زندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نيت ويرايش کاربر Masoudyousefi1011 (بحث) واگرداني شد: وگ:نیست. (توينکل)
برچسب: خنثی‌سازی
Mtahuri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:
* «به جرأت می‌توان ادعا کرد که زندگانی حقیقی عده‌ای از مشاهیر و رجال بعد از [[مرگ|مرگشان]] شروع شده‌است.»
* «به جرأت می‌توان ادعا کرد که زندگانی حقیقی عده‌ای از مشاهیر و رجال بعد از [[مرگ|مرگشان]] شروع شده‌است.»
** ''[[ساموئل اسمایلز]]''<small>بدون منبع</small>
** ''[[ساموئل اسمایلز]]''<small>بدون منبع</small>
* «بیشتر زندگی فاجعه است. به [[دنیا]] می‌آیید، نمی‌دانید چرا. این‌جا هستید، نمی‌دانید چرا. می‌روید، می می‌رید. خانواده‌تان می‌میرند. دوستان‌تان می‌میرند. مردم رنج می‌کشند. مردم در وحشتی دائمی زندگی می‌کنند. [[جهان]] پر از فقر و فساد و [[جنگ]] و نازی‌ها و سونامی‌هاست. از تمام این‌ها، نتیجه گرفته می‌شود که شما بازنده‌اید - شما در خانهٔ حریف شکست خوردید.»
* «بیشتر زندگی فاجعه است. به [[دنیا]] می‌آیید، نمی‌دانید چرا. این‌جا هستید، نمی‌دانید چرا. می‌روید، می‌میرید. خانواده‌تان می‌میرند. دوستان‌تان می‌میرند. مردم رنج می‌کشند. مردم در وحشتی دائمی زندگی می‌کنند. [[جهان]] پر از فقر و فساد و [[جنگ]] و نازی‌ها و سونامی‌هاست. از تمام این‌ها، نتیجه گرفته می‌شود که شما بازنده‌اید - شما در خانهٔ حریف شکست خوردید.»
** ''[[وودی آلن]]''
** ''[[وودی آلن]]''
* «'''به نظر من وظیفه اصلی در زندگی، خدمت کردن است... به جامعه‌ام خدمت می‌کنم. هر شخص نماینده گروهش است. هرگز نباید به جای دیگری فکر کرد. باید برای خودمان کار کنیم یا برای همسر، دختر، مادر، دوستانمان'''.»
* «'''به نظر من وظیفه اصلی در زندگی، خدمت کردن است... به جامعه‌ام خدمت می‌کنم. هر شخص نماینده گروهش است. هرگز نباید به جای دیگری فکر کرد. باید برای خودمان کار کنیم یا برای همسر، دختر، مادر، دوستانمان'''.»

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۲

زندگی وضعی است که اندامگان (اٰرگانیسم) را از موجودات نا-زنده یا اندامگان مرده جدا می‌سازد؛ با دگرگشت (متابولیسم) و زادآوری بازنمود دارد.
سخنان دربارهٔ زندگی ممکن است با موضوعات مرگ، جهان، شادی، غم وغیره مشترک باشد و هریک برپایهٔ جهان‌بینی و دیدگاه شخصی است.


برپایهٔ الفبا: ا - ب، پ - ت، ث - ت، ث - ج، چ - ح، خ - د، ذ - ر، ز، ژ - س، ش - ص، ض - ط، ظ - ع، غ - ف، ق - ک، گ - ل - م - ن - و - ه - ی
برپایهٔ گونه: ضرب‌المثل - شعر

Colored dice with white background
روزها می‌گذرد، زندگی رشد می‌کند و شاخه‌ها بیرون می‌زند؛ سرنوشت‌ها در افق گرد می‌آیند.
نجیب محفوظ
Colored dice with white background
جاودانگی بهرهٔ آدمیان نیست. مرگِ هراس‌‏انگیز غایت هر زندگی است.
از حماسهٔ گیلگمش، لوح دهم
Colored dice with white background
بگذار تا زندگی‌ات چون رقصی آرام بر گوشه‌های زمان باشد، همچون قطره شبنمی بر کنارهٔ یک برگ…
رابیندرانات تاگور
Colored dice with white background
زندگی در علم است و آسودگی در دانستن...
بایزید بسطامی
Colored dice with white background
زندگی یعنی پژوهش و دریافتنِ چیزی تازه...
محمود حسابی
Colored dice with white background
Colored dice with white background
به‌راستی زندگی ساده است، اما اصرار می‌ورزیم تا آن را سخت سازیم.
کنفوسیوس
Colored dice with white background
دوستی گل می‌کارد در زندگی.
می زیاده
Colored dice with white background
زندگی سفر است نه مقصد.
الن مک‌آرتور
Colored dice with white background
زندگی در صدفِ خویش گُهَر ساختن است... از همین خاک، جهان دگری ساختن است.
محمد اقبال لاهوری
Colored dice with white background
یگانه داورِ زندگی، خِرَد است که تنها راهنمای پیچیدگی‌های فریبنده است.
ریچارد فرانسیس برتون
Colored dice with white background
درست آن است که در ستایش زندگی، در فلسفهٔ زنده بودن و نیکو زیستن سخن بگوییم و بیندیشیم؛ زندگی را بهتر معنا کنیم و آن را در خود بیابیم.
حسین لطف‌آبادی
Colored dice with white background
مشکلات بخشی از زندگی است.... تنها کاری که می‌شود کرد این است که آن‌ها را حل کنیم و پشتِ سر بگذاریم و یا اینکه با مشکلات بسازیم. وقتی امکانش باشد، باید مبارزه کند، ولی وقتی نشد و مبارزه غیرممکن به نظر رسید، بهتر است که با آن‌ها کنار آمده، بدون مقاومت و بدونِ آه-و-ناله کردن.
ایندیرا گاندی
Colored dice with white background
خودآگاهی بر زندگی بالاتر از خود زندگی است.
فیودور داستایفسکی
Colored dice with white background
زندگی برای هیچ‌یک از ما ساده نیست. اما چه می‌شود کرد؟ ما باید استقامت و بالاتر از همه به خودمان اعتماد داشته باشیم. باید باور کنیم استعداد خاصی داریم و باید آن را به هر بهایی که شده شکوفا کنیم.
ماری کوری
Colored dice with white background
اینکه بتوانی با خوشنودی به گذشتهٔ زندگی‌ات بنگری، مانند این است که دوبار زیسته‌ای.
جبران خلیل
Colored dice with white background
زندگی دربارهٔ یافتنِ خود نیست، دربارهٔ ساختنِ خود است.
جورج برنارد شاو
Colored dice with white background
عشق سرنوشت راستین ماست. ما به‌تنهایی معنای زندگی را درنمی‌یابیم، بلکه در کنار دیگری است که آن را می‌یابیم.
توماس مرتون
Colored dice with white background
ما روزها را به‌یاد نمی‌آوریم، لحظه‌ها را به‌یاد می‌آوریم.
چزاره پاوزه
Colored dice with white background
وقتی آدم در زندگی تنهاست و دارد فکر می‌کند، باز هم مخاطبِ افکارش فردِ خاصّی است.
نادین گوردیمر
Colored dice with white background
مهمترین چیز این است که از زندگی لذت ببرید و شاد باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
آدری هپبورن
Colored dice with white background
هر چه بیشتر زندگی‌ات را ستایش کنی و جشن بگیری، چیزهای بیشتر در زندگ برای جشن گرفتن می‌یابی.
اپرا وینفری
Colored dice with white background
دشوارترین کارها، زندگی کردن نیست؟ چه قدر دشوار است زندگی کردن!
محمود دولت‌آبادی
Colored dice with white background
زندگی مانند یک بسته است که هر چیزی در آن هست و نمی‌توانی از آن بیرون شوی، در این بسته: پیروزی، شکست، موفقیت، مرگ و... هست و همه آن‌ها بی‌شک در بُرهه‌ای به سراغت می‌آیند و شما هیچ وقت نمی‌توانی از آن فرار کنی... فقط باید در زمانی که با شکست روبرو می‌شوید، بهترین تصمیم را بگیرید.
مهرانه مهین ترابی
Colored dice with white background
جهانِ دیگری را در ذهن خویش بیافرین و آن را برای زندگی خود زیباتر بساز.
ری بردبری
Colored dice with white background
زندگی درد را به من شناساند، عشق را به من آموخت، شور و شیدایی خلاقیّت را به من داد و به من باوراند که سهم انسان از خوشبختی به اندازهٔ عشقی است که ایثار می‌کند... نوع نگاهِ ما به زندگی است که بر توان‌های ما می‌افزاید.
ایران درودی
Colored dice with white background
تا آنگاه که نیازمند یادگیری هستی، جویندهٔ دانش باش؛ این معنای همهٔ زندگی‌ات است.
هنری داهرتی
Colored dice with white background
اگر ما نتوانیم همچو مردان و زنانِ آزاد زندگی کنیم باید از مُردن خود شادمان باشیم.
ماهاتما گاندی
Colored dice with white background
مردم از تو چیزهایی می‌پرسند که ابلهانه است، وادارت می‌کنند که همانندشان ابلهانه پاسخ دهی... مثلاً از تو می‌پرسند کارَت چیست؟ نه اینکه چه‌کار می‌خواستی بکنی. می‌پرسند چی داری؟ نمی‌پرسند چه از دست داده‌ای... می‌پرسند چند سالت است؟ نمی‌پرسند چقدر این عمر را واقعاً زندگی کرده‌ای... عادت کرده‌ام به این پرسش‌ها، پاسخِ سکوت بدهم. هرگاه ساکت شویم، دیگران را مجبور می‌کنیم که خطای خود را بفهمند و اصلاح کنند.
احلام مستغانمی
Colored dice with white background
هدف زندگی، شاد بودن نیست. بلکه سودمندی، سرافرازی و دلسوز بودن است. اینکه دگرگونی بسازی که نشان دهد زندگی کرده‌ای و خیلی خوب زندگی کردی.
رالف والدو امرسن
Colored dice with white background
بهترین چیزها در زندگی آنگاه روی می‌دهند که تو تنها هستی.
اگنس مارتین
Colored dice with white background
زندگی مشکلی نیست که بخواهد حل شود، بلکه واقعیتی است که باید تجربه شود.
سورن کایرکگور
Colored dice with white background
زندگی طلوعی درخشان است. نمی‌فهمم چرا مرگ نباید طلوعی حتی درخشان‌تر باشد.
ولادیمیر ناباکوف
Colored dice with white background
زندگی، داستانِ درازِ خستگی است.
ساموئل باتلر
Colored dice with white background
هر کسی حقِّ زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
مادّهٔ سوم، اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر
Colored dice with white background
زندگی حتی آنگاه انکارش می‌کنی، حتی آنگاه نادیده‌اش می‌گیری، حتی آنگاه نمی‌خواهی‌اش، از تو نیرومندتر است... زندگی از هر چیز دیگری نیرومندتر است.
آنا گاوالدا
Colored dice with white background
گر یک نفست ز زندگانی گذرد/ مگذار که جز به شادمانی گذرد.
عمر خیام
Colored dice with white background
هر که در رودِ زندگی افتاد، برای رسیدن به عشق، خوبی و زیبایی تلاش می‌کند.
غاده السمان
Colored dice with white background
امروزه مردم بیش از هر زمانی، ابزارِ زندگی کردن را دارند، ولی هیچ معنایی برای زندگی کردن برایش ندارند.
ویکتور فرانکل
Colored dice with white background
شاید دین، زبان، و رنگ پوست ما متفاوت باشد، اما همگی به یک نژاد بشری تعلق داریم. ارزش‌های اساسی زندگیِ همهٔ ما مشترک است.
کوفی عنان
Colored dice with white background
هنگامی که پنج‌ساله بودم، مادرم همیشه به من می‌گفت که شادی کلید زندگی است. هنگامی که به مدرسه رفتم، از من پرسیدند که آنگاه بزرگ شوم، چه می‌خواهم باشم. من نوشتم شادمانی. آن‌ها گفتند که معنی مشقم را نفهمیدند و من به آنان گفتم که معنی زندگی را نفهمیده‌اند.
جان لنون
Colored dice with white background
چه لذت وصف‌ناپذیری دارد هنگامی که با هم‌نوع خود آشنا می‌شویم، درون او را می‌بینیم، کارهای او را درک می‌کنیم، به کُنهِ رازِ او پی می‌بریم... زندگی‌نامه تقریباً تنها چیزی است که در این باره لازم است.
توماس کارلایل
Colored dice with white background
وقتی نیست، زندگی بسی کوتاه است؛ برای بحث‌کردن‌ها، عذرخواهی‌ها، دل‌شکستن‌ها و بازخواست‌کردن‌ها. فقط برای دوست داشتن وقت هست، پس برای یک لحظه هم دربارهٔ آن حرف بزنید.
مارک تواین
Colored dice with white background
روزهایی در زندگی‌مان هست که هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد، ما به آن روزها می گوئیم تکراری و خسته کننده! ولی حواسمان نیست که می‌تواند اتفاقات بدی برایمان بیافتد، که صد بار دعا کنیم کاش به آن روزهای تکراری برگردیم.
گوگوش
Colored dice with white background
دانشمندان و افراد عادی که بین زیبایی‌ها و رازهای زمین زندگی می‌کنند، هرگز تنها نیستند و از زندگی احساس خستگی نمی‌کنند آن‌هایی که همواره به زیبایی زمین توجه دارند، نیرویی را ذخیره می‌کنند که تا آنگاه زندگی روی زمین باشد، پایدار می‌ماند.
راشل کارسون
Colored dice with white background
زندگی آمیزهٔ غم‌ها و شادی‌ها، لذت‌ها و دردهاست، ولی بی‌دردی، بدترین دردهاست. لذت زندگی را در بی‌خبری و عافیت‌طلبی پیداکردن، زندگی باطل است.
رخشان بنی‌اعتماد
Colored dice with white background
Colored dice with white background
هیچ‌گاه از آن چیزی که احساس می‌کنی، شرم نکن. تو حق داری که هر هیجانی را که می‌خواهی، حس کنی و آنچه را که شادت می‌کند را انجام دهی.
دمی لواتو
Colored dice with white background
آدمی نمی‌تواند تصمیم بگیرد چگونه یا کی بمیرد. چیزی که آدمی می‌تواند تصمیم بگیرد این است که اکنون چگونه زندگی کند.
جوآن بائز
Colored dice with white background
وظیفهٔ اصلی ما در زندگی، خدمت کردن است... من به جامعه‌ام خدمت می‌کنم. هر شخصی نمایندهٔ گروهش است. هرگز نباید به جای دیگری فکر کرد. باید برای خودمان کار کنیم یا برای همسر، دختر، مادر، دوستانمان..
فیلیپ استارک
Colored dice with white background
یک زندگی خوب، آن زندگی است که با عشق دمیده شود و با دانش راهنمایی شود. نه عشق بدون دانش نه دانش بدون عشق می‌تواند یک زندگی خوب بسازد
برتراند راسل


ا

متن پررنگ متنی است که زیرتصاویر به‌کار رفته.

