگ نفی میراثهای ارزندهٔ علمی و فرهنگی جهان سوم را کرده است و یا به تجزیهٔ عناصر مقاوم فرهنگ دینی و ملی و ایجاد تقابلهای کاذب دست زده و پیرایهها بر سخن و نام-و-نشان پیشینیان بادین و غیرتمند بسته است، لازم است که گذشتهٔ واقعی، پندآموز و تاریخساز خویش را بازشناسیم و دین، زبان، فرهنگ و ملیت خود را به عنوان مجموعهای بههمپیوسته برای ارتقای معنوی انسان و بیداری روحیه و انگیزهٔ ستمستیزی جامعه علیه استعمار و استکبار سیاسی و فرهنگی عملی سازیم.»
- مصطفی معین (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۲۳۰]
- «فرهنگ ایرانی در برخوردی هوشمندانه و آگاهانه، آغوشِ به روی مکتب رهاییبخش اسلام گشوده است، و روح عدالتطلبی و ستمستیزیِ جامعهٔ ایرانی است که توانست گوهر اصلی اسلام ناب را از خزف خلافت جاهلی جدا کند.»
- مصطفی معین (۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹) [۲۳۰]
- «من از نظام بینالملل میخواهم از دنیا میخواهم که یک فکری برای این ملت بدبخت بکنند. چرا سکوت میکنند؟ چرا مصالح اقتصادی و مسائل لاس زدن با این حکومت را رها نمیکنند. خب فکر نمیکنند که این حکومت هر روزی که میماند سرکار، خسران و زیان برای این ملت هست.»
«منامیدوارم که هر چه زودتر مردم ایران موفق بشوند نظام دلخواه خودشان را که یک نظام دموکراتیک و آزادیخواه که به حقوق مردم احترام میگذارد را روی کار بیاورند.» - «گفتوگو به همهٔ ما چه در خانه و مدرسه، و چه در دانشگاه و یا هرجای دیگری، کمک میکند. مردم ایران که هم افتخار اسلامی و هم ایرانی بودن را دارند، باید قدر این تمدن عظیم را بیش از این بدانند.
«ایرانیان دارای پشتوانههای فرهنگی هستند ولی این امر، نباید مانع پیشرفت امروز و فکر کردن و اندیشیدن در گذشته گردد، چرا که گذشته صرفاً برای توجه کردن است نه توقف کردن. انسان همانند گذر از شک و قرار گرفتن در یک محیط یقین، باید اندیشه و فکر خود را معطوف زمان حال و آینده ساخته و از تجربههای گذشته بهره گیرد.»
«گمان اینکه کارهای ما فاقد عیب است، مهمترین عیب کار ما بوده و باید بپذیریم که درکارهایمان نقص و کاستی وجود دارد.»- عطاءالله مهاجرانی (۱۹ فوریه ۲۰۰۱/ ۱ اسفند ۱۳۷۹) [۲۳۲]
- «کردستان در میانهٔ قلمرو ایرانِ فرهنگی و دنیای عربی و ترکی قرار دارد و در طول تاریخ تا به امروز، دروازه فرهنگ آریایی و ایرانی در قلمرو عراق، شام و آناتولی بوده است.»
- «من دغدغه دارم که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم که در آن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند و رسیدن حق کسانی است که نمیدوند.»
- میرحسین موسوی (۱۲ ژوئن ۲۰۰۹/ ۲۲ خرداد ۱۳۸۸)[۲۳۴]
- «هیچ کلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تأثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
ن[ویرایش]
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را | برون کن ز سر باد و خیرهسری را | |
چو تو خود کنی اختر خویش را بد | مدار از فلک چشم نیکاختری را | |
درخت تو گر بار دانش بگیرد | به زیر آوری چرخ نیلوفری را | |
من آنم که در پای خوگان (خوکان) نریزم | مر این قیمتی در لفظ دری را | |
ناصرخسرو[۲۳۵] |
- «شهر در معنای ایرانی-اسلامی دارای ویژگیهای خاص خود است. نه فقط زیباییشناسی و کارکرد ویژه خود را دارد بلکه در مسائل دیگر همچون چگونگی تعامل با طبیعت نیز دارای نگرش مخصوصی است. طبیعت در این شهر و در این معماری حضور دارد بادگیرها، سردابها، اورسیها، آفتابنشینها، … شهر ایرانی-اسلامی یک مسجد، یک معبد بزرگ است مملو از معنویت، امنیت و عشق. شهر در این معنا محل دیدن، بوئیدن، نفس کشیدن، لذت بردن، زندگی کردن، گفتگو کردن، اجتماع کردن و متعالی شدن است.»
- بهمن نامور مطلق (۱۵ اوت ۲۰۱۲/ ۲۵ مرداد ۱۳۹۱)[۲۳۶]
- «ملت ایران و جهانیان باید بدانند در قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ قدرت فراقانونی و هیچ اختیار فوق قانون اساسی وجود ندارد. کلیه مقامها و نهادها بر اساس قانون اساسی و در ذیل آن تعریف میشوند و همگی در مقابل ملت و یا نمایندگان آن پاسخگو هستند. وظایف و اختیارات کلیه مقامات و مسوولان جمهوری اسلامی در قانون اساسی احصا شده و این اختیارات سقف و حداکثر اختیارات هر مقام و مسوولیت است. رهبری نیز از این قاعده مستثنی نیست. وظایف و اختیارات ایشان در اصول مختلف قانون اساسی به روشنی مشخص و در اصل ۱۱۰ دقیقاً احصا شده است، که در میان آنها علیالقاعده و در صورت پذیرش جمهوریت نظام، صدور فرمان همهپرسی و امضای حکم ریاست جمهوری از وظایف رهبری خواهد بود…
مشکل امروز ما نه قانون اساسی و ساختار حقوقی قدرت، که تفاسیر اقتدارگرایانه و استبداد خواهانه از آن قانون است. از این رو کماکان قانون اساسی را به عنوان میثاق ملی، تنها محمل موجود برای تداوم اصلاحات دموکراتیک میدانیم و با تمام قوا با ناقضین آن و کلیه اقدامات فراقانونی، ولو تحت عناوینی نظیر حکم حکومتی مخالفت خواهیم کرد.»- بهزاد نبوی (۲۰ آوریل ۲۰۰۴/ ۱ اردیبهشت ۱۳۸۳) [۲۳۷]
- «من حقیقتاً به پویایی و ظرفیّتِ عظیمِ فکری و معرفتی جوانان ایران اعتماد دارم. آنان با درایت و نشاطی که در هیچیک از نسلهای گذشته سابقه نداشته است، اقدام به دگرگونی و ساختنِ جامعهای در خورِ نامِ ایران کردهاند.»
- احسان نراقی (۲۰۰۰م/۱۳۷۹ش)[۲۳۸]
- «ما ایرانیها لازم داریم کاری کنیم در مورد این اسم بدی که ایران پس از انقلاب در کرده… باید همدیگر را تشویق کنیم. متأسفانه رسمی داریم که همدیگر را میکوبیم. به نظر من انتقاد کردن خیلی سالم است ولی سرکوب بیربط همدیگر به نظرم بیجاست و سازنده نیست. باید متوجه باشیم که ما به حمایت همدیگر احتیاج داریم. با وجود اینکه آدمهای متفاوتی خواهیم بود از نظر سیاسی و غیره ولی هر چه باشد همه ایرانی هستیم و تا جایی که میتوانیم باید اسم و فرهنگ خود را حفظ کنیم و جلو برویم.»
- شیرین نشاط (۹ آوریل ۲۰۱۰/ ۲۰ فروردین ۱۳۸۹)[۲۳۹]
- «من قبل از هر چیز یک ایرانی هستم و به یک حالتی سنتی هستم. اسلام جزء فرهنگ من بوده، اسلام بخشی از کودکی من بوده است، من به کسی اجازه نمیدهم که آن را از من بدزد. این چیزی است که من به آن افتخار میکنم. آن طوری که بزرگ شدهام و خاطرات خوبی هم دارم. من نمیتوانم طاقت بیاورم که یک دفعه چون که مسلمان هستم به من فحش بدهند یا این را یک چیز منفی بدانند.»
