محمدتقی شریعتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jomle (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Jomle (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''[[W:محمدتقی شریعتی|محمدتقی شریعتی]]'''، معروف به " سقراط خراسان "، متولد ۱۲۸۶ ش در [[مزینان]] [[سبزوار]]، نواندیش و پژوهشگر دینی، نویسنده، مفسر قرآن، سخنور، آموزگار، مصلح اجتماعی، بنیانگذار '''[[W:کانون نشر حقایق اسلامی|کانون نشر حقایق اسلامی]]''' در مشهد و پدر [[علی شریعتی|" علی شریعتی "]] است.
'''[[W:محمدتقی شریعتی|محمدتقی شریعتی]]'''، معروف به " سقراط خراسان "، متولد ۱۲۸۶ ش در [[مزینان]] [[سبزوار]]، نواندیش و پژوهشگر دینی، نویسنده، مفسر قرآن، سخنور، آموزگار، مصلح اجتماعی، بنیانگذار '''[[W:کانون نشر حقایق اسلامی|کانون نشر حقایق اسلامی]]''' در [[مشهد]] و پدر [[علی شریعتی|" علی شریعتی "]] است.


== گفتاوردها ==
== گفتاوردها ==

نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۸

محمدتقی شریعتی، معروف به " سقراط خراسان "، متولد ۱۲۸۶ ش در مزینان سبزوار، نواندیش و پژوهشگر دینی، نویسنده، مفسر قرآن، سخنور، آموزگار، مصلح اجتماعی، بنیانگذار کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد و پدر " علی شریعتی " است.