  • «ارزش هرلحظه از زندگی حقیقتاً بی‌قیمت است. همه ما از مهلتی که داریم ناآگاهیم ولی طبع انسان این است که آن را در نظر نمی‌آورد. فرصت و لذت زندگی با کیفیت در زمان حال را نباید از دست داد. شاید فردا که سهل است اصلاً لحظه دیگری در کار نباشد.»
  • «اگر A برابر با موفقیّتی در زندگی باشد، A=X+Y+Z فرمولی می‌شود که Y در آن کار است، X پویایی و Z می‌شود دهانت را بستن!»
  • «اگر چگونه مُردن را یاد بگیری، چگونه زیستن را نیز فراخواهی گرفت.»
  • «آنان‌که می‌خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک شوند زیرا پس از نیل به این مقام است که می‌توان از غم و اندوه جهان دست‌کشید.»
  • «بیعشق زندگی محال است.»
  • «بهترین چیزها در زندگی، بچگانه است.»
  • ترجمه‌های دیگر: «بهترین چیزها در زندگی ساده/ابلهانه/مزخرف است.»
  • «من در همهٔ جهات زندگی‌ام شعاری دارم و اینکه «اگر شد چه عالی، نشد چه بهتر!». این جمله از نظر من شگفت‌انگیز است. این جمله تأثیر روانی بسیار عجیبی روی ذهن دارد، پیشنهاد می‌کنم آزمایش کنید.»
  • «انسان فطرتاً موجودی تراژیک است. به محض اینکه بر زندگی پیرامونش آگاهی می‌یابد، پی می‌برد که باید دیر یا زود آن را ترک کند. تراژدی در همین‌جا نهفته است. موجودات دیگر نمی‌دانند که خواهند مُرد، اما انسان می‌داند که هر زندگی باید پایان پذیرد و می‌داند کمه این پایان تا ابد با انسان همراه است. او خویشان و دوستان را از دست می‌دهد و مرگ هم بی‌وقفه او را تهدید می‌کند. زندگی در بستر مسائل اجتماعی، آمیزه‌ای از شادی‌ها و اندوه‌ها، یافتن‌ها و از دست دادن‌ها، کامیابی‌ها و ناکامی‌هاست.»
  • «امروزه، بیشتر مردم در شتاب زندگی می‌کنند و هویت خود را گم کرده‌اند.»
  • «ما برای این در دنیا هستیم که زندگی خوبی داشته و خوشحال باشیم؛ نه اینکه تا آنجایی که می‌توانیم خانه بخریم، ماشین بخریم و لباس بخریم. ما باید خوب زندگی کنیم، خوشحال باشیم، به کسی ظلم نکنیم و اگر کسی هم دچار مشکلی می‌شود، کمک کنیم. همه ما بنده خدا هستیم و مهم نیست کجا به دنیا آمده‌ایم و اگر می‌توانیم باید به دیگرانی که مشکل دارند، کمک کنیم و نباید خودخواه باشیم.»
  • «به جرأت می‌توان ادعا کرد که زندگانی حقیقی عده‌ای از مشاهیر و رجال بعد از مرگشان شروع شده‌است.»
  • «بیشتر زندگی فاجعه است. به دنیا می‌آیید، نمی‌دانید چرا. این‌جا هستید، نمی‌دانید چرا. می‌روید، می‌میرید. خانواده‌تان می‌میرند. دوستان‌تان می‌میرند. مردم رنج می‌کشند. مردم در وحشتی دائمی زندگی می‌کنند. جهان پر از فقر و فساد و جنگ و نازی‌ها و سونامی‌هاست. از تمام این‌ها، نتیجه گرفته می‌شود که شما بازنده‌اید - شما در خانهٔ حریف شکست خوردید.»
  • «به نظر من وظیفه اصلی در زندگی، خدمت کردن است... به جامعه‌ام خدمت می‌کنم. هر شخص نماینده گروهش است. هرگز نباید به جای دیگری فکر کرد. باید برای خودمان کار کنیم یا برای همسر، دختر، مادر، دوستانمان
  • «تنها دو چیز در زندگی، هدف است: یکی آنکه به چیزی که می‌خواهید برسید، دوم آنکه از آن لذّت ببری. خردمندان به مرحلهٔ دوم این هدف می‌رسند.»
  • «تنها زندگی که ما آن را خوب می‌شناسیم، همان است که اختیاردارِ نهایی آن هستم. تنها تجربه‌ای که ما می‌توانیم به آن استناد کنیم، همان است که ما شخصاً آن را تحمّل یا مشاهده کرده‌ایم.»
  • «زندگی گواراست و مرگ آسودگی؛ جابه‌جایی میانِ این دو، رنج‌آور است.»
  • «کافی است زندگی دیگری برای خود بیانگارید تا قلب‌تان همچنان بتپد.»
  • «زندگی زیباست، امّا شکل ندارد. کارِ هنر، شکل دادن به زندگی است.»
    • ژان آنوئی از «فرهنگ گفته‌های طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر» چاپ ۱۳۸۸، ش 1359
  • «زندگی شیرین است. هر صبح که از خواب بیدار می‌شوم، شکر خدا می‌کنم. من دوست ندارم از دنیا بروم.» «باور کنید اگر ساده زندگی کنید راحت نفس می‌کشید.»
  • «زندگی مبارزه‌ای دائم بین فرد بودن و عضوی از جامعه بودن است.»
    • شرمن الکسی خاطرات کاملاً واقعی یک سرخ‌پوست پاره‌وقت
  • «با آن نگاه کاونده که جامه را می‌درید، دیگر هیچ چیز نمی‌توانست بر احوال سابق بماند. تیتا با تمام جسم خود دریافت که چگونه آتش عناصر را دگرگون می‌کند، چگونه یک چانه آرد ذرت به یک گرده نان تبدیل می‌شود و چگونه جانی که از آتش عشق گرما نیافته، از زندگی خالیست.»

ب، پ

  • «زندگی، داستانِ درازِ خستگی است
  • «مسلماً زندگی لذت‌های خودش را دارد، اما برای هر کسی به نوعی. طبیعی است که وقتی زاویه نگاه و حساسیت آدم فراتر از مسایل شخصی خودش و دایره کوچک ارتباطات نزدیکش باشد، همه وقایع و موقعیت‌های بیرونی می‌تواند تأثیرگذار در حال و احوالش باشد.»
  • «زندگی، پیچیدگی بر سادگی است.»
  • «دنیای دیگری را در ذهن خویش بیافرین و آن را برای زندگی خود زیباتر بساز
  • «در عشق زیستن بزرگترین نبرد زندگی است. عشق بیش از هر تلاش انسانی دیگر، یا هر احساس عاطفی دیگر، نیاز به ظرافت، انعطاف‌پذیری، حساسیت، درک، پذیرش، شکیبایی و تحمل و دانش و قدرت دارد.»
  • «حیات در علم است و راحت در معرفت و رزق در ذکر.»
  • بازنویسی: «زندگی در علم است و آسودگی در دانستن و روزی در به‌یادآوری خدا.»
  • «به نظر من تنبلی و بیکاری گناه بزرگی است. شما تنها یک بار فرصت دارید به دنیا بیائید و یک بار فرصت دارید زندگی کنید و بهتر است در زندگی خود کاری بکنید. نیاز به کار و معاشرت با دیگران دارید و کسانی که این کار را نمی‌کنند دچار همان غرور شده‌اند.»
  • «در بعضی از سطوح نادانی و جهالت قطعاً سعادت و خوشی محسوب می‌شود. دانستن حقایق اطراف همیشه با زحمت و تحمل سختی‌ها همراه بوده است. وقتی دنیای واقعی اطرافتان را درک کنید همیشه نگرانی‌ها و تفکر دربارهٔ آینده و سرنوشت بیشتر می‌شود.»
  • «انسان نمی‌تواند تصمیم بگیرد چگونه یا چه‌وقت بمیرد. چیزی که انسان می‌تواند تصمیم بگیرد این است که اکنون چگونه زندگی کند
  • «ارزش زندگی هرکسی به اندازهٔ ارزش ورزیدن او به زندگی دیگران با واسطه‌های عشق، دوستی، آزردگی و دلسوزی است.»
  • «بعضی وقتها فکر می‌کنم این زندگی است که ما را انتخاب می‌کند، در حالی که ما این جا نشسته‌ایم و خیال می‌کنیم این ماییم که داریم کشتی را هدایت می‌کنیم، در صورتی که ما فقط وسیله‌ای هستیم برای تقسیم‌بندی پیچیدهٔ زندگی.»
  • «آنچه در هر لحظهٔ زندگی نیاز داریم، پایان بخشیدن به دنیای کهنه و آغاز دنیایی نو است.»
  • «اگر به درستی از ظرفیت روحی و فکری خود استفاده کنیم و با این نیرو ارتباط برقرار کنیم شاهد اعجازهایی در زندگی خود خواهیم شد.»
  • «اگر قرار بود زندگی را در یک کلمه تعریف کنم، تعریف من این بود:زندگی آفرینش است.»
    • کلود برنارد بولتن آکادمی پزشکی نیویورک، جلد پنجم، سال ۱۹۲۸
  • اگر شما در زندگی، حساب همه رخدادهای بدی را که شاید پیش بیاید بکنید، به این نتیجه خواهید رسید که بهتر است دست به هیچ کاری نزنید.» «شانس، با نشستن در یک گوشه و انتظار کشیدن، به سراغ آدم نمی‌آید؛ بلکه آن را باید با حرکت و استقبال از خطر به دست آورد.»
  • «باید درک کنیم که همه آنچیزی‌هایی که هستیم چه از نظر فیزیکی و چه روحی باید با هم ترکیب شوند تا ما را از فرصت زندگی یی که در زمان حال داریم آگاه کنند. ما نمی‌توانیم به شیوه دیگری زندگی کنیم.»
  • «تاریخ یک چیز است و زندگی فردی ما یک چیز دیگر. قرن ما قرنِ وحشتناکی بوده است، از غم‌انگیزترین دوران حیات تاریخ بشر، امّا زندگی‌های ما کم و بیش همان است که همیشه بوده. زندگی‌های خصوصی، تاریخ نیست. در جریان هر رویداد بزرگ جهانی، تاریخ پیوسته دگرگون می‌شود. اما مردم زندگی‌شان را می‌کنند، سرِ کار می‌روند، عاشق می‌شوند، مریض می‌شوند، می‌میرند، دوست می‌یابند، لحظه‌های غم و شادی و این‌ها، هیچ‌یک از این‌ها ربطی به تاریخ ندارد. یا ممکن است تأثیر اندکی داشته باشد.»
    • اکتاویو پاز گفتگو با آلفرد مک‌آدام، نشر شده در «بررسی کتاب (ویژه هنر و ادبیات)»، شماره 30، زمستان 1377
  • «تاریخ چشم‌اندازِ ماست، یا دکورِ ما و در بستر آن زندگی می‌کنیم. امّا درام واقعی و نیز کمدی واقعی، درون ما جریان دارد و به‌نظرم می‌توان همین سخن را دربارة کسی که در سدة پنجم می‌زیسته یا کسی که در یک سدة آتی خواهد زیست، گفت. زندگی، تاریخی نیست، چیزی است بیشتر شبیهِ طبیعت.»
    • اکتاویو پاز گفتگو با آلفرد مک‌آدام، نشر شده در «بررسی کتاب (ویژه هنر و ادبیات)»، شماره 30، زمستان 1377
  • «در هنر هم مانند زندگی فقط آزادی و ترقی است.»
  • «زندگی زود می‌گذرد، و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری می‌شود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که انسان فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به سر بُرده است، یک عنصرِ مفید و یک خدمتگزار به جامعه و تمدن بوده است.»
    • محمدرضا پهلوی خطاب به دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی و ایرانیان مقیمِ آلمان، 8/3/1346
  • «زندگی واقعی، آن زندگی است که خود را نه به سرسپردگی بسپارد و نه به ارضای غرایز اولیه. حیاتی که در آن سوژه خود را به‌مثابه سوژه برمی‌سازد. من چهار حوزه می‌شناسم که حقیقت در آنها خود را عیان می‌کند، همان‌هایی که من چهار رویه برساختن حقیقت نامیده‌ام: هنر، عشق، سیاست و علم. خواست من از جوان‌ها این است که در این چهار شرط سیر کنند: با هنر در تمام اشکالش مواجه شوند؛ در عشق وفادارانه وارد شوند و برای مدتی طولانی بمانند؛ و در عمل سیاسیِ ساختن جهانی عادلانه، جهانی غیر از آنچه هست، مشارکت ورزند؛ و تا این اندازه از علم بی‌خبر نباشند، آن را به دست تکنولوژی یا سرمایه نسپارند.»
  • «زندگی دشوار است. این حقیقتِ بزرگی است؛ یکی از بزرگترین حقایق. حقیقت بزرگی است؛ چون، وقتی ما واقعاً این حقیقت را در می‌یابیم، از آن درمی‌گذریم. وقتی به واقع بدانیم که زندگی دشوار است، وقتی واقعاً آن را درک کنیم و بپذیریم، آن گاه زندگی دیگر دشوار نیست. چون وقتی پذیرفته شد، این واقعیّت که زندگی دشوار است، دیگر اهمیّتی ندارد.»
  • «زندگی آمیزهٔ غم‌ها و شادی‌ها، لذت‌ها و دردهاست، ولی بی‌دردی، بدترین دردهاست. لذت زندگی را در بی‌خبری و عافیت‌طلبی پیداکردن، زندگی باطل است.»

ت، ث

  • «دوست دارم افرادی که در بطن جامعه زندگی می‌کنند با هر عقیده‌ای به شرط اینکه ملون نباشند پای عقایدشان بایستند.»
  • «تغییر، فقط یک چیز لازم برای زندگی نیست، خود زندگی است.»
    • ترجمه‌های دیگر: «دگرگونی‌ها تنها یک چیز بایسته برای زندگی نیست، خود زندگی است.»
    • الوین تافلر[۲۵]
  • «به امید اینکه زندگی‌ام چنگی به دل بزند تصمیم گرفته‌ام خاطراتم را بنویسم، بلکه زندگی‌ام روی کاغذ جالب‌تر جلوه کند.»
  • «انسان نمی‌تواند به‌تنهایی و برای خود زندگی کند، این مرگ است نه زندگی.»
  • «به‌هنگام عزیمت و در دقایق حساس زندگی، انسان‌هایی که توانایی بررسیِ اعمالِ خویش را دارند به اراده‌ای قوی دست می‌یابند.»
  • «در زندگی وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه اطرافیانش آن را پذیرفته‌اند.»
  • «تصور این موضوع که سرنوشت بشر می‌تواند با تدابیر عقلانی، تغییر مسیر یابد و راه صواب را در پیش گیرد، زندگی را به‌معنی واقعی ناممکن می‌سازد.»
  • «تنها هدف زندگی، رسیدن به‌سعادت و کسب لذت است. رسیدن به لذت و خوشی هدفی است شایسته و درخورِ حیات. بخشش، صلیب، فداکاری، همه در راستای رسیدن به لذت و خوشحالی قرار گرفته‌اند.»
  • «بگذار تا زندگی‌ات چون رقصی آرام بر گوشه‌های زمان باشد، همچون قطره شبنمی بر کنارهٔ یک برگ…»
  • «کسی که حس زندگی نداشته باشد نمی‌تواند به اعمالش معنی بدهد.»