- شیرین نشاط (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۸ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۰]
- «هر جنبشی که برای پیدا کردن دمکراسی تلاش کند، ما باید از آن حمایت کنیم. برای اینکه اینجا دیگر مسئله ایدئولوژی سیاسی نیست. مسئله این است که همه انسانها باید در زندگی دمکراسی داشته باشند.»
- شیرین نشاط (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۸ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۰]
- «چیزی که من بیشتر از همه دوست دارم این است که من ایرانی هستم و ایرانی هم ماندهام. من نمیخواهم که این از بین برود.»
- شیرین نشاط (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۸ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۰]
- «ما ایرانیها در زندگی خود نمیتوانیم مسئله سیاست، دین و خشونت را از مسایل شخصی و روزمره خود جدا کنیم.»
- شیرین نشاط (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۸ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۰]
” | آن چیزی که من خیلی دوست دارم، ایمان داشتن به چیزی است… ایمان در زندگی خیلی به آدم کمک میکند. برای عدهای مذهب است، برای بعضیها فلسفه؛ ولی ما آدمهایی هستیم گم شده و همیشه دنبال یک نوع اعتقاداتی هستیم که در سختیها، در تلاشی که در زندگی میکنیم، به ما کمک کند. | “ |
- «آن چیزی که من خیلی دوست دارم، ایمان داشتن به چیزی است… ایمان در زندگی خیلی به آدم کمک میکند. برای عدهای مذهب است، برای بعضیها فلسفه؛ ولی ما آدمهایی هستیم گم شده و همیشه دنبال یک نوع اعتقاداتی هستیم که در سختیها، در تلاشی که در زندگی میکنیم، به ما کمک کند.»
- شیرین نشاط (۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۸ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۰]
- «ایرانیان داخل و خارج از کشور به شدت آسیب دیدهاند، دچار تفرقه شدهاند. به آنها اتحاد و دموکراسی را نشان بدهید. نشان بدهید که ما علیرغم طبقات اجتماعی و مذاهبی که داریم، خواه مسلمان، خواه مسیحی و خواه یهود، همه ایرانی هستیم. یک تصویر جدید از کشور ارائه بدهید که بتواند الگویی برای صلح و دموکراسی و عدالت باشد.»
- شیرین نشاط (پیام ۲۳ ژانویه ۲۰۱۴/ ۳ بهمن ۱۳۹۲ به حسن روحانی)[۲۴۱]
- «ایرانی دلش برای ایران میتپد، به سرفرازی ایران میبالد، در غم و شادی هم میهنانش شریک است.»
- محمد نهاوندیان (۶ اوت ۲۰۱۵/ ۲۸ مرداد ۱۳۹۴)[۲۴۲]
- «میتوان گفت بهترین هدیه پیامبر اسلام (ص) به ایران اسلامی همین فرزند ایشان است که تنها معصومی است که در ایران از خاندان پیامبر دفن شدهاند.»
- محمدرضا نوراللهیان (۷ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۱۶ شهریور ۱۳۹۳)[۲۴۳]
- «آنچه در این کشور همهٔ زیباییهای زمینی را کامل کرده و مانندِ آن در هیچ جایی از جهان وجود ندارد، تنها آسمانِ آبی ایران است. رنگِ آسمانِ ایران هرگز فراموش نمیشود و هر بینندهای را در رؤیا فرو میبرد. این رنگِ آبی در حدِّ کمال است و تا کسی آن را ندیده باشد، از همهٔ رنگهای آبی استنباطِ دیگری دارد.»
- هرمان نوردن در سفر ۱۹۲۴ به ایران[۲۴۴]
- «دینفروشی سر تا پای جامعه را دربر گرفته… بعد از انقلاب اسلامی دین را تبدیل به یک امتیاز کردند و این امتیاز شروع شد به خرید و فروش، و این خرید و فروش ابعاد وحشتناکی پیدا کرد و همه شروع کردند به نقش بازی کردن.»
- محمدرضا نیکفر (۲۹ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۲۰ مرداد ۱۳۸۹)[۲۴۵]
- «برای رسیدن به آرمانهای اساسی ایران در گسترهٔ جهانی، باید در فرهنگسازی پیرامون ادبیات گفتاری و کرداری خود آگاهانه عمل کنیم.»
- کوروش نیکنام (۱۷ مه ۲۰۰۷/ ۹ خرداد ۱۳۸۶) [۲۴۶]
- «ایرانیان در فرهنگِ کهنِ خود، پیوسته پاسدارِ محیط زیست بودهاند و چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش را آلوده نمیکردند، به فکر محیط زیست ایران باشیم.
ایرانیانِ آزاداندیش همواره در پی کسب دانش و کار و تلاش بودند و از بیکاری و کاهلی دوری میکردند.
ایرانیان میدانستند که توانایی در دانایی است، پس به دنبال اعتیاد، فساد، بیبند-و-باری و دریوزگی نبودهاند، با توجه به اینکه اکنون درسدِ قابل توجهی از ایرانیان با سوادند و به ابزار دانش آراسته شدهاند، باید از نو فرهنگسازی کرد.
ایرانیان پیوسته از هوش سرشاری برخوردار بودهاند و بیگمان پیامبر بزرگوار اسلام نیز از این داده خدایی آگاه بودهکه فرمودند: «دانش اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس بر آن دست خواهند یافت»، پس گوهرِ گرانبهای دانش و فرهنگ و تمدنِ دیرینه خود را با خردمندی نگهداری کنیم و آن را به دستِ نسلِ آینده بسپاریم.
نشانِ شیر و خورشید یکی از کهنترین نمادهای ملی ایرانیان است، نگهداری این نماد در گذر هزارهها نشانه ارزشِ آن نزد نیاکانمان بوده است. یادگارهای بدست آمده از دو نماد خورشید و شیر، هر کدام جداگانه بهاندازهای برجسته است که بیگمان از ارزشِ ویژه این دو نماد در فرهنگ و باورهای گذشته ایران سخن میگوید.»- کوروش نیکنام (۱۷ مه ۲۰۰۷/ ۹ خرداد ۱۳۸۶) [۲۴۶]
و[ویرایش]
- «در دوران بعد از انقلاب، معمولاً ما کلمهٔ اسلام را تسلیم در برابر خداوند و کلمهٔ مسجد را هم مکانی برای ثنای خدا تعریف کردیم.»
- گئورک وارطان (۱۴ مه ۲۰۱۴/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱)[۲۴۷]
- «مشکل بزرگی که در جامعهٔ ما وجود دارد این است که در جامعه ساختاری مدنی وجود ندارد تا تشکلها و گروههای سیاسی فعال باشند؛ این که تنها جهتگیریهای منابع رسمی به گوش برسد، یک معضل است، بهترین کار این است که اجازهٔ اظهار نظر به سازمانها و گروههای سیاسی نیز داده شود.»
- پرویز ورجاوند (۱۶ آوریل ۲۰۰۴/ ۲۸ فروردین ۱۳۸۳) [۲۴۸]
- «ایران تا زمانی که نتواند با آمریکا به توافق برسد، مشکلات بسیاری خواهد داشت.»
- پرویز ورجاوند (۱۶ آوریل ۲۰۰۴/ ۲۸ فروردین ۱۳۸۳) [۲۴۸]
ه[ویرایش]
- «آنچه مدنظر فقه اسلامی و احکام حیاتبخش آن است حفظ حرمت و کرامت انسانهاست؛ یعنی حرمت و احترام به شخصیت انسانها باید تحت هر شرایطی حفظ شود و هرگونه شکستن این حرمت گناه کبیره است.»