گفتاوردها

  • «بنام خدای تعالی نام این بنده محمدتقی نام خانوادگیم مزینانی شهرت شریعتی است. پدرم مرحوم شیخ محمود جدّم مرحوم آخوند ملاقربانعلی از شاگردان برجستهٔ مرحوم حاج ملاهادی سبزواری حکیم و فیلسوف شهیر شرق و ممتاز عصر خویش می‌باشد. طائفه مادری اینجانب نیز از روحانیون و سادات صحیح‌النسب حسنی هستند. همه قبیلهٔ من عالمان دین بودند. حدود یک قرن مناصب دینی و ریاست روحانی آن حدود که از توابع قابل توجه و ممتاز سبزوار است و در گذشته به جهاتی که مجال بیانش نیست موقعیت بسیار مهمی داشته با پدران و اقوام من بوده‌است. «
    • زندگی‌نامهٔ محمدتقی شریعتی به قلم خودش، وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی[۱]
  • «چون دو برادرم در مشهد مشغول تحصیل بودند، پدرم با حسن ظن که بهوش و استعداد من داشت و آینده درخشانی را برایم پیش‌بینی می‌کرد آن توانائی مالی را در خود نمی‌دید که مرا هم به مشهد بفرستد ولی اصرار و الحاح متوالی و شدید من که گاهی به گریه و زاری می‌کشید آن مرحوم را راضی کرد و در سن چهارده یا پانزده سالگی با هشتاد ریال خرج سفر حرکت نموده و بعد از نه روز با گاری مسافری وارد این شهر شدم و به تحصیل پرداختم.»
    • زندگی‌نامهٔ محمدتقی شریعتی به قلم خودش، وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی[۲]
  • «کتب ادبی را با دقت زیاد می‌آموختم بطوریکه هر کتابی را بعد از خواندن درس می‌دادم و نوع آقایان طلّاب اغلب کتاب‌های درسی را تا آخر به درس نمی‌روند و بعضی کتب را بکلّی نمی‌خوانند ولی من جمیع آنها را از ابتدا تا انتها می‌خواندم و هیچ کتابی را هم ترک نمی‌کردم حتی وسواس در من پیدا شده بود که برای حصول اطمینان دو بار درس می‌گرفتم و از جمله حاشیه ملاعبدالّه ولآلی و قسمتی از مغنی و مطول را دو بار و هر کدام را نزد دو استاد خوانده‌ام و این امر عادی شد که بکتب غیرادبی نیز سرایت کرد چنانچه مکاسب محرمّه را خدمت مرحوم آقای حاج میرزاحسن ارتضاء رحمةاله علیه و بعد از اول تا آخر تمام مکاسب را در محضر حضرت آیت‌اله فقیه سبزواری مد ظله آموختم»
    • زندگی‌نامهٔ محمدتقی شریعتی به قلم خودش، وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی[۳]
  • «صبح زود از منزل بیرون می‌آمدم سلامی به حضرت رضا (علیه‌السّلام) می‌دادم و از آن جا به درس مکاسب آقای سبزواری می‌رفتم و بعد از آنجا به مدرسه می‌رفتم. نه تنها نظامت (ناظم مدرسه است که در گذشته قسمتی از کارهای مدیر مدرسه را انجام می‌داد) مدرسه، بلکه کفالت و اداره‌اش هم با من بود»
    • کیهان فرهنگی، ش ۱۱، سال 1363
  • «ایام تعطیل به درس تفسیر و اعتقادات و مقامات حریری و خلاصةالحساب شیخ بهائی و الهیات قدیم می‌رفتم در اینجا وظیفه خود می‌دانیم که اسم مبارک بعضی اساتید خود را که حق بزرگی بر من دارند یاد کنم تا حق‌ناشناسی نکرده باشم. از اموات، مرحوم ادیب نیشابوری مرحوم حاجی محقق مدرس نوغانی مرحوم آقا میرزا ابوالقاسم الهی مرحوم آقا میرزا مهدی ابن مرحوم آقا بزرگ حکیم مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی و مرحوم آقا شیخ محمدرضا زنجانی و مرحوم ارتضاء که مذکور شد رضوان‌اله علیهم و از احیاء آقایان ادیب نیشابوری و حاج‌شیخ محمود حلبی و حاج میرزا احمد مدرس یزدی و حاج‌شیخ کاظم دهقانی و حاج‌شیخ هاشم مدرس قزوینی و آیت‌اله فقیه سبزواری مدّ ظلهم العالی و از محضر بسیاری از دانشمندان و علما و حجج اسلام و آیات الهی استفاده‌های فراوانی برده‌ام که خداوند به همه‌شان از اسلام جزای فراوان مرحمت فرماید.»
    • زندگی‌نامهٔ محمدتقی شریعتی به قلم خودش، وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی[۴]
  • «می‌خواستم به مقام اجتهاد برسم ولی رضاخان مدارس را برچید و طلاّب را به نظام وظیفه برد یا آنکه مجبور کرد که هرکدام کسب و کار دیگری پیش بگیرند»
    • مجله سروش، ش ۳، سال ۱۳۵۸، ص۱۶
  • «امّا فکر کردم در این راه – تعلیم و تدریس – بهتر می‌توان خدمت کرد پس معلّمی را انتخاب کردم»
    • چشمه کویر، مجموعه سخنرانی‌های استاد شریعتی، به کوشش جعفر پژوم، ص۱۹
  • «در سال ۱۳۲۰ ش؛ که حزب توده شروع به فعالیّت‌های شدیدی کرد و حتّی میتینگ‌های سیّار تشکیل داد، بنده قاعدتاً باید ساعات بیشتری درس می‌گرفتم. هیجده ساعت درس می‌دادم. دوازده ساعت مجانی – بدون این‌که یک شاهی بگیرم – اضافه درس گرفتم برای این‌که به کلاس‌های پنجم و ششم دبیرستان‌ها و دانش‌سرا برسم… در آن وقت‌ها، این فکرها، فلسفه‌ها تازه بود و ضرورت داشت که ابتدا با این فلسفه‌ها آشنا شوم چاره‌ای نداشتم جز این‌که همه کتاب‌ها، نوشته‌ها، مجله‌های مربوط به فلسفه کمونیسم را بخوانم تا بتوانم با بصیرت مبارزه کنم، و این چنین بود که سال‌ها در شبانه روز بیش از چهار ساعت نتوانستم بخوابم. آن سال‌ها را به عنوان سال‌های بی‌خوابی به یاد دارم و هرگز فراموش نمی‌کنم»
    • کیهان فرهنگی، سال ۱۳۶۳، ش ۱۱، مصاحبه
  • «از زمانی که مردانی بزرگ مانند سیّدجمال‌الدّین اسدآبادی و شیخ محمّد عبده برای بیداری امّت اسلامی قیام کردند تا امروز در همهٔ دنیای اسلام دانشمندانی بصیر و مصلحانی مخلص و مجاهد با تحمل ضررها و احتمال خطرها کوشیده‌اند تا افکار و عقول مردم را روشن سازند، و سّر ترقّیات سریع و عجیب مسلمین صدر اسلام و علل و موجبات انحطاط کنونی آنها را تشخیص و توضیح دهند و راه چاره را بازیابند و بازنمایند.»
    • مقدمه کتاب تفسیر نوین نوشته محمد تقی شریعتی[۵]