ج، چ

  • «زندگی جنگل است، آن را بکاو!»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی چنان جنگلی است که باید آن را کاوید.» «زندگی جنگل است، آن را بکاو/کشف کن/بگرد.»
  • «زمان شما محدود است، پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اعتقادات و نگرش دیگران هدر ندهید.»
  • «به عقیدهٔ ما، بشر یک میلیون اشتباه ندارد، بلکه تنها و تنها، یک اشتباه مرتکب شده است و آن این است که: هدف و ایده‌آل زندگی خود را نمی‌داند.».


  • «جهان بسیار گسترده است و برای ما معلوم نیست که افق جهان کجاست! به نظر من، افق جهان نهایت ندارد. مفهوم این سخن آن نیست که یک هستی لایتناهی را از اول تصور می‌کنم، بلکه به این معناست که مرتب افق‌هایی جدید کشف می‌شود. وقتی افق‌های جدید کشف می‌شود، تجربه من از جهانی که با آن می‌زیم، این خواهد بود که زندگی، یک چیزِ افق نامحدود است و شما هر اندازه بروید، افق همچنان باز می‌شود. وقتی شخصی وارد یک دریا می‌شود، در ابتدا، دریا یک افق دارد که به فرض دو کیلومتر آن طرف تر است؛ ولی وقتی می‌رود به وسط دریا می‌رسد، می‌بیند بیکران است. به هر سو که نگاه می‌کند، آب می‌یابد. تجربه زندگی، چنین تجربه‌ای است و چون چنین است، من تنها نمی‌زیم بلکه با یک پیرامون در محیط نامحدود از نظر افق می‌زیم، زندگی معنابخش است، چون معنا در جایی بسته می‌شود – و به وجود نمی‌آید و پوچی حاصل می‌شود – که انسان به بن‌بست برسد...»


  • «از زندگی نترس. باور داشته باش که زندگی ارزش زیستن دارد و ایمان توست که کمکت می‌کند تا واقعیت را بسازی.»

ح، خ

  • «در جوانی معلمی داشتم که به رحمت خدا رفت. او می‌گفت زندگی یعنی امید و حرکت...»
  • «آن چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده خواهی ماند، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گویا فردا خواهی مُرد
  • ترجمه‌های دیگر: در امرِ دنیای خود چنان باش که گویی برای همیشه زنده خواهی بود، و در امورِ آخرت چنان رفتار کن که گویی فردا از دنیا خواهی رفت.»
  • «تلفیق علم با ارزش‌هاست که زندگی را ارزشمند می‌کند.»
    • محمد خاتمی ۴ آوریل ۲۰۱۷/ ۱۵ فروردين ۱۳۹۶؛ «در جمع اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها» [۳۶]
  • «اینکه بتوانی با خوشنودی به گذشتهٔ زندگی‌ات بنگری، مانند این است که دوبار زیسته‌ای.»
  • ترجمه دیگر: «توانا بودن در نگریستن با خوشنودی به گذشته، بمانند زیستنِ دوباره است.» «اینکه قادر باشی با رضایت به گذشتهٔ زندگی خود نگاه کنی، مثل این می‌ماند که دو بار زندگی کنی.»
  • «زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید.» «احساس اجبار به فداکاری، لازمه زندگی است.» «هنر، چاشنی زندگی است.» «عشق زندگی را به شیوش می‌آورد.»

د، ذ

  • «زندگیام عالی است، حتی وقتی عالی نباشد.»
  • «خودآگاهی بر زندگی بالاتر از خود زندگی است.»
  • ترجمه‌های دیگر: «آگاهی بر زندگی بالاتر از خودِ زندگی است.»
  • «در زندگی هم باید آدم‌ها را آزاد گذاشت تا خودشان راه و مسیر درست را پیدا کنند. این نکته بسیار مهمی است که آزادی را در اختیار آدم‌ها بگذاریم، تا جایی که احساس کنند با محدودیت‌های غیر منطقی روبرو نیستند. آدم‌ها و بازیگران باید اشتباه کنند و از این اشتباهات، پند لازم را بگیرند .»
  • «تا آنگاه که نیازمند یادگیری هستی، جویندهٔ دانش باش؛ این معنای همهٔ زندگی‌ات است».
  • «انسان نتیجهٔ نحوهٔ اندیشیدنش است. حال که زندگی ما را به مبارزه طلبیده، باید خود را مجهز کنیم و همه چیز را از نو بسازیم. در این راه آنچه بیش از همه اهمیت دارد، همانا هدفمند بودن زندگی انسان است. در باور من، هر سختی تجربه و درسی است که باید از آن آموخت. انسان هدفمند، نه ناامید می‌شود، نه از مبارزه بازمی‌ایستد. کسی که در مقابل شماست، و او را شخص موفقی می‌دانید، کسی است که خود را مدیون زخم‌های زندگی می‌داند و آنها را سپاس می‌دارد. فراموش نکنیم که هیچ سیاهی مطلق نیست و در هر سفیدی نقطه‌ای از سیاهی است.»
  • «دشوارترین امور زندگی کردن نیست؟ چه قدر دشوار است زندگی کردن!»

ر، ز، ژ

  • «ما در کارهایی که انجام می‌دهیم – اعم از شخصی یا اجتماعی- اگر هدفمان ساختن خودمان باشد، برنده هستیم. مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد، اصل این است که ما به دنبال ساختن خودمان و یافتن حقیقت باشیم و در نهایت سرمایه‌ای برای زندگی جاودانه‌مان جمع کنیم.»
  • «نمی‌توانی بر آینده‌ات سروری کنی اگر همچنان بردهٔ گذشته‌ات هستی.»
  • «در زندگی قضایای الهامبخش برای سال‌های در پیش وجود دارد.»
  • «از هیچ‌کس نمی‌خواهم که برای من زندگی کند و من هم برای کسی زندگی نخواهم کرد.»
  • «لذت زندگی چیزی جز تعاون و کمک کردن به دیگران نیست و لذت دستگیری از مردم از هر لذتی بالاتر است.»
  • «پیچیده‌ترین مسائل زندگی مدرن از ادعای فرد برای حفظ استقلال و فردیت هستی خویش در برابر نیروهای سهمگین اجتماعی و میراث تاریخی و فرهنگ برونی و فن زندگی ناشی می‌شود.»
  • «در روزهای بدی زندگی می‌کنیم؛ روزهایی که ارزش هر چیزی با پول مشخص می‌شود؛ روزهایی که آموزش ما، بهداشت و درمان ما و حتی انسانیت ما با پول خریدوفروش می‌شود. چرا به این نقطه رسیده‌ایم؟»
  • «انسان‌ها در طول زندگی‌شان خیلی وقت‌ها در شرایطی قرار می‌گیرند که تمایل دارند از خلوت خود فرار کنند، شما که مقابل من نشسته‌اید [مصاحبه‌کر] خودتان نیستید، نمی‌توانید باشید، جلوی پدر و مادرتان نیز «خود» اصلی‌تان نیستید، انسان تنها در خلوت خود می‌تواند یک تعریف خاص از خود ارائه دهد، تعریفی خالص از تمام زشتی‌ها، خوبی‌ها و بدی هایشان، اخلاقیات چیزی است که در تمامی جوامع باید پذیرفته شود و اتفاقی که این وسط ایجاد می‌شود نظم واحدی است که در زندگی شکل می‌گیرد، شما برای این‌که بتوانید در جامعه زندگی کنید و زندگی خوبی داشته باشید، باید آن نظم عمومی و کلی را رعایت کنید و آن یک اخلاق کلی است، باید حواستان به این باشد که چه حرفی را کجا می‌زنید، پس انسان باید خود رعایت کند که جمع را به هم نریزد، جامعه‌اش را به هم نریزد؛ ولی انسان می‌تواند عصیانگر باشد یا خیلی زاویه‌های سیاه دیگر را در ذهن و فکر و رفتار خود داشته باشد .»
  • «دوستی گل می‌کارد در زندگی
  • «زندگی مانند رقصیدن است. اگر رقص‌جای بزرگی داشته باشی، مردم بسیاری خواهند رقصید. وقتی ریتم را عوض کنی، برخی عصبانی می‌شوند، اما زندگی همیشه در حال عوض شدن است.».
  • «زندگی مبارزه‌ای دائم بین فرد بودن و عضوی از جامعه بودن است.»
    • شرمن الکسی خاطرات کاملاً واقعی یک سرخ‌پوست پاره‌وقت
  • «زندگیِ خوب با روابط خوب ساخته شده است… فرصت‌ها بی پایان‌اند، می‌تواند چیزی به‌سادگی وقت‌گذارنی با مردم، برپایی یک زندگی یا رابطهٔ نو با یکدیگر با بیرون رفتنِ شبانه یا قدم زدن یا صحبت پس از سال‌ها با عضوی از خانواده‌تان باشد…»
  • «زندگی بر پایهٔ دلیریِ فرد، گسترده یا خُرد می‌گردد.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی از روی شجاعتِ فرد، بسط داده می‌شود یا کوچک می‌گردد.»
  • «زندگی پژواک است. هرچه بفرستی، برمی‌گردد. هرچه بکاری، می‌دِرَوی. هرچه دهی، می‌گیری. آنچه که شما در دیگران می‌ببینید، در خودتان نیز هست.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی انعکاس صداست، هرچه بیرون دهی همان را می‌گیری…»
  • «زندگی بازبینی‌نشده، ارزشِ زیستن ندارد.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی بدون تحقیق و جستار ارزش زیستن ندارد»
  • «روزها می‌گذرد، زندگی رشد می‌کند و شاخه‌ها بیرون می‌زند؛ سرنوشت‌ها (تقدیرها) در افق گرد می‌آیند
  • «زندگی درد را به من شناساند، عشق را به من آموخت، شور وشیدایی خلاقیت را به من داد و به من باوراند که سهم انسان از خوشبختی به اندازهٔ عشقی است که ایثار می‌کند.» «نوع نگاه ما به زندگی است که بر توان‌های ما می‌افزاید
  • «مسلماً زندگی لذت‌های خودش را دارد، اما برای هر کسی به نوعی. طبیعی است که وقتی زاویه نگاه و حساسیت آدم فراتر از مسایل شخصی خودش و دایره کوچک ارتباطات نزدیکش باشد، همه وقایع و موقعیت‌های بیرونی می‌تواند تأثیرگذار در حال و احوالش باشد.»[۵۵]
  • «زندگی آمیزهٔ غم‌ها و شادی‌ها، لذت‌ها و دردهاست، ولی بی‌دردی، بدترین دردهاست. لذت زندگی را در بی‌خبری و عافیت‌طلبی پیداکردن، زندگی باطل است.»
  • «زندگی پژواک است. هرچه بفرستی، برمی‌گردد. هرچه بکاری، می‌دِرَوی. هرچه دهی، می‌گیری. آنچه که شما در دیگران می‌ببینید، در خودتان نیز هست.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی انعکاس صداست، هرچه بیرون دهی همان را می‌گیری…»

س، ش

  • «زندگی بازبینی‌نشده، ارزشِ زیستن ندارد.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی بدون تحقیق و جستار ارزش زیستن ندارد»
  • «زندگی شکننده است، با اینحال با سرسختی مبارزه نمودن طبیعی است.»
  • «زندگی احتمالاًعشق و نفرتی است که به طور دائم به هم گره خورده است.»
  • «زندگی دربارهٔ خودیافتن نیست، دربارهٔ خودساختن است.»
  • ترجمه دیگر: «زندگی دربارهٔ پیدا کردن خودت نیست. زندگی دربارهٔ ساختن خودت است.»
  • «زندگی مثل یک تئاتر است:وای به حالت اگر بخواهی فوراً و تماماً آن را بفهمی، دیگر لذت نمی‌بری.»
  • «آنان که دوستی و محبت را به زندگی خود راه نمی‌دهند، به آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
  • «ای آزادی، تو را دوست دارم، به تو نیازمندم، به تو عشق می‌ورزم، بی تو زندگی دشوار است… ای آزادی، کاش با تو زندگی می‌کردم، با تو جان می‌دادم،»
  • «تا موقعی‌که ما نفهمیم که آدمی «چیست»، «چرا» زندگی می‌کند و «چگونه» باید زندگی کند، چگونه می‌توانیم برای این «مجهول»، تمدن و زندگی و خوشبختی و ایده‌آل بسازیم، فرم زندگی اقتصادی ایده‌آل بسازیم؟ تا وقتی که معمار دانا و هنرمند این «آدم» را نشناسد، چگونه می‌تواند برای او خانه ایده‌آل بسازد؟ خانهٔ مرفه، خانه‌ای نیست که بر اساس جدیدترین قوانین معماری ساخته شده باشد، بلکه خانه‌ای است که بر اساس همهٔ نیازهای انسانی که در آن زندگی می‌کند، ساخته شده باشد.»
  • «من زندگی را زیستنی می‌دانم، نه تعریف‌کردنی.»
  • «دود به زندگی می‌ماند. یک لحظه هست و لحظهٔ بعد نیست.»
  • «زمانی که ۲۵ سال داشتم، می‌خواستم که دنیا را عوض کنم، و بخود می‌گفتم که نمی‌توانم، وقتی ۳۰ ساله شدم بخود گفتم، حتماً دنیا را عوض می‌کنم، در سن ۳۵ سالگی متوجه شدم که دنیا دارد مرا عوض می‌کند و اصلاً از این بابت خوشحال نبودم. حالا که ۴۰ ساله هستم خودم باید خود خود را عوض کنم، شاید با این کار بتوانم دنیای کوچک اطراف خود را عوض می‌کنم.»
  • «سال‌هاست روی همان جادّه‌ای قدم می‌زنیم که یک افق برای آن وجود دارد. نه خوشبختیم نه بدبخت. از عادت‌های زندگی پیروی می‌کنیم: کار کردن، خوردن، مترو سوار شدن، سینما رفتن، خوابیدن، پول شمردن و ناگهان زنجیرة حرکات روزانه پاره می‌شود. روح در خلأ پریشان می‌ماند. جسم تعادل خود را از دست می‌دهد. انسان گرفتار آمده در ترس، از خود پرسش‌های سهمگینی می‌کند «چرا؟ زندگی به چه دردی می‌خورد؟ چه باید بکنم؟». برای همین، بسیار پیش آمده که مطالعة فلسفه در میان جوانان، بحران را تشدید کرده است.»
  • «سختی‌ها و ناراحتی‌ها بهترین وسیله آزمایش زندگی زناشوئی است، زیرا رنج و محنت، اخلاق واقعی زن و مرد را آشکار می‌سازد.»
  • «حتی مرگ نیز بر شیرینی طعم حیات می‌افزاید زیرا ما را نسبت به زندگانی وابسته و علاقمند می‌سازد.»
  • «سختی‌ها [ مشکلات] بخشی از زندگی است. همه مشکل دارند، کشورها هم همین‌طور ... تنها کاری که می‌شود کرد این است که آن‌ها را قبول کنیم. آن‌ها را حل کنیم و پشتِ سر بگذاریم و یا اینکه انسان با مشکلات بسازد. وقتی که امکان داشته باشد انسان باید مبارزه کند، ولی وقتی امکانش موجود نیست و غیرممکن به نظر می‌رسد، بهتر است که با آن‌ها کنار آمده، بدون مقاومت و بدونِ آه-و-ناله کردن
  • «شهرها و عمارت‌هایی که مردم در رؤیا می‌پرورند، جاهایی هستند که در نهایت در آن زندگی خواهند کرد».
  • «شادمانی یعنی هم مسیر بودن با زندگی، حس کردن جاذبهٔ زندگی.»
  • «َشرف انسان، مرد یا زن، در راستی است. راستی در اندیشیدن، راُستی در احساسات و راستی در رفتارها. انسانِ شریف کسی است که زندگی دوگانه، یکی آشکار و دیگری پنهان، نداشته باشد.»
  • «شاید دین، زبان، و رنگ پوست ما متفاوت باشد، اما همگی به یک نژاد بشری تعلق داریم. ارزشهای اساسی زندگی همهٔ ما مشترک است.»
    • کوفی عنان به نقل از «به سادگی زندگی: روح مردم بومی» (1999)ویرایش توسط شرلی ای. جونز
  • «شعار قدیمی «واقعیت نیرومندتر از توهم است» که کماکان با مرحلهٔ سوررئالیستی در زیبایی‌شناختی کردن زندگی مطابقت داشت، پشت سر گذاشته شده است، زیرا دیگر هیچ توهمی نیست که زندگی احتمالاً بتواند با آن، حتی به عنوان غلبه‌کننده بر آن، رویارویی کند. واقعیت کاملاً وارد بازیِ واقعیت شده است.»
  • «زیبایی، شادی می‌آفریند، در جهان بی‌نهایت زیبایی وجود دارد، پس ما بی‌نهایت شادی داریم. انسان وقتی به تکامل واقعی می‌رسد که در آرامش و آسایش صفات انسانی خویش زندگی کند.»
  • «به اعتقاد من، هر انسان به تعداد انسان‌ها شادی و خوشبختی دارد و همین‌طور به تعداد گل سرخ‌ها و به تعداد ستاره‌ها. این شعر یا جمله‌ای زیبا نیست، بلکه واقعیتی انکارناپذیر است.»
    • یوسف ساعی مصاحبهٔ صحرا رضایی، روزنامهٔ شرق با او در ۲۹ تیر ۱۳۹۵/ ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶ [۶۷]
  • «ای کاش از کودکان می‌آموختیم.»
  • «همچون کودکان همیشه شاد باشیم، با هدف، از تمام لحظات استفاده کنیم، برای بدست آوردن خواسته‌های خویش بکوشیم و با جرات بدنبال نوآوری باشیم.»
  • «اگر عشق به کار و شهامت بازگویی حقایق را نداشته باشیم کاری از پیش نخواهیم برد.»
  • «باید به انسان اجازه دهیم در هر مقطع از زندگی متناسب با آن مقطع رفتار کند.»