«انتقامجویی و شکستن حرمت انسانها از اهداف کیفر نیست.. احترام به انسانها باید به عنوان یک اصل در ساختار و تشکیلات قضایی و نیز در رفتار قضات دیده شود و نیز نهادهایی در تشکیلات قضایی برای پاسداری از این مقاصد بلند ایجاد گردد.»
«هنوز با مقاصد والای اسلامی در رابطه با زندان و زندانی فاصله داریم.»- محمود هاشمی شاهرودی (۷ آوریل ۲۰۰۴/ ۱۹ فروردین ۱۳۸۳) [۲۴۹]
- «جامعهٔ ما، جامعهٔ مدنی ناقص، نارس و نیم پختهای است. جامعهٔ ما خصوصیّاتِ دورانِ گُذار را دارد. یعنی بعضی از خصوصیّاتِ سنتّی خودش را قویاً حفظ کرده و برخی نیز اجباراً در روندِ دگرگونی قرار گرفته و در برخی زمینهها شاید به صورت مبالغه آمیز و بدون اینکه جایگاهی داشته باشد، رشد کرده است.»
- داوود هرمیداس باوند (۲۰۰م/۱۳۷۹ش) [۲۳۸]
- «بر ایرانی روا نیست از چیزی که انجام دادنش زشت و غیرمجاز باشد سخن براند و در نظر آنها هیچ چیز شرم انگیزتر از دروغ گفتن نیست، پس از دروغ؛ قرض گرفتن هم نزدِ آنانا بهغایت زشت و مکروه است و برای این زشتی علّتی که بیان میکنند این است که میگویند :آدمِ مقروض گاهی مجبور میشود دروغ بگوید.»
- «من همیشه در ایران زندگی کردهام… من عاشق ایرانم و تا زندهام در اینجا نفس میکشم.»
- پرواز همای (۱۵ آوریل ۲۰۱۸/ ۲۶ فروردین ۱۳۹۴) [۲۵۰]
ی[ویرایش]
” | هرگاه جمهوریت به معنای واقعی کلمه تحقق یابد و مردم تعیینکنندهٔ سرنوشت خود باشند، چون ۹۷ درصد مردم ایران مسلمان هستند، قطعاً خواه ناخواه در تصمیمات خود باورهای دینی خود را منعکس خواهند کرد. ۱۲ فروردین ۵۸ برای اولین بار بود که در تاریخ کشور ماهیت نظام با همهپرسی تعیین میشد. |
“ |
- «جمهوریت یعنی حاکمیت اراده مردم و اسلامیت نیز به این معنی است که جمهوریتی که متکی به مردم باشد نمیتواند فاقد ویژگیهای فرهنگی و باورهای دینی مردم باشد، لذا در ایران که اسلام ۱۴۰۰ سال در آن سابقه دارد در هر شرایطی که جمهوریت به معنای واقعی تحقق پیدا کند قطعاً مردم با دین و باورهای خود شرکت میکنند و اسلامیت نظام محفوظ خواهد ماند.»
«دستهای به نام دین، جمهوریت را انکار میکنند و قیمومیت یک گروه اجتماعی را بر مردم محقق میکنند در نظر این افراد آزادی واژهای زشت است و در اسلام دمکراسی وجود ندارد.»
«هرگاه جمهوریت به معنای واقعی کلمه تحقق یابد و مردم تعیینکنندهٔ سرنوشت خود باشند چون ۹۷ درصد مردم ایران مسلمان هستند قطعاً خواه ناخواه در تصمیمات خود باورهای دینی خود را منعکس خواهند کرد.»
«۱۲ فروردین ۵۸ برای اولین بار بود که در تاریخ کشور ماهیت نظام با همهپرسی تعیین میشد.»- ابراهیم یزدی (۳۱ مارس ۲۰۰۴/ ۱۲ فروردین ۱۳۸۳) [۲۵۱]
- «نخستین دیدارم از ایران در اوائل انقلاب و به هنگام همهپرسی برای نظام جمهوری اسلامی بود. آن حماسه و حضور مردم ایران مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد و معتقدم پیروزی انقلاب اسلامی ایران سر آغاز بیداری اسلامی در جهان اسلام بود.»
- عبدالرحمان یوسفی (۱۸ ژانویه ۲۰۰۱/ ۲۹ دی ۱۳۷۹)[۲۵۲]
” | وقتی میخواهیم فرهنگ خود را بشناسیم و حفظ کنیم..وقتی موجودیت فکری و منش ایرانی برای ما اهمیت دارد، گمان نمیکنم این مقصود جز به مدد زبان فارسی میسر باشد. | “ |
- «زبان فارسی بال و پرِ اندیشه و روح ماست، دریغ است آشفتهحال و ناتوان باشد.»
«وقتی میخواهیم فرهنگ خود را بشناسیم و حفظ کنیم، مسحور و مقهور فرهنگهای قادر زمان نشویم، وقتی موجودیت فکری و منش ایرانی برای ما اهمیت دارد، گمان نمیکنم این مقصود جز به مدد زبان فارسی میسر باشد… زبان فارسی یکی از استوارهای رشتههای پیوند قومی ما در طیِّ قرنها بوده است و هنوز تواند بود. میان ایرانیان از آذربایجانی و خراسانی و کُرد و لُر و مازندرانی و گیلک و خوزستانی و زابلی و ترکمن و بلوچ و ارمنی و دیگران، یک وسیله بیش از هرچیز همفکری و همدلی و همگامی پدید تواند آورد و آن بیگمان زبان فارسی است.»
«ایران در همهٔ فراز و نشیبهای تاریخ، به چنگآویز آیین و فرهنگ و زبان خویش پایدار و استوار مانده است. بیگمان به همین سبب امروز نیز باید در برخورد با مسائل دنیای جدید به تحکیم این بنیان دیرپای و محکمِ شخصیّت ملّی و فکری خود هرچه بیشتر بپردازد.»- غلامحسین یوسفی در مقالهٔ «پاسداری از زبان فارسی» (۱۹۷۵م /۱۳۵۴ش) [۲۵۳]
منابع[ویرایش]
- ↑ «تاریک و روشن مشروطه ایرانی». روزنامهٔ شرق. ۱۲ مرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «ابتکار: فرصتی برای غفلت از محیط زیست نیست». asriran.com. ۲۳ تیر ۱۳۹۴.
- ↑ آبراهامیان، یرواند. «فصل آخر». در ایران بین دو انقلاب. تهران: نشر نی.
- ↑ «سیروس ابراهیمزاده: هیچ اتفاقی برایم نیفتاده». روزنامهٔ شرق. ۸ مرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «ابراهیمیدینانی: کاش حکمت را به جای آثار فلاسفه غربی در ادبای ایرانی بجوییم». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۵ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ باغ بیبرگی: یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث. تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۷۰. ۸۲.}
- ↑ «نرگس آبیار: فمنیست نیستم، اما جامعه ما مردسالار استت». entekhab.ir. ۱۲ آذر ۱۳۹۵.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «چرا از رابطهٔ ایران و عثمانی هیچ نمیدانیم؟ /در گفتوگو بامنصوره اتحادیه». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۹ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «منوچهر آتشی: عرفان مثل یک عامل ژنتیکی وارد خون ما شده است». ایسنا. ۶ ژانویه ۲۰۱۵/ ۳۰ دی ۱۳۸۳.
- ↑ «یک سال از رفتن منوچهر آتشی میگذرد گفتههای سپانلو، مجابی و آزاد، و پاسخ شاعر ایلیاتی». ایسنا. ۲۹ آبان ۱۳۸۵.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «سرمایههای فرهنگیمان را قدر نمیدانیم». روزنامهٔ شرق. ۱۴ آوریل ۲۰۱۳/ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ «بابک احمدی: نیازمند دولت دموکراتیک هستیم». پایگاه اطلاعرسانی اصلاح. ۱۰ مه ۲۰۰۹/ ۲ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۹۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ مهدی، اخوان ثالث. ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۵. ۲۲۴.