دربارهٔ او

  • «از آن شخصیت‌های وارسته‌ای که در محیط خود، بلکه در قلمروی پهناورتر از محیط خود، با گفتار و تالیفات و اعمالش در تبدیل حیات طبیعی محض نونهالان، جامعه به «حیات معقول»، تلاش و تکاپوهای مخلصانه و از روی ایمان انجام داده‌است، دانشمند ارجمند، مرحوم آقای محمّدتقی شریعتی بود که چند روز است چشم از این دنیا بربسته و دیده به بارگاه ربوبی گشوده‌است. این شخصیت، بی‌تردید از معلّمان و مربیّان والامقام این جامعه بوده‌است که اثر تعلیم و تربیت و ارشاداتشان در جو فرهنگ معنی‌دار این جامعه، استمرار خواهد داشت. این فقید علم و عمل و ارشاد، هزاران انسان حقیقت‌جو را به منابع چشمه سارهای حیات بخش هدایت نمود و آنان را از دشت‌های سوزان «باری به هر جهت» و «سرخوشی‌های اپیکوری» نجات داد. ایمان این تازه پریده از قفس مادّه و مادّیات، از حرکات چشم و نشستن و برخاستن گرفته تا نوشته‌های ارزنده و سخنان با روحش می‌درخشید. او ایمان داشت لذا می‌توانست در دل‌های پاکان این جامعه، بذرهای معرفت و ایمان را با آب حیات تعلیم و تربیت آبیاری نماید «
    • علامه محمد تقی جعفری، کیهان فرهنگی، ش ۲، اردیبهشت ۱۳۶۶، ص۲۸
  • «اکثریت مردم خراسان و همه فضلای ایران، استاد محمّدتقی شریعتی را می‌شناسند و لااقل نامش را شنیده‌اند. این مرد محقّق و فاضل، از تربیت یافتگان حوزه علمیه خراسان است. پس از دوران تحصیل در مشهد مقدّس، وارد رشته تعلیم و تربیت شد و در اندک زمانی از چهره‌های بسیار سرشناس و مشهور و مورد احترام فرهنگ خراسان گردید. استاد شریعتی از یک خانواده اصیل روحانی و دانشمند خراسان است و ایمان و اعتقاد عمیق به قرآن در اعماق روحش خانه کرده‌است. نمی‌توانست به تعلیم و تربیت نوجوانان بسنده کند. آتشی در دل داشت که او را آرام نمی‌گذاشت…. همه همّت و سعیش این بود که در آن طوفان سهمگین، «بگیرد غریق را» و چقدر فراوانند غریقانی که تنها دستی که به طرف آنها دراز شد و آنها را نجات داد، دست بی‌طمع شریعتی بود»
    • مرتضی مطهری، پژوم، جعفر، یادنامه استاد محمّدتقی شریعتی، ص۷۷
  • «امّا علاّمه محمّدتقی شریعتی، استاد تفسیر در دانشکده الهیات مشهد، فرشته‌ای مقدّس و روح وارسته و پاکیزه‌ای است که در اندامی لاغر تمثّل یافته، اندامی که عبادت و مجاهدت آن را سخت ضعیف و لاغر ساخته‌است… و در یک کلمه، استاد شریعتی در جهاد و تلاش برای هدایت گستری و ابتکار شیوه‌های نو و کارآمد، برای دعوت و راهنمونی، تافته‌ای جدا بافته‌است و یگانه بی‌نظیری است که در میان مردان علم و دین تا آن‌جا که من می‌دانم، نمونه دوّمی ندارد»
  • «شکوفایی نوگرایان دینی در عصر تمدن ضد دین»
    • عنوان سخنرانی سید محمد خاتمی درتجلیل از استاد محمد تقی شریعتی [۶]
  • «استاد محمدتقی شریعتی از مصلحان و نوگرایان اسلامی و از پیشقراولان تفکّر جدید اسلامی در ایران معاصر است. وی در برنامه‌های اصلاحی خویش تکیه به قرآن داشت و از مفسّران و قرآن‌شناسان بزرگ این عصر به‌شمار می‌رفت. تفسیر وی از واپسین جزءِ قرآن ـ که ذیل عنوان تفسیر نوین به دریای سیاه مرکّب فرورفته ـ دل‌های بسیاری از جویندگان دانش قرآن را سفید کرده‌است.»
    • مفسّر نوگرای قرآن، محمد اسفندیاری، مجلهٔ بیّنات، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۷۵
  • «استاد محمدتقی شریعتی مزینانی (۱۲۸۸–۱۳۶۶) از عالمان، متفکران، مفسران، مصلحان و بیدارگران بزرگ روزگار معاصر ماست. استاد بروزگار حاکمیت جهل و ستم و گسترش کفر و الحاد در خراسان یک تنه علیه جهل گستری‌ها، دین ستیزی‌ها و فضیلت‌سوزی‌ها حاکمیت شیطانی پهلوی به پا خاست، و با تلاشی سترگ و حرکتی خستگی‌ناپذیر و خروشی بی‌آرام در پیشگاه خداوند سبحان ادای دین کرد. آنانکه سالیان در محضر استاد تلمذ کرده‌اند یا با استاد همدلی و همراهی و همکاری داشته‌اند بر بینادلی، پاک‌نهادی، ژرف‌اندیشی، مرزداری، حق‌گستری و حقیقت‌گویی، غیرت دینی، ادب نفس و ادب بحث داشتن، و چونان شمع سوختن و روشنایی دادن و زندگی و جان و تن را در مسیر هدف ایثارکردن یک داستانند،»