ص، ض

عشق
زندگانی چیست عشق و آرزو      با عروس آرزوها گفتگو
زندگی بی‌عشق زندان دل است       عشق در زد آنکه خواهان دل است
زندگی بی‌عشق کاری نارواست      باش عاشق کار عاشق با خداست
زندگی بی‌عشق یعنی مردگی      مایهٔ دلسردی و افسردگی
عشق یعنی بر جهانی پا زدن      دل اگر هست بر دریا زدن
عشق یعنی شور و شوق و سوز و درد      روز و شب با عقل نامحرم نبرد
عشق یعنی درد بی‌درمان دل      عشق یعنی آتش پنهان دل
عشق یعنی همچو شمعی سوختن      شعلهٔ مهر و وفا افروختن
عشق یعنی نقد هستی باختن      با عتاب و ناز دلبر ساختن
عشق یعنی تک چراغ زندگی      عشق یعنی مستی و بالندگی
عشق یعنی داستان اشتیاق      سوختن در آتش داغ و فراق
عشق یعنی مهربان بودن به هم      جان به راه دوست دادن دست کم
عشق یعنی رویش آلاله‌ها      گِرد گلچهره و پیمانه‌ها
عشق یعنی جلوهٔ مینای می      عشق یعنی نغمهٔ گیرای نی
عشق یعنی آفتابی در سبو      عشق یعنی جان از شراب یاد او
هر که را عشق است جانی تازه است      تا جهان باشد بلندآوازه است
کار صائم نیست غیر از عاشقی      زندگانی چست غیر از عاشقی
علی‌اصغر صائم کاشانی [۶۹]
  • «چیزی که اهمیت دارد این است که در زندگی‌مان راضی باشیم. از سوی دیگر برای بهترشدن در هر جایی که هستیم باید تلاش کنیم. موقعیتی که هستیم بسیار مهم است و به آنچه داریم باید راضی باشیم.»

ط، ظ

  • «طول عمر انسان از روی اعمال و افکار او سنجیده می‌شود، نه از تعداد سال‌هایی که زندگی می‌کند.»

ع، غ

  • «مرا نیافریده‌اند، تا خوردنی‌های گوارا سردرگمم سازد، چونان چارپای بسته که به علف پردازد.»
  • «روزگار دو روز است: روزی به سودِ توست و روزیِ به زیانِ تو؛ دنیا خانه‌ای است گردان، از دستِ این به دستِ آن. آنچه از آنِ توست، هرچند ناتوان باشی، خود را به تو خواهد رساند؛ و آنچه از آن به زیانِ توست، به نیروی خویش بازش نتوانی گرداند.»
  • «ساعت‌ها در روزها چه به شتاب می‌گذرند و روزها در ماه‌ها و ماه‌ها در سال‌ها. و سال‌های عمر چه تند و پرتوان می‌روند.»
  • «دورانِ زندگی انسان، میدانِ رانده شدنِ اوست در جهان، و گریختن از مرگ، رسیدن است بدان.»
  • «زیستن، برگزیدن است [زندگی کردن، انتخاب کردن است]. اما برای گزینش درست باید بدانید که :که هستید؟ چه می‌خواهید؟ به کجا می‌خواهید برسید؟ و برای چه می‌خواهید به آنجا برسید.»
  • «تو عقب خوشبختی پرسه می‌زنی. با دیپلم، با مدرک، با پول، با شوهر. با این چیزها آدم خوشبخت نمی‌شود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور، خوشبختی به‌آدم چشمک بزند.»
  • «عشق و سختی بهترین وسیله آزمایش زندگی زناشویی است.»
  • «عشق، سوختِ زندگی است.»
  • «عشق سرنوشت راستین ماست. ما به‌تنهایی معنای زندگی را در نمی‌یابیم، بلکه در کنار دیگری است که آن را می‌یابیم.»
  • ترجمه‌های دیگر: «عشق تقدیر واقعی ماست. ما معنای زندگی را نه خودمان به تنهایی، بلکه در کنار کس دیگری پیدا می‌کنیم.
  • «عشق را نمی‌توانیم از زندگی دور کنیم و آن را نفی کنیم و این عشق همیشه در قلب است.»

ف، ق

  • «امروزه مردم بیش از هر زمانی، ابزارِ زندگی کردن را دارند، ولی هیچ معنایی برای زندگی کردن برایش ندارند.»
  • «اندیشیدن دربارهٔ مرگ همیشه باعث می‌شود بهتر زندگی کنم. بدانیم که فرصت مان برای زندگی کردن محدود است… مرگ، جزیی از زندگی است و مرگ و زندگی جفت یکدیگر هستند و همان لحظه ورود به عرصه حیات، مرگ آغاز می‌شود. در واقع هر روزی که زنده‌ایم یک روز از مرگ دزدیده‌ایم. موقعی که جوانی اصلاً به مرگ فکر نمی‌کنی. فکر می‌کنی تا ابد هستی. پا که به سن می‌گذاری مرگ را درک می‌کنی و می‌فهمی‌اش. من به زودی هشتاد ساله می‌شوم. عمر مفیدم را کرده‌ام. از هفتاد به بالا می دانی که به سوی مرگ می‌روی. این است که حالا برای من مرگ، رهایی است. پرونده بسته می‌شود و تمام.»
  • «آیا زندگی را دوست می‌داری؟ اگر دوستش می‌داری پس وقتت را تلف مکن زیرا زندگی تو از همین وقت ترکیب یافته است.»
  • «نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است بلکه زیستن نیز خود هنری است و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکل‌ترین و پیچیده‌ترین هنری است که انسان تجربه می‌کند. هدف این هنر، انجام کار به‌خصوصی نیست بلکه هدف آن زندگیِ شایانِ تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنهٔ هنرِ زیستن، انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر، هم پیکرتراش است و هم سنگ مرمر، هم پزشک است و هم بیمار.»
  • «زنده بودن یک مفهوم متحرک است نه ساکن. حیات چیزی جز بروز نیروهای ویژهٔ یک ارگانیسیم نیست. همهٔ ارگانیسم‌ها یک گرایش ذاتی به فعلیت بخشیدن به استعدادها و توانایی‌های بالقوهٔ خود دارند؛ بنابراین، هدف زندگی انسان آشکار کردن نیروهای خود طبق قوانین سرشت آدمی است.»
  • «لکن آدمی صفات دسته‌جمعی ندارد. در حالیکه در هستهٔ کیفیت‌های انسانی با سایرین مشترک است، همواره یک فرد و یک شخصیت بی‌همتا بوده و با هر کسی دیگر متفاوت است. منش، اخلاق، استعدادها و خوی هرکس مانند اثر انگشتش با دیگری فرق دارد. هر شخص فقط با ابراز شخصیت خود می‌تواند توانایی‌های انسانی خود را به اثبات برساند. وظیفهٔ زنده ماندن همان وظیفهٔ خود بودن است و نیل به شخصیتی است که خود بالقوه داراست.»
    • اریش فروم در «انسان برای خویشتن» فصل ۲؛ اخلاق اومانیستیک: دانش عملی هنر زیستن؛ ۲-اصول اخلاقی ذهنی در برابر اصول اخلاقی عینی [۷۶]
  • «باید به دردهای زندگی به عنوان تجربه نگاه کرد که آن موقع به عنوان یک فاکتور مثبت به انسان کمک می‌کنند. من هیچ ابایی از بازنگری زندگی‌ای که پشت سر گذاشته‌ام، ندارم .»
  • «زندگی‌هایی که آکنده از ستم و سرکوب‌اند، زندگی‌های بی‌معنایند …»
  • «فراموشی، آسان‌ترین راهِ زندگی است.»
  • «فکر، هزاران مشکلِ عجیب پیشِ چشم ما می‌گذارد که عمل از رفعِ آن مشکلات عاجز است؛ ولی در صورتِ اجرای عمل، ممکن است آن مشکلات پیش آمد نکند. زندگی، اجرای وظیفه‌ای طبیعی و سنگین است که اگر در آن دقیق نباشیم، عواقبِ آن را باید تحمّل کنیم. سنگینی‌های زندگی را فقط به این وسیله می‌توان تخفیف داد. خوبی‌ها و بدی‌ها دو نتیجهٔ متضاد هستند که از این بی قیدی به عرصهٔ ظهور می‌رسند.»
  • «فکر نمی‌کنم انسان به دنیا آمده باشد تا فقط یک کار کند و آنقدر همان یک کار را ادامه بدهد تا یک روز از ملال بمیرد.»
  • «زندگانی دنیا بازیچه و سرگرمی، و زیور و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و اولاد است، همانند بارانی که کشاورزان را گیاه آن خوش آید، سپس پژمرده شود و آن را زرد شده بینی، سپس خرد و ریز شود»

ک، گ

  • «زندگی شکننده است و به فردایی تضمینی نیست؛ پس هرچه به‌دست‌آورده‌اید به زندگی‌تان ببخشید»
  • «زندگی زیبا و حیرت‌آور است… برای شگفتی‌های زمین هیچ پایانی گماشته نشده است.»
  • «زندگی حتی وقتی انکارش می‌کنی، حتی وقتی نادیده‌اش می‌گیری، حتی وقتی نمی‌خواهی‌اش از تو قوی‌تر است.' از هر چیز دیگری قوی‌تر است. آدم‌هایی که از بازداشتگاه‌های اجباری برگشته‌اند دوباره زاد و ولد کردند. مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانه‌هاشان را دیده بودند، دوباره به دنبال اتوبوس‌ها دویدند، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند. باور کردنی نیست اما همین گونه است. زندگی از هر چیز دیگری قوی‌تر است.»
  • «زندگی مشکلی نیست که بخواهد حل شود، بلکه واقعیتی است که باید تجربه شود
  • «زندگی برای هیچ‌یک از ما ساده نیست. اما چه می‌شود کرد؟ ما باید استقامت و بالاتر از همه به خودمان اعتماد داشته باشیم. باید باور کنیم استعداد خاصی داریم و باید آنرا به هر بهایی که شده شکوفا کنیم.»
  • «زندگی پیروزی نیست؛ صلح با مرگ است.»
  • «دانشمندان و افراد عادی که بین زیبایی‌ها و رازهای زمین زندگی می‌کنند، هرگز تنها نیستند و از زندگی احساس خستگی نمی‌کنند. هرقدر زندگی شخصیشان ناراحت و نگران‌کننده باشد، افکارشان می‌تواند راه‌هایی پیدا کند که آن‌ها را به آرامش درونی هدایت کرده و هیجان را در زندگیشان زنده کند. کسانی که دائم به زیبایی زمین توجه می‌کنند نیرویی را ذخیره می‌کنند که تا زمانی که زندگی دوام دارد پایدار می‌ماند
  • «در زندگی روزمره به اندازهٔ کافی بایدها و نبایدها وجود دارند؛ در حوزه کارم دیگر تن به این بایدها و نبایدها نمی‌دهم.»
  • « بدون ترس زندگی کردن استعداد بزرگی است. مطمئناً این روزهایی که ما در آن زندگی می کنیم ترس زیادی تولید می کنند.می دانید چه چیز کمدی را بیشتر دوست دارم، شما نمی توانید در آن واحد هم بخندید و هم از چیزی بترسید. اگر در حال خندیدن هستید، من شما را در برابر ترس مقاوم کرده ام.»
  • «به‌راستی زندگی ساده است، اما پافشاری داریم تا آن را سخت سازیم
  • ترجمه دیگر: «زندگی واقعاً ساده است، اما ما اصرار داریم آن را سخت کنیم».
  • «بهتر است عقل نباشد و شادی باشد، تا عقل باشد و زندگی را به ناخشنودی سپری کنیم؛ هرچند از همه بهتر، حضور پیوستة عقل همراه ناخشنودی ژرف و همیشگی است. به نظرم احتمالاً در آینده تلاش برای دستیابی به عقلِ همراهِ ناخشنودی بهترین چالش زندگی مردمان خواهد شد، مردمانی که البته اگر آینده‌ای داشته باشند.»
  • «بهترین و زیباترین چیزها در جهان را نمی‌توان دید یا لمس کرد؛ آن‌ها را باید با قلب احساس کرد.»
  • «انسان همیشه باید امیدوار باشد یاس و ناامیدی از بدترین صفات انسانی است زیرا اگر کسی ناامید شد و امیدواری را در قلب خود راه نداد در تمام مراحل زندگی با شکست‌های جبران ناپذیر مواجه می‌گردد.»
    • آلکسیس کارل انسان موجود ناشناخته ص ۲۵۰ چاپ دوم ترجمه :عنایت
  • «آنکه حیات در بدنامی و دشمنایگی خلق گذارد نام او در جمله زندگان برنیاید.»
    • از کتاب کلیله و دمنه، باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی
  • اگر به دنبال آرزوهای خود بروید. به مسیری گام خواهید گذاشت که منتظر شماست و زندگی شما به همان صورتی خواهد شد که می‌خواهید.
  • «به جایی که در آن زندگی می‌کنی، احترام بگذار؛ از تأثیری که بر هر چیزی می‌گذاری، آگاه باش.»
  • «با همان چه هستی، شاد باش. به کاستی‌های خود عشق بوز. ویژگی‌های خود را نگهدار. بدان که تو به‌مانند دیگران نیز عالی هستی، دقیقاً با همان چه که هستی.»
  • «چه لذت وصف‌ناپذیری دارد هنگامی که با هم‌نوع خود آشنا می‌شویم، درون او را می‌بینیم، کارهای او را درک می‌کنیم، به کُنهِ رازِ او پی می‌بریم... زندگی‌نامه تقریباً تنها چیزی است که لازم است
  • «جهانی که امروزه در آن زندگی می‌کنیم جهان دلهره‌آور و خطرناکی است. این قضیه ما را واداشته است که در مورد این فرض که پیدایش مدرنیت به شکل‌گیری سامان اجتماعی شادمانه‌تر و ایمن‌تری خواهد انجامد، تجدیدنظر کنیم.»
  • «جاودانگی بهرهٔ آدمیان نیست. مرگِ هراس‌‏انگیز غایت هر زندگی است
  • «روزهایی در زندگی‌مان هست که هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد، ما به آن روزها می گوئیم تکراری و خسته کننده! ولی حواس مان نیست که می‌تواند اتفاقات بدی برایمان بیفتد، که صد بار دعا کنیم کاش به آن روزهای تکراری برگردیم. من دعا می‌کنم خدایا بخاطر همه روزهای تکراری ولی بی مصیبت، سپاسگزارت هستیم.»