- ↑ مهدی، اخوان ثالث. ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۵. ۲۶۶.
- ↑ «منوچهر آذری: دوست ندارم از دنیا بروم». جام جم سیما. ۲۴ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ «فرار جامعه از خود». روزنامهٔ شرق. ۳۰ تیر ۱۳۹۲.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ «مهمترین موضوع جامعه چیست؟». روزنامهٔ شرق. ۹ اوت ۲۰۱۵/ ۳۱ مرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «محسن آرمين: با ملتي متمدن بايد رفتاري متمدنانه داشت». ایسنا. ۲۴ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ ۲۰٫۳ ۲۰٫۴ «استعفاي-آرمين-من-محسن-آرمين-مسلمانم «متن استعفاي آرمين "من محسن آرمين ،مسلمانم"». ایسنا. ۲۴ اسفند ۱۳۸۲.
- ↑ «نه شکوفهای، نه برگی». روزنامهٔ اطلاعات. ۲۸ مرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «بخشش مادران؛ نماد عشق و محبت». روزنامهٔ شرق. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ «ایرانیجماعت را با فروغ شناختم». روزنامهٔ شرق. ۱ اکتبر ۲۰۱۶/ ۱۰ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ ««نمایش»، قوه محرکه من در بازیگری». روزنامه شرق، ۱۳ دی ۱۳۹۵.
- ↑ محمدعلی، اسلامی ندوشن. ایران را از یاد نبریم. یزدان، ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش.
- ↑ محمدعلی، اسلامی ندوشن. سخنها را بشنویم. شرکت انتشار، ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۹ش.
- ↑ محمدعلی، اسلامی ندوشن. مرزهای ناپیدا. یزدان، ۱۹۹۷م/ ۱۳۷۶ش.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ ۲۸٫۲ ۲۸٫۳ «”گفتوگوي ايسنا با زهرا اشراقي“ در عصر حاضر نميتوان حكومت اقليت تشكيل داد نظارت شوراي نگهبان در زمان حيات امام نظارت بر حسن اجراي انتخابات بود». ایسنا. ۱۴ بهمن ۱۳۸۲.
- ↑ «هویت ایرانی به سه روایت / دکتر احمد اشرف». مجلهٔ بخارا. ۱ مهر ۱۳۸۷.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ آشوری، داریوش. ایرانشناسی چیست؟. تهران: آگاه، ۱۳۵۵.
- ↑ آشوری، داریوش. بازاندیشی زبان فارسی؛ زبانِ فارسی و کارکردهایِ تازهٔ آن. تهران: نشر مرکز، ژوئن ۱۹۸۷/ تیر ۱۳۶۶. ۱۴۹.
- ↑ «مسئولان گرفتارتر از این حرفها هستند». روزنامهٔ شرق. ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۷ مرداد ۱۳۹۵.
- ↑ غلامرضا اعوانی. ویژه نامهٔ نوروزی جام جم. ۱۳۸۸،۸۹.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ «Shohreh Aghdashloo on Her New Memoir, ‘The Alley of Love and Yellow Jasmines’». The Daily Beast Company LLC. ۱۰ ژوئن ۲۰۱۳/ ۲۰ خرداد ۱۳۹۲.
- ↑ «کامنتی به افغانستان دعوت شدهام». روزنامهٔ شرق. ۲۷ اسفند ۱۳۹۳.
- ↑ «انسان آزاد، خلاق، مبتکر و امیدوار است». روزنامهٔ شرق. ۷ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ «در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام میپذیرد». گنجور.
- ↑ «داریوش اقبالی: باید به جای وطن خاکی وطن درون مان را بسازیم». iranwire.com. ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ «وزیر خارجه امارات: ایران بیوقفه در منطقه ناامنی ایجاد میکند». یورونیوز. ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۴ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ نشریهٔ «هفت آسمان». بهار ۱۳۸۹، شماره ۴۵،
- ↑ «Iranian actor in sex video scandal says ex-fiance faked footage». the Guardian. ۲۳ نوامبر ۲۰۰۶.
- ↑ «دكتر اميرارجمند: ايراني يكي از بهترين كارگاههاي حقوق بشر است». ایسنا. ۱۷ اسفند ۱۳۷۹.
- ↑ «تعارض ناخوشایند مردم و روحانیت». خیامنامه. ۳ آبان ۱۳۹۴.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ «گفت و گوی داریوش ارجمند با دکتر باقر آیت الله زاد ه شیرازی در برنامه «طلوع ماه»». drbaghershirazi.ir. سپتامبر ۲۰۰۸/ شهریور ۱۳۸۶.
- ↑ «ادمان آیوازیان: فاصله گرفتن از سنتها مثل گم کردن شناسنامه است». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱ اکتبر ۲۰۱۶/ ۲۳ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ «ادمان آیوازیان، در فراغ یار و دیارش، ایران». فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۵۳ - سال چهاردهم - پاییز ۱۳۸۹. بازبینیشده در ۲۴-۰۱-۲۰۱۷.
- ↑ «گفتگو با ادمان آیوازیان؛ خاطرات یک نقاش» (PDF). نسیم شرق، ۱۲ مهر ۱۳۹۱.
- ↑ «لازمه ثبات در بازار نفت قیمت عادلانه است». روزنامهٔ شرق. ۳ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ ««اتاق فکر» آنچنانکه برخی نگران شدند در میان نبود». رادیو زمانه. ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹.
- ↑ مهدی، بازرگان. کار در اسلام. ۱۳۲۵. ۹۲.
- ↑ «بان کی مون :آزاد کردن پتانسیلهای جامعه مدنی نیازمند پذیرش تفاوت آرا است». titronline.ir. ۳۰ اوت ۲۰۱۲.
- ↑ «دکتر براهنی: زبان مادری، زبان مقدسی است». رادیو زمانه. ۲ مارس ۲۰۱۰/ ۱۱ اسفند ۱۳۸۸.
- ↑ «به حال خود رها شدهایم». روزنامهٔ شرق. ۱۹ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۲ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «گفتوگوی فرشین کاظمی نیا، امیر کیان پور با ابوالحسن بنیصدر: جمهوری علیه انقلاب؟». banisadr.org. ۲۱ شهریور ۱۳۹۵.
- ↑ «قصیدهٔ ۲۸». گنجور.
- ↑ «پیام ایران». گنجور.
- ↑ «هند و ایران». گنجور.
- ↑ ۵۸٫۰ ۵۸٫۱ ۵۸٫۲ ۵۸٫۳ «بهرامیان: شناسایی و احیای تراث اسلامی سختترین کار روزگار ماست». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۰ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۳ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۶۱۳. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ «بهشتی: در ساخت مساجد زشت موفق شدهایم / در ساخت مسجد، معمار به مثابه طراح نداریم». هنرآنلاین. ۹ ژوئن ۲۰۱۵ /۳۱ تیر ۱۳۹۴.
- ↑ ۶۱٫۰۰ ۶۱٫۰۱ ۶۱٫۰۲ ۶۱٫۰۳ ۶۱٫۰۴ ۶۱٫۰۵ ۶۱٫۰۶ ۶۱٫۰۷ ۶۱٫۰۸ ۶۱٫۰۹ بهنام، جمشید و رامین جهانبگلو. تمدّن و تجدّد. تهران: نشر مرکز، ۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش. ۴۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۷۲۱۳.
- ↑ «بهرام بیضایی در گفت و گو با ایسنا: سینما روزنامه نیست». ایسنا. ۱۷ مارس ۲۰۱۲/ ۲۶ اسفند ۱۳۸۰.
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ ۶۳٫۲ «ما در اقیانوسی از قصه شنا میکنیم». روزنامهٔ شرق. ۲۶ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «مشکل سینمای ما بیسوادی برخی تهیهکنندگان است». روزنامهٔ شرق. ۲۹ خرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «مصاحبه سایت رسمی جشنواره کن با آیدا پناهنده: ایران تنها کشور خاورمیانه است که سینمایش را صادر میکند». خبرآنلاین. ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴.