    • محمدعلی مهدوی راد [۷]
  • «هنگامی که علی‌اصغر حکمت – وزیر وقت آموزش و پرورش – به مشهد آمد و از مدرسه‌ای که استاد شریعتی مدیریت آن را به عهده داشت، دیدن کرد، با تعجب و در مقام تحسین گفت: چنین مدرسه ای در انگلستان هم نیست»
    • مجلّه بیّنات، ش ۱۲، مقاله مفسر نوگرا، ص۲۴[۸]
  • «من زمانی که استاد شریعتی در محضر خلد آشیان آیةالله‌العظمی سیّدمحمّدهادی میلانی سخنرانی دینی داشت و مرحوم میلانی در مجلس حاضر می‌شدند تا دیگران تشویق شوند چند جلسه حاضر بودم، و الحق سخنان آن مرحوم شنیدن داشت چراکه در کار خود موفق و اهل تحقیق بوده و مرحوم میلانی بسیار از شریعتی تجلیل می‌کرد… آقای شریعتی تفسیر قرآن درس می‌داد، و در بیان مطالب تفسیری تسلّط داشت، و محققّانه مسائل را مطرح می‌نمود، و به مشکلات توجّه داشت و می‌فهمید که در چه مقطعی از زمان قرار دارد»
    • سیّدجلال‌الدّین آشتیانی، پژوم، جعفر، یادنامه استاد محمّدتقی شریعتی، ص۱۵۸[۹]
  • «شهید مطهّری، دربارهٔ این کتاب می‌گوید: من این کتاب (فایده و لزوم دین) را اخیراً خوانده‌ام. چقدر کتاب خوبی است برای تمام طبقات و من از اوّل تا آخر آن را با دقّت خواندم بسیار خوب بود.»
    • پژوم، جعفر، یادنامه استاد محمّدتقی شریعتی، ص۱۱۴[۱۰]
  • «مشهد و خراسان ما همیشه مرکز مقاومت فرهنگی بوده‌است و این توقع تاریخی از آن وجود دارد که نقش تاریخی خودش را دوباره ایفا کند و به صحنه بیاید. به حرکتی که امروز با بزرگداشت استاد شریعتی آغاز شده‌است خیرمقدم می‌گوییم. میراث فرهنگی استاد شریعتی می‌تواند در وجوه مختلف بررسی شود. ایشان یک مفسر قرآن است که یک سبک و روش جدید آورد و انسانی دینی به معنی عمیق کلمه بود.»
    • احسان شریعتی، بزرگداشت استاد محمدتقی شریعتی (تالار شهر مشهد ـ شهریور ۱۳۹۸([۱۱]
  • «این رادمرد دینی از پیشروان و پایه‌گذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهج البلاغه» و خود مفسر قرآن و مدرس و شیفته نهج البلاغه بود. خدمت ارزنده او در تعلیم و تربیت اسلامی نسل جوان و مبارزه پیگیر و دشوار او با تفکرات الحادی آن هم در هنگامی که روش‌های مناسب برای این مقابله فکری-سیاسی، کمتر شناخته شده و میدان در برابر تبلیغات گروه‌های الحادی وابسته کاملاً گشوده بود، یکی از صفات درخشان زندگی اوست. همچنین مبارزات او در دوران نهضت ملی که تحرک سیاسی مردم در خراسان را جهت و محتوایی اسلامی می‌بخشید، سند افتخار دیگری در پرونده آن زندگی پربار و شرافتمندانه است. او که از خانواده ای روحانی برخاسته و سالها در حوزه علمیه مشهد مدارج علوم دینی را پیموده بود بی شک یکی از پرسوزترین و مخلص‌ترین اندیشمندان و مبلغان اسلامی بود که استحکام اندیشه را با نوآوری در روش به هم آمیخته و برای نسل تحصیلکرده و با فرهنگ، متاع فکری جذابی را ارائه می‌کرد. زندگی او سراسر به تعلم و تعلیم و در بهشتی از صفا و پاکدامنی گذشت، رحمت خدا بر او و حشرش با محمد و آل محمد (ص) باد که عمر را به عشق و ثناگویی آنان به سر آورده بود.»

جستارهای وابسته

تفسیر نوین

کانون نشر حقایق اسلامی

حسینیه ارشاد

علی شریعتی

پوران شریعت‌رضوی

مهدی شریعت‌رضوی

احسان شریعتی

سوسن شریعتی

سارا شریعتی

۳۱ فروردین

فهرست اهالی سبزوار

مزینان

شاندل


منابع

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