  • «کسی که با خوشی خاطرات خود را به‌یاد می‌آورد، دوبار زندگی می‌کند.»
  • «کسی که در ۵۰ سالگی دنیا را همان‌طور می‌بیند که در ۲۰ سالگی می‌دید، ۳۰ سال از زندگیش را هدر داده است.»
  • «گه‌گاه فقط حریم خصوصی‌ات را نیاز داری و بس.»
  • «اگر ما نتوانیم همچو مردان و زنانِ آزاد زندگی کنیم باید از مُردن خود شادمان باشیم
  • «در زندگی مرحله‌ای می‌رسد که شخص نیازی ندارد اندیشه‌هایش را اعلان کند و طبعاً هیچ نیازی هم نخواهد بود که آن‌ها را با اعمالِ ظاهری خود نشان دهد. در این مرحله، اندیشه به خودی خود عمل می‌کند و به صورت قدرت در می‌آید. در این صورت می‌توان گفت که حتّی اقدام نکردن هم خود نوعی اقدام و عمل است ... تلاش‌های من در این راستاست.»

ل

  • «بهتر است که زندگی را بکاوید و اشتباه کنید تا آن را صرفاً بی‌خطر بازی کنید. اشتباهات بخشی از هزینه‌ای است که شما برای یک زندگی کامل باید پرداخت کنید.»
  • «درست آن است که در ثنای زندگی و در فلسفهٔ زنده بودن و نیکو زیستن بگوییم و بیندیشیم و حیات انسانی را بهتر معنا کنیم و در خود تحقق بخشیم.»

م

  • «روزها می‌گذرد، زندگی رشد می‌کند و شاخه‌ها بیرون می‌زند؛ سرنوشت‌ها (تقدیرها) در افق گرد می‌آیند
  • «زندگی مانند یک بسته است که هر چیزی در آن وجود دارد و شما نمی‌توانی از آن خارج شوی، در این پیروزی، شکست، موفقیت، مرگ و… هم وجود دارد و همه آنها بی‌شک در برهه‌ای از زمان به سراغت می‌آیند و شما هیچ وقت نمی‌توانی از آن فرار کنی… منتها باید در زمانی که با شکست مواجه می‌شوید، بهترین تصمیم را بگیرید.»
  • «زندگی کامل، یعنی در واقع نمونهٔ بی‌عیب و نقص یک زندگی کامل، علاوه بر دوران جوانی و بلوغ، شامل سنین پیری هم می‌شود. زیبایی صبحدم و شفافیت آفتاب ظهر خوب است اما این حماقت یک انسان را نشان می‌دهد که پرده‌های اتاق خود را بکشد و چراغ را روشن کند برای اینکه غروب غم‌انگیز را به اتاق خود راه ندهد. سن پیری لذت مخصوصی به خودش را داد، هرچند این لذت با لذت جوانی متفاوت است، اما کمتر از دوران جوانی لذت‌بخش نیست.»
  • «زندگی یک سفر است نه یک مقصد.»
  • «چیزی را برای فرصتی ویژه نگه ندار. هر روز از زندگی‌تان، فرصتی ویژه است.»
  • «باور به زندگی و باور به امروز، محکم‌ترین دلیل‌های توسل به راستی و نقد اند. ما باید خوب را ولو در مخالف و نا خوب را حتی در خود ببینیم و بازگویی کنیم. زندگی جریانِ بی‌نهایت است و هیچ روز آن چونان روز گذشته نیست. همیشه باید اندیشید، به گفتهٔ سهراب سپهری «زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه «اکنون» است»، تقدیس اندیشه و برنامه و حزب سیاسی، بینایی را از ما می‌گیرد. گذشته‌پرستی، نقدگریزی برآیندی جز فرورفتن در باتلاق بیهوده‌گی ندارد.»
  • «بسیاری از ما این تجربه را داریم که کودکان هنگامی که از پاره‌ای از داستان یا شعر خوششان می‌آید، زنجیره‌ای از پرسش‌ها را با بزرگ‌ترها مطرح می‌کنند. این پرسش‌ها در بستری که دست و نگاه و آغوش یا زانوی بزرگ‌تر درگیر آن است، برای کودکان دنیایی می‌آورد که به کشف می‌انجامد. زندگی بدون کشف همان است که رسانه‌هایی مانند تلویزیون برای کودکان ما ساخته‌اند.»
  • «زندگی همه افراد پیامد و تابعی از آموزش است تا آموزش، درست و اصولی نشود زندگی افراد درست نخواهد شد، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که آموزش مهم‌ترین رکن است.»
  • «واقعی‌ترین ابزار برای درست زیستن، فکر کردن است.»
  • «مردم از تو چیزهایی می‌پرسند که ابلهانه است، وادارت می‌کنند که همانندشان ابلهانه پاسخ دهی… مثلاً از تو می‌پرسند کارَت چیست؟ نه اینکه چکار می‌خواستی بکنی. می‌پرسند صاحبِ چی هستی، نمی‌پرسند چه از دست داده‌ای. از تو دربارهٔ زنی که با آن ازدواج کرده‌ای می‌پرسند، نه دربارهٔ آن زنی که دوست می‌داری. از اسمت می‌پرسند نه از کدام اسم که برازنده‌است. می‌پرسند چند سالت است؟ نمی‌پرسند چقدر این عمر را واقعاً زندگی کرده‌ای. از تو می‌پرسند ساکن کدام شهری؟ نمی‌پرسند کدام شهر تو را ساکن (آرام) می‌کند. از تو می‌پرسند آیا نماز می‌خوانی؟ نمی‌پرسند آیا از خدا می‌ترسی. عادت کرده‌ام به این سوال‌های جواب سکوت بدهم. هرگاه ساکت شویم، دیگران را مجبور می‌کنیم که خطای خود را بفهمند و اصلاح کنند
  • «از سخت‌ترین درس‌های زندگی این است که آدمی یاد بگیرد چگونه بگوید خداحافظ
  • «اگر واقعاً عاشق هستیم، نباید به رفتارهای کسانی که دوستشان داریم بیش از حد اهمیّت دهیم. ما به وجودِ آنان نیازمندیم. تنها آنان هستند که باعث می‌شوند در جوِّ خاصّی که ما هیچ وقت به تنهایی توانایی به وجود آوردن آن نیستیم، زندگی کنیم؛ مشروط بر اینکه بتوانیم آنان را نگهداریم، در غیر این صورت چه کاری از دست ما ساخته است؟ با این عمرهای کوتاه و با این زندگی سراسر رنج و دشواری…»
  • «آدم تا جوان است، چون به زندگی خیلی نزدیک و از مرگ خیلی دور است، رجزخوانی می‌کند.»
  • «بهترین چیزها در زندگی زمانی روی می‌دهند که تو تنها هستی
  • «مرگ را بطلبید تا زندگی به شما ارزانی شود.»
  • «ما عادت داریم که خانهٔ بیرونی را تمیز کنیم؛ ولی مهم‌ترین خانه‌ای که باید تمیز کنی خودت است، خانهٔ خودت، که هرگز این کار را نمی‌کنیم.»
  • «ما روزها را به‌یاد نمی‌آوریم، لحظه‌ها را به‌یاد می‌آوریم.»
  • «مادر بودن بهترین چیز در زندگی است. واقعاً مادر شدن عالی است. هدیه‌ای است که از طرف خداوند به زنان اعطا شده است. من به درگاه خداوند دعا می‌کنم که این نعمت را از هیچ زنی دریغ نکند.»
  • «.. مردم به راحتی «ایمان/Faith» را با «مذهب/Religion» قاطی می‌کنند. در حالی که باور به مذهب مربوط نیست. به هیچ وجه. نوشتن یک کتاب، عاشق شدن یا نقل مکان به شهری دیگر، همگی اعمالی هستند که از روی باور و ایمان انجام می‌شوند. ما در زندگی به ایمان نیاز داریم و همین‌طور به تردید. نیاز داریم به حقایق شک کنیم، خودمان را زیر سؤال ببریم و در برابر مسائل جدید باز برخورد کنیم. ایمان و تردید را به طور برابر و توامان نیاز داریم. حرف زدن در مورد چنین چیزهایی در جامعه‌ای که خیلی از ظرافت‌ها را از دست داده، برایم سخت است.»
  • «من معتقدم که وقتی آدم در زندگی تنهاست و دارد فکر می‌کند، باز هم مخاطبِ افکارش فردِ خاصّی است.»
    • نادین گوردیمر در مصاحبه با جنیکا هرویت، برگرفته از «فنِّ داستان‌نویسی، ترجمهٔ محسن سلیمانی، نشر امیرکبیر، چاپ۶؛ ص 192
  • «من واقعاً احساس می‌کنم که کار نویسنده معنی کردنِ زندگی است؛ جستجو برای یافتنِ رگه‌هایی از نظم و منطق در بی نظمی، سترونی و هرزگی عجیب و حیرت انگیزِ زندگی. همهٔ هنرمندها سعی دارند زندگی را معنی کنند …»
    • نادین گوردیمر در مصاحبه با جنیکا هرویت، برگرفته از «فنِّ داستان‌نویسی، ترجمهٔ محسن سلیمانی، نشر امیرکبیر، چاپ۶؛ ص 178
  • «من مرگ را جز سعادت نمی‌بینم، و زندگی با ستمگران را جز ستوه و بی قراری نمی‌بینم».
  • «مهمترین چیز این است که از زندگی لذت ببرید و شاد باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.»
  • «مُد چیزی نیست که تنها در پوشاک باشد؛ در آسمان است، در خیابان است؛ با ایده‌ها سروکار دارد، شیوهٔ زندگی و رویدادهای آن است.»
  • ترجمه دیگر: «فشن چیزی نیست که فقط در لباس‌ها وجود داشته باشد. فشن در آسمان است، در خیابان است، فشن با ایده‌ها سر و کار دارد، شیوه‌ای که زندگی می‌کنیم، چه اتفاقاتی می‌افتد.»
  • «موسیقی فرصتی به تو می‌دهد تا از سویی از زندگی آزاد شوی و از سوی دیگر، زندگی را ژرف‌تر درک کنی.»
  • «مادر بودن بهترین چیز در زندگی است.»
  • «من به غیرممکن اعتقاد ندارم؛ زیرا اتفاق افتادن چیزها زمان لازم دارد. اگر بتوانید استعداد، تجربه و اراده را با هم ترکیب کنید، آنگاه به هر چیزی که در پی آن هستید می‌رسید؛ حتی اگر مجبور باشید از صفر شروع کنید.»
  • «من میل دارم مثبت فکر کنم و هیچ محدودیتی برای آروزهای من وجود ندارد. چرا من به هدفم نرسم؟ اگر شما با استعداد و برجسته باشید نباید رویاهای خود را هرگز رها کنید.»
  • «مهم چقدر زندگی کردن است نه چند سال زیستن!.»
    • آدلی استیونسون از «فرهنگ گفته‌های طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر» چاپ ۱۳۸۸، ش 741
  • «مشکل زندگی بعضی از مردم در این است که چطور از دیگران کناره بگیرند و یا لااقل با آنان بسازند.»
  • «ما، در جستجوی شکل دیگری از زندگی هستیم، چون از وضعیت کنونی خود نمی‌توانیم بهره بگیریم. ازآنجائی‌که استعداد درونی خویش را نمی‌شناسیم، به‌بالاتر چنگ می‌اندازیم، اما از این اصل غافلیم که اگر بر چوب‌های بلند هم به‌ایستیم، بازهم باید باپاهای خود قدم برداریم و اگر بر بالاترین جایگاه ممکن بنشینیم، بازهم برروی ماتحت خویش قرار خواهیم گرفت.»
  • «من زیبایی زندگی را در هیجانات و تلخی‌های آن می‌دانم.»
  • «مُرده در زندگی باش، نه زنده‌ای در مرگ.»
  • «من برای چیزی که دنیا درباره‌ام می‌اندیشد زندگی نمی‌کنم، بلکه برای چیزی که خودم دربارهٔ خودم می‌اندیشم زندگی می‌کنم.»
    • جک لندن نامه به چارلز وارن استودارد (۲۱ اوت 1903)
  • «میانگین ایرانی، دامنه لذاتش خیلی محدود است. سبک زندگی ما لذّات ما را به موارد خاصی محدود می‌کند. قدم زدن در خزان، با دوستان فرهنگی بودن، کمک کردن به ایتام، پنج دقیقه به یک گل نگاه کردن، چهل صفحه در مورد خود نوشتن، احترام به عابر پیاده، نپریدن وسط حرف دیگران، سکوت فراوان، آشغال پرت نکردن از اتومبیل، جواب تلفن مردم را دادن، مؤدب بودن، تقدیر از کار خوب، ویژگیهای مثبت افراد را دیدن، گفتن ده بار در روز: من اشتباه کردم، زبان‌های خارجی آموختن … در زندگی ما ایرانی‌ها بسیار محدود است.»
  • «من در زندگی خود با آدم‌های بیسوادی روبرو شده‌ام که به اصول انسانی در بالاترین شکل خود پایبند بودند و در واقع این مهم است.»
  • «آدم در هر دوره از زندگی‌اش یک نوع نگاه دارد.»