- ↑ «مصاحبه اختصاصی مجله POINT DE VUE با شهبانو فرح پهلوی». سایت رسمی علیاحضرت فرح پهلوی، شهبانوی ایران. ۱۴ اکتبر ۲۰۰۳.
- ↑ «Mohammed Reza Pahlavi Quotes». BrainyQuote.
- ↑ «Shah Selling His Oil To Whom He Pleases». نیویورک تایمز. ۳۱ مارس ۱۹۷۴.
- ↑ «Historic Interview with His Imperial Majesty». Keyhan International. ۲۶ اکتبر ۱۹۷۶،
- ↑ «مسجد جامع اصفهان، بنای نادری از دوره سلجوقی». هنرآنلاین. ۱ ژوئیه ۲۰۱۴/ ۱۰ تیر ۱۳۹۳.
- ↑ سفرنامه پولاک. ترجمهٔ کیکاووس جهانداری. تهران: نشر خوارزمی.
- ↑ پیرنیا، محمدکریم. معماری ایرانی. تهران: انتشارات سروش دانش، ۱۳۸۷. ۱۴.
- ↑ «دکتر پیمان: مردم ایران، نشان دادهاند که ارادهٔ زنده ماندن را دارند». ایسنا. ۲۷ بهمن ۱۳۷۸/ ۱۶ فوریه ۲۰۰۰.
- ↑ ۷۴٫۰ ۷۴٫۱ «نهال تجدد: ما در تحمل درد نیز از غربیها کهنسال تریم». ار.اف.ای.. ۵ دسامبر ۲۰۱۵/ ۱۴ آذر ۱۳۹۴.
- ↑ ««با گفتن از ریشهٔ ایرانی خود، جهانی میشویم» با نهال تجدد». ایسنا. ۲۷ فروردین ۱۳۸۷.
- ↑ «۶۷ سال در کنار یک ملت کهنسال». دنیای اقتصاد. ۱۹ تیر ۱۳۸۷.
- ↑ «پرویز تناولی: تلاش کردم میراث هنر عامیانه ایران را ماندگار کنم». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱ آذر ۱۳۹۴.
- ↑ «گفتوگو با پرویز تناولی دربارهٔ احوال این روزهایش». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۲۹ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ ۷۹٫۰ ۷۹٫۱ ۷۹٫۲ «رفتاری دوگانه با گذشته داریم». روزنامهٔ شرق. ۶ ژوئن ۲۰۱۶/ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «مخالفان و موافقان "غیرت دینی" شهردار تهران». دویچهوله فارسی. ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۴.
- ↑ هانیه توسلی. «مسیر پرخطر زنان» (فارسی) (یادداشت). شرق؛ شماره ۲۲۸۷، ۳۰ خرداد ۱۳۹۰. ص ۲۰.
- ↑ «پاسخ کوبنده عادل الجبیر به سرکنسولگر ایران: درست رفتار کنید تا انتقاد نشنوید». العربیه. بازبینیشده در ۱۴-۰۲-۲۰۱۷.
- ↑ «لزوم توجه بیشتر به حقوق اقلیتها در منشور حقوق شهروندی در گفتگو با دکتر جلالیزاده». پایگاه اطلاعرسانی اصلاح. ۱ دی ۱۳۹۲.
- ↑ «حميدرضا جلايي پور:روح جامعهي مدني با حق ويژه طلبي براي عدهاي خاص، منافات دارد». ایسنا. ۲۰ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ جمالزاده، محمدعلی. کشکول جمالی. ج. ۲. تهران: سخن، ۱۳۸۴. ۱۰۵. شابک ۹۶۴۳۷۲۰۸۰۲.
- ↑ ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ ۸۶٫۲ ۸۶٫۳ جمالزاده، محمدعلی. خلقیّات ما ایرانیان. تهران: کتابفروشی فروغی، آوریل ۱۹۶۶/ فروردین ۱۳۴۵. ۱۵۷.
- ↑ محمدعلی، جمالزاده. قصّه نویسی. تهران: نشر سخن. ۳۹۲.
- ↑ «بررسی فرهنگ و تمدن ایرانی در گفت و گو با فریدون جنیدی پژوهشگر فرهنگ و زبان باستانی». مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. ۲۳ شهریور ۱۳۹۴.
- ↑ «همایش تمدن آریایی در دوشنبه». بیبیسی. ۷ سپتامبر ۲۰۰۶.
- ↑ «انتخابات مضحک آخوندی در ایران». malalaijoya.com. ۸ حوت ١٣۹۴.
- ↑ «واکنش هنرمندان به شرایط خوزستان». جامجم آنلاین. ۲۸ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «چکناواریان: در زندگی باید جسور بود / اپرای مولانا را تمام کردم». ایسنا. ۲۴ آذر ۱۳۹۱.
- ↑ «چلیپا: خاک ما پر از حرفهای نگفته است». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۶ مرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «عزم ملی برای اقتصاد یعنی چشمداشتی به خارج کشور نداشته باشیم». خبرگزاری تسنیم. ۰۵ فروردین ۱۳۹۳.
- ↑ «سرود ملی قدیمی». تبیان.
- ↑ «جملات برجسته استاد». Professor Hessaby Foundation.
- ↑ «روشنفکر قلمرو عمومی باید با مسوولیت حرف بزند». روزنامهٔ شرق. ۱۵ آوریل ۲۰۱۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۹۳.
- ↑ «سخنرانی خانم خاتمی در کرج». ایسنا. ۲۶ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ روزنامهٔ همشهری. ۱۰ فروردین ۱۳۷۹، شمارهٔ ۲۰۸۰،
- ↑ «همه به نام ملت سخن میگویند اما باید دید خود ملت چه میگوید». روزنامهٔ همشهری. ۳ خرداد ۱۳۷۹، شمارهٔ ۲۱۲۵،
- ↑ محمد، خاتمی. زنان و جوانان. تهران: طرح نو، ۱۳۸۸. ۱۸۶–۸۷.
- ↑ «سخنان رياست جمهوري در جمع دانشجويان ودانشگاهيان». ایسنا. ۲۱ آذر ۱۳۷۸.
- ↑ محمد، خاتمی. احزاب و شوراها. تهران: طرح نو، ۱۳۸۸. ۲۵.
- ↑ «سخنرانی سیدمحمد خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد». http://tarikhirani.ir/.
- ↑ «سید محمد خاتمی: انسان گرسنگی را تحمل میکند ولی تحقیر را نه! / باید در سازوکار انتخابات تجدید نظر شود». entekhab.ir. ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱/ ۱۹ بهمن ۱۳۸۹.
- ↑ محمد، خاتمی. نامهای برای فردا. تهران: مؤسسه خانه فرهنگ خاتمی، ۱۳۸۳. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۵۵۱۷۰۸.
- ↑ «نسیم خاکسار: جامعه ادبی میتواند به بالندگی جنبش کنونی کمک کند». دویچهوله فارسی. ۴ مرداد ۱۳۸۸.
- ↑ ای ایران (یادنامه روحالله خالقی). تهران: ماهور. شابک ۹۶۴۶۴۰۹۹۹۷.
- ↑ «جلسۀ مشترك رؤسا و مديران بخش هاي مختلف ستاد فرماندهي كل قوا در محضر معظم له». پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری. ۲۱ اسفند ۱۳۶۸.
- ↑ «بیانات در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)». پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای. ۱۴ خرداد ۱۳۷۰.
- ↑ «خطبههای نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی». پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری. ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ «۱۳ آبان نماد استکبار ستیزی». پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای. ۱ فروردین ۱۳۷۷.
- ↑ «در جستوجوی معنای گمشده». روزنامهٔ شرق. ۲۸ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «سیدحسن خمینی: انقلاب اسلامی سرآغاز نگاه دینی به سیاست است». موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). ۴ آذر ۱۳۹۲.
- ↑ «صحیفه امام خمینی » جلد ۵ » صفحات ۹۴ تا ۱۰۱». rouhollah.com. ۳ آذر ۱۳۵۷.
- ↑ «صحیفه امام خمینی» جلد ۵» صفحات ۴۳۶ تا ۴۴۰». rouhollah.ir. ۲۳ دی ۱۳۵۷.
- ↑ «صحیفه امام خمینی» جلد ۵» صفحات ۴۴۸ تا ۴۵۱». rouhollah.ir. ۲۴ دی ۱۳۵۷.
- ↑ «صحیفه امام خمینی » جلد ۵ » صفحات ۲۳۰ تا ۲۳۴». rouhollah.ir. ۲۳ آذر ۱۳۵۷.
- ↑ «صحیفه امام خمینی » جلد ۶ » صفحات ۷۴ تا ۷۶». rouhollah.ir. ۱۷ بهمن ۱۳۵۷.
- ↑ ۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ ابراهیم خواجهنوری. «مشهودات گفتنی». شفقِ سرخ.
- ↑ خیراندیش، رسول و سیاوش شایان. ریشهیابی نام و پرچم کشورها. انتشارات کویر، تابستان ۱۳۷۰. ص۱۵–۱۶.
- ↑ «گفتوگو با رضا داوری اردکانی در باب ناسیونالیسم؛ایران همین جاست که ایستادهایم». فرهنگ امروز. ۱۷ آذر ۱۳۹۵.
- ↑ «چهرهها و گفتگوها؛ایران درّودی: «شگفت است که نیاکان ما لوح آزادی را نوشته اند و ما در قرن بیست ویکم از آزادی تعبیری این چنین محدود داشته باشیم»». ار. اف. ای. ۵ مارس ۲۰۱۶/ ۱۴ اسفند ۱۳۹۳.
- ↑ «گفتوگو با ایران درودی؛ ذهنیاتم را نقاشی میکنم». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ ««تاریخ جامع ایران» باعث افتخار ایران و ایرانیان است». روزنامهٔ شرق. ۲۶ خرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «نگاهی تطبیقی به اهداف و رویکردهای کرسی ایرانشناسی در آمریکا و ایران در گفتوگو با تورج دریایی». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۶ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «خشونت خود را بازتولید میکند». روزنامه شرق. ۱۰ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ دولتآبادی، محمود. نون نوشتن. چشمه، ۲۰۰۹م/ ۱۳۸۸ش.
- ↑ «در انتظار نشاط فرهنگی». روزنامهٔ شرق. ۳۰ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «/جايگاه و حقوق زنان/ راكعي: فرهنگ لازم در خصوص مسائل زنان وجودندارد». ایسنا. ۱۸ اسفند ۱۳۸۲.
- ↑ «علي ربيعي: حركت اصلاحطلبانه مردم ايران را، نميتوان به توطئه و تجديدنظر طلبي متهم كرد». ایسنا. ۲۰ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ ۱۳۲٫۰ ۱۳۲٫۱ ۱۳۲٫۲ «آشنایی با آرای شهید محمدعلی رجایی». همشهری آنلاین. ۱۶ اوت ۲۰۰۷/ ۷ شهریور ۱۳۸۶.
- ↑ «مسئولیت ما، مسئولیت آنها». روزنامهٔ شرق. ۳۱ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «پرفسور رضا: دولت بايد فرهنگ خردورزي را در بين جوانان رواج دهد». ایسنا. ۱۹ اسفند ۱۳۷۹.
- ↑ ۱۳۵٫۰ ۱۳۵٫۱ ۱۳۵٫۲ نمیرم از این پس که من زندهام(مجموعه مقالات کنگرهٔ جهانی بزرگداشت فردوسی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، زمستان ۱۳۷۴. ۶۹-۷۷. شابک ۹۶۴۰۳۳۶۹۲۰.
- ↑ «پروفسور فضلالله رضا:خیام معروفترین ایرانی اروپاست». goftemaneroz.ir. ۲۵ نوامبر ۲۰۱۳/ ۴ آذر ۱۳۹۲.
- ↑ صادق رضازاده شفق. «خاطرات مجلس و دموکراسی چیست؟». روزنامهٔ کیهان. ۱۳۴۴،۴و۳.
- ↑ ۱۳۸٫۰ ۱۳۸٫۱ ۱۳۸٫۲ نمیرم از این پس که من زندهام(مجموعه مقالات کنگرهٔ جهانی بزرگداشت فردوسی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، زمستان ۱۳۷۴. ۱۱-۱۸. شابک ۹۶۴۰۳۳۶۹۲۰.}
- ↑ «پروفسور رفیع پور در انتقاد به نظام آموزش دست نخورد». iusnews.ir. ۲۳ مهر ۱۳۹۳.
- ↑ «چرا ما ایرانیان در مسیر توسعه درجا زده ایم؟». عصرایران. ۰۳ شهريور ۱۳۹۵.
- ↑ «رنانی: با حضور زنان در جامعه به توسعه میرسیم». روزنامهٔ شرق. ۲۵ مهر ۱۳۹۴.
- ↑ «شاپور رواسان:روشنفکران، تاریخ خودمان را نمیشناسند». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۷ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «شاپور رواسان:روشنفکران، تاریخ خودمان را نمیشناسند». مرکز دایرةالمعارف اسلامی. ۲۷ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «سفر حسن روحانی به زنجان». rouhani.ir. ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- ↑ «سخنان رئیس جمهور در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی». rouhani.ir. ۲۳ مهر ۱۳۹۲.
- ↑ «رئیس جمهور در جمع هنرمندان». rouhani.ir. ۱۸ دی ۱۳۹۲.
- ↑ «در جمع سفرا و رؤسای دفاتر نمایندگی کشورهای خارجی در ایران». rouhani.ir. ۲۱ اسفند ۱۳۹۲.
- ↑ «تلاش دولت، ارائه خدمات بیشتر به فرزندان بهزیستی است». پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری. ۱ فروردین ۱۳۹۳.
- ↑ «جلسه شورای اداری استان اردبیل». rouhani.ir. ۸ اوت ۲۰۱۴/ ۳۰ مرداد ۱۳۹۳.
- ↑ «متن و فیلم کامل سخنرانی دکتر روحانی در مراسم تنفیذ». rouhani.ir. ۱۲ مرداد ۱۳۹۲.
- ↑ «در جمع اساتید و دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا». rouhani.ir. ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۵ مهر ۱۳۹۳.
- ↑ «رئیس دانا: این هدفمندی نبود، هدفبندی بود». شرق پارسی. ۱۵ آوریل ۲۰۱۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۹۳.
- ↑ «ایران از پشت یک عینک معیوب به غرب نگاه میکند». ایران امروز. ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۳۱ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ ۱۵۴٫۰ ۱۵۴٫۱ ۱۵۴٫۲ ۱۵۴٫۳ ««دود به زندگی میماند» • گپی با مرجان ساتراپی». دویچه وله فارسی. ۱۰ اکتبر ۲۰۱۱.
- ↑ «جلال ستاری». انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «دكتر سروش: هر قوم و ملتي كه بتواند مفاهيم و تئوريها را در قالب جديد بفهمد و تجربه كند مدرن است». ایسنا. ۲۴ دی ۱۳۷۸.
- ↑ «نقد سبک زندگی ایرانی». تابناک. ۱ اسفند ۱۳۹۱.
- ↑ «حکایت شمارهٔ ۱۰». گنجور.
- ↑ «گفتوگو با علیرضا سمیعآذر، هیچوقت هنر اینقدر دغدغه عمومی نبوده». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۸ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ «خسرو سینایی: «فرش ایرانی» پیوند هنرمندانه ایرانیان با تاریخ است». تبیان. ۱ اسفند ۱۳۸۶.