ن

  • «زندگی بر پایهٔ دلیریِ فرد، گسترده یا خُرد می‌گردد.»
  • ترجمه‌های دیگر: «زندگی از روی شجاعتِ فرد، بسط داده می‌شود یا کوچک می‌گردد.»
  • «زندگی طلوعی درخشان است. نمی‌فهمم چرا مرگ نباید طلوعی حتی درخشان‌تر باشد
  • «زندگی خانوادگی شرکتی است که هرچه سهم دوشریک در آن بیشتر باشد، قدرت آن شرکت و پایداری آن بیشتر خواهد بود.»

و

  • «زندگیِ خوب با روابط خوب ساخته شده است… فرصت‌ها بی پایان‌اند، می‌تواند چیزی به‌سادگی وقت‌گذارنی با مردم، برپایی یک زندگی یا رابطهٔ نو با یکدیگر با بیرون رفتنِ شبانه یا قدم زدن یا صحبت پس از سال‌ها با عضوی از خانواده‌تان باشد…»
  • «زندگی برای کسانی که فکر می‌کنند یک کمدی و برای کسانی که احساس می‌کنند یک تراژدی است.»

  • «زندگی مانند کودکی است که اگر می‌خواهید به خواب نرود، پیوسته باید او را سرگرم داشت.»
  • «کسی که از مرگ می‌ترسد، از زندگی هم می‌ترسد.»
  • «هرشخصی دو بار می‌میرد، یک بار آنگاه که عشق از دلش می‌رود و بار دیگر زمانی که زندگی را بدرود می‌گوید، اما وداع با زندگی در برابر مرگ عشق، ناچیز است.»
  • «ما هیچ وقت زندگی نمی‌کنیم، ما همیشه در انتظار زندگی کردن هستیم.»
  • «دو چیز برای من به معنای زندگی است: آزادی و بانویی را که دوست دارم.»
  • «تصور می‌کنم اگر کسی روزی یک ربع ساعت فقط در فکر زندگی خود باشد و بیندیشد که آن را اصلاح کند، هرماه زندگی او بهتر از ماه قبل خواهد شد.»
  • «آن‌که انتظار دارد هر چهارفصل سال بهار باشد، نه خود را می‌شناسد، نه طبیعت را و نه زندگی را.»
  • «بر سر دوراهی‌های زندگی گاهی اتفاق می‌افتد که عاطفه و وظیفه با هم تماس پیدا می‌کنند، کسانی که از عاطفه پیروی نمایند، همیشه از خود مسرور و مشعوفند، ولی مردمی که در این قبیل مراحل، تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده خود منفعل و نادمند»
  • «در بازی زندگی، انسان ابتدا گول‌خور است و در پایان، گول‌زن؛ به عبارت دیگر او بره به دنیا می‌آید و روباه از دنیا می‌رود.»
  • «سعادت جز رؤیا چیز دیگری نیست، فقط ظاهرأ حقیقت دارد، چه وقتی انسان می‌خواهد مقدار زندگی را حساب کند نباید اندازه لذات را بسنجد بلکه باید تألماتی را که از آنها رهایی یافته‌است در نظر بگیرد.»
  • «سعادت وکامیابی در زندگانی تابع حوادث نیست، بلکه از خود ما منشاء می‌گیرد.»
  • «شیرین‌ترین چیز در زندگی، عشق زن پاکدل به شوهرش می‌باشد.»
  • «بزرگترین سرگذشتی که می‌توانی در پی‌اش باشی، این است که برای رؤیایی خودت زندگی کنی.»
  • ترجمه‌ای دیگر: «بزرگترین ماجراجویی که می‌توانی دنبال کنی این است که رؤیاهای خود را زندگی کنی.».


  • «وقتی انسان در زندگی هدف و نظری داشتی باشد، آن وقت به مسائل و افکار مزاحم اطرافش توجه نمی‌کند و در نهایت، آن هدف را می‌بیند؛ چرا که آن هدف عالی و مقدس است.»
  • «وسایل ارتباط جمعی چنان در تاروپود زندگی تنیده‌اند که فردگرایی و جمع‌گرایی را در دورترین نقاط جهان نهادینه کرده‌اند. شیوه زندگی و ارزش‌ها به‌سرعت دگرگون می‌شوند. سرعت این تغییر و تحول تا حدی است که آدم‌های میانسال در کشور، شهر و حتی خانواده خود احساس بیگانگی می‌کنند. آدم‌آهنی‌ها هرروز کارخانه‌ها را فتح می‌کنند. تعداد بیکاران در جوامع بشری هرروز بیشتر می‌شود. اصلاحات سیاسی رنگ باخته‌اند، ارزش‌های خانواده در حال فروپاشی است. ازدواج که روزی هدف و آرزوی جوانان بود، به یک ضدارزش تبدیل شده است.»
  • «واقعیت این است که هیچ‌کس همه چیزِ زندگی‌اش را خود برنمی‌گزیند...»
  • «وفات در نیک‌نامی بهتر از حیات در بدنامی.»
  • «وقتی نیست، زندگی بسی کوتاه است؛ برای بحث‌کردن‌ها، عذرخواهی‌ها، دل‌شکستن‌ها و بازخواست‌کردن‌ها. فقط برای دوست داشتن وقت هست، پس برای یک لحظه هم دربارهٔ آن حرف بزنید
  • «وقتی کسی را نداری که از تو نگهداری کند، می‌توانی به هر دو روش انجام دهی: هر کاری که می‌خواهی بکنی، یا پول دربیاوری و والدین خودت باشی.»
  • «وقت را با مردمی بگذران که می‌دانند چگونه روزهایشان را نیک به‌کار گیرند. همان‌طور که آهن با آهن تیز می‌شود، افراد مثبت‌نگر نیز مثبت بودن را در تو می‌دمند.»

ه

  • «زندگی همانند آینه است، هر اندیشه‌ای داشته باشید به شما برمی‌گرداند.»
  • «زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی معنایی ندارد.»
  • «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.»
  • «دنیا بازاری است که گروهی در آن سود بَرَند و گروهی دیگر زیان کِشَند.»
  • «بی‌شک موج از دریا نمی‌تواند بگریزد و انسان هم از مرگ گریزی ندارد. به‌شمال برود به‌طرف مرگ خواهد رفت، به‌جنوب و شرق و غرب هم برود باز رو به مرگ خواهد رفت. پس زیستن واقعی آن نیست که در گوشه‌ای بنشینید و در انتظار مرگ بمانید تا مرگ بیاید. باید در مبارزه با مرگ مُرد و زندگیِّ واقعی این است، نه‌درگوشه‌ای در انتظارِ مرگ نشستن.»
  • «چیزی که معنای زندگی را می‌سازد، مردم‌اند؛ پس باید تلاش کنی تا بی‌درنگ با مردم پیرامونت و جامعهٔ گسترده‌ات، خوب باشی.»
  • «هرکاری را در زندگی‌ات طوری انجام بده که گویی آخرین کارت است.».
  • «هیچ کس نمی‌داند که فردا چه به‌دست می‌آورد، و هیچ کس نمی‌داند که در کدامین سرزمین می‌میرد».
  • «هیچگاه به خودتان شک نکنید یا یک ثانیه از زندگی‌‌تان را به هدر ندهید؛ زندگی بسیار کوتاه است و شما بسیار ویژه هستید».
  • «هرکسی ، دیگر کسی را نیاز دارد که او را به جای درست ببرد تا همهٔ چیزهای مثبت زندگی را ببیند.»
  • «همه چیز در زندگی ریسک کردن است و فقط باید یاد بگیری چه طور آن‌ها را هدایت کنی.»
  • «هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته‌تری را پیدا می‌کنی.»
  • «هر چه بیشتر زندگی کنی، روزگار چیزهای شگفتی به تو نشان خواهد داد...»
    • فاطمه زهرا در روز وفاتش. در بستر بیماری، منبع: احتجاج، از طبرسی؛ کشف الغمه.
  • «هدف زندگی، شاد بودن نیست. بلکه سودمندی، سرافرازی و دلسوز بودن است. اینکه دگرگونی بسازی که نشان دهد زندگی کرده‌ای و خیلی خوب زندگی کردی.»
  • ترجمه دیگر: «هدف زندگی، شاد بودن نیست. بلکه مفید بودن، آبرومند بودن، دلسوز بودن است. اینکه تفاوتی ایجاد کنی که نشان دهد زندگی کردی، و خیلی خوب زندگی کردی.»
  • «هیچ وقت در دنیایی که کاملاً مدرن است خوشحال نخواهم بود و هیچ وقت هم در دنیایی که کاملاً سنتی است خوشحال نخواهم بود. چیزی که زندگی را می‌سازد این درآمیختن‌ها است.»
  • «هرکه دیر جنبید، زندگی می‌جنباندش.»
  • «همسر خوب بهترین یاور در صحرای سنگلاخ و پرمخاطرهٔ زندگی است.»
  • «هنر، نان نمی‌شود ولی شراب زندگی است.»
  • «همه ما می‌درخشیم، مثل ماه، مثل ستارگان، و مثل خورشید.»
  • «هنگامی که پنج‌ساله بودم، مادرم همیشه به من می‌گفت که شادی کلید زندگی است. هنگامی که به مدرسه رفتم، از من پرسیدند که آنگاه بزرگ شوم، چه می‌خواهم باشم. من نوشتم شادمانی. آن‌ها گفتند که معنی مشقم را نفهمیدند و من به آنان گفتم که معنی زندگی را نفهمیده‌اند.»
  • «هر کس در زندگانی‌اش فقط یک بار می‌تواند ستارهٔ دنباله دار را ببیند ... یک بار، فقط یک بار این در زندگی اشخاص روی می‌دهد. خوشبختی هم مثلِ ستارهٔ دنباله دار فقط یک بار در زندگی مردم پیدا می‌شود. بعضی‌ها از این یک بار هم برخوردار نشده‌اند.»
  • «هنر، گَردِ زندگیِ روزانه را از روان می‌زداید.»
  • ترجمهٔ دیگر: هنر، غُبار زندگی روزمره را از روح پاک می‌کند.
  • «هرکسی زمان و راه مشخص خود را در زندگی دارد و به طرز منحصر به فردی کارهایش را انجام می‌دهد... هیچ محدودیت سنی برای ازدواج کردن وجود ندارد. این یک تصمیم شخصی است ...»
  • «هر فردی حق دارد از زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار باشد.»
    • از اعلامیه حقوق بشر[۱۵۵]
  • «همهٔ ما مرگ را پذیرفته‌ایم؛ این زندگی است که آن را نپذیرفته‌ایم.»
  • «هر چه بیشتر زندگی‌ات را بِسِتایی و جشن بگیری، چیزهای بیشتر در زندگ برای جشن‌گیری می‌یابی.»
    • ترجمه دیگر: «هر چه بیشتر زندگی خود را تحسین کنی و جشن بگیری، چیزهای بیشتری در زندگی برای جشن گرفتن پیدا می‌کنی.»
    • اپرا وینفری[۱۵۷]
  • «همه ما یک آرمان مشترک داریم – زیستن در صلح و امنیت؛ کسب تحصیل و کار با عزت، عشق ورزیدن به خانواده، جوامع و خدایمان. اینها نقاط مشترک ما هستند. این امید کل بشریت است».
  • «همهٔ ما در حقیقت مهمانان این دنیا هستیم، در حال گذر از یک زندگی به زندگی دیگر، و نمی‌توانیم فراتر از کردارهای نیکمان باری برداریم. تا زمانی که مردمی نیازمند سقفِ خانه و محّبتِ ما باشند، سنّتِ مهمان‌پذیری هرگز در میانِ ما نخواهد مرد. هنگامی که پذیرا و میزبان کسی می‌شویم، در واقع پذیرای سرگذشت‌ها، ماجراها و اسرار دیگران می‌شویم.»
  • «همیشه چیزها در خانه طور دیگری است. موطنِ کهنهٔ انسان، اگر با آگاهی در آن زندگی کند، با آگاهی کامل نسبت به بستگی‌ها و وظیفه‌هایش در برابر دیگران، همیشه تازه است. انسان در واقع تنها از این راه، از راهِ بستگی هاست که آزاد می‌شود..»
  • «هر که در رودِ زندگی بیافتاد، برای رسیدن به عشق، خوبی و زیبایی تلاش می‌کند.»
  • «هر زندگی، جاودانگیِ ساختگیِ خود را دارد. »
  • «هیچ‌گاه از آن چیزی که احساس می‌کنی، شرم نکن. تو حق داری که هر هیجانی را که می‌خواهی، حس کنی و آنچه را که شادت می‌کند را انجام دهی. این شعار زندگی‌ام است.»
  • «همیشه لحظه‌ای فرا می‌رسد که آدمی از دیدنِ چشم‌اندازی سیر می‌شود. همچنان که مدّت‌ها لازم است تا چشم‌اندازی را به اندازهٔ کافی ببینیم. کوه و آسمان و دریا همانند چهره‌هایی هستند که اگر آدمی به جای دیدنِ آن‌ها بدان نیک بنگرد، به خشکی و بی حاصلی و یا شکوهِ آن‌ها پی می‌برد؛ ولی هر چهره‌ای برای آنکه گویا باشد باید پیوسته در برابرِ تازگی قرار گیرد. جهان، گاه به سببِ فراموشی ما، در چشمِ ما تازه می‌نماید. به جای ستایشِ این پدیده، مردم گله می‌کنند که خیلی زود از دنیا سیر و خسته می‌شوند.»
  • «تمام راز زندگی این است به چیزی به طور عمیق علاقمند باشی و به هزاران چیز دیگر به خوبی علاقه داشته باشی.»
    • هوراس والپول به نقل از کتاب رهبر مسیحی، جلد 37، شماره 7 (17 فوریه 1934)
  • «هرکه از آموختن بازمانَد، پیر است؛ چه در بیست‌سالگی چه هشتادسالگی. هرکه به آموختن بپردازد جوان می‌ماند. بزرگترین چیز در زندگی این است که ذهن خود را جوان نگه دارید.»
  • «همه ما سعی می‌کنیم که موضوعات غم‌انگیز در زندگی‌مان را تبدیل به فرصتی برای رشدمان کنیم و آنها را به چیزی مثبت تبدیل کنیم.»
  • «هیچ افسوسی در زندگی نیست، فقط درس عبرت است. »
  • «هرکس که صمیمانه می‌اندیشد و حس می‌کند، شایستهٔ توجه است. آن‌هایی که در مجالس مهمانی از خود سخن می‌گویند، آدم‌های مزاحمی بیش نیستند؛ نه به این دلیل که از خود سخن می‌گویند، چون که دروغ می‌گویند، توانایی‌هایشان را بیش از آنچه هست و ضعف‌هایشان را کمتر از واقع نشان می‌دهد.»