- ↑ سید فخرالدین شادمان. «سیاستنامهٔ ایران». خواندنیها. ۲۶ تیر ۱۳۴۴،
- ↑ «جستجوی فضاهای گمشده». نامهٔ فرهنگ. ۱۳۷۲.
- ↑ «داریوش شایگان: هنوز اسطورهای فکر میکنیم». fararu.com. ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ ««جامعه ایران از روشنفکران جلو زده»؛ گفتوگو با داریوش شایگان». ار.اف. ای. ۷ فوریه ۲۰۱۴/ ۱۸ بهمن ۱۳۹۲.
- ↑ «نامه تند سیدمهدی شجاعی به احمدینژاد». ۱۹ خرداد ۱۳۸۸اثر=تابناک.
- ↑ شریعتی، علی. بازگشت به خویشتن. ص ۱۱ و ۳۰.
- ↑ محمدرضا، شفیعی کدکنی. حالات و مقامات م. امید. تهران: نشر سخن، ۱۳۹۰. مقدمهٔ.
- ↑ «پرويز شهرياري : غول كنكور، ويران كننده دانش در مملكت ماست». ایسنا. ۲۸ آذر ۱۳۷۸.
- ↑ ۱۶۹٫۰ ۱۶۹٫۱ «من لیدر معماری ایران هستم اما در سایه». روزنامهٔ شرق. ۲۹ خرداد ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۱۲-۰۲-۲۰۱۷.
- ↑ ۱۷۰٫۰ ۱۷۰٫۱ «از جهان عرب و شیعیان آن تا ایران و مبارزه روحانیت علیه رژیم شاه». مؤسسهٔ امام موسی صدر.
- ↑ ۱۷۱٫۰ ۱۷۱٫۱ ۱۷۱٫۲ ««دهاتی بودن میراث ماست» گفتوگو با دکتر صدریا بهمناسب روز «خانواده و میراث فرهنگی»». ایسنا. ۷ مه ۲۰۱۱/ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- ↑ «دولت را با ثروت رانتی تخریب می کنند». روزنامهٔ شرق. ۵ خرداد ۱۳۹۳.
- ↑ «فلسفه موسیقی در گفت و گو با داریوش صفوت». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۵ خرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «سخنان خاص «دکتر سیدجواد طباطبایی»». جوان آنلاین. ۱۷ مهر ۱۳۹۲.
- ↑ «وحدت سرزمینی ایران اصلی غیرقابل بحث». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۲ آذر ۱۳۹۲.
- ↑ «ببخشید». روزنامهٔ شرق. ۱ شهریور ۱۳۹۴.
- ↑ «به جد با تفکیک جنسیتی دانشگاهها مخالفم». ایسنا. ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- ↑ «چگونه یک خارجی در ایران باشیم؟». روزنامهٔ شرق. ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴/ ۱۴ تیر ۱۳۹۳.
- ↑ «شيرين عبادي در گفتگو با ايسنا: مشكل امروز زنان،فرهنگ مرد سالارانه غالب است،نه مذهب اسلام.». ایسنا. ۲۳ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ «خطاب الرئیس جمال عبد الناصر فی کلیة الهندسة بجامعة الإسکندریة بمناسبة عید الثورة». موقع الرئیس جمال عبد الناصر. ۲۷ ژوئیه ۱۹۶۰.
- ↑ ۱۸۱٫۰ ۱۸۱٫۱ ««جهان ایرانی» در گفتوگو با شهریار عدل». ایسنا. ۹ ژوئن ۲۰۱۵/ ۱ تیر ۱۳۹۴.
- ↑ «رئیس دفتر حقوقی حزب کارگزاران: دولت باید خدمتگزار مردم باشد نه حاکم بر مردم». ایستا. ۲۰ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ «موسیقی، شجاعت من است». روزنامهٔ شرق. ۲۷ شهریور ۱۳۹۵.
- ↑ مجلهٔ «گردون». مهرماه ۱۳۷۴، شمارهٔ ۵۱،
- ↑ «مثل پدر بود». روزنامه شرق. بازبینیشده در ۹ دی ۱۳۹۵.
- ↑ «سخنان غیرعالمانه». روزنامهٔ شرق. ۲۷ اوت ۲۰۱۴/ ۱۸ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «قداست پزشکی؛ نه به ثروتاندوزی». روزنامهٔ شرق. ۱ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «روستا و مدرنیته در ایران». انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «فضیلتهای آزادمنشی در فرهنگ ایران گم شده است». ایسنا. ۷ دی ۱۳۷۸.
- ↑ «Breaking Free, in Life and on Screen». نیویورک تایمز. ۹ اوت ۲۰۱۳/ ۱۸ مرداد ۱۳۹۲.
- ↑ «بخش ۲ - ستایش خرد». گنجور.
- ↑ «نامه سرگشاده فرهادی به رئیسجمهور». روزنامه شرق، ۸ دی ۱۳۹۵.
- ↑ «گفت و گو با دکتر داریوش فرهود دربارهٔ مجموعه ده جلدی ایران فرهنگی». مرکز مطالعات ایرانی لندن. ۲۸ فروردین ۱۳۹۵.
- ↑ «ایران فرهنگی در گفت و گو با دکتر داریوش فرهود». آکادمی مطالعات ایرانی لندن. ۸ اکتبر ۲۰۱۳/ ۱۶ مهر ۱۳۹۲.
- ↑ «حضور هنرمندان در خیریه نمادی برای افزایش مشارکت مردم است/ افتخار ما این است که کبوتر آستان امام رضا (ع) هستیم». خبرگزاری فارس. ۲۲ تیر ۱۳۹۴.
- ↑ «مشروح مذاکرات > مجلس شورای اسلامی > دوره یک > جلسه چهارصد و نه». مجلس شورای اسلامی، دوره ۱ جلسه ۴۰۹، ۲۸ دی ۱۳۶۱.
- ↑ «روز بازگشت «شجریان»، روز جشن ایران است». روزنامهٔ شرق. ۲۷ شهریور ۱۳۹۵.
- ↑ «دكتر جميله كديور در همايش روز جهاني زن: زماني كه اروپا در بربريت كامل به سر ميبرد، زنان و دختران مسلمان ايراني قادر به تحصيل بودند». ایسنا. ۱۹ اسفند ۱۳۷۹.
- ↑ کرزن, جرج. Persia and the Persian Question [ایران و مسئله ایران]. vol. 1. لندن: Longmans, Green & co.. 433.
- ↑ «آنتیگونه، چاوشی اخوان و انتخابات آمریکا؛ گفتگو با محمود کریمی حکاک». بیبیسی فارسی. ۱۰ نوامبر ۲۰۱۲/ ۲۰ آبان ۱۳۹۱.
- ↑ «میرجلال الدین کزازی: ایران از آنِ همه ایرانیان است». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۳ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ احمد کسروی. «اسلام و ایران». پیمان، سال بیستم. ۱ فوریه ۱۹۳۴/ ۱۲ بهمن ۱۳۱۲،۲۷۷و۳۸۰.
- ↑ احمد کسروی. «علل اصلی عقب ماندگی». روزنامهٔ پرچم. ۷ اردیبهشت ۱۳۲۱،
- ↑ «In 'Circumstance,' a sexual awakening in Iran». USA TODAY. ۲ مه ۲۰۱۱.
- ↑ «منتظر چراغ سبز ایران هستم». روزنامهٔ شرق. ۷ مه ۲۰۱۴/ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ «Traveling to Iran With Andy Warhol». The Atlantic Monthly Group. ۲۸ اکتبر ۲۰۱۳.
- ↑ «دکتر آلفونس گابریل». irandeserts.com.
- ↑ «خاورشناسی که ایران را سرزمین جاویدان نامید/ روایتگر کشوری که چون سنگخارا ماندگار است». ایبنا. ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۲۱ مهر ۱۳۹۳.
- ↑ برنارد، لوئیس. The Middle East: A Brief History of the Last 2,000 Years [خاورمیانه: دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امرو]. ترجمهٔ حسن کامشاد. تهران: نشر نی. شابک ۹۶۴۳۱۲۶۴۷۱.
- ↑ «آدمها را در قد و قواره خودشان ببینیم». روزنامه شرق. ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۳/ ۲۷ تیر ۱۳۹۲.
- ↑ «اسلام به عنوان یک دین دچار بحران است». ایران امروز. ۲۰ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «مجتهدی: عطش خوانش متون فلسفی در ایران واقعی نیست». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۶ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «در کشور ما فرصتسوزیها به شکل وحشتناکی رخ میدهد». تابناک. ۱۶ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ «اصولگرایی و اصلاحطلبی». روزنامهٔ شرق. ۸ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۱۷ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «محجوب در گفتوگو با ایسنا:نمیتوانیم در عرصه فرهنگی مستقل از دنیا زندگی کنیم». ایسنا. ۲۳ بهمن ۱۳۷۹.
- ↑ نیشابوری، مسلم بن حجاج. صحیح مسلم. بیروت: دار المعرفة، ۲۰۰۷. ۱۱۱۶. شابک ۹۹۵۳۴۴۶۸۸۱.
- ↑ «گفتوگوی با محمد محمدعلی، نویسندگان ما آرمان خود را گم کردهاند». مرکز دایرةالمعارف اسلامی. ۳ خرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «بازگشت به فرهنگ کودکی». روزنامهٔ شرق. ۱۲ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ «مرگ میلیونها نفر در هولوکاست انکارشدنی نیست». dataanalyzer.ir. ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳/ ۲ مهر ۱۳۹۲.
- ↑ «شکاریم یک سر همه پیشمرگ». نشر نی.
- ↑ «انتقاد جمشید مشایخی از رضا عطاران». fararu.com. ۲۷ بهمن ۱۳۹۲.
- ↑ «گفتوگو با علیرضا مشایخی؛ چندفرهنگگرایی راهِ آینده «موسیقی تفکر»». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۲۳ تیر ۱۳۹۵.
- ↑ روزنامهٔ اطلاعات. ۳۰ خرداد ۱۳۳۰،
- ↑ روزنامهٔ اطلاعات. ۱۷/۱/۱۳۳۰،
- ↑ بزرگمهر، جلیل. مصدق در محکمه نظامی. ج. ج۲. تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۳. ص۷۷۶ تا ۷۷۷.
- ↑ «مشروح مذاکرات > مجلس شورای اسلامی > دوره شش > جلسه یکصد و دوازده». مجلس شورای اسلامی، دوره ۶ جلسه ۱۱۲، ۹ خرداد ۱۳۸۰.
- ↑ «موریس معتمد: یک یهودی واقعی فجایع غزه را در فکرش هم نمیپروراند». alef.ir. ۱ ژانویه ۲۰۰۹/ ۲۵ دی ۱۳۸۷.
- ↑ «امید، ناامیدی، عقلانیت و دوباره امید». روزنامهٔ شرق. ۱ فروردین ۱۳۹۵.
- ↑ «معین خواننده محبوب و عاشقانه خوان شهر فرشتهها». جوانان. اوت ۲۰۱۲/ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ ۲۳۰٫۰ ۲۳۰٫۱ نمیرم از این پس که من زندهام(مجموعه مقالات کنگرهٔ جهانی بزرگداشت فردوسی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، زمستان ۱۳۷۴. ۵-۱۰. شابک ۹۶۴۰۳۳۶۹۲۰.
- ↑ «دکتر ملکی به "العربیه": اعدامهای دستهجمعی کردها " جنایت علیه بشریت" است». العربیه. ۶ اوت ۲۰۱۶.
- ↑ «سيد عطاء الله مهاجراني : گذشته براي توجه كردن است ، نه توقف كردن». ایسنا. ۱۹ فوریه ۲۰۰۱.
- ↑ ««کوبانی» و مسوولیت ایران و ایرانی». روزنامهٔ شرق. ۲۲ مهر ۱۳۹۳.
- ↑ «در حافظه تاریخ / میرحسین/ من دغدغه دارم که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم که در آن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند و رسیدن حق کسانی است که نمیدوند !». امید فردا. ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹.
- ↑ «قصیدهٔ شمارهٔ ۶». گنجور.
- ↑ «تصویر شهر در سیمای هنر: شهر ایرانی-اسلامی مملو از معنویت، امنیت و عشق است». آکادمی مطالعات ایرانی لند. ۲۵ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ «/مشروح نطق استعفا/ بهزاد نبوی: 62 ساله، مسلمان و ایرانی هستم». ایسنا. ۱ اردیبهشت ۱۳۸۳.
- ↑ ۲۳۸٫۰ ۲۳۸٫۱ هرمیداس باوند، داوود. جامعهٔ مدنی، دوّم خرداد و خاتمی. تهران: نشر فرزان، ۱۳۷۹. ۹.
- ↑ «شیرین نشاط: زنان را به عنوان قربانی نشان نمیدهم». عصر نو. ۲۰ فروردین ۱۳۸۹.
- ↑ ۲۴۰٫۰ ۲۴۰٫۱ ۲۴۰٫۲ ۲۴۰٫۳ ۲۴۰٫۴ «شیرین نشاط: سیاسی نبودهام، اما جنبش سبز اتفاق متفاوتی است». بیبیسی. ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۰.
- ↑ «پیام شیرین نشاط به روحانی در اجلاس داووس». رادیو فرد. ۲۳ ژانویه ۲۰۱۴/ ۳ بهمن ۱۳۹۲.
- ↑ «قدردانی نهاوندیان از ایرانیان مقیم خارج». دنیای اقتصاد. ۶ اوت ۲۰۱۵/ ۲۸ مرداد ۱۳۹۴.
- ↑ «هدیه پیامبر (ص) به ایران». روزنامهٔ شرق. ۱۶ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ هرمان، نوردن. Under Persian Skies: A Record of Travel by the Old Caravan Routes of Western Persia. فیلادلفیا، ۱۹۲۵/ ۱۳۰۴.
- ↑ «محمدرضا نیکفر: دین فروشی سر تا پای جامعه را دربر گرفته». رادیو فردا. ۲۰ مرداد ۱۳۸۹.
- ↑ ۲۴۶٫۰ ۲۴۶٫۱ «دومین سخنرانی پیش از دستور نماینده زرتشتیان ایران». kniknam.com. ۹ خرداد ۱۳۸۶.
- ↑ «تذکر آئیننامهای نماینده مسیحیان و پاسخ رئیس». خبرگزاری فارس. ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ ۲۴۸٫۰ ۲۴۸٫۱ «پرويز ورجاوند: دنياي غرب به دنبال توسعهي پايدار در عراق نيست». ایسنا. بازبینیشده در ۱۸-۰۲-۲۰۱۷.
- ↑ «رييس قوه قضاييه در بازديد از دو اندرزگاه زندان اوين: هنوز با مقاصد والاي اسلامي در رابطه با زندان و زنداني فاصله داريم نسبت به بلاتكليفي برخي زندانيان مسووليم». ایسنا. ۱۹ فروردین ۱۳۸۳.
- ↑ «با چشمانم میخوانم نه با زبانم». روزنامهٔ شرق. ۲۶ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ «ابراهیم یزدی: جمهوریت متکی بر آراء مردم، نمیتواند فاقد باورها و اعتقادات دینی مردم باشد». ایسنا. ۱۲ فروردین ۱۳۸۳.
- ↑ «دیدار آقای عبدالرحمن یوسفی نخست وزیر مغرب با معظمله». leader.ir، ۲۹ دی ۱۳۷۹.
- ↑ یوسفی، غلامحسین. یادداشتها؛ مجموعه مقالات. تهران: انتشارات سخن، تابستان ۱۳۷۰.