ی

  • «یک زندگی شادمان دربرگیرندهٔ آسودگی ذهن است.»
  • «یک زندگی را وقتی می‌شود با خوشبختی قرین دانست که شروعش با عشق باشد و ختمش با جاه‌طلبی.»
  • «دیرگاهی است که دریافته‌ام هرکس بخواهد زندگی آرام داشته باشد ناچار است که تنها زندگی کند و پنجره‌های اتاقش را سخت و محکم ببندد تا هوای اجتماعات به آن داخل نشود.»
  • «زیاد زیستن تقریباً آرزوی همه کس است، ولی خوب زیستن آرمان یک عده معدود.»
  • «یگانه داورِ زندگی، خِرَد است که تنها راهنمای پیچیدگی‌های فریبنده است.»
  • «یک دولتِ واقعی باید بتواند حکومت و مدیریت کند. بدیهی است که نمی‌فهمم چرا برخی سیاستمداران این مسئله را بسیار پیچیده و گیج کننده می‌دانند. نکتهٔ اصلی که دولت باید انجام دهد، تعهّداتش و کمک به ملّت برای خوب زندگی کردن است.»
  • «یا آزاد زندگی کنید، یا بمیرید، چرا که مرگ بدترین زیان زندگی نیست.»
  • «یک زندگی خوب، آن زندگی است که با عشق دمیده شود و با دانش راهنمایی شود. نه عشق بدون دانش نه دانش بدون عشق می‌تواند یک زندگی خوب بسازد

ضرب‌المثل

  • «آدم زنده، زندگی می‌خواد.» فارسی
  • «این عمر به یک چشم زدن نقش بر آب است.» فارسی
  • «به امید فردا زندگی نمی‌توان کرد.» فارسی
  • «عمرها چو باد در گذر است.» فارسی
  • «مردن به عزت به، که زندگی به مذلت.» فارسی
  • «ماهی با ماهی زندگی می‌کند، پرنده با پرنده و آدم با آدم.» لهستانی

شعر

هر نفس ز انفاس عمرت گوهریست      سوی حق هر ذره‌ای نو رهبریست ~ عطار[۱۶۹]


آزمودم، مرگ من در زندگی است      چون رهم زین زندگی، پایندگی است ~ مولوی[۱۷۰]


خود بخت تویی و زندگیِ تو       باقی نامی و لاف و آزار ~ مولوی[۱۷۱]


عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر      آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر ~ مولوی[۱۷۲]


نیرزد همی زندگانیش مرگ      درختی که زهر آورد بار و برگ ~ فردوسی


قرار زندگانی آن نگارست      کز او آن بی‌قراری برقرارست ~ شمس تبریزی[۱۷۳]


هیچ است وجود و زندگانی هم هیچ      وین خانه و فرش باستانی هم هیچ
از نسیه و نقد زندگانی همه را      سرمایه جوانی است، جوانی هم هیچ ~ خاقانی[۱۷۴]


پیوند عمر بسته به مویی است هوش دار      غمخوار خویش باش غم روزگار چیست؟ ~ حافظ


هر دم که در حضور عزیزی برآوری      دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست~ سعدی[۱۷۵]


گر یک نفست ز زندگانی گذرد      مگذار که جز به شادمانی گذرد
هشدار که سرمایه سودای جهان      عمرست چنان کش گذرانی گذرد~ عمر خیام[۱۷۶]


عمر کم، فصل ادب بسیار است      کسب آن کن که تو را ناچار است~ جامی


و لیکن پا به دانش نِه در این راه      که علم آمد فراوان، عمر کوتاه~ جامی

از بس که خوش عنان است سیلاب زندگانی      خار و خسی است پیشش اسباب زندگانی
زندگی را طی می‌کند به یک شب      از شمع یادگیرید آداب زندگانی ~صائب تبریزی[۱۷۷]


مردن آدمی به ناکامی      بهتر از زیستن به بدنامی~ امیرخسرو دهلوی


خورش، مرد را از پی زندگیست      نه خود زندگی بهر چرندگی است~ ادیب پیشاوری


خورش، مرد را از پی زندگیست      نه خود زندگی بهر چرندگی است~ ادیب پیشاوری


پرتو عمر چراغی است که در بزم وجود      به نسیم مژه برهم زدنی خاموش است ~صائب تبریزی


جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را      نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم      به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را~ محمدحسین شهریار[۱۷۸]


زندگی در صدف خویش گهر ساختن است      در دل شعله فرورفتن و نگداختن است
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است      شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست      از همین خاک جهان دگری ساختن است~ اقبال[۱۷۹]


زندگی کردن من مردن تدریجی بود      آنچه جان کند تنم‚ عمر حسابش کردم~ فرخی یزدی


زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش      نیست امید که همواره نفس بر گردد~ پروین اعتصامی[۱۸۰]


من عاشقم به روی دلارای زندگی      شیدای جلوه‌های فریبای زندگی
مجذوب جذبه‌های حیات و امید خویش      مسحور نغمه‌های فرخ‌زای زندگی
رو می‌کنم به مردم و دل می‌دهم به خلق      تا بشنونم حقایق گویای زندگی
می‌کاوم اند این شب تاری، که واکنم      راهی سوی سپیدهٔ فردای زندگی
جاوید زنده‌ایم از آن رو که بهر خلق      «در هر نفس کنیم تمنّای زندگی»
برکش حجاب یأس ز روی نگاه خویش      تا بنگیری حقیقت زیبای زندگی
بی‌پرتو چراغ حقیقت‌فروز عدل      لذّت نبرده کس ز تماشای زندگی
فرهنگ ما نداد، دریغا نشان به ما نشان      مبنای زندگی و معنای زندگی
من مطهّر امیدم و پیک طلوع صبح      چون واپسین ستارهٔ شبهای زندگی
آزاده‌ام رها ز غم و رنج بندگی      شهباز اوج عرشم و جویای زندگی
نبود مرا ز دهشت طوفان غم هراس      من چیستم؟ سفینهٔ دریای زندگی. میمنت میرصادقی [۱۸۱]



شعرنوی فارسی

  • «هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی‌خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد.»
مهدی اخوان ثالث[۱۸۲]
  • «آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش، رقص شعله‌اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست»
سیاوش کسرایی
  • «زندگی صحنهٔ یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمهٔ خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد»
ژاله اصفهانی[۱۸۳][۱۸۴]
  • «فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.»
احمد شاملو، در آستانه
  • «به سان رود
که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند
رونده باش
امید هیچ معجزه‌ای ز مرده نیست، زنده باش»
هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه)
  • «زندگی، یعنی چکیدن
همچو شمع از گرمیِ عشق
زندگی، یعنی لطافت
زندگی
گُم شدن در نرمیِ عشق
زندگی، یعنی دویدن
بی‌امان در وادیِ عشق
رفتن و آخر رسیدن
بر درِ آبادیِ عشق
سیاوش قمیشی، آلبوم «شکوفه‌های کویری»،[۱۸۵]
  • «زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال‌وپری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازهٔ عشق...
زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما
زندگی هندسهٔ ساده و یکسان نفس‌هاست.»
سهراب سپهری،[۱۸۶]
  • «غنچه بادل گرفته گفت:
«زندگی، لب زخنده بستن است گوشه‌ای درون خودنشستن است.»
گل به خنده گفت:
«زندگی شکفتن است بازبان سبز رازگفتن است.»
گفتگوی غنچه وگل ازدرون باغچه
بازهم به گوش می‌رسد...
توچه فکرمیکنی؟
راستی کدام یک درست گفته‌اند؟
من که فکرمیکنم
گل به راززندگی اشاره کرده است
هر چه باشد او گل است
گل یک دو پیرهن
بیش تر ز غنچه پاره کرده است”
قیصر امین‌پور،[۱۸۷]

شعرهای ترجمه‌شده

  • «اگر خواهی با فراخی زندگی کن و اگر خواهی با تنگدستی/ولی در دنیا از غم گریزی نیست// دنیایت به اندوه‌ها پیوسته است / و دنیا بی‌اندوه سپری نشود.»
  • «زندگی خواهی کرد همسرم!// و خاطره من چون دود سیاهی// پراکنده می‌شود در باد!// خواهر سرخ گیسوی من!// در قرن بیستم// تلخی مرگ// بیش از یکسال نمی‌پاید.»
  • «زندگی آبشاری است
در بالادست آبشار همه یکی هستیم
و پس از سقوط هم دوباره یکی خواهیم شد»
سیستم آو ا داون، Aerials
  • «سپاس بی‌کران، زندگی را به خاطر مواهب سرشارش
او مرا دو چشم بیان بخشیده است که چون آن را می‌گشایم
به روشنی باز می‌شناسم سپید را از سیاه
ژرفاهای ستاره باران عرش اعلا را از زمین
و مردی را که دوست می‌دارم از مردم دیگر.
سپاس بی‌کران زندگی را به خاطر مواهب سرشارش
او مرا صدا بخشیده است و الفبا را
و همراهِ آن، کلماتی را که به یاری آن‌ها بیندیشم
و سخن بگویم با مادر، دوست، برادر و نوری
که روشن می‌دارد فطرت پاکِ مردی را که دوست می‌دارم.
سپاس بی‌کران زندگی را به خاطر مواهب سرشارش
او مرا حس شنوایی بخشیده است تا در وسعت گونه‌گون‌اش
به گوشم برساند شب و روز، صدای جیرجیرک‌ها و قناری‌ها
چکش‌ها، توربین‌ها، عوعوی سگ‌ها، تندرها و توفان‌ها
و صدای پرمهرِ مردی را که دوست می‌دارم.
سپاس بی‌کران زندگی را به خاطر مواهب سرشارش
او پاهای خسته‌ام را گام‌هایی بخشیده است تا به یاری آن‌ها راه بروم
در اطراف و اکناف شهرها، چاله‌های آب باران،
سواحل دریا و صحاری بی‌آب و علف، کوهستان‌ها و دشت‌ها
و در خانه، خیابان و حیاط خانهٔ تو.
سپاس بی‌کران زندگی را به خاطر مواهب سرشارش
او مرا لبخند بخشیده است و اشک را
تا تجسم بخشم شادی و اندوهم را
و بسرایم شعرم را که آمیزه‌ای است از شادی و اندوه
و زمزمه کنم آن را برای مردی که دوست می‌دارم.»
ویولتا پارا نیایش[۱۸۹]

گفتاوردها

  • «چگونه خواهم زیست، نابینا و یتیم
در دنیایی که از آنِ بینایان و اصل-و-نسب‌داران است
جایی که عشق، در مغاکی به ژرفای نفرت مدفون است؟
چونه خواهم زیست، ساده و طبیعی
همچون پرنده‌ای نغمه‌خوان، رها از دغدغهٔ حد-و-مرز
در دنیایی برپایهٔ اعداد و ارقام؟
چگونه خواهم زیست، سبکبال و نغمه‌خوان
در دنیایی که الهام و رؤیا
پیشمرگ شعارهای سیاسی زمانه‌اند؟
چگونه خواهم زیست، رها و بی‌کرانه
در دنیایی بالاتر از سیاهی،
اسیر و مقهور اوزان و مقادیر؟
مارینا تسوتایوا، شاعر[۱۹۰]

نوشتارهای وابسته

در پروژه‌های خواهر می‌توانید در مورد زندگی اطلاعات بیشتری پیدا کنید.

Search Wikipedia در میان مقاله‌ها از ویکی‌پدیا
Search Wiktionary در میان واژه‌ها از ویکی‌واژه
Search Wikibooks در میان کتاب‌ها از ویکی‌نسک
Search Wikisource در میان متون از ویکی‌نبشته
Search Commons در میان تصویرها و رسانه‌ها از ویکی‌انبار
Search Wikinews در میان خبرها از ویکی‌گزارش

منابع

  1. «اخباری که هجوم می‌آورند!». روزنامهٔ شرق. ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ۲۱-۰۱-۲۰۱۷. 
  2. «Albert Einstein > Quotes > Quotable Quote». goodreads.com/. بازبینی‌شده در ۲۱-۰۱-۲۰۱۷. 
  3. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/s/scottadams380627.html
  4. «اگر شد چه عالی، نشد چه بهتر». روزنامهٔ شرق، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶. 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ده گفتگو. ترجمهٔ احمد پوری. نشر چشمه، ۱۳۸۹. ۱۴۳. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۳۶۲۰۰۸۸۲. 
  6. «رسته از بند». روزنامهٔ شرق. ۲۶ فروردین ۱۳۹۶. 
  7. http://www.euronews.com/2014/10/21/designer-philippe-starck-words-like-longevity-and-legacy-have-become-almost-/
  8. http://www.goodreads.com/quotes/2389-life-is-pleasant-death-is-peaceful-it-s-the-transition-that-s
  9. «منوچهر آذری: دوست ندارم از دنیا بروم». جام جم سیما. ۲۴ فروردین ۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ۳۰-۰۱-۲۰۱۷. 
  10. از «فرهنگ گفته‌های طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر» چاپ 1388، ش 743
  11. http://www.sharghdaily.ir/News/31072/-آرزوی-«رخشان»
  12. http://www.eqtibas.com/detail/6250
  13. سخنرانی در دانشگاه براون/ 1995
  14. http://quotes.yourdictionary.com/author/ray-bradbury/147364
  15. http://www.spaceagecity.com/bradbury/quotes.htm
  16. http://ganjoor.net/attar/tazkerat-ol-ouliya/sh14/
  17. http://www.ketabshahr.com/Default.aspx?tabid=36&ctl=Detail&mid=960&Id=368
  18. http://www.ketabshahr.com/Default.aspx?tabid=36&ctl=Detail&mid=960&Id=368
  19. Successful Aging: A Conference Report (1974) by Eric Pfeiffer, p. 142.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ «گفتگوی یورونیوز با اینگیرید بتانکور، نویسنده و گروگان سابق فارک». یورونیوز، ۲۳/۰۷/۲۰۱۴. 
  21. http://www.cgie.org.ir/fa/news/141414
  22. منبعِ غیر مستقیم،Writing to heal the soul:Transforming grief and loss through writing، 2002، سوزان زیمرمن، فصل 2
  23. http://www.sharghdaily.ir/News/31072/-آرزوی-«رخشان»
  24. http://www.sharghdaily.ir/News/18274/با-انفعال--مشکل-دارم--
  25. «Alvin Toffler Quotes». Brainyquote. 
  26. از «فرهنگ گفته‌های طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر» چاپ 1388، ش 482.
  27. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/r/rabindrana384868.html?src=t_dance
  28. «رئیس سابق بانک واتیکان از تعامل دنیای اقتصاد و ایمان مسیحی می‌گوید». یورنیوز. ۲۶ فوریه۲۰۱۶. 
  29. http://indianexpress.com/article/technology/tech-news-technology/your-time-is-limited-dont-waste-it-living-someone-elses-life-ten-quotes-that-defined-steve-jobs/
  30. http://www.my7continents.com/trips/north-america/your-time-is-limited-so-dont-waste-it-living-someone-elses-life/
  31. http://mohammadmojtahedshabestari.com/interview.php?id=177&title=زندگی%20به%20مثابه%20زیستن
  32. «Henry James Quote». wisdomquotes.com. 
  33. «کل منطقه ۲۲ تهران تخلف است». روزنامهٔ شرق. ۲۸ خرداد ۱۳۹۶. 
  34. : فی رحاب أئمة أهل البیت، نوشتهٔ سید محسن امین، جلد 4، بخش «حسن بن علی ابن ابیطالب»
  35. الحیاة، ج 4، ص 62
  36. «سیدمحمدخاتمی: مجلس کار نظارتی خود را فقط به یک نماینده واگذار نکند». وب‌سایت سید محمد خاتمی. ۱۵ فروردين ۱۳۹۶. 
  37. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/k/khalilgibr384278.html
  38. http://www.hessaby.com/jomalat.htm
  39. http://www.goodreads.com/quotes/382822-my-life-is-perfect-even-when-it-s-not
  40. http://qz.com/411136/watch-robert-de-niro-tell-graduates-about-dealing-with-rejection/
  41. http://www.minimalstudent.com/15-inspiring-quotes-for-students/
  42. http://aftabnews.ir/fa/news/106231/جهان-آرمانی-نقاش-صاحب-سبک-معاصر-در-گفت‌و-گو-با-ایران-درودی
  43. «نیاز به کارنامه ندارم». روزنامهٔ شرق، ۲۴ بهمن ۱۳۹۱. 
  44. «571313». AzQuotes. بازبینی‌شده در ۰۱-۰۲-۲۰۱۷. 
  45. http://www.elnashrafinance.com/news/show/55894/مايا-زنقول-المرأة-سيدة-نفسها-ويجب-تعتمد-بالدرجة-ال
  46. http://www.president.ir/fa/76182
  47. گئورگ زیمل، «کلان‌شهر و حیات ذهنی» مجلهٔ نامهٔ علوم اجتماعی، ترجمه یوسف اباذری، بهار 1372، شماره 6، صص 53–66.
  48. http://www.sharghdaily.ir/News/98413/مسئولیت-ما،-مسئولیت-آنها
  49. http://www.cinemanegar.com/articleview.php?cat=5&id=7513&fest=0
  50. http://www.eqtibas.com/detail/6320
  51. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/d/donmiguelr182400.html
  52. https://www.ted.com/talks/robert_waldinger_what_makes_a_good_life_lessons_from_the_longest_study_on_happiness/transcript?language=fa
  53. French Writers of the Past (2000) by Carol A. Dingle, p. 126.
  54. http://isna.ir/fa/news/92061106657/-ایران-درودی-77-ساله-شد
  55. http://www.sharghdaily.ir/News/31072/-آرزوی-«رخشان»
  56. http://www.sharghdaily.ir/News/31072/-آرزوی-«رخشان»
  57. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/g/georgebern109542.html
  58. در مصاحبه با اوریانا فالاچی، «مصاحبه با تاریخ» ترجمه پیروز ملکی، نشر امیرکبیر سال 2536 شاهنشاهی
  59. http://www.shariati.com/farsi/azadi.html
  60. http://www.shariati.com/farsi/ensonbikhod/ensonbikhod4.html
  61. http://mohammadmojtahedshabestari.com/interview.php?id=177&title=زندگی%20به%20مثابه%20زیستن
  62. http://www.dw.de/دود-به-زندگی-میماند-گپی-با-مرجان-ساتراپی/a-15445371
  63. http://www.javanan.com/chicken-with-plums
  64. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/l/lewismumfo385197.html
  65. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/agnesmarti177534.html
  66. ژان بودریار، مبادلهٔ نمادین و مرگ، ترجمهٔ عبدالکریم رشیدیان، در لارنس کهون، متن‌هایی برگزیده از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، تهران: نشر نی، 1384، صحفهٔ 477.
  67. «زندگی رسم خوشایندی است». ۲۹ تیر ۱۳۹۵اثر=روزنامهٔ شرق. 
  68. «عضو هیئت مدیرهٔ انجمن حمایت و یاری آسیب‌دیدگان اجتماعی، درگفت و گو با ایسنا: بیماریهای اجتماعی مانند بیماریهای جسمی، قابل پیشگیری و درمان هستند». ایسنا. ۱ تیر ۱۳۸۰. 
  69. برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. چهارم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۲۱۰۱. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴. 
  70. «شغل اجرا حساس و بدون آینده است». روزنامهٔ جام‌جم. ۱ شهریور ۱۳۹۲. 
  71. http://www.goodreads.com/quotes/257475-to-live-is-to-choose-but-to-choose-well-you
  72. http://www.eqtibas.com/detail/2424
  73. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920602000620
  74. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/v/viktorefr165608.html
  75. http://3danet.ir/داریوش-شایگان-بهمن-فرمان-آرا-مرگ/
  76. اریش، فروم. Man for himself, an inquiry into the psychology of ethics. ترجمهٔ انسان برای خویشتن، پژوهشی در روانشناسی اخلاق. انتشارات بهجت (فارسی)، ۱۹۴۷. ۲۶. شابک ‎۹۷۸-۰-۸۰۵۰-۱۴۰۳-۷. 
  77. http://www.movafaghiat.com/مصاحه-هنرمندان/4152/مصاحبه-با-سحر-قریشی-از-راز-های-زندگی-تا-آمادگی-برای-مادر-شدن
  78. http://www.bayynat.ir/index/?state=es
  79. http://www.eqtibas.com/detail/3950
  80. نامهٔ او به خواهرش ناکتا، 11 / 5 / 1305، چاپ شده در «همشهری جوان» شماره 357، ص 57
  81. http://persian.aawsat.com/2013/09/article4936
  82. «Tim Cook Quotes». Brainyquote. 
  83. The Silver Stallion: A Comedy of Redemption (1926), The Gander, in Book Seven: What Saraïde Wanted, Ch. XLV: The Gander Also Generalizes
  84. http://www.goodreads.com/quotes/711686-life-is-stronger-than-you-are-even-when-you-deny
  85. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/s/sorenkierk414008.html
  86. زندگینامه مادام کوری - نوشته :ایو کوری- ترجمه: مسعود فرزان
  87. http://www.hekams.com/?id=3725
  88. http://beirutpress.net/article/155757/الحياة%20ليست%20نصرًا..%20الحياة%20مهادنة%20مع%20الموت
  89. http://persian.aawsat.com/2013/09/article4936
  90. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/c/confucius104563.html
  91. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/h/helenkelle101301.html
  92. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/marioncoti456005.html
  93. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/arianagran512909.html
  94. «زندگی‌نامه»، نوشتهٔ آلن شلستون، ترجمهٔ حسن افشار، نشر مرکز، ص 11
  95. آنتونی گیدنز، پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر مرکز، 1377، صفحهٔ 13.
  96. http://shamlou.org/?p=679
  97. http://www.javanan.com/2015-03-18-17-46-00
  98. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/muhammadal136675.html
  99. «1267904». AzQuotes. بازبینی‌شده در ۰۱-۰۲-۲۰۱۷. 
  100. همهٔ مردم برادرند. نشر امیرکبیر، چاپ کمیسون ملّی یونسکو در ایران، ۱۳۴۸. ۲۵۵. 
  101. «همهٔ مردم برادرند»، ترجمه:محمود تفضلی، چاپ کمیسون ملّی یونسکو در ایران، 1348، نشر امیرکبیر، همان، ص 88
  102. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/s/sophialore121830.html
  103. http://lotfabadi.com/articles/فلسفة-زندگی-و-مرگ
  104. http://vista.ir/article/370288/مهرانه-مهین‌ترابی-به-دنبال-آرامشم
  105. جمع‌بندی (The Summing Up)، نشر Pan Books Ltd، 1979
  106. http://fa.euronews.com/2014/07/31/ellen-macarthur-making-waves-on-a-journey-to-a-regenerative-circular-economy
  107. http://www.goodreads.com/quotes/70898-don-t-save-something-for-a-special-occasion-every-day-of
  108. http://www.farsi.ru/doc/12770.html
  109. http://www.sharghdaily.ir/News/70612/تلویزیون-را-بیرون-بیندازید!
  110. http://ketabak.org/khabar/node/4065
  111. http://ketabak.org/khabar/node/4065
  112. http://www.goodreads.com/quotes/419805
  113. «من أصعب دروس الحیاة أن یتعلم الإنسان کیف یقول وداعا». eqtibas.com. بازبینی‌شده در ۲۱-۰۱-۲۰۱۷. 
  114. «گزارش ایسنا از جشن تولد ۷۰سالگی ضیاء موحد». ایسنا. ۱۱ دی ۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ۲۱-۰۱-۲۰۱۷. 
  115. http://explore.brainpickings.org/post/141499897373/the-best-things-in-life-happen-to-you-when-youre
  116. https://www.farnamstreetblog.com/2016/05/agnes-martin/
  117. http://www.goodreads.com/quotes/4785385
  118. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/marinaabra530243.html
  119. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/c/cesarepave109425.html
  120. http://mawtani.al-shorfa.com/ar/articles/iii/features/entertainment/2009/12/19/feature-06?change_locale=true
  121. http://www.hurriyet.com.tr/elif-safak-turk-milleti-tokatlanmaya-aliskindir-26534863
  122. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/audreyhepb413489.html
  123. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/c/cocochanel402562.html
  124. http://www.eqtibas.com/author/603
  125. http://mawtani.al-shorfa.com/ar/articles/iii/features/entertainment/2010/05/24/feature-04?change_locale=true
  126. http://mawtani.al-shorfa.com/ar/articles/iii/features/entertainment/2011/06/17/feature-03?change_locale=true
  127. http://mawtani.al-shorfa.com/ar/articles/iii/features/entertainment/2011/06/17/feature-03?change_locale=true
  128. http://www.eqtibas.com/author/514
  129. http://www.tabnak.ir/fa/news/303691/نقد-سبک-زندگی-ایرانی
  130. «روز واقعه برایم یک اتفاق بزرگ بود». روزنامهٔ شرق، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶. 
  131. French Writers of the Past (2000) by Carol A. Dingle, p. 126.
  132. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/o/oprahwinfr132401.html
  133. https://www.ted.com/talks/robert_waldinger_what_makes_a_good_life_lessons_from_the_longest_study_on_happiness/transcript?language=fa
  134. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/o/oprahwinfr383916.html
  135. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/264009
  136. http://www.sharghdaily.ir/News/56069/از-عبوسی‌ها-به-تنگ-آمدم
  137. http://www.alarabiya.net/articles/2010/08/12/116454.html
  138. http://ganjoor.net/monshi/kelile-demni/demne/sh13/
  139. http://www.goodreads.com/quotes/7435669-there-isn-t-time-so-brief-is-life-for-bickerings-apologies
  140. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/j/jenniferla414184.html
  141. «864661». AzQuotes. بازبینی‌شده در ۰۱-۰۲-۲۰۱۷. 
  142. «Ernest Holmes Quotes». .brainyquote.com. 
  143. http://www.mo-ha.com/wp-content/uploads/2014/07/متن-آخرین-سخنرانی-محسن-هشترودی.pdf
  144. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/r/reidhoffma488518.html
  145. «Marcus Aurelius Quotes». Brainyquote. 
  146. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/arianagran571301.html
  147. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/c/christinaa466893.html
  148. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/r/reidhoffma488522.html
  149. http://www.sokhanak.com/profile/نیما-یوشیج/q2141/
  150. http://www.goodreads.com/quotes/64541-the-purpose-of-life-is-not-to-be-happy-it
  151. http://adabiatema.com/index.php/2013-03-02-20-02-43/2015-05-07-15-05-17/1366-2015-05-19-09-18-53
  152. http://www.goodreads.com/quotes/282517-when-i-was-5-years-old-my-mother-always-told
  153. http://www.eqtibas.com/detail/1606
  154. http://www.euronews.com/2011/06/17/monaco-royal-wedding-euronews-meets-prince-albert-and-charlene-wittstock/
  155. http://www.un.org/en/universal-declaration-human-rights/
  156. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/g/grahamgree165376.html
  157. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/o/oprahwinfr132401.html
  158. http://www.nytimes.com/2009/06/04/us/politics/04obama.text.html
  159. Conversations with Kafka (Second Edition) By Gustav Janouch
  160. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/s/stephenkin378303.html
  161. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/d/demilovato433137.html
  162. «Anyone who stops learning is old». BrainyQuote. 
  163. «Jennifer Aniston Quotes». brainyquote.com. بازبینی‌شده در ۳۱-۰۱-۲۰۱۷. 
  164. مصیبت نویسنده بودن. ترجمهٔ سیروس طاهباز. به‌نگار، ۱۳۶۸. ۳۰. 
  165. http://www.quotationspage.com/quote/29360.html
  166. http://www.goodreads.com/quotes/172994-a-happy-life-consists-in-tranquility-of-mind
  167. http://www.gencourt.state.nh.us/rsa/html/i/3/3-mrg.htm
  168. https://www.brainpickings.org/2015/05/18/bertrand-russell-what-i-believe-love/
  169. http://ganjoor.net/attar/manteghotteyr/ozr-morghan/sh35/
  170. http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh184/
  171. http://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh1054/
  172. http://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh1129/
  173. https://fa.wikisource.org/wiki/دیوان_شمس/قرار_زندگانی_آن_نگارست
  174. http://ganjoor.net/khaghani/divankh/robaeekh/sh93/
  175. http://ganjoor.net/saadi/divan/ghazals/sh76/
  176. http://ganjoor.net/khayyam/robaee/sh86/
  177. http://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghazalkasa/sh6976/
  178. http://ganjoor.net/shahriar/gozidegh/sh8/
  179. http://ganjoor.net/iqbal/zaboor-ajam/sh94
  180. http://ganjoor.net/parvin/divanp/ghasidep/sh16/
  181. برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۰۴. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴. 
  182. https://www.goodreads.com/quotes/74259
  183. http://baharenaranj.ir/زندگی-صحنه-یکتای-هنرمندی-ماست/
  184. http://www.namasha.com/v/3t9pYpPZ
  185. «قاب شیشه‌ای»، نشر آلاچیق، شابک؛x9647230155 1379، ص 9
  186. http://www.goodreads.com/quotes/96439
  187. http://www.goodreads.com/quotes/894766
  188. ترجمهٔ شعر از عربی، منبع:فصول المهمة از ابن صباغ
  189. حسن‌زاده، فریده. شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی. تهران: نگاه، ۲۰۰۱. ۲۶۹. شابک ‎۹۶۴۳۵۱۰۴۷۶. 
  190. حسن‌زاده, فریده. شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی. تهران: نگاه, 2001. 49. ISBN ‎9643510476